اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند.
چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار...
من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم...
فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز.
حضرت فرمودند: بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.
سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.
آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد...
#روضه
#مادر
#حضرت_زهرا
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
خوشا آندم که بودی در برمن
گل بی خار عمرم مادر من
زده هجران تو آتش به جانم
نمی گردد فراقت باور من
دلم تنگ است کو آغوش گرمت
بیا بگذار بر زانو سرمن
خوشا آن خاطرات کودکیها
که درهر حال بودی یاور من
خوشا آن نغمه های لای لایت
پرستاری کنار بستر من
دلم خوش بود زیر سایه سارت
کجا رفتی تو ای تاج سر من
غم بی مادری سخت است جانا
بسوزانده همه بال وپر من
بگویم اشک ریزان با مزارت
بود این حرفهای آخرمن
نگهداری نما از این امانت
که بوده او یگانه گوهر من
شاعر:اسماعیل تقوایی
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#روضه_ختم_پدر
روضه ختم پدر با موضوعیت حضرت امیر علیه السلام
برای شروع ختم پدر
پدرم بارش باران صفا بود
پدرم جلوه ايمان و رضا بود
پدرم بر سر ما مرغ هما بود
پدرم آينه آينده ما بود
پدرم در همه حال كارگشا بود
پدرم حاكم پيمان و وفا بود
مجلس فوت پدری مهربانه
خدا رحمت کنه همه پدر و مادرایی که از دنیا رفتن
خدا حفظ کنه پدر مادرایی که در قید حیاطن...
در این مجلسی که برای پدر بر پا شده بریم در خانه پدر شیعیان حضرت امیر علیه السلام یه سلام و توسلی به آقا داشته باشیم ...
السلام علیک یا امیر المومنین یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا انا توجهنا واستشفعنا ...
سلام ما, سلام ما به اسم اعظم علي سلام ما, سلام ما, به قلب پر غم علي
سلام ما, سلام ما به فرق منشقّ علي سلام ما, سلام ما, به عدل مطلق علي
سلام ما, سلام ما, به فرق لالهگون او سلام ما, سلام ما به ريش پرزخون او
دلها را روانة نجف كنيم, متوسّل شويم به آقا و مولايمان حضرت علي بن ابيطالب براي اوّلين مظلوم عالم گريه كنيم
در ظلمت شب نور جلي را كشتند
در مسلخ عاشقان , ولي را كشتند
در لوح تقدير نوشته با خط جلي
از شدّت عدالتش , علي را كشتند
علي(ع) در حال سجده بود خواست سر از سجده بردارد كه شمشير زهرآلود اب نملجم به فرق نازنين آن حضرت اصابت نمود, فرق آن بزرگوار تا پيشاني شكافته شد, صداي مولا و آقايمان بلند شد: بِسم اللّه وَ باالله و علي ملّة رسول الله, فُزتُ و ربّ الكعبه
قسم به پروردگار كعبه رستگار شدم
آخ بمیرم زیر بغلای مولا رو گرفتند سمت خانه تا رسیدند نزدیک خانه اقامون صدا زد منو رها کنید نمیخوام زینب مرا با این حال ببیند...
کربلایی ها کجایید
دلتون کجا رفت
گریز 👇👇👇👇👇
علی جان کجا بودی ببینی زینبت بالای گودال
ببینه شمشیر ها بر بدن حسین...
چه گويم در نخستين سجده چون شد
گل روي ولايت غرق خون شد
درخت عدل را از ريشه كندند
عدالت را بظلم از پا فكندند
از آن زخمي كه او را برسر افتاد
قد شير خدا از پا در افتاد
@khatmkhanimajma
#ارسالی عقیلی ازتهران
4_5931675016339914903.mp3
6.1M
.
عاشقانه و دلسوز با #مادر آسمانی
مناسب #دکلمه با #نی
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
تو کجایی مادر...؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما مادر.
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
مادر ای یاد تو آرامش من...!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن مادر...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار...
گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. ..
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
#ترحیم_خوانی مجمع الذاکرین
@khatmkhanimajma
نوحه یازمزمه ی
مراسم ختم (پدر)
درفغان و غم
هر زمان هردم
درفراق تو
دارم این ماتم
🌷
ای پدر جان بی تومن
غمگین و خسته
یک نظر بنگرمرا
قلبم شکسته
💦
داغ تو دراین دل من
سوزد هردم حاصل من
💦
ای پدرجان ای پدرجان
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
بنددوم
من یتیم هستم
کی کنم باور
گشته ام اینک
بی تو بی یاور
💦
ای تمام هستم و
دارو ندارم
بنگر این حال بد و
این روزگارم
💦
من شدم بی سرو سامان
غرق دردم ای پدرجان
💦
ای پدرجان ای پدرجان
✍کربلایی مجید مرادزاده
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
4_5985336092923002966.MP3
45.57M
در سوگ جوان
محمد رضا رفیعی
@khatmkhanimajma
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
زمزمه،ختم
زمزمه فراق در گذشت :
پدر، مادر، جوان،....مشترک
به سبک : نبسته ام به کس دل..
شب فراقت ای یار نگشته باور من
عزا گرفته ام بر نبودنت به گلشن
اسیر درد و داغم گرفته آتش این تن
بیا ببین شکسته زداغ تو دل من
کجایی ای عزیزم
غمت به سینه آتش کشیده بی قرارم
که سر به روی خاک مزار تو گذارم
رفتی و من نشستم غمین و خسته حالی
بیا ببین که جایت همیشه مانده خالی
کجایی ای عزیزم
داغ توام به سینه، فدای قلب پاکت
بگو به من خوش آمد، رسیده ام بخاکت
تو رفتیو سپردی، مرا به غصه و درد
در آسمان به حالم، ستاره گریه میکرد
کجایی ای عزیزم
:
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین🥀🥀🥀
4_5828133894683101066.mp3
1.33M
🕊﷽🕊
💐#سینه_زنی_ختم_مادر
💐#ختم_مادر
🍁#آقای_پیرزاده
🍁#کانال_روضه_دفتری
مادر ز غصهٔ تو غم بر دلم نشسته
رشتهٔ عشق وشادی ازیکدگر گسسته
در آتش فراغت شب تا سحر بسوزم
شیشهٔ صبر قلبم از دوری ات شکستـه
💐مادر شوم فدایت
میمیرم از برایت
💐امشب اگر بیایی
جان میدهم بپایت
مادر ببین چو شمعی میسوزم از برایت
در موج غم نشستم دارم بدل هوایت
روز من از غم تو گردیده چون شب تار
از دیده میچکد خون در مجلس عزایت
💐مادر شوم فدایت
میمیرم از برایت
💐امشب اگر بیایی
جان میدهم بپایت
ای مادر عزیزم چشمم بود براهت
خواهم که از محبت چون گل کنم نگاهت
برای آخرین بار چه می شود بیایی
گلبوسه ها بگیرم از روی همچو ماهت
💐مادر شوم فدایت
میمیرم از برایت
💐امشب اگر بیایی
جان میدهم بپایت
این زندگانی پس از تو مادر صفا ندارد
تشنه ی یک نگاهم دردم دوا ندارد
می سوزم از فراغت ای شمع دل فروزم
پروانه ام اما اشکم صدا نــدارد
💐مادرشوم فدایت
میمیرم از برایت
💐امشب اگر بیایی
جان میدهم بپایت
💐هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💐
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
✅چرا لحظات مرگ سخت میگذرد؟
✍از امام صادق علیه السلام پرسیدند که چرا روح هنگامی که از بدن خارج میشود، احساس ناراحتی میکند، ایشان جواب دادند: زیرا بدن با روح خو گرفته و رشد کرده است.
📚بحار الانوار ج۶ ص۱۵۸
💢مانند زمانی که میخواهند دندان فاسدی را از دهان بیرون بکشند؛ مسلما لحظه کشیدن دندان لحظه سخت و دردناکیست ولی بعد از آن، انسان احساس آرامش میکند. البته درد بزرگتر دیگر برای این است که انسان باید از تمام علائق خود که در دنیا با آنها انس پیدا کرده، دست بکشد .و میزان سختی جانکندن به میزان علاقه او به دنیاست
لذا هرچه انسان دلبستگی کمتری به دنیا داشته باشد و خود را بیشتر و بهتر برای سفر آخرت آماده کرده باشد، لحظههای جان کندن برایش راحت تر خواهد بود.
💥سختیهای جان کندن برای مومن باعث پاک شدن گناهانش میشود تا پاک و سبکبال به عالم برزخ قدم بگذارد و برای کافر، شروع عذابهای الهی است.
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
﷽
مادر🍃
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
عشق من پاییز آمد مثل پار
باز هم ما بازماندیم از بهار
احتراق لاله را دیدیم ما
گل دمید و خون نجوشیدیم ما
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
یاس بوی مهربانی میدهد
عطر دوران جوانی میدهد
یاسها یادآور پروانهاند
یاسها پیغمبران خانهاند
یاس ما را رو به پاکی می برد
روبه عشقی اشتراکی می برد
یاس در هر جا نوید آشتیست
یاس دامان سپید آشتیست
در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس
بر لبان ما كه میخندید؟ یاس
یاس یك شب را گل ایوان ماست
یاس تنها یك سحر مهمان ماست
بعد روی صبح پرپر میشود
راهی شبهای دیگر میشود
یاس مثل عطر پاك نیت است
یاس استنشاق معصومیت است
یاس را آیینهها رو كردهاند
یاس را پیغمبران بو كردهاند
یاس بوی حوض كوثر میدهد
عطر اخلاق پیمبر میدهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانههای اشكش از الماس بود
داغ عطر یاس زهرا زیر ماه
میچكانید اشك حیدر را به راه
عشق معصوم علی یاس است و بس
چشم او یك چشمه الماس است و بس
اشك میریزد علی مانند رود
بر تن زهرا گل یاس كبود
گریه آری گریه چون ابر چمن
بر كبود یاس و سرخ نسترن
گریه كن حیدر كه مقصد مشكل است
این جدایی از محمد مشكل است
گریه كن زیرا كه دخت آفتاب
بیخبر باید بخوابد در تراب
این دل یاس است و روح یاسمین
این امانت را امین باش ای زمین
گریه کن زیرا که کوثر خشک شد
زمزم از این ابر ابتر خشک شد
یاس خوشبوی محمد داغ دید
صد فدك زخم از گل این باغ دید
مدفن این ناله غیر از چاه نیست
جز دو كس از قبر او آگاه نیست
گریه بر طشت حسن كن تا سحر
كه پر است از لخته خون جگر
گریه كن چون ابر بارانی به چاه
بر حسین تشنهلب در قتلگاه
گریه بر بیدستی احساس كن
گریه بر طفلان بیعباس كن
گریه كن بر آن یتیمانی كه شام
با تو میخوردند در اشك مدام
گریه كن چون گریه ی ابر بهار
گریه كن بر روی گلهای مزار
گریه كن در زیر تابوت روان
گریه كن بر نسترنهای جوان
گریه كن زیرا كه گلها دیدهاند
یاسهای مهربان كوچیدهاند
گریه كن زیرا كه شبنم فانی است
هر گلی در معرض ویرانی است
زیر گورستانی از برگ رزان
من بهاری مرده دارم ای خزان
زخم آن گل در تن من چاك شد
آن بهار مرده در من خاك شد
✍#احمدعزیزی
باحذف چند بیت
🎙#مجید_طاهری
#مادر
﷽
شعری برای مادر
گفتم دلِ مهربان مادر
آرامشِ آشیان مادر
آغوش امیدواری ِ او
غوغاست چه بوستان مادر
گفتم که رکوع می کنم بر
جانانۀ آستان مادر
روح نگرانِ آسمانیش
برگلبن ارغوان مادر
گفتم که هزار آفرین بر
سیارۀ آسمان مادر
خورشید سپهر چشم هایش
کاشانۀ کهکشان مادر
گفتم که به دستِ پُر دعایش
پنهان شده است جان مادر
می رفت به باد، عمرش از دست
با شور سحرگهانِ مادر
گفتم که به لای لایی او
خوابیده همه جهان مادر
بی رحم نرفت چشم من باز
ای وای رود توان مادر
گفتم که زیارتِ مدینه
می بود به هر اذانِ مادر
با نذریِ حضرت خدیجه
با گریۀ بی امان مادر
گفتم که همیشه می شنیدم
یا فاطمه از زبان مادر
در خاطرِ من بجای مانده ست
این راز به داستان مادر
جانی ست به شمعدانیِ او
زیباست چه شمعدان مادر
✍مجید_طاهری
#مادر
﷽
🍂در عزای پدر🍂
پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشهای بود که شد باعث ویرانی من
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ، گرگ تو شد، ای یوسف کنعانی من
مه گردون ادب بودی و در خاک شدی
خاک، زندان تو گشت، ای مه زندانی من
از ندانستن من، دزد قضا آگه بود
چو تو را برد، بخندید به نادانی من
آن که در زیر زمین، داد سر و سامانت
کاش میخورد غم بیسر و سامانی من
بسر خاک تو رفتم، خط پاکش خواندم
آه از این خط که نوشتند به پیشانی من
رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی
بی تو در ظلمتم، ای دیده نورانی من
بی تو اشک و غم و حسرت همه مهمان منند
قدمی رنجه کن از مهر، به مهمانی من
صفحه روی ز انظار، نهان می دارم
تا نخوانند بر این صفحه، پریشانی من
دهر، بسیار چو من سر به گریبان دیده است
چه تفاوت کندش، سر به گریبانی من
عضو جمعیت حق گشتی و دیگر نخوری
غم تنهائی و مهجوری و حیرانی من
گل و ریحان کدامین چمنت بنمودند
که شکستی قفس، ای مرغ گلستانی من
من که قدر گهر پاک تو می دانستم
ز چه مفقود شدی، ای گهر کانی من
من که آب تو ز سرچشمه دل می دادم
آب و رنگت چه شد، ای لاله نعمانی من
من یکی مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد
که دگر گوش نداری به نوا خوانی من
گنج خود خواندی ام و رفتی و بگذاشتی ام
ای عجب، بعد تو با کیست نگهبانی من
✍#پروین_اعتصامی
#پدر
#شعرختم
﷽
🍃نوحه ی پدر🍃
رفتی ز دنیا دلم شکستی
چشم از جهانِ هستی ببستی
چرا دل از ما بابا تو بردی
در زورق اشک و غم نشستی
بابا فدایت = گریم برایت (۲)
در انتظار روی تو هستم
دل را بسنگ غمت شکستم
کی می شود تو آیی بخانه
در انتظارت بابا نشستم
بابا فدایت = گریم برایت(۲)
بابا نشانت از گل بگیرم
از سر و یاس و سنبل بگیرم
گریم چو شمعی با قلب سوزان
سراغت از هر بلبل بگیرم
بابا فدایت = گریم برایت (۲)
✍#شیدانیشابوری
#پدر
#شعرختم
5cd82e792a4b751f3adfa089_431552760166691880.mp3
1.38M
﷽
زمزمه ی مادر🍃
مادر ای مادر پرکشیدی به سوی خدا ناگهان
مادر ای مادر یک دو روز دگر تو بمان تو بمان
مادر ای مادر پس چرا تو گرفتی بخاک آشیان
مادر مادر(۴)
روز من شب شد دیگر از تو نمی آیدم خبری
روز من شب شد کو دگر نغمۀ مادر و مادری
روز من شب شد کو نشانه ای از تو و یک اثری
مادرمادر(۴)
ای بهار من تو که رفتی خزان شده باغ من
ای بهار من شعله بر جگرم زده داغ من
ای بهار من مهر تو تا ابد شد چراغ من
مادرمادر(۴)
روح پاکت را حضرت فاطمه پیش خود ببرد
روز تنهایی روح تو کربلا میهمان بشود
حضرت زینب بر حسین اشک و نالۀ تو بخرد
جانم حسین جانم حسین(۴)
✍ #مجید_طاهری
#مادر
#شعرختم
@khatmkhanimajma ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
5cd82e792a4b751f3adfa089_2677985497592018038.mp3
1.23M
﷽
برای مادر🍃
دلم تنگِ مادر دلم تنگ دوست
که این دوستی بهترین آبروست
به یاس و به نرگس به مریم قسم
که خوشبوترین گل، گل یاد اوست
✍ #مجید_طاهری
#مادر
@khatmkhanimajma ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
@khatmkhanimajma#
#نمونه_روضه_مادر_ترحیم_خوانی
بسم الله الرحمن الرحيم...
یارحمن و یارحیم...
🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
ببین حرف دلت هست یا نه...
در این روز جمعه...
🔸چرا زیوسف زهرا خبر نمی آید
🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید
چرا آقای ما نمیاد...
چرا مولای ما نمیاد...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
کجایی پسر فاطمه... امروز میخواهیم روضه مادرتون زهرا رو بخونیم... هر کجای عالم هستی یک سر هم به مجلس ما بزن پسر فاطمه...
🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
آقای من ... هرکجا برا مادر مجلس میگیرند... بچه ها دم در میایستند به مهمونها خوش آمد میگن...
امروزم میخواهیم روضه مادر شما رو بخونیم... حتما شما می آیید آقا...
🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید
(بیان جملات زمینه ساز👇)
مجلس به احترام یک مادر برگزار شده...
من به صاحبان عزا تسلیت میگم خدا صبرتون بده...
مصیبت مادر مصیبت سنگینیه...
مخصوصا برا...(اینجا دختر یا پسر مرحوم گفته میشود)
(مخصوصا برا...دختر)
(مخصوصا برا بچه های... کوچیک
خیلی سخته...)
(نقطه گریز از مجلس ترحیم به روضه👇)
اما میخوام اینو بگم...
خانواده ی... (اسم صاحب عزا (حسینی)
خانواده ی... حسینی
بچه های داغدار....
شما داغ مادر دیدید اما... تا مردم خبردار شدند... همه اومدند به شما تسلیت گفتند ... باهاتون همدردی کردند ...
ببینید امروز علما اومدند... بزرگان اومدند...
فامیل و همسایها دور شما رو گرفتند... نگذاشتند تنها باشید
اما ای کاش این مردم مدینه هم بودند وقتی خانم زینب کبری یتیم شد...
ای کاش یک نفر به داد دل خانم زینب میرسید...
بمیرم برات خانم...
چهار ، پنج سال بیشتر نداشت مادرش رو از دست داد...
میگه نیمه های شب...
تابوت مادرم زهرا وسط خونه...
دیدم چند نفر وارد خونه شدند...
سلمان اومد...
مغداد اومد....
اباذر اومد...
غریبانه تابوت مادرم زهرا رو بلند کردند...
آروم آروم میگن لااله الا الله...
یدفعه صدای ناله ی زینب بلند شد...
🔸خدا مادرم را کجا میبرند
🔸گمانم برای شفا میبرند
🔸منو خانه داری، منو سوگواری
مرو مادر من مرو مادرم
انگار هنوز زینب باور نکرده یتیم شده...
دنبال جنازه مادر هجده ساله میدوه...
هی صدا میزنه نرو مادر خوبم...
🔸 مرو مادر من مرو مادرم
زینبت رو تنها نزار...
مادر...
من که جز تو کسی رو ندارم...
بعد از تو حرفهام رو به کی بگم مادر...
جوان مادرم زهرا...😭
آی مادرم...😭
آی مادر ...مادر...😭
نميدونم تا حالا دختر بچه کنار جنازه مادر دیدید یا نه...
خدا برا کسی نیاره...
خانم زینب هم دنبال تابوت مادر هی بلند میشه... میشینه زمین ...
صدا میزنه... نرو مادر خوبم...😭
(گریز روضه به روضه👇)
اینجا بی بی زینب دنبال تابوت مادر هی میدوید و ناله میزد...
کربلا هم همین زینب دنبال سر برادر... ای وای... ای وای
صدا زد حسین جان داداش... ببین زینبت رو دارند به اسارت میبرند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
داداش حسین...😭
🔸سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی
🔸نمیروم ولی مرا، به این بهانه میبرند
پنجشنبه است
با فرستادن فاتحه و صلوات
یادی کنیم ازعزیزانمون
خدایا عزیزان ما را
قرین رحمت خود
قرار بده🙏🏻
روحشون شاد و یادشان گرامی
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🎆☘🎆☘🎆☘🎆
☘🎇☘🎇☘🎇☘
﷽
#ماااااادر کجایی😭😭
#مناسب_برای
#مجلس_ختم_مادر
#زمزمه
رفتی و خون شد
مادر دل من (2)
از زندگانی
غم حاصل من
#ای آرام جانم * روح روانم *
* مادر کجایی (2)
🎆☘🎆
مادر بیات
گیریم شبانه
از سینه ام غم
کشد شبانه
#ای آرام جانم * روح روانم *
* مادر کجایی (2)
🎆☘🎆
فرزند تو شد
مادر سیه پوش
گشته چراغ
عمر تو خاموش
#ای آرام جانم * روح روانم *
* مادر کجایی (2)
🎆☘🎆
مادرپس از تو
یاری ندارم
بر خیز وبنشین
یکدم کنارم
#ای آرام جانم *روح روانم *
* مادر کجایی (2)
#التماس دعای فرج
پنجشنبه است
به یاد عزیزانی که
چشم انتظاری شون را نمی بینیم
و صداشون را نمی شنویم
یادشون بخیر
یاد همه آنهایی که دیروز بودند
و امروز یادشون و
عکسی رو تاقچه اتاق ازشون
به یادگار مانده
✨یک فاتحه ،یک صلوات
یک یادش بخیررا ...از عزیزان آسمانی مان دریغ نکنیم ✨
روحشون شاد🥀
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
MargetSimBiomah.mp3
12.95M
#مرتضیباب
『 لالای لایلای عزیزم...😭 🖤•』
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
خادم اهل بیت 🌺:
عاشقانه و دلسوز با پدران آسمانی
مناسب دکلمه با نی
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
تو کجایی پدرم...؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما پدرم.
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
پدر ای یاد تو آرامش من...!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن پدرم...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار...
گرچه از دور ولی، من تو را میبوسم
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. ..
نیم از عالم خاک
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین