4_6025980150129101435.m4a
3.09M
#دردا_که_ای_پدر_جان_داغت...
#در_فراق_پدر_شهید
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
درداکه ای پدرجان داغت نشسته بردل
افسوس کرده ای تودر زیرخاک منزل
چندروزه داغدارم بی صبروبی قرارم
ازماتمت پدرجان گریان وسوگوارم
بابای مهربانم برده غمت توانم
از درد دوری تو برلب رسیده جانم
ای داد ازاین جدایی
بابای من کجایی
شبهای جمعه گردداین سینه بیقرارت
بااشک و ناله آیم بابا سوی مزارت
بابا به روزگارت تو داغ لاله دیدی
دستت حسین بگیردچون بابای شهیدی
ای داغ دیده بابا، محنت کشیده بابا
دست تورا بگیرد دست بریده بابا
ای دادازاین جدایی بابای من کجایی
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊
شعر:علی اکبراسفندیارمداح
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
#خبری_آمده_آورده_خبر
#در_فراق_پدر_شهید
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
خبری آمده آورده خبر
که دگر بار سفر بسته پدر
پدری مؤمن و دیندار و بزرگ
بـا خدا بـا شرف و مـرد سِتُرگ
پـدری در ره پـاک شهـدا
پسری هدیه نموده به خدا
پدری که غم دوران کشید
بود در سینه ی اوداغ شهید
شانه اش خم شده ازغصه ودرد
سالها رنج پسر پیرش کرد
روز و شب در غم فرزند گریست
در غـم و مـاتم دلبند گــریست
ای پدر جان به فدای دل تو
هدیه کردی به وطن حاصل تو
قَدَّت از داغ پسرخَم شده بود
سینه ات آینه ی غم شده بود
بعــد داغ پســر دلبنـدت
مـا نـدیدیم دگر لبخندت
داغ فرزند تو را پیر نمود
دلت آزُرد و زمین گیرنمود
گریه هایت نرود از یادم
در فراق تو پر از فریادم
پدرم یاد تو در سینۀ ماست
خاطرات نو چو آیینۀ ماست
سایه ات تا زسر ما کم شد
دل ما پُر ز غم و ماتم شد
خانه بی مِهر تو سرد است پدر
در دل ما همه درد است پدر
ای که چون سنگ صبورم بودی
پــدرم حِــسِّ غــرورم بــودی
بی تو ای سنگ صبورم چه کنم؟
رفته در خاک غرورم چه کنم؟
گر چه شد داغ تو بر ما جانکاه
نیست چون داغ اَباعبدالله
در عزای تو همه هموطنت
داده اند غسل ونمودند کفنت
بدنت را همه تشییع کنان
بچه هایت به عزا سینه زنان
اَهل بیتت همه درسوگ وغمند
پیش مردم همگی محترمند
اَهل بیتت که جسارت نشدند
هیچ تهدید به غارت نشدند
دامن دخترت آتش نگرفت
خانه کاشانه ات آتش نگرفت
وای از غربت زینب ای وای
بشکست حرمت زینب ای وای
جای تسلیت و دلداری شان
شده آغاز گرفتاری شان
خیمه را چون دلشان سوزاندند
کِل کشیدندوهمه می خواندند
حال طفلان حسین تا دیدند
پیش ماتم زده گان رقصیدند
خواهر غمزده ای با احساس
ناله می زد کجایی عباس
غیرت الله بیا کاری کن
خواهر غمزده را یاری کن
ناله ها شدهمه باشیون وشین
جان «مداح» بفدای تو حسین
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
#شعر_علی_اکبر_اسفندیار_مداح
https://eitaa.com/khatmkhanimajma
🏴#در_فراق_پدر_شهید
✍شاعر:علی اکبر اسفندیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آنانکه در دامن شهیدان پروریدند
ازخودگذشتندوبه قُرب حق رسیدند
درراه حق از پاره های جان گذشتند
در دفتر ایثارشان عزت نوشتند
هرگز ندیدیم بُغض خلوتهایشان را
آهنگ هِق هِق های قلب تنگشان را
شب های دلتنگی آنان بی سحر بود
فریاد بی صدای شان پسر پسر بود
