#روضه_ختم_برادر
((روضه حضرت عباس(ع)جهت ختم برادر ))
مجلس به مناسبت درگذشت یک برادر، در این مکان منعقد شده است. این همه جمعیت از نقاط دور و نزدیک، دوستان و آشنایان و بستگان آمدند به شما تسلیت و سر سلامتی دادند. بدن عزیز برادرتان را با احترام و شکوه فراوان تشییع کردند و به خاک سپردند. اما یک برادر هم که در کربلا وقتی روی زمین افتاد صدا زد: «یا أخاه ادرک اخاک؛ ای برادر، برادرت را دریاب . ابی عبدالله کنار بدن برادرش عباس رسید، چه برادری دست ها قلم شده، فرقش شکافته شده، تیر به چشمان مبارکش اصابت کرده، چه گذشت بر عزیز زهرا، سر برادر را به دامن گرفت صدا زد: «الأن إنكسر ظهري و قلت حیلتی وشمت بی عدوی؛ الان کمرم شکست، چاره ام اندک شد، دشمنم زبان به سرزنش من گشوده». نشست کنار بدن غرق به خون برادرش ابا الفضل، خون از دو چشم برادر پاک کرد یک وقت دید برادرش عباس گریه می کند. فرمود: عباسم، چرا گریه می کنی. عرض کرد: حسینم، نور چشمم چرا گریه نکنم شما الان أمدی سرم را از روی زمین برداشتی اما ساعتی دیگر چه کسی سرتو را از روی خاک بر می دارد. صدا زد برادر تا زنده ام مرا به خیمه ها مبر چون که وعده آب به بچه ها داده ام. یا عبدالله بدن بی جان برادرش عباس را در علقمه گذاشت به سوی خیمه ها حرکت کرد یک دست به کمر و یک دست به عنان ذوالجناح را گرفت به سمت خیمه ها حرکت کرد، صدای ناله اهل حرم بلند شد. سکینه صدا می زند: بابا، عمو چه شد؟ زینب صدا می زند؛ برادرم چه شد؟ عزیز فاطمه دست برد عمود خیمه ابا الفضل رو کشید یعنی دیگه این خیمه علمدار نداره ناله بزن بگو یا حسین....
@khatmkhanimajma
روضه ختم برادر
ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس با محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم
آقا زنجیر به پا داریم صد جور و جفا داریم زنجیر به پا داریم از بهر خدا عباس
آی آنهایی که کربلا رفته اید. آی جمعیتی که نهر علقمه رفته اید. امشب می خواهم برایتان زیارت ابالفضل(ع) بخوانم.
« اَلسّلامُ عَلَیکَ أیّهَا العَبدُ الصّالِحُ المُطیعُ لِلّهِ وَ لِرَسولِهِ وَ لاَ میرِالمُومنینَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَنِ أشهَدُ أنَّکَ قَد قُتِلتَ مظلوماً لَعَنَ اللهُ مَن قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللهُ مِن ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللهُ مَن حالَ بَینَکَ ماءِ الفُرات. »
راوی می گوید: یک وقت گرد و غبار بلندشد، دیگر من ابالفضل(ع) را ندیدم. رفتم بالای بلندی تا ببینم در چه حالی است. وقتی نگاه کردم، بمیرم دیدم خون از بازوهایش می ریزد. دستهایش را از بدن جدا کردند. اما دست شما شیعه ها سالم است تا خدمت کنند.
یا ربّ مددی که ره به جانان ببرم این آ ب فرات بهر طفلان ببرم
رنگ حسین(ع) پرید. حالش منقلب شد. آمد سر بالین برادر چه برادی!
قدر چمن را بلبل افسرده می داند غم مرگ برادر را برادر مرده می داند
@khatmkhanimajma
دلا این عالم فانی به یک ارزن نمی ارزد
به دنیا آمدن بر زحمت رفتن نمی ارزد
اگر صد سال در دنیا همه شهد و شکر نوشی
به آن یک ساعت تلخی جان کندن نمی ارزد
اگر بر تخت شاهی تا به روز حشر بنشینی
به خشت زیر سر اندر لحد خفتن نمی ارزد
هزاران سال اگر بر تخت عود بنشینی
به آن یک لحظه در تابوت خوابیدن نمی ارزد
اگر ملک سلیمان را رسد بحرت به آسانی
به مار و مور و عقرب هم قرین گشتن نمی ارزد
مسخر گر شود روزی زمینت مثل اسکندر
به تنهائی قبر و وقت جان کندن نمی ارزد
جوانان همه عالم اگر گردند قربانی
به خون غلتیدن قد علی اکبر نمی ارزد
اگر دریای این عالم همه شهد و شکر گردد
به آن لعل لب خشک علی اصغر نمی ارزد
@khatmkhanimajma
🌼[]🌸[]🌺[]🌼[]🌸[]🌺[]🌼[]
اطلاعات عمومی مذهبی وقرانی ⬇️
1️⃣🍃بر طبق قرآن کدام گناه به خوردن گوشت برادر مرده خود تشبیه شده است ؟ غیبت
2️⃣🍃بر طبق قرآن دودی که در روز آخر دنیا ، جهان را فرا خواهد گرفت چه نام دارد ؟ دُخان
3️⃣🍃شاخی شیپور مانند که به تعداد أرواح زندگان دنیا سوراخ دارد چه نام دارد ؟ صور
4️⃣🍃نام یخهای جهنم و سرمایی که در جهنم به وسیله آن عذاب میشوند و بسیار سخت و وحشتناک است چه نام دارد؟ زمهریر
5️⃣🍃درختی مشهور که در آسمان هفتم قرار دارد چه نام دارد؟ سدرة المنتهی
6️⃣🍃در مخصوص بی نمازان در جهنم چه نام دارد ؟ جحیم
🌼[]🌸[]🌺[]🌼[]🌸[]🌺[]🌼[]
♥❧ #الّلهُـمَّ_عَجِّـلْ_لِوَلِیِّکَــ_الْفَـرَجْ
┉┉┉•••◂ 𖦹🌸🌤️🌸𖦹▸•••┉┉┉ ┏━━🍃✨🍃━━┓
:#سرمزار پدر
ختم و ترحیم پدر🍀🍀🍀
@khatmkhanimajma
ای پدر از غمت بیقرارم
سر بروی مزارت گذارم
سربر ار ای گلم از دل خاک
بی تو گشته خزان نوبهارم
رفته از کف قرارو شکیبم
شد غم و عصه اخر نصیبم
ای پدر ای پدر ای پدر جان 2🍀
منکه از غصه ات در خروشم
کی صدا ی تواید بگوشم
باورم شد لباس مصیبت
باید اندر عزایت بپوشم
بی تو تنها شدم ای پدرجان
صید غمها شدم ای پدرجان
ای پدر ای پدر ای پدر جان 2🍀
خسته جان بیقرار توهستم
گرد شمع مزار توهستم
با غم و غصه ها اشنایم
تاسحر در کنار تو هستم
ای توان و امیدم پدرجان
بین چه غمها کشیدم پدرجان
ای ای پدر ای پدرجان 2🍀
غم گرفته فضای دلم را
چهره حق نمای دلم را
بی تو دنیا شکسته دلم را
گوهر باصفای دلم را
منکه چیزی زدنیا ندارم
وا مصیبت که بابا ندارم
ای پدر ای پدر ای پدرجان 2🍀
سبک و اجرا
@khatmkhanimajma
🏴#سر_مزار
این منزل جدید پدر جان مبارڪ است
این خانه حزین پدر جان مبارڪ است
آورده ایم کنار مزارت گل و گلاب
عطر و گلاب بر سر قبرت مبارڪ است
از جمع ما چه کوچ نمودے به این مکان
این وادے غریب پدر جان مبارڪ است
زینت نموده قبر تو را سنگ خاره ای
این سنگ بر مزار تو بابا مبارڪ است
ما از فراق دورے تو جمله اشکبار
خوش آرمیده اے تو پدر جان در این مزار
فامیل و دوستان و رفیقان و آشنا
جمله کنار تربت تو کرده اجتماع
#پدر #سرمزار
@khatmkhanimajma
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#مجلس سوم و هفتم پدر سر مزار
تصنیف_دشتی_زبون حال_روضه
(متن تصنیف)
آخر همه دار و ندارمو گرفتی باشه دنیا
چراغ خونمو قرارمو گرفتی باشه دنیا
تیره و تاره آسمونم باشه دنیا باشه دنیا
تقدیرمه تنها بمونم باشه دنیا باشه دنیا
میباره اشکای روونم باشه دنیا باشه دنیا
بهاره اما در خزونم باشه دنیا باشه دنیا
باور ندارم دیگه رفته برا همیشه
نباشه این خونه برا من خونه نمیشه
#بند_دوم
این زندگی رو من بدون تو نمیخام پاشو مادر
بعد از تو بی صفا میشه تموم دنیام پاشو مادر
یادم نمیره خنده هاتو جون مادر جون مادر
میبینی حال بچه هاتو جون مادر جون مادر
ببین که رفته سوی چشمام دلبر من دلبر من
این ماجرا چه خاکی کرده بر سر من بر سر من
رفتی نگفتی بچه هات بی سر پناهن
نگفتی تا ابد همه در سوز و آهن
✍#شاعر محمدقاجار)
@khatmkhanimajma
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
در فراق مادر دو شهید
الا ای مادر زحمت کشیده / در این عالم بجز محنت ندیده
الا ای مادر ای یارو وحیدم/ بدامان تو آزاد پروریدم
زشیر پاک شهیدان پرویدی / خدا داند چقدر سختی کشیدی
تو مادر لاله هایت سرفرازند/ براه دین و کشور عشق بازند
تو دیدی پیکر پاک و مطهر / دوفرزندت فدای دین و کشور
تو مادر معدن صدق وصفایی/ الان چند روزه که از ما جدایی
کنار سفرهٔ علی رضایی / گهی مهمان اصغر ماسوائی
تودر خلد برین مأوا گرفتی/ به پیش لاله هایت جا گرفتی
بلی داغ جوان دیدی بدوران/ دل تو خون شده در مرگ آنان
شکستی و خمیدی غصه خوردی / غریبانه تو مادر جان سپردی
فدای اون دل پر مهر مادر / که تا بودی به ما بودی تو یاور
چگویم مثل تو پیدا نگردد/ زنی با این خصال پیدا نگردد
دگر صوت مناجاتت نیاید / دگر کی بهر ما آغوش گشاید
شهیدان بهرتان مهمان رسیده / کنیز سیده حوران رسیده
الهی همنشین گردان به زهرا / که یک عمری به عشقش بوده دنیا
(صفا ) وصفش بر گو به یاران / که گردد همنشین با شهیدان
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
@khatmkhanimajma
آسمانی شدن مادر شهید
سالها اشک غم از چشم پر از ناله چکید
قامتی راست ز سنگینی این غصه خمید
این همه سال چه آمد به سر دل ، چه گذشت
مادر از دوری فرزند عزیزش چه کشید
روز وشب ، سوخت به پای همه عشقش اما
شمع دل صحبت پروانه به گوشش نرسید
به در خانه نظر دوخته و چشم به راه
منتظر بود وغم انگیز به دل داشت امید
آه از آن لحظهی بدرود که دیگر پس از آن
مادر از شاخهی شمشاد به جز عکس ندید
تشنهی جرعهی وصل و دم آخر شده بود...
چقدر عاشق و مشتاق به دیدار شهید
علی صادقی
@khatmkhanimajma
#در مجلس عزای مادر شهید
مادرانِ شهدا،زائران کربلا
در راه دین دادید دسته گل خود را
اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
بی قرارانِ حسین،غصه داران حسین
ای پیروانِ راهِ زینبِ کبریٰ
اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
بچه هاتان را همه،کرده گلچین فاطمه
از بهرِ دیدارِ شهید عاشورا
اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
هَمرَهِ گلهایتان،با نوای کاروان
گریه کنید بَهرِ مظلومِ عاشورا
اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
همصدا با فاطمه،در کنارِ علقمه
نوحه کنید بهرِ آن تشنه لب سقّا
اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا...
راهتان راهِ حسین،پیرتان پیرِ خمین
بر صَبرتان مدیون این انقلابِ ما
اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا
یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا
من مادر شهیدم دل پر ز ناله دارم
داغ جوان رعنا من داغ لاله دارم
باخون دل تو را من چون گل بپروریدم
تقدیم حق نمودم من دل از او بریدم
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
****
ای سرو استوارم بنگر که بیقرارم
باشی عزیز مادر والله افتخارم
ذکر لب است دمادم پسر پسر کجایی
مردم من از فراقت آخر بگو کجایی
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
*
دین وطن ز خونت کردی تو آبیاری
ای نخل سرفرازم تو شیر این دیاری
تا آخرین نفس با دشمن نمودی پیکار
کردی فدا تو جانت مردانه در ره یار
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
گر چه شهادت تو بر مادر افتخار است
کشته شدن در این ره واصل شدن به یار است
اما چگونه داغت دردل کناره سازم
با جای خالی تو برگو چسان بسازم
گشتی شهید داور لیلایم و تو اکبر(2)
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
◾ترحیم خوانی مادر ◾
سبک :دشتی غم انگیز 🎼🎶🎵
بنال ای نی دلُم آشفته حاله
خوشی بر روزگارِ مو محاله😭
بنال ای نی که گردیدُم پریشون
شده کاشانه ام شام غریبون😭
دریغا مادرم بارِ سفر بست
گُلِ خوش عطر وبویُم رفته ازدست😭
دلم از بیکسی دریای خون شد
زِ بعد مادرُم دردُم فزون شد😭
غمِ مادر به جون مو شرر زد
فراقش شعله ای بر خشک وُتَر زد😭
نداره کَس خبر از آه و دردُم
اسیر غصه ها و کوچه گَردُم😭
خداوندا دلُم سامان نداره
غمِ بی مادران پایان نداره😭
منو و بی مادری ای داد و بیداد
غمِ بی یاوری ای داد و بیداد😭
👈🏻 شعر: علیمحمدی
@khatmkhanimajma
⚘
#دوبیتی_ختم_مادر
خداوندا اگر مادر ندارم
دریغا سایه اش بر سر ندارم
همه گویند که مادر رفته اما
فراق و مرگ او باور ندارم
دلم را از غمت مادر شکستی
تمام رشته عمرم گسستی
امیدست فاطمه دستت بگیرد
که تو در روضه زهرا نشتی
دو چشمی ای فلک پر آب دارم
دلی پر غصه و بی تاب دارم
چرا چون مرغ شب از دل ننالم
که اینجامادری در خواب دارم
خدایا سینه ای صد چاک دارم
فغان از گردش افلاک دارم
چرا شب تا سحر از دل ننالم
که اینجامادری در خاک دارم
ای که هستی گوهر نیکو سرشت
باید این مطلب به برگ گل نوشت
مصطفی در وصف تو فرموده است
زیر پای مادران باشد بهشت
@khatmkhanimajma
روز مادر
مادران اسمانی🥀🥀🥀🥀🥀🥀
چه گویم روز مادر مادرم نیست
حضور نازنین اش در برم نیست
شب عید و شب میلاد زهرا
صفای خانه و تاج سرم نیست
چنان ظلمت گرفته خا نه ام را
شب ظلمت هلال احمرم نیست
قلم عا جز بود توصیف مادر
که هر واژه به نامش محترم نیست
شب عیدو من از فقدان مادر
که میسوز م ولی خاکسترم نیست
طلا گم کرده ام در خاک هستی
پی آن بودم اما زرگر م نیست
چنان رفتی ز بین ما تو مادر
نشان از تو دگر دورو برم نیست
به دنبال محبت بودم اما
به غیر از او کسی باب کرم نیست
تو بودی هستی ام ای مادر من
دگر بی تو قوای پیکر م نیست
نثارت میکنم یک حمد و سوره
به یادت چیزی از این بهترم نیست
بیاد آمد غم زهرای اطهر
بمیرم از برایش یک حرم نیست
اگر اشعار شاعر بود ه نا قص
(سعیدی )باشد او که محتشم نیست
#پیشاپیش
#روز_مادر_مبارک💖
روز میلاد مادر سادات فاطمه زهراسلام الله
علیها بر همه مادران زمینی و آسمانی سرزمینم مبارک باد.
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زمزمه
هدیه بروح همه مادرانی که آسمانی شدن
#مادر😭😭😭
#محمد_مبشری
" از تو نگات فهمیدم ، ( مسافری مادر
حالت چشمات میگفت ، ( می خوای بری مادر
ای مادر ای مادر ۲
" چی شده مادر (که بابا ( این روزا بی تابه
سپیده سر زد مادر ، ( چرا نمی خوابی ) ۳
به خاک تیره خفتی ، ( منم عزادارت )
مرا ببخش ای ( مادر ) ، (خدا نگهدارت ) ۳
ای مادر ای مادر ۲
( مادر ) به یادت دلم ، ( بهونه می گیرد )
غم تو هر شب دل ( نشانه می گیرد ) ۳
ببین ز داغت ( مادر ) ، ( همیشه نالانم )
به یاد رویت ( مادر ) ، ( همیشه گریانم )
تو رفتی و چراغِ ( خانه شده خاموش )
دگر صدایت ( مادر ) ، ( نمی رسد بر گوش ) ۳
پدر پدر جانم ۲
یا
ای مادر ای مادر ۲
#محمد_مبشری
@khatmkhanimajma
🖤🍃💦🥀🍃💦🥀🍃
🍃💦🍃
💦🍃🥀
🥀
🍃
🕊﷽🕊
#دشتی...
#پدر_ومادر
چه غمگین و چه تنها شد دل من
ببین ماتم سرا شد منزل من
بابام رفته ز دستم تا قیومت
دیگه چاره نداره مشکل من
🥀
بسوز ای دل به حال روزگارم
بنال ای دل کسی را من ندارم
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که درخاکه همه دار و ندارم
🥀
قسم بر تو که تا دنیاست دنیا
فراموشت نخواهم کرد بابا
گوای من خدای می و قهار
تو رفتی شدم بعد تو بی یار
🥀
شب از ره میرسد بابا کجایی
شدم بی مونس و تنها کجایی
به لانه پر کشند مرغان ز گلشن
ولی بابا نیاید در پر من
🥀
بنال ای دل که دائم بی قرارم
غریب و بی کس و بیمار و زارم
بنال ای دل که مو از داغ بابام
هوای های های گریه دارم
🥀
فلک دیدی چه آوردی به روزم
گرفتی بابای خوب و دل سوزم
یقین دارم که تقدیرم همین بود
سزاوارم خودم تنها بسوزم
🥀
مسلمونون دل زارم ببینید
جدایی من و بابام ببینین
نمی خاستم من از بابا جدا شم
جدایی با پدر هرگز نبینید
⬅️# دشتی خوانی
توک نیستی دلوم شوری نداره
چراغ خونمون نوری نداره
اخ بابا باابا
🥀
بیا بابا بیا تا زودبرگرد
دله من طاقت دوری نداره
🥀
زهجران تو پر پر میزند دل
زدلتنگی به هر در میزند
🥀
چوبلبل در فراق رویت ای گل
به دیوار قفس سر میزند دل
🥀
فلک دادو فلک داد و فلک داد
فلک از کودکی دست غموم داد
فلک نگداشت ک من سامان بگیرم
کلید شهر ماتم را به من داد
🥀
خدا مادرم را کجا میبرند2
گمانم برای شفا میبرند
منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم2
نماز شبت شد قضااا مادرم
گرفتم برایت عزاااا مادرم
منو خانه داری ، منو سوگواری –خداااا مادرم 2
گهی چادرت راااا بسر می کنم 2
گهی جاااانب در نظر میکنم
منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2
نسیم وفاااا از سحر میرود 2
صفای مدینه سفر میرود
منو خانه داری ، منو سوگواری –خدااااا مادرم 2
خداایا گلم زیر گل میرود 2
زدیده رود ز دل میرود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدا یا گل من که نیلی نبود
جواب پیمبر که سیلی نبود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدا حافظ ای یااااس نیلوفری
گمانم مرااااا هم رهت میبری
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه
خدایا گلم زیر گل میرود 2
زدیده رود کی زدل میرود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
خدایا گل من که نیلی نبووود
جواب پیمبر که سیلی نبوووود
قرار دل من همه حاصل من مروفاطمه 2
⬅️#دشتی خوانی ختم #
فلک دیدی چ خاکی برسروم کرد
زهجرون عزیزون بدتروم کرد
ک از روزی مو چشمونم گشودم
غم دوری بچشمون تروم کرد
🥀
فلک دیدی ب حال مو چها کرد
مرا هم از عزیزووم جداکرد
میون منزلی خرم ک بودیم
نصیب هرکدوممون دوتا کرد
🥀
مو تاب دوری از جونوم نداروم
ندارم طاقت هم خونوم نداروم
دوتامون توی غربت بی نصیبن
دوتامون توی شهر خود غریبن
🥀
بسیل اشک ازدوری بنالم
زدوری عزیزونوم بلالوم
من اشفته حیرونم ندونم
ک تاکی باید از غصه بنالوم
🥀
تش هجرون نشسته روی سینم
عزیزوم گشته اواره غمینم
نصیبوم سرزنشهای مصیبت
شده غم روز اول همنشینم
🥀
اسیر محنتم ازادیم نیس
خراب غصهام ک شادیم نیس
مو بادرد وستمها خوگرفتم
ک بار اخری دگر ازادیم نیس
🥀
عزیزونوم شدن اواره ای وای
دل تنگوم شده بیچاره ای وای
عجب بخت سیاهی شد نصیبوم
ندارم یکتنی غخواره ای وای
🥀
زبس اشک از دوچشمونم رون کرد
جگر از درد هجرون غرق خون کرد
سوای دوری از روی عزیزام
کلام دشمنون دردم فزون کرد
🥀
زبس بادوری وغم خو گرفتم
زچشمونم زگریه سو گرفتم
شووروز افراق وغم بنالوم
مثه مادر ب غم پهلو گرفتم
🥀
طلای ناب دورهم نشستن
نباشد بوتر از قلبی شکستن
خوشانروزی ک باهم مینشستیم
بدان اقبال ک از خوبون گسستن
🥀
زاحوال خرابم نی خبردار
اگ باشه بسوزه برمن زار
بپاشین برجگر ابی روان تا
شود قلب شکستم معدن یار
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
روایت صبر بر مرگ فرزند
آیت الله شیخ محمد یزدی در بخشی از خاطرات خود، که در کتاب «خاطرات آیت الله محمد یزدی»، به چاپ رسیده است به ماجرای مرگ ناگوار دختر خویش اشاره می کند و می گوید:
خداوند متعال، به دنبال قضیه ازدواج به بنده دختری عنایت کرد؛ منتها این دختر پس از مدت کوتاهی مبتلا به حالت «غشوه» شد و ما هم به ناچار درگیر معالجه شدیم و این امر غیر از فشار روحی، برای ما فشار اقتصادی را هم در پی داشت؛ چون با زندگی طلبگی، پرداخت وجه دکتر و دارو کار آسانی نبود. به هر تقدیر بنده پیگیر معالجه دختر بودم و کارهایش به عهده من بود.
به همین جهت علاقه عاطفی شدیدی، بین ما ایجاد شد و بنده هم از پول شهریه و درآمد مربوط به ایام تبلیغ، در ابتدا هزینه معالجه او را برمی داشتم و کنار می گذاشتم.
به تدریج که این دختر بزرگ شد، از خانه بیرون می آمد و مشکل دو چندان گشت. هر بار که کسی به او تنه می زد، در میان کوچه و خیابان، می افتاد و غش می کرد. چند بار که این منظره پیش آمد، من خیلی منقلب شدم.
چند بار او را برای معالجه به تهران بردم و تلاشم این بود که وظایف شرعی ام را در خصوص معالجه او به خوبی انجام دهم و در این مورد همسرم بسیار صبور و حلیم برخورد می کرد و هر بار که من تحملم را از دست می دادم، به من دلداری می داد که باید این وضع را تحمل کنیم و به نحوی تقسیم کار کنیم که به هیچ کدام فشار نیاید.
گهگاه در منزل اجاره ای و منازل این و آن که مدتی را در آنها گذراندیم، برخوردها و تنش هایی میان بچه هایم به وجود می آمد و موجب اوقات تلخی می شد.
تا این که برای بنده مسافرت به خانه خدا پیش آمد.
وقتی به حج رفتم، در ذهنم بود که می گویند در اولین سفر زیارتی به بیت الله، سه حاجت از حوائجی که زائر از خدا بخواهد، قطعاً روا می شود.
این مطلب را هم از زبان بزرگان و هم در کتاب شرایع در فصل مربوط به حج خوانده بودم.
به هر حال وقتی به کنار دیوار خانه خدا رسیدم، در حجر اسماعیل، نخستین حاجتم را از خدا خواستم، عرض کردم: خدایا! این دختری که به ما داده ای، از آنجا که بنده به لحاظ طلبگی تعلق به امام زمان (عج) دارم، این هم ناموس امام زمان محسوب می شود؛ لذا برای من ناگوار است که این دختر در کوچه زمین بخورد و بی هوش شود و رهگذران او را به این وضع ببینند؛ بنابر این اگر قابل شفا یافتن است، او را حفظ کن و گرنه، خیر.
بعد از گفتن این جملات حوائج دیگرم را هم مطرح کردم.
بعد از سفر حج نیز به عراق سفر کردم و پس از آن به ایران بازگشتم.
وقتی به خانه آمدم، مشاهده کردم که بچه نیست.ابتدا خبر را به ما ندادند و شاید کمتر از 24 ساعت، ما را سرگردان کردند و بعد گفتند که از دنیا رفته است.
نکته ای که حائز اهمیت است، این است که لحظه ای که حال دختر به هم می خورد، دقیقاً مقارن با همان لحظه ای بوده که بنده حاجت اولم را در کنار حجر اسماعیل از خدا خواستم.
باجناق ما که فرد پرتلاش و فعالی بود و او هم به تازگی فوت شد، علاقه زیادی به بنده داشت و در خلال مدتی که من در سفر بودم، مراقب وضع دخترام بود و حتی می گفت: وقتی به حال احتضار درآمد، من دعا کردم که خدایا! اگر هم می خواهی این دختر را ببری، طوری شود که بعد از مراجعت پدرش از سفر، از دنیا برود.
دکتر معالج دختر که به طور مداوم بالای سرش بود، از مرگ ناگهانی او اظهار تعجب می کرد و می گفت: با وجودی که مراقبت ها شدیدتر بود و داروهایش را به موقع مصرف می کرد، نمی دانم چرا این اتفاق افتاد؟ بعد از فوت دختر و در واقع اتمام امتحان صبر و تحمل ما، زندگی بنده، رنگ دیگری پیدا کرد و به موفقت هایی نائل شدم. گاهی اوقات به دوستان عرض می کردم و می کنم که گرفتاری هایی که بعضاً در درون خانواده پیش می آید، گاه نعمت الهی است و مقدمه پیروزی است.
خداوند موسی (ع) را در بیابان گرفتار کرد و ناچار شد به کار چوپانی بپردازد؛ این در واقع مرحله پرورش روح این انسان بود و خداوند می خواست او را آماده کند و بیاموزد تا بتواند مسؤولیت های بزرگ را به عهده بگیرد. به نظر من، مصیبت آن دختر ناکام، یک امتحان الهی بود تا بنده و خانواده ظرفیت و حوصله و بردباری مان بیشتر شود. بعد از آن هم در مبارزات سیاسی، فصل تازه ای از امتحان الهی را پشت سر گذاشتیم.
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
هدایت شده از کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
آمادگی برای موت و قیامت
حضرت می فرماید: «وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ» به استقبال مرگ بروید، «وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ» یعنی قبل از اینکه برسد فرشی برایش پهن کنید. شما مسافرت می روی تمام حواست را جمع می کنی چیزی جا نگذاشته باشی. «وَ أَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ فَإِنَّ الْغَایةَ الْقِیامَةُ» آخر کار ما قیامت است. «وَ کفَی بِذَلِک وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ» هر عاقلی مرگ و قیامت را به عنوان یک موعظه می پذیرد. ما رو به فنا و ضعف هستیم. «وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَایةِ مَا تَعْلَمُونَ» قبل از قیامت چیزهایی است که می دانید.
ما در عالم برزخ گرفتار این ده چیز هستیم. 1- «مِنْ ضِیقِ الْأَرْمَاسِ» ارماس یعنی قبرها، تنگی قبر. «وَ شِدَّةِ الْإِبْلَاسِ» ابلاس یعنی غم فراق و جدایی، ما وقتی از دنیا می رویم غم سنگینی داریم. غم از چه؟ از ثروت و اولاد و پست و مقام، اگر شدید باشد، لذا مرحوم ابن میثم در شرح نهج البلاغه فرمودند: سعی کنید کم کم تعلقات خود را از دنیا کم کنید. مثل بچه ای که مادر او را کم کم از شیر می گیرد، تعلقات خود را کم کنید که جدا شدن برای شما سخت نباشد. حضرت در خطبه 92 نهج البلاغه فرمودند: «وَ ارْفُضُوهَا ذَمِیمَةً فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ» دنیا را رها کنید، دنیا رها کرد، کسانی که حریص تر از شما بودند.
گرفتاری برزخ
تعلق ما و دنیا یک طرفه است. اگر رابطه ها دو طرفه باشد، خیلی خوب است. محبت ما و دنیا یکسره هست، دنیا ما را رها می کند. لذا امیرالمؤمنین می فرماید: سختی دوم غم جدا شدن از مال و اولاد هست. 3- «وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ» مطلع یعنی قیامت، اشرافی که به قیامت پیدا می کنیم، وحشت می کنیم. در حالات امام حسن مجتبی هست که حضرت گریه می کردند، امام مجتبی فرمود: من گریه می کنم، حول اشراف بر قیامت. مرحوم علامه مجلسی(ره) در ذیل این حدیث فرمودند: نگویید چرا امام گریه می کند؟ «إِنَّما یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء» هرچه انسان علم و معرفتش به خدا بیشتر باشد، نگرانی و دغدغه اش بیشتر است.
لحظه جان دادن خیلی از پرده ها کنار می رود، قرآن می فرماید: «وَ کشَفْنَا عَنْک غِطاءَک» یکی از چیزهایی که در حالت احتضار داریم، یک چشم دیگری باز می شود و همه چیز را می بینیم. چشم تیز بین است. وقتی انسان اینها را می بیند وحشت می کند. مرحوم آیت الله حق شناس از تفسیر روض الجنان مرحوم ابوالفتوح راضی که از مفسرین بزرگ شیعه هست، نقل می کردند. قبرشان در حرم عبدالعظیم هست، ایشان می نویسند قرآن که می فرماید: «کشفنا» لحظه جان دادن وقتی پرده کنار می رود، خداوند حافظه ای به تو می دهد تمام هفتاد سال گذشته یادت می آید. وقتی پرده کنار می رود خدا حافظه ای به تو می دهد که آن فوتی که به چراغ کردی یادت می آید.
@manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین_ایتا
آسمانی شدن مادر شهید
سالها اشک غم از چشم پر از ناله چکید
قامتی راست ز سنگینی این غصه خمید
این همه سال چه آمد به سر دل ، چه گذشت
مادر از دوری فرزند عزیزش چه کشید
روز وشب ، سوخت به پای همه عشقش اما
شمع دل صحبت پروانه به گوشش نرسید
به در خانه نظر دوخته و چشم به راه
منتظر بود وغم انگیز به دل داشت امید
آه از آن لحظهی بدرود که دیگر پس از آن
مادر از شاخهی شمشاد به جز عکس ندید
تشنهی جرعهی وصل و دم آخر شده بود...
چقدر عاشق و مشتاق به دیدار شهید
علی صادقی
.
#مادر
#مادر_شهید
#ترحیم_خوانی
m.e:
شعر در وصف وختم و عزای مادران شهدای معظم
ما داغدار ماتم ام الشهیدیم
دل خون وگریان از غم ام الشهیدیم
او مادر سرباز ثار الله عشق است
ما در عزای اعظم ام الشهیدیم
ماراشهیدش کرده دعوت تا بیاییم
شکر خدا که محرم ام الشهیدیم
مارا هراسی از قیامت نیست نیست
محشر به زیر پرچم ام الشهیدیم
باجان ودل جان را فدایی کرده مادر
مبهوت عهد محکم ام الشهیدیم
اری دعای اوبه ماهم آبرو داد
ماچشمه های زمزم ام الشهیدیم
ما غیرتی تر از همه اهل جهانیم
ماتا قیامت پای بوس مادرانیم
ماراهمه دنیا شناسد با شهیدان
این راه ما پیوسته باشد تا شهیدان
سرزیر بار ذلت دشمن نبردیم
دادند این پیغام را بر ما شهیدان
مدیون ایثارو گذشت مادرانیم
هستی خود دادند یکجا با شهیدان
عطر وگلاب و آینه ارید وقران
چون دسته دسته آمدند اینجا شهیدان
این مجلس پررونق ام الشهیداست
حتما بخوانند روضه ی زهرا شهیدان
حتما نظر برمجلس ماهم نمایند
با آنکه دل کندنداز دنیا شهیدان
اینان گشوده بال واز دنیا بریدند
هم سفره اند باشاه عاشورا شهیدان
حتما پسر بر مجلس مادر بیاید
گریه برای روضه ی مادر نماید
بر گرفته از کتاب بهترین نواهای ختم خوانی به تالیف حسین کریمی نیا
#شهید
.
"تقدیم به مادر شهیدان کربلا"
مادر، سخن از عشقِ پاک و راستین است
عشقی الهی که هُبوطش در زمین است
وقتی که در نقشِ مقامِ همسری نیک
مامِ شهیدی میشود این بهترین است
فرزند اگر زیبا اگر چون ماه باشد
در چشمِ مادر بیش از اینها نازنین است
تا بشکفد کودک شود رعنا جوانی
دلواپسی با مادرش هر دَم قرین است
حالا اگر عباس باشد اسمِ فرزند
ماهِ بنی هاشم به لطفش خوشه چین است
این مادرِ نیکو صفت در پیشِِ زینب
هر چند دلدارِ اميرالمؤمنين است،
اما سخن با احترام از عشق گويد:
گويد کنیزِ طفل هایی مه جَبین است
بابَ الحَوائج میشود این مادرِ نور
زیرا که با زهرایِ اطهر همنشین است
گفتیم و گفتند از حدیثِ نینوا باز
از هر زبانی این سخن اندوهگین است:
وقتی بشیر از کربلا پیغام آورد
هر جمله شد داغی کزان مادر غَمین است
داغِ حسین بن علی در قلبِ مادر
آنقدر سنگین است و داغ است و حَزین است،
گویی پسرهایی ندارد جز حسین اش
هر چند اسمش گفته اند: اُمُّ البَنین است
#جعفر_شریفی✍
#مادر_شهید
#شهدا
..........
تقدیم به #مادران_شهید
دو چشمش اشک بود و داد عالی امتحانش را
بغل وا کرد و هی بوسید و راهی کرد، جانش را
دلش آشوب اما تا خم کوچه تماشا کرد
قدم ها و قد و بالای رعنای جوانش را
بهار باغ را می دید و می دانست روزی هم
تب تند رسیدن می دهد حکم خزانش را
نمی دانست اما تا کجای قصه خواهد داشت
برای هضم دلتنگی بعد از او توانش را
کنار حوض خالی کرد بغض در گلو را ،آه
مگر می شد بگیرد راه اشک بی امانش را
گذشت از ماه و چشمانش به در خشکید اما باز
نیامد ماه تا روشن نماید آسمانش را
هوای شهر ابری شد تمام کوچه مشکی پوش
خبر آمد مسافر کرده پیدا کاروانش را
و مادر با دلی آکنده از غم چادرش را بست
بگیرد حال در آغوش نعش قهرمانش را
دو شب ده شب هزار و بی نهایت شب پر از حسرت
گذشت اما نیاوردند حتی استخوانش را
به سربندی ، پلاکی قانع است اما نمی گیرد
چرا پایان خوبی فصل تلخ داستانش را
شهید بی نشان آورده اند و بازهم رفته است
مگر پیدا کند در بین این گلها جوانش را
#محمدجواد_منوچهری
.
4_5821360503624041223.m4a
4.06M
#مادر
در مقام مادران شهید
⬛️⬛️⬛️🌹🌹🌹➖➖➖⬛️⬛️⬛️⬛️🌹🌹🌹➖➖⬛️⬛️⬛️
ای نام قشنگت سبب عزّ و وقارم
ای کوکب رخشان به میان شب تارم
ای تاج درخشندهٔ بر فرق سر من
یکتا گوهر عالم هستی مادر من
ای آنکه ندارد به جهان مهر تو همتا
غیر از احد و قادر سبحان ،حی یکتا
ای آنکه وجود تو بُوَد دار و ندارم
غم نیست به دل وقتی تو باشی به کنارم
ای خاک کف پای تو شد بوسه گه من
مهتاب تو هستی ، به شام سیه من
برعرش اگر جای تو باشد که عجب نیست
رضوان چو مأوای تو باشد بی سبب نیست
فرموده نبی تحت قدوم تو بهشت است
اینگونه بزرگی خدا بر تو نوشت است
من کمتر از آنم مدح تو شعر سُرایم
ترسم که از این امر خطیر بر نیایم
ای مادر نیکوی من ای نور امیدم
پرورده زدامان تو هستم که شهیدم
هر خصلت نیکو که بگویی ز تو دارم
آزادگی و درس شهامت شده کارم
نام تو بلند است که مادر به شهیدی
با هدیه فرزند به مقامت تو رسیدی
از دامن تو دسته گلی رفته به معراج
تا حشر به فرق تو کند جلوه چنان تاج
دانم که صفا مدح شهید از تو نیاید
الا که خدا قفل لبانت بگشاید
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
230408_005.MP3
5.86M
◼️سینه زنی بختیاری چهلم پدر◼️
#شور
#سالگرد
گوشواره👇🏻👇🏻👇🏻
یه سال بووم به خاکه(۲) دلوم به سیس هلاکه
ای وای امروز یه ساله(۲)
عزا گِرهده ماله
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
ای بو وِری سَرِ پا(۲)
زِ غم وابیدُم دولا
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
غَمِت سَرِ دلوم وَست(۲)
سِتینِ پُشُم اِشکست
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
حونت به شیشه کاری(۲)
منده سی یادگاری
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
یه ساله که اینالُم(۲)
وی گُرگِ کُوه به حالُم
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
وی زخمُم زخمِ ماره(۲)
بووم مِنه مزاره
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
یه سال زِ غم ذِلیلُم(۲)
رهده سِتینِ ایلُم
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
ای بو میلِس نشینُم(۲)
کی گُو داغِت بِوینُم
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
زِ باره غم اِشکستُم(۲)
یه سال عزا نشستُم
یه سال بووم به خاکه(۲)دلوم به سیس هلاکه
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
@khatmkhanimajma
230408_008.MP3
5.04M
مداح بختیــــــــــــاری:
◼️سینه زنی بختیاری ختم پدر◼️
#شور
#سالگرد
جواب👇👇👇
ای واویلا دی نیاهه شیر پیا(۲)
چه داغی بی به دلوم ناده خدا
دَدویَلِس بپوشین رخت سیاه
چه دردی بی که نداشته بی دوا
گَپ و کوچیر ایلمون گِرهن عزا
رُمِسته مالُم دی نیاهه شیر پیا
کافر به حالُم دی نیاهه شیر پیا
یه سال به خاکه دی نیاهه شیر پیا
مهمونِ داکه دی نیاهه شیر پیا
سِتینِ گویَل دی نیاهه شیر پیا
غمخوارِ بچیَل دی نیاهه شیر پیا
یه دَم یه ساعت به غریوی جون نُها
زِ ایل و طافه فلونی وابی جدا
چندی زنُم زال دی نیاهه شیر پیا
بخونم دُندال دی نیاهه شیر پیا
وا تیپِ رشتال دی نیاهه شیر پیا
اصل و نَسَب دار دی نیاهه شیر پیا
ایلس عزادار دی نیاهه شیر پیا
ای واویلا دی نیاهه شیر پیا(۲)
👈اجرای سبک: استاد پرویزی🎙
👈سراینده شعر: علیمحمدی📝
@khatmkhanimajma
شعر جدید در فراق مادر وگریز به شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام
زبانحال
با تا مشکتو تو آب زدی
هارا گیدوبسن آی ننه
فدا اولا جانیم سنه
غمینده آغلارام سنون
چتیندی فرقتین منه
گیوب قاره قیزلارین یکسر سینه داغلار
فراقینده حسرتیله بو ائللر آغلار
گئدن گوندن سن بو دنیادن یوخدی صبری
بالا لارون یاسیوی مادر ایندی ساخلار
یارالی. یارالی 2بار
گورنده بوش یئرون سنین
ئورک دونر قانا یقین
سسین. ندندی گلموری
اولوب غمین آنا چتین
هر ئوده گر اولماسا مادر یوخ صفاسی
ازلدن یوخ هیچ کسه بو عالم وفاسی
بیزی ترک ائتدین ندن مادر هاردا سان بس
چیخوب عرشه ایندی بو قیزلارین نواسی
یارالی. یارالی 2بار
سنین غمینده آغلارام
باشیما قاره باغلارام
نقدری عمروم اولسا بو
جهاندا سینه داغلارام
صولوب سنسیز گلشن عمروم ای وفالی
سنی سالدی بو فلک بیزلردن آرالی
سنه تنگ اولدی بو دنیا ای با وقاریم
بیزی قویدون بس ندن مادر سن عزالی
یارالی یارالی. 2بار
چتیندی بو فراقیوه
دوزم وفالی مادریم
غمین منه اولوب گران
جهاندا یارو یاوریم
آنا سنسیز گئتدی ایندی بو ایو صفاسی
چخار عرشه قیزلارین وای مادر صداسی
فراقینده داغدار. اولدوم من آنا جان
عزادار اولدوم ئورکده وار دل. یاراسی
یارالی. یارالی 2بار
آنام فدا ئوزوم فدا
حسن حسین آناسینا
جسارت ائتدی اشقیا
پیمبرین بالاسینا
دیور زینب غصه و غمده آغلارام من
ئولونجه باشه قرا مادر باغلارام من
عدو ظلمی آشکار اولدی آی ننه جان
غمینده بو سینه می سنسیز داغلارام من
یارالی. یارالی. 2بار
بنات حیدر آغلاشور
گئیوبدی قاره قدسیان
زینب دیور ای وای ننه
کلثوم ائدور آه و فغان
قالوب یالقوز مرتضی اولدی دیده گریان
شهید اولدی فاطمه آغلار شاه مردان
قویوب تنها حضرت زهرا مرتضانی
رسوله گئتدی اولا زهرا ایندی مهمان
یارالی یارالی 2بار
ولایت اوسته جان ویروب
پیمبرین. نشانه سی
شهید راه حق اولوب
علینون آرتدی غصه سی
وروبلار اود یاندی درباری مرتضانین
الی سین سون من گوروم الله اشقیانین
جنایت. ائتدی عدو آغلاتدی علینی
صفاسی یوخ فاطمه سنسیز بو جهانین
یارلی یارالی. 2بار
ای یادگار مصطفی
ایثاریوه جانلار فدا
ای محرم راز علی
وی معدن صدق و صفا
غمون سالدی «مهدینی» دیلدن اولدی نالان
یازوب نوحه اولدی بو غمده دیده گریان
گیوب قاره سسلنر دیلدن جان یارالی
اونی ایسته تا اولا گیزلین قبره مهمان
یارالی یارالی 2بار
@khatmkhanimajma
#اشعار_ترکی
🏴#گلی_نچـیده_بـودم_از_بـاغت
🏴#در_فراق_جوان
#سبک خوش اومدی توازسفربابا
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
گلـی نچـیده بـودم از بـاغت
که شد خزان بهارم ازداغت
از پـــا در آمـــدم ز فـــراقـــت
گذاشتی رفتی
کشتـه مـرا پسر فـراق تـو
شکسته ام دگـر زداغ تـو
بگـو کجـا گیـرم سراغ تـو
گذاشتی رفتی
تا که تـو رفته ای به زیر خاک
دلم شداز داغ غمت صدچاک
ز داغ تــو پســر شــدم هــلاک
بگو چه سازم
پسرچه کاری دست من دادی
نشــد بـــرای تـــو کـــنم شــــادی
ببینمـت بــه رَخـت دامـــادی
گذاشتی رفتی
پسـر ببیـن چـه بـر سـرم آمـد
نعش تـو تـا که بــه بـرم آمـد
خـون ز دو دیـده ی تـرم آمـد
بگو چه سازم
قـرار مـا کـه ایـن نبود (......)
رفتی زدست من چه زود(...)
شـد آرزوهـام همـه دود (...)
خدا نگهدار
🏴 روضه 🏴
تــا بــه زمیـن فتـاده شهـزاده
حسین عنان صبر زکف داده
بــر سـر نعـش اکبـر افــتاده
مظلوم حسین جان
تــا نــاله ی حسیـن را دیـدند
بـه اشـک او یکسره خندیدند
نمک به زخم سینه پاشیدند
مظلوم حسین جان
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
@khatmkhanimajma
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین