eitaa logo
ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
13.5هزار دنبال‌کننده
418 عکس
168 ویدیو
24 فایل
پندیات/اشعارترحیم وروضه ازابتداتاانتهای مجلس ختم مادحین گرامی برای ارسال صوت مجالس خوددرکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 @khatmkhanimajma #ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه سالگرد.m4a
1.62M
یک ساله که ندیدم ،صورت دلرباتو دیگه به خاک سپردم، صدای آشناتو یک ساله که ندیدم، دستای مهربونت یک ساله مهربونم، بستی رو من چشاتو درد فراق سخته، این انتظار سخته بدون تو(( دیگه)) شبای تار سخته، امان امان ای دل ای دل ای دل دم غروب هر روز، توی دلم یه غوغاست چشمای رنگ خونم، بدون تو یه دریاست یه ساله که با گریه، نوشتم این غزل رو هر جایی که تو باشی ، بهشت من هم اونجاست کاشکی میشد از ما ، تو یادی می کردی کاشکی میشد بازم ، به خونه برگردی امان امان ای دل ای دل ای دل * بجای کلمه «دیگه» میشه گفت، (بابا،مادر، داداش، خواهر، ....) 👉 @khatmkhanimajma
‍ ◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️◾️◾️◾️ ﷽ ⬅️ ⬅️ اکبر دلم خواهد بنالم از غم و درد که داغی جانگذا بیچاره ام کرد دلم را داغ جانسوزی شرر زد شرر از هجر فرزند و پدر زد😭 چه سازم ای خدای مهربانم دو غم افتاده یکباره به جانم بگریم داغ سالگرد پدر را و یا نالم شب هفت پسر را غم کهنه نشد در دل فراموش که داغ تازه ای افتاده بردوش غم سیدمحمد زد به دل چاک که سیدمحمودم هم رفته درخاک غم سیدمحمد در دلم بود😭 که آتش زد مرا هجران محمود پسرمی خواست درسالگرد بابا بگیرد مجلس روز پدر را ولی افسوس تا روز پدر شد پسر هم با پدرجان همسفرشد به یاد آورده ام روز سفر را گرامی داشتم روز پدر را زهجرانت پراز دردم پدرجان برایت هدیه آوردم پدرجان سید محمودجان , سید محمد شما رفتید و جانم بر لب آمد نگفتیدچون کنم ازماتم تان چگونه سرکنم من از غم تان سر قبرآمدیم و هدیه داریم ببینید از دوچشمان خون بباریم کجایی که به بر گیری تو مارا یتیمی دردسر سازاست بابا بیا بابا مرا از نو بغل کن😭 بیا کامم پر ازشهد عسل کن ببین بابابه جسم من که جان نیست کسی چون تو پدرجان مهربان نیست به لوح سینه ام بابا نوشت است سرایی که پدر باشدبهشت است خداوندا مرا تاب و توان ده دراین ماتم تو صبربی کران ده اگر چه من زغم هستم لبالب مراصبری بده چون صبر زینب بسوزد دل برای نورعینش که دیده دست ویامی زدحسینش حسین را تاکه دیده بین گودال فقط آهی کشید و رفته از حال به جای تسلیت درآن میانه تسلا داده اند با تازیانه😭 نگو (مداح) دگر ازآن گل یاس برایش گریه می کرد رأس عباس 😭😭😭 @khatmkhanimajma ◾️◾️◾️◾️ ◾️◾️◾️◾️◾️
ختم جوان سالگرد یه ساله پسرم درخاک خفته درودزندگی رازودگفته یه ساله ای خداپسرندارم یه ساله سایه اش درسرندارم یه ساله گشته پرپرلاله ی من رودبرآسمانهاناله ی من یه ساله جای خالیتوبدیدم کنارسفره من توراندیدم یه ساله قاب عکست روی دیوار شدم صدساله ازفراغت ای وای سروده های بی نشان.. @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
64836_1399429120302_637641.mp3
637.6K
زمزمه سبک ببار ای بارون درفراق،پدر،مادر،ورفتگان... -(ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار )زمزمه سبک ببار ای بارون در فراق عزیزان #برادر ببار ای بارون ببار بر داغ هجر یارم ببار غم توی دلم بیشمار بااین دله زار و بی قرار میسوزم از غمه هجر یار ( ای بارون ) _____ امان از داغ (مادرم ) خاکه غمش شده بر سرم خفته در خاک غم دلبرم بوده تنها یارو یاورم این منو اشک چشمه ترم (ای دنیا) ________ ببین میسوزم از غمت در دلم بنشسته ماتمت یاد خندیدن هردمت قربان اشکه چون شبنمت باورم نمیشه رفتنت از دنیا ______ ببین چشمم از غم تره این دیگه وداع آخره داغ تو دلمو میبره آتیشه زیر خاکستره دنیا با داغ تاریک تره ای یارم پور @khatmkhanimajma
نمڪ بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد جگرها خون شود تا یڪ پسر مثل پدر گردد پدر در ڪودڪے با شوق دل دست پسر گیرد به امیدے ڪه در پیرے پسر دست پدر گیرد خدا امید هیچ پدر مادرے رو نا امید نڪنه،،،چراغ بهمه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه،،، همه امید زندگے پدر مادر فرزنده،،،اونم فرزندے ڪه با خون دل بزرگ شده چه شبهایے ڪه پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است. هر ڪے داغ جوون دیده منو ببخشه،،، سخته اگه همین پدر مادر بیان بنداے ڪفن جونشونو باز ڪنن،،، برا بار آخر ببیننش،،، پسرم،،،زندگے من،،،عزیز من،،، سرمایه من،،، یه بار جواب بابا رو بده،،، یه بار جواب مادر و بده،،، لالا لالا گل بے برگ و بارم پس از تو روز روشن گشته تارم لالایے میگم و از غم بسوزم پس از تو تیره گشته حال و روزم خدا داند ڪه من طاقت ندارم چگونه زیر این خاڪت گذارم یادتونه یا نه،،،چجورے خاڪ مے ریختن،،، یادتونه یا نه، آے برادرا و خوهراے دلخسوخته،،، چجورے با داداش خدا حافظے ڪردین،،، خدا حافظ گل گشته خزونم تو رفتے از فراقت نوحه خونم هنوزم دورے تو نیست باور خداحافظ خدا حافظ برادر اما مجلس جوونه،،،اجازه بدین دلا رو ببرم ڪربلا،،، جایے ڪه یه پدر پیر نشست ڪنار بدن شبه پیغمبرش،،، گفت علی،،، تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز ڪنی،،،چے شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی،،، پاشو عزیزم بریم به خیمه چشم انـتظارت خواهـراتن جز یه بدن ڪه، شد اربا اربا چیزے نمونده واسه ے من پاشو عزیزم  پاشو عزیزم صورت به صورت علے اڪبرش گذاشت،،،هے صدا میزد ولدے علی،،،، بلند بگو یا حسین(ع)،،،،،، این حسین ڪیست ڪه عالم دیوانه ے اوست این چه شمعے ایست ڪه جانان همه پروانه ے اوست 🔸️شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ▪️روضه برای مجلس ختم مادر روضه وفات خانوم ام البنین *امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....* امِ بنینم من نه، امِّ بی‌بَنینم یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر *یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....* _________ دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ... بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک از من به غیر از گریه سیمایی نمانده شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ *آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....* شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ جز خون دل در چشم دریایی نمانده آن قدر خواندم واحسینا واحسینا در زخم های حنجرم نایی نمانده عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ... رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ... آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ... رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ... _______ بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم غمگین تر از لالای نجوایی نمانده بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده .... *ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ...... _________ مشکُ علم یک طرف .... دستِ قلم یک طرف ... العطشِ کودکان بین حرم یک طرف ... نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه امیدِ خیمه شد نا امید جیب الماء للاسکینِ ... بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ کرببلا والسلام ... کارِحسین شد تمام میرود امشب اسیر زینب او ... @khatmkhanimajma
4_5834414820497033304.mp3
1.35M
زمزمه فراق پدران از دست رفته پدرم رفته.. تاج سرم رفته2 ای خدایا مددی بال وپرم رفته2 بیقرارم خدا.. دل فکارم خدا گره افتاده در.. بین کارم خدا ای پدر جان من، ای پدر جان من4 _____________________ پشت من بودی.. رفته ای از دستم2 برسر خاک توافتاده وپابستم2 باورم نیست پدر..نرک ما کرده ای رفتی وخانه را.. بی صفا کرده ای ای پدر جان من... _____________________ خانه هر جایش... بوی ترا دارد2 اشک ما هردم... بهر تو می بارد2 چادر زندگی.. بی تو شد بی ستون غم ما ای پدر... شده از حد فزون ای پدر جان من... __________________ بعد تو فهمم... درد یتیمان را درد طفلان... بیکس و نالان را ای خدا صبرمن... کن برایم سپر تا تحمل کنم... درد هجر پدر ای پدر جان من.. شعر :اسماعیل تقوایی @khatmkhanimajma
220423_019.MP3
6.06M
خوانی درسوگ نی عباس شالو شاعر خ علیمحمدی باصدای مداح بختیاری پیام پرویزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب روضه مو اینجوری شروع می کنم،روز مادرانو و همسران شهداست،مجلس به پاست به یاد بی بی اُم البنین مادرشهید،همسر شهید...امشب با یاد شهدا بریم درِ خونه ی اُم البنین...  شهید علی اکبر رضایی منش،سال شصت و دو مفقود شده در کردستان،تا الان مادرش دَرِ خونه رو نمی بنده،میگه:عزیزم از سفر میاد،پسرم بر میگرده..میگن:وقتی بارون میاد،از خونه میاد بیرون..بهش میگن: مادر!بیا سردِ...میگه:نه الان پیکر بچه ام زیر بارونِ...وقتی برف میاد،ازخونه میاد بیرون..مادر! مریض میشی،حالت بد میشه...میگه:شماها نمی فهمید،من مادرم،بدن بچه ام الان زیر برف و بورانه....  یه مادری هم مدینه منتظربود مسافرش برگرده،ولی نه مسافر خودش،از بچگی براش مادری کرده،حسینم! من خدمت گذار شمام.... گفت:اون مادر شهید،احمدش رفت،والفجر مقدماتی شهید شد،همسایه ها فامیل اومدن گریه می کردن،چیزی نمی گفت،عملیات بعد ابوالقاسمش رفت شهید شد،دو تا پسر داد،به شوهر گفت:چرا نشسته ای؟پاشو اسلحه ی بچه هام رو بردار،همه دارن آماده میشن، رفت،والفجر هشت شد،همه اومدن،زن ها اومدن،فامیل اومدن توی خونه،خیلی بی تابی می کردن،جوانات رو از دست دادی،شوهرت رو از دست دادی..میگن:یه وقت بلند شد به سینه میزد،می گفت:  تموم زندگیم مال حسینِ دلم همواره دنبال حسینِ  خودش رفت،توی اون حج خونین سال شصت و شش،گفته بود: حالا نوبت منِ،رفت،صف اول برائت از مشرکین شهید شد، "شهیده کبری تلخابی"...  عرض روضه من باشه،منم یه مادری رو میشناسم،همش صدا می زد:تموم زندگیم مال حسینِ.....  امشب مدینه ات رو بگیر،از بی بی اُم البنین مدینه بگیر،بری بین الحرمین،سر به دیوار بذاری براش روضه ی اباالفضل بخونی... این گدا سوی مدینه سفری میخواهد... تا بیاید حرمت راهبری می‌خواهد  سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش سلام من به بقیع و چهارقبر رفیعش  مرحوم مامقانی نوشته در کتاب تنقیح المقال...: وقتی بشیر آمد وارد مدینه شد،مردم رو جمع کرد،بی بی ام البنین آمد،بی بی جان! بچه هات رو کشتن....از حسینم چه خبر؟ دستای علمدار کربلا رو جدا کردن..از حسینم چه خبر؟ بی بی جان! نبودی عمود آهن به سر پسرت زدن... از حسینم چه خبر؟ بی بی جان با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن... یه وقت صدا زد ای بشیر! " قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی " بندهای دلم رو پاره کردی..." أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین " همه ی زندگیم فدای حسین...همه ی بچه هام فدای حسین...   تموم زندگیم مال حسینِ دلم همواره دنبال حسینِ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
متن_روضه_ترحيم_پدر_مادر_يا .... ▪️▪️▪️➖➖➖➖➖➖➖➖ ▪️امام رضا علیه السلام فرمودند: یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، ▪️ ای پسر شبیب هر وقت خواستی گریه كنی، اشك بریزی، برای حسین گریه كن، امروز من و شما هم برای امام حسین گریه كنیم، ان شاء الله تمام شهدا ،اموات خصوصا ً..... فیض ببرنند، امروز همه اومدند به شما تسلیت گفتند، سر سلامتی گفتند، گل برای شما آوردند، همراه شما اشك ریختند ،اما حضرت زینب سلام الله علیها می فرمایند: دیدم حال امام سجاد متغیر شده، سئوال كردم، چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می كنن،انگار بدن بابام رو زمینه داغ كربلاست.همه بگید: یا حسین... اما یا امام سجاد كاش به همین بسنده كرده بودند ▪️اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِك ▪️َاسب هاشون رو نعل تازه زدند بر بدن ابی عبدالله، بازم ناله بزن بگو یا حسین... آی داغ دیده ها بدن بابای شمارو غسل دادند، كفن كردند، با احترام دفن كردند اما بمیرم آن زمانی كه امام سجاد برای تدفین بابا اومد گفتند: كمی بوریابیارید... یا حسین * مگر به کربلا کفن ،به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب ،عزیز مصطفی نبود مگر کسی که کشته شد،تنش برهنه می کنند مگر که پاره پیرهن،به پیکرش روا نبود سرش به نوک نیزه ها،تنش به خاک کربلا کفن برای او به جز،شکسته نیزه ها نبود ▪️بابا رسم ِ توی ما مسلمونها طرف راست صورت میت رو روی خاك می گذاریم، اما امام سجاد چه كند؟ می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمیاد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو روی رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل هاش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین... شما ها داغ دیدید اما باباتون رو.... زخم دار ندیدید،باباتون رو.... مجروح ندیدید،خدارو شكر یه زخم به صورت و بدن باباتون.... ندیدید،اما قربون اون دختر ِ سه ساله ای برم كه سر ِ بریده ی بابا رو بغل كرد،ای حسین....* @khatmkhanimajma
مادر روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ختم  کاش باز آیی و من پای تو بوسم در سجده روم صورت زیبای تو بوسم آنجا که دمی جای گرفتی و گذشتی انجا بروم گریه کنان جای تو بوسم خوشا آنکس که مادر دارد امشب میان خانه گوهر دارد امشب یتیمی ناله میزد از فراقش که چشمانی زخون تر دارد امشب چو مرغ شب به ناله در خیالش به روی زانویش سر دارد امشب ای مادر...ای مادر مادر شمع وجود یه خونست. مادر عشق و گرمای کانون خانوادست خوش بحال اهل خونه ایی که مادر دارند مثل پروانه دورش میگردن میگن مثل مادر تو دنیا دیگه پیدا نمیشه آی مردم هیچ خونه ایی بدون مادر نمونه ان شاءالله صفای هر خونه ایی با مادره فیض ببرند مادرانی که گریه کن حضرت زهرا سلام الله علیها بودن و زیر خاک رفتن. فرزندان داغدیده. روی حرفم با شماست یادگاری های مادر رو نگاه می کنین و گریه میکنین.. البته که وجود همه شما هم یادگاری مادره. اما یکی از قشنگترین یادگاری های مادر چادر نماز مادره... که همیشه بوی مادر داره بوی مناجات مادر داره بوی مهربونی مادر داره.. هرکی داغ مادر دیده ببخشه هرکی سایه مادر بالاسر نداره ببخشه آخه بعد از خدا بهترین سایه سایه مادره چه در شادی، چه در غم یاورم بود تمام هستی من مادرم بود من از او زودتر می رفتم ای کاش که دائم سایه اش روی سرم بود   خاک پای مادر بهشته لبخند مادر بهشته صدای مادر  نگاه مادر وجود مادر بهشته مادر دارا...اونایی این فرشته ی اسمونی رو تو خونتون دارین، امشب پیشونیشو ببوس بگو تو برام دعا کن مادر، خدا دعای تو رو میخره مادرم... کار مادر دعا کردنه، کار مادر سوختنه،  یا زهرا،  دیدی مادر دعا میکنه، میگه منو زودتر از بچه هام ببر. نمیتونم غم و غصه شونو ببینم. روضه بخونم براتون روح این مادر فیض ببره ، یه فرزند طاقت نداره مادر رو آشفته و مریض ببینه، بیمارت ای علی جان، جز نیمه جان ندارد.. میلی به زنده ماندن در این جهان ندارد یه نگاه به صورت زینب کرد، گفت عزیزم دیگر حسین را نتوانم بغل کنم او هم به ناتوانی من گریه میکند دخترم زینبم اینقدر برای ماندن من دعا نکن من هم عروس گشتم و مادر نداشتم افتادند روی سینه مادر حسن میگفت چشماتو باز کن حسین گفت بامن حرف بزن اما، امان از دل مولا ،  گفت ، ای مسیحای علی اعجاز کن جان زینب چشم خود را باز کن ماندنت چون شمع آبم میکند رفتنت خانه خرابم میکند،،،، یا زهرا.... اینجا هر چی حسین مادر رو صدا زد مادر جواب نداد ،میدونی کجا جواب حسین رو داد کربلا وقتی توی گودال صدای یک مادری میومد هی صدا میزد بنیه قتلوک اعطشانا.     حسین.... @khatmkhanimajma
هیچکی باورش نمی شه،یه ساله تو پر کشیدی زیر خاک تو آ رمیدی،تو ز دنیا دل بریدی هیچکی باورش نمی شه،چراغ خونه خموشه سایه و تاج سر من،خونۂ ما سیه پوشه هیچکی باورش نمی شه،بال و پر وا کردی رفتی سالگرد ت شده حالا،تو دعا کردی و رفتی هنوزم چشام به راهه،واسه دیدن جمالت کاش می شد به یه بار ببینم،لطف و احسان و کمالت هیچکی باورش نمی شه،گل گل خونه خدا رفت بعد یک سال غم و اندوه،ناله ی ما هر کجارفت خدایا به حق زهرا،اون شفیع همۂ ما بگذر از جرم و گناه،همه شیعیان مولا خدایا به حق حیدر،حق اون ساقی کوثر تشنه لب شهید بی سر،از خطای ما تو بگذر این عزیزی که شده پاک،درتله ای از خاک بگذر از او خالق من،حق شاهنشه افلاک ورد روی لب ما شد،یا حسین غریب مادر ساقی و لطف خدا و ،بی کفن شهید بی سر @khatmkhanimajma
 سالگرد مادر سالگرد مادر ای مادر بی مثال خوبم خورشیدامید بی غروبم ای نام تو بهترین ترانه ورد همه کس به هرزمانه ای شعرقدیم نو سروده درعرش،خدا تو را ستوده بوی خوش توست ره گشایم تا کوی بهشت رهنمایم زانروز که چشم بسته بودی آرام وقرار دل ربودی تاچشم ازاین جهان ببستی سر رشته الفتم گسستی درمکتب سینه ام به گوهر بر لوح دلم نوشته مادر؛ یکسال گذشت از فراقت هرگز نشدست کهنه داغت @khatmkhanimajma
554.1K
دشتی جدید و جانسوز ختم برادر : خ علیمحمدی📝 : استاد پرویزی🎤 بنالُم مو بنالُم از زمونه کسی دردِ دلِ زارُم ندونه مرا ایکاش مادرُم نمیزاد خدا دونه نگردیدُم مو دلشاد مو که از کودکی بودُم سیه روز نداشتُم جز برادر یارِ دلسوز زمونه بهرِ بختُم غم نوشته به زخمِ دل تو را مرهم نوشته تو که بودی طبیبِ زخمُم ای یار زِ هجر روی تو گشتُم مو بیمار زِ غصه هر دو چشمُم کاسه ی خون نداره زخمِ کهنه دیگه درمون برادر ای ستون محکمِ پُشت تو رفتی داغِ جانسوز مرا کُشت برادر ای گُلِ خوشبوی صد برگ تو که وقتت نبود گردی جوان مرگ برادر را سپُردُم سینه ی قبر خداوندا بده بر قلبِ مو صبر اجل داغُم تو کِردی بی مُروت مگر با قلبِ مو داشتی کُدورت برادر این جدایی ناتمومه زِ بعدِت زندگی بر مو حرومه بگو(هستی)که قلبُم گشته صد چاک بخواند (پرویزی) با چشمِ نمناک
373.2K
◾نوحۂ مراسم ختم مادر◾ کجایی مادرِ خوبم زِداغت سینه میکوبم(2) بیا بنگر فضای خانه ات را ببین خاموشی کاشانه ات را عزیزانت همه در سوگ و ماتم بریزند در عزایت اشکِ نم نم کجایی مادرِ خوبم زِداغت سینه میکوبم(2) خوشا روزی که بودی در کنارم تو بودی مونسِ قلبِ فِکارم مرا دادی تو دست بارِ غمها بگریم از غمت با حال شیدا کجایی مادرِ خوبم زِداغت سینه میکوبم(2) بیا تنگه نفس از درد پنهان ندارد این دلِ من تابِ هجران بکش تو بر سرم دست محبت خدا داند کشیدم رنج و محنت کجایی مادرِ خوبم زِداغت سینه میکوبم(2) بیا مادر که شادی از دلم رفت همی دار وندارو حاصلم رفت اسیر دردِ جانکاهی شدم من گرفتار غم و آهی شدم من کجایی مادرِ خوبم زِداغت سینه میکوبم(2) خداوندا بده بر این دلم صبر من اینجا وعزیزم خفته در قبر اگر(هستی)کند نوحه سرایی که(پرویزی)بخواند از جدایی کجایی مادر ِخوبم زِداغت سینه میکوبم(2) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی
431.5K
◾نوحۂ مراسم ختم مادر◾ مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر مرو ای گرمیِ کاشانۂ من تو بوده ای چراغِ خانۂ من زِ بعدِ تو اسیرِ درد و داغم گُلی بودی که تو رفتی زِباغم مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر تو بودی تک ستارهِ آسمونم برایت روضۂ مادر بخونم ندارم من بدون تو بهایی به دردِ این دلم بودی دوایی مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر همه آمال من رفته چو برباد عجب داغی فلک بر قلبِ من داد غم مادر برایم بس گران است غمت سنگین ترین دردِجهان است مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر شبِ جمعه بیایم بر مزارت بیا یک بارِ دیگر بر دیارت بریزم اشک حسرت برسرِ سنگ فلک بختِ سیاهم را زده رنگ مرو مادر مرو مادر چه خاکی من کنم برسر بهار ما چرا یک دم خزان شد گُلِ گلخانه ام در گِل نهان شد نویسَد(هستی)از آن گُل پرپر بخوانَد(پرویزی)از داغ مادر 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی
446.3K
◾نوحۂ مراسم ختم پدر◾ دیگر نمیبینم تو را(ای پدرجانم)2 بودی چراغ خانه ام گشته ای خاموش هردم صدایت میرسدای پدربرگوش تامن شنیدم مرگ توگشته ام بیهوش خانه شده ماتم سرا(ای پدرجانم)2 دیگر نمیبینم تورا(ای پدرجانم)2 کوهی زِبارِ غصه ها برسرِ دوشم ازداغ تو بابا ببین من سیه پوشم جامی زِ دردِ ماتمت چونکه مینوشم یکباره دیگر تو بیا(ای پدرجانم)2 دیگر نمیبینم تو را(ای پدر جانم)2 رفتی زِ پیشِ چشم ما ای مهِ انور دستی به سینه ازغمت دستی هم برسر بعد ازتو من تنهاشدم عاقبت یکسر دردت نشد آخر دوا(ای پدرجانم)2 دیگر نمیبینم تو را(ای پدرجانم)2 خفتیده ای تو عاقبت در میانِ گِل داغ تو ای بابا شده بر دلم حاصل درزندگی بر من شده عالمی مشکل کِی گَردم از غصه رها(ای پدرجانم)2 دیگر نمیبینم تو را(ای پدر جانم)2 بر روی قبرت آمدم با دلی شیدا درسوگ تو من میکنم چون عزا برپا (هستی)بگوید در غمت آه وواویلا (پرویزی)خوانَد با نوا(ای پدرجانم)2 دیگر نمیبینم تو را (ای پدرجانم)2 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
311.4K
◾نوحۂ مراسم ختم مادر◾ دست غم زنم بر سر از بهرِ تو ای مادر(2) رفتی و شدم واله و شیدا گردیده شدم اسیر غمها بی تو چه کنم از غم عُظما رفتی به کجا ای گُل پرپر دست غم زنم بر سر از بهر تو ای مادر(2) بی مادری و دلِ شکسته بنگر به منو به حال خسته بین کانونِ بر غمت نشسته سرگشته شدیم ما همه یکسر دست غم زنم بر سر از بهر تو ای مادر(2) ای مادر خوب و نازنینم تا کی رخِ ماهتو نبینم غمگین ترین یتیمۂ روی زمینم ای از گُلِ گلدونه تو بهتر دست غم زنم بر سر از بهر تو ای مادر(2) بر راه تو من دیده بدوزم از داغ تو من دیگه بسوزم گریه شده کارِ شب و روزم کاشکی تو بیای یه بارِ دیگر دست غم زنم بر سر از بهر تو ای مادر(2) بهرِ تو شدم غرقِ مصیبت در سوگ تو میکشم چو محنت (هستی)تو بگو از این مشقّت (پرویزی)بخوان زِ داغِ مادر دست غم زنم بر سر از بهر تو ای مادر(2) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی
🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَجـل ازباغ دل گل چیدومی برد فغـانهای مـرا بشنید و مـی بــرد قــــــدم بشکــست از داغ بــــرادر بــرادر را کـفن پیچـید ومـی بــرد تـو کـه رفـتی بــرادر سوی افلاک ز داغ تـو گـریبان مـی زدم چاک بمــیرم ای بـــرادرجــان که دیگـر مکـان و منـزلت گـردیده درخاک عـزیـز مــن بسـان رود رفــتی بسوی خـانه ی مقصود رفتی چـه سـازم بـا فراقت ای برادر دلم سوزد که خیلی زود رفتی بـرادر بهـر خـواهر نـازنیـن است صدایش دلنواز ودلنشین است غــــم مــــرگ بـــــرادر بهـر خـواهـر برایش مُهلِک ومرگ آفرین است 🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 علی اکبراسفندیار«مداح» @khatmkhanimajma
روضه علی اکبر جوان بـزرگـت كـردم و خيرت نديدم  گلـي از گـلشن رويــت نچيدم   تو گل بـودي نه وقت چيدنت بود  جـوان بـودي نه وقت مردنت بود   عـزيـز مـن چه وقت رفتنت بود  چه وقت زير خاك خوابيدنت بود   عـزيـزم رفـتي و از مــا بريدي  بـه ســوي آسـمانها پر كشيدي   فلــك آخــر تـوانـم را گرفتي  ز دســتـم نـو جـوانم را گرفتي   خـدايـا بـي سرو سامانم امشب  اسيــر درد بـي پـايـانم امشب   گريز: اگر شما ببينيد پدري كنار جسم بي جان جوانش ناله ميزند ، چه ميكنيد؟...   حتما به او تسليت مي گوييد ، اشك چشمانش را پاك مي كنيد ...   ولي بميرم براي پدري كه آمد كنار بدن پاره پاره ي علي اكبرش...    لالـه اش را ديـد پرپر روي خاك  قـطعه قـطعه ريز ريـز روي خاك   داد از كـف طـاقـت و از پـا فتاد  صورتــش بـر صـورت اكبر نهاد   گـل كــجا و صـدمه ي آهن كجا  من كــجا و خنده ي دشمن كجا     ديده بستي يا ز من دل كنده اي؟  دســت و پا زن تا ببينم زنده اي    كوفيان چه كردند؟ تسليت دادند؟ اشك چشمان حسين را پاك كردند؟ نه ، تا اين پدر صورت به صورت علي گذاشت صداي هلهلـه ي كوفيـان بلنـد شـد ،  ديدند بانويي مجلله از سوي خيمه ها آمد و زير بغلهاي حسين را گرفـت و بـه  خيمه برگرداند ، همه گفتند: اين زن را چه كسي مي شناسد؟ جواب آمد: ايـن دختر علي ( زينب س) است...   مي خواهم بگويم اينجا زينب زير بغل برادر را گرفت ، اي كاش مَحرمي هم بود و زينب را تسليت ميداد ، كجا؟ آن زمان كه لب به رگهاي بريده ي حنجر برادر   گذاشته بود...    يـافـت آن گـل را ولي پرپر شده  پـاره پـاره پـيـكري بي سر شده    گفـت:آيـا يـوسـف زهــرا توئي  آن كـه مـن گم كرده ام آيا توئي   گرچه سر تا پاي تو بوسيدني است  ليـك يك جـا براي بوسه نيـست  @khatmkhanimajma ترحیم خوانی
✨﷽✨ ✍حاج آقا رفیعی: @khatmkhanimajma در قیامت جهنمی ها از بهشتی ها می پرسن مگه ما باهم تو یه محله تو یه شهر نبودیم؟ چی باعث شد شما بهشتی بشین ما جهنمی؟!! بهشتیان جواب میدن، به شماها صفتون از ما جدا شده، سوره حدید آیه ۲۲: اول: ❶【خود فریب بودید】. هِی توجیه کردید، مالیات دادید به دولت گذاشتید پاحساب خمس، تو کارهاتون سعی کردید توجیه کنید و از استدلال بگریزید دوم: ❷【در کار خیر تعلل کردید.】 آقا در کار خیر بشتابید. روایت دارد که وقتی انسان میخواد صدقه بده شیطان دست آدمو میگیره و وسوسه می کنه، لذا قرآن درباره کار خیر می فرماید: "فالستبقو الخیرات" در کار خیر سبقت بگیرید سوم: ❸【 شک کردید】. یقین در زندگیتون نداشتید. یه روز رو سند این دعا شک کردید، یه روز رو آیه فلان کردید، خیلی مواظب باشید، دشمنا خیلی دارن شبهه افکنی می کنند تا مردم از دین فرار کنند. چهارم: ❹【آرزوهای طولانی شما رو گول زد】. پنجم: ❺【شیطان بر شما حاکم شد】. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 🌤🌤 ━━━━━◈❖✿❖◈━━━━ @khatmkhanimajma
روضه و زبانحال در فوت فرزند الهي هيـــچ بابايي نبيـــند كه در سوگ جوان خود نشيند منم آن باغـــبان زار و خسته كه در سوگ جوان خود نشسته يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه... درسته مرگ پير و جوان نميشناسه... درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم... اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه... به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه... از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه لحظه اي است؟؟؟ بگـــفتا زاده ي خـــتم النّبيين نــبـاشـد لـذتي بـالا تر از اين جـوانـي در بــهار زنــدگــاني بـه هـنـگــام شباب و كامراني خــرامــان گـام بر دارد هَماره كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره بـگـويـد گرچه زحمتها كشيدم ولـي زيـبـا جـوانـي پـروريدم آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره... همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، ميگن الهي به ما فرصت بده ، زنده بمونيم عروسيه پسرمونو ببينيم... امـيــدش زيــر چـرخ آبنوسي كـنـد از بـهـر فرزندش عروسي دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ي عمر پدر چه لحظه اي است؟؟؟ حضرت فرمود: لحظه اي كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه... هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم. پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي... باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم... آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم، اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه... داغ جوان خيلي جانسوزه... پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد... برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟ آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند... تسليت دادند، ابراز همدردي كردند... اما بميرم براي دل داغديده ي حسين... فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید... پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم. اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود. لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم. هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد... گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد. اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ... پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد 🍁🍁🍁 كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش سيـنه اي نيـسـت كـه سوزي نبرد از شررش با هـمه زخـم بـدن ، قـاتـل او گشت دو زخم كـه يـكي بـر جـگـرش بود و يكي بر كمرش
4_5841250226588878427.mp3
3.89M
‍ مجلس جوان ناکام لالا لالا لالا ماه شب افروز شبم با گریه میشه صبح هر روز دلم از رفتنت آتش گرفته ببم جان دلی از غم همه سوز و همه سوز. ..... دو بیت آخرمو دیگه بیشتر آزار ندم سلام بدید به علی ،امروز امروز چقد علی خواهر داره، الحمدلله غریب نیستی علی جان گریه کن داری ،این خواهرا میخاستن شب دامادی گل رو سرت بریزن، بگن حجله دامادیت مبارک... سلام ای نور چشمان تر من... . سلام ای شاخه یاس پر پر من. ..... علی جان جواب برادرا رو نمیدی نده جواب خواهرا را نمیدی نده جواب بابا را نمیدی اما ببین مادرت داره جون میده...... چشات و بستی و رفتی عزیزم نگفتی چی کشیده مادر من. نگفتی چی کشیده مادر من ..... به روایتی پنج کفن برا مولا آوردن سفارش مولا این گونه بود پنج کفن به تن امیرالمومنین ع کردند ایشالا گریه کنید با این روضه ثوابش را هدیه کنید به روح شاد روان علی و همه ی گذشتگان قربون دلت برم..... میان همه دلها امان از دل زینب. ... کفن و آوردن برا امیرالمومنین ع بغچه را نگاه کرد دید یه دونه کفن دیگه بیشتر نمونده حسینی ها نگاش به امام حسن ع افتاد این کفنم برا حسنم نگاش به حسین ع افتاد برات بمیرم ای برادر بی کفنم اما غصه نخور داداش اگر کفن نداری مادرم یه پیراهن دست دوز برات اماده کرده با همون دست شکسته هاش برات دوخته... بدن مولا را میان قبر گذاشتن...... @khatmkhanimajma