شبهای دلتنگی که مادرمویه میخواند
بابا به تسکین دلش دلگویه میخواند
افسوس یک یک میرونددرسینهٔ خاک
تاکه شوندمهمان فرزندان در افلاک
افسوس باغ عمرشان آرام آرام
گیرد بخود رنگ خزان آرام آرام
از «.........................» بگویم
آنکه شده در عشق شیدایی بگویم
مردی که در راه خدا داغ پسر دید
داغ دو تا آلاله و پاره جگر دید
یک روز داغ«.......»رادیداین مرد
درخون شناور ثمرش رادیداین مرد
روزی که«.........» او شد آسمانی
قد پدر دیگر شده زین غم کمانی
میسوخت چون شمع ازفراق بچه هایش
دلتنگ بوده تا ببیند لاله هایش
رفت از جهان«...............» مان
دیگر شده مهمان سفرهٔ شهیدان
دیگربه سرآمد فراق و درد و دوری
دلتنگی وهجران کشیدنها، صبوری
گرچه عزیزانش پدر از دست دادند
دراین جهان سایهٔ سرازدست دادند
مردم ز بابای شهید تکریم کردند
مردو زن وپیروجوان تعظیم کردند
اینجا نشدبرجسم این بابا جسارت
اینجا نبوده هیچکس در فکر غارت
اینجا نگفتند ناسزا به خواهر او
بی سر ندیده پیکرش را دختر او
دشمن نبُرد انگشترو پیرهنش را
با سُمّ مرکب ها نکوبیدند تنش را
ای دل بسوز از ناله و افغان زینب
بردند بر نیزه سر جانان زینب
آن خواهرغمدیده را در سن پیری
با رأس خونین حسین بردند اسیری
درهرنفس افغان اوبا شوروشین بود
از کربلا تا شام ذکرش یا حسین بود
زینب شده«مداح»زدل ناله کشید است
این رأس بر نی رفته بابای شهید است
#در_فراق_پدر_شهید
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
آنانکه در دامن شهیدان پروریدند
ازخودگذشتندوبه قُرب حق رسیدند
درراه حق از پاره های جان گذشتند
در دفتر ایثارشان عزت نوشتند
هرگز ندیدیم بُغض خلوتهایشان را
آهنگ هِق هِق های قلب تنگشان را
شب های دلتنگی آنان بی سحر بود
فریاد بی صدای شان پسر پسر بود
شبهای دلتنگی که مادرمویه میخواند
بابا به تسکین دلش دلگویه میخواند
افسوس یک یک میرونددرسینهٔ خاک
تاکه شوندمهمان فرزندان در افلاک
افسوس باغ عمرشان آرام آرام
گیرد بخود رنگ خزان آرام آرام
از «.........................» بگویم
آنکه شده در عشق شیدایی بگویم
مردی که در راه خدا داغ پسر دید
داغ دو تا آلاله و پاره جگر دید
یک روز داغ«.......»رادیداین مرد
درخون شناور ثمرش رادیداین مرد
روزی که«.........» او شد آسمانی
قد پدر دیگر شده زین غم کمانی
میسوخت چون شمع ازفراق بچه هایش
دلتنگ بوده تا ببیند لاله هایش
رفت از جهان«...............» مان
دیگر شده مهمان سفرهٔ شهیدان
دیگربه سرآمد فراق و درد و دوری
دلتنگی وهجران کشیدنها، صبوری
گرچه عزیزانش پدر از دست دادند
دراین جهان سایهٔ سرازدست دادند
مردم ز بابای شهید تکریم کردند
مردو زن وپیروجوان تعظیم کردند
اینجا نشدبرجسم این بابا جسارت
اینجا نبوده هیچکس در فکر غارت
اینجا نگفتند ناسزا به خواهر او
بی سر ندیده پیکرش را دختر او
دشمن نبُرد انگشترو پیرهنش را
با سُمّ مرکب ها نکوبیدند تنش را
ای دل بسوز از ناله و افغان زینب
بردند بر نیزه سر جانان زینب
آن خواهرغمدیده را در سن پیری
با رأس خونین حسین بردند اسیری
درهرنفس افغان اوبا شوروشین بود
از کربلا تا شام ذکرش یا حسین بود
زینب شده«مداح»زدل ناله کشید است
این رأس بر نی رفته بابای شهید است
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح