.
#ترحیم_خوانی
#مرگ #خادم_الحسین
خواب می دیدم شب مرگ من است
فصل پاییز گل و برگ من است
غسل کردند و کفن پوشاندنم
در میان قبر خود خواباندنم
زیر طلّ خاک نا پیدا شدم
همرهان رفتند و من تنها شدم
از نهیب ترس اعضایم گرفت
لرزه از وحشت سراپایم گرفت
بعد چندی باز شد چشم ترم
دو ملک بودند بالای سرم
آن یکی با قهر سرکش آمده
این یکی با گرز آتش امده
آن یکی می گفت: از ربت بگو
این یکی می گفت: اعمال تو کو؟
آن یکی می گفت: هان وامانده ای
این یکی می گفت: تنها مانده ای
از رفیقان و شفیقانت بگو
از جسارت های پنهانت بگو
با خودم گفتم: عذابم می کنند
از شرار غم آبم می کنند
وای بر من ! قلب من را می درند
عنقریبم سوی آتش می برند
ترس و وحشت فوق حالت بود و بس
پای تا فرقم خجالت بود و بس
زیر لب گفتم به آوایی حزین
پس کجایی یا امیرالمؤمنین
ناگهان نوری به قلبم چیره شد
دیده های بسته من خیره شد
از کنار قبر من در باز شد
قبر من گلخانه ممتاز شد
آمد آقایی که یکسر نور بود
قبر من از نور، کوه طور بود
از کلامش درد من درمان گرفت
از نگاهش مرده ی من جان گرفت
در کنارم ایستاد و خنده کرد
خنده ای کرد و مرا شرمنده کرد
گفت: با اذن حق امدادش کنید
با تولّای من آزادش کنید
گر چه دور از انتظارم بوده است
لیک عمری ریزه خوارم بوده است
سال ها در هیئت من گریه کرد
بارها در غربت من گریه کرد
در عزای همسرم فریاد زد
لطمه ها بر خود از آن بیداد زد
اینک این بند کفن را وا کنید
تا پلاک عشق او پیدا کنید
یک کبودی هست روی سینه اش
حاکی از درد و غمی دیرینه اش
از اوان کودکی در شور و شین
سینه زن فریاد می زد یا حسین
.
.
#مدح_حضرت_زهرا
#ترحیم_خوانی
#خادم_الحسین
شکر خدا که نوکر آل پیمبرم
شکر خدا که شیعه ی زهرا و حیدرم
شکر خدا که لطف شما شاملم شده
شکر خدا که مست می جام کوثرم
شکر خدا که ریشه ی من حیدری بوَد
یعنی ز نسل پُر ثمر پاک قنبرم
شکر خدا که مِهر علی مُهر دل شده
با این حساب زنده ترین قوم محشرم
شکر خدا ز روز ازل با عنایتش
در بحر پُر تموّج کوثر شناورم
شکر خدا که گر چه تهیدست و مُفلسم
امّا ز مهر آل پیمبر توانگرم
شکر خدا که با همه ی رو سیاهی ام
خدمت گذار حضرت زهرای اطهرم
او مادری نمود و مرا انتخاب کرد
شکر خدا که فاطمه گردیده مادرم
هر مادری که حضرت زهرا نمی شود
هر بانویی که امّ ابیها نمی شود
🔸شاعر:
#محمد_فردوسی
________________________
🔹
#خادم_الحسین
(شعر ختم) ذاکر امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
رفت از دار جهان بلبل خوشخوان حسین (ع)
آنکه با لحن خوشش بود پریشان حسین (ع)
روضه خوانی که دم از شاه شهیدان میزد
خوش درخشید در این عرصه و میدان حسین (ع)
نوکری بود مدالی که به گردن او داشت
خورد عمری نمک سفره ی احسان حسین (ع)
جان به حق داد چه خوش این دلش آرام گرفت
به چه زیباست که نوکر شده مهمان حسین (ع)
می رود خنده کنان روز جزا سمت بهشت
بوده هر کس به جهان نوکر و گریان حسین (ع)
ذکر ارباب بگویید مرا وقت اجل
جان عالم به فدای لب عطشان حسین (ع)