فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹داستان آموزنده🌹.
مرحوم کلینی با سلسله اسناد خود از (حَبه`ُ العُرَنی)۴۶ روایت میکند که: امیرمؤمنان در وادی السلام ایستاد و شروع به راز دل گفتن کرد، گویی با کسی سخن میگفت.
به احترام آن حضرت مدتی ایستادم تا خسته شدم، پس نشستم، تا حوصلهام سر رفت، باز هم ایستادم تا خسته شدم، باز هم آن قدر نشستم که حوصلهام سر رفت. این بار ایستادم و عبایم را تا کردم و گفتم: ای امیرمؤمنان! از طول قیام شما من نگران شدم، ساعتی استراحت بفرمایید.
پس عبای خود را روی زمین پهن کردم تا بر روی آن بنشینند. فرمود:
ای حبّه این چیزی جز گفت و گوی با مؤمن و انس با مؤمن نمیباشد.
گفتم: آیا آنها نیز با یکدیگر چنین گفتوگویی دارند؟
فرمود:
آری، اگر پرده از مقابل دیدگانت کنار برود، خواهی دید که آنها نیز جامه به خود پیچیده، حلقه حلقه نشسته، با یکدیگر سخن میگویند.
پرسیدم آیا ارواح مؤمنان در اینجا گرد آمدهاند یا پیکرهای آنها؟ فرمود:
ارواح مؤمنان در این جا گرد آمده است، هیچ مؤمنی در هیچ بقعهای از بقعههای روی زمین از دنیا نمیرود جز این که به روحش گفته میشود: به وادی السلام بپیوند، به راستی آن جا بقعهای از بهشت برین میباشد.
🌹
#وادی_السلام
#تفکر
#برزخ
#زندگی
#حیات
#ممات
#حدیث
#احادیث
#ریلز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌹