هدایت شده از روابط عمومی دانشکده علوم قرآنی خمین
پیش ثبت نام دبستان دخترانه بهار نور معرفت
(غیر دولتی)
وابسته به دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
🔴 شهریه با اقساط و تخفیف ویژه
💠دبستان غیر دولتی دخترانه بهار نور معرفت برای سال تحصیلی ۱۴۰۳_۱۴۰۴ از پایه های اول تا ششم ابتدایی، دانش آموز دختر می پذیرد.
💠جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید
📞08646333822
📱09027366797
نشانی:خمین،میدان مدرس انتهای بلوار شهدای دانشجو دانشکده علوم قرآنی خمین
@khomein_Quran_ac
🔺 بیشترین تکرار رهبری از ویژگی های #فرد_اصلح در طول ۲۸ سال گذشته
🔹۳۳ مرتبه : مدیریت اجرایی قوی
🔹۳۰ مرتبه : شیوه تبلیغات صحیح
🔹۲۸ مرتبه : پایبند به مبانی
🔹۲۱ مرتبه : خستگی ناپذیر و جهادی
🔹۲۰ مرتبه : صمیمی و خدمتگزار مردم
🔹۱۹ مرتبه : استکبار ستیز و شجاع
🔹۱۸ مرتبه : دارای ایمان و تقوا و توکل
🔹۱۶ مرتبه : پرهیز از بداخلاقی انتخاباتی
🔹۱۵ مرتبه : شناخت نیاز و درد جامعه
🔹۱۱ مرتبه : دارای تدبیر بصیرت و برنامه
🔹۱۱ مرتبه : مبارزه با بی عدالتی
🔹۱۱ مرتبه : آرمان ها و پیشرفت کشور
🔹۱۰ مرتبه : ساده زیست و غیر اشرافی
🔹۷ مرتبه : التزام به قانون
🔹۶ مرتبه : نگاه به داخل و اقتصاد مقاومتی
🔹۵ مرتبه : دوری از فساد ، امانت دار
🔹۵ مرتبه : توجه به نظرات و توانایی مردم
🔹۲ مرتبه : صادق و روراست
#انتخابات
#فرد_اصلح
#بنیاد_خیران_وواقفان_دانشگاه_قرآن
🌐 khayeran.quran.ac.ir
🆔 @khayeran_quran
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 عید غدیر #بزرگترین_عید مبارک باد
🔻 #استوری | رهبر انقلاب: عید شما مبارک؛ انشاءالله که خداوند متعال به برکت این عید بزرگ و به برکت یاد مولا، دلهای شما را همواره با الطاف خود و سکینه و آرامش و لطف خود نورانی کند و توفیق بدهد که از این مناسبت و امثال این مناسبت انشاءالله به نحو مناسبی و به نحو مطلوبی حقیقتاً استفاده کنیم.
💻 KHAMENEI.IR
🔻دعوت سازمان اوقاف از پژوهشگران برای ارسال مقالات تخصصی حوزه وقف و بقاع متبرکه
🔸به گزارش رسامدیا، سازمان اوقاف در نظر دارد در راستای حمایت از پژوهشگران حوزه وقف و بقاع متبرکه نسبت به جمع آوری و احصاء پژوهش، پایان نامه، مقاله، کتاب با رویکردهای مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی، روانشناختی، تاریخی، فناوری و… با حفظ حقوق معنوی نویسندگان اقدام کند.
🔸پژوهشگران می توانند مقالات خود را در حوزه وقف و بقاع متبرکه به نشانی الکترونیکی pajoohesh@oghaf.ir ارسال کنند.
🔸از پنج طرح پژوهشی برتر، مقاله، پایان نامه، کتاب و… تقدیر به عمل آمده و در هفته وقف به پژوهشگران منتخب، جوایز نقدی و غیر نقدی اهداء خواهد شد.
#پژوهش #مسابقه
#بنیاد_خیران_وواقفان_دانشگاه_قرآن
🌐 khayeran.quran.ac.ir
🆔 @khayeran_quran
هدایت شده از دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
🌺 مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح، شرط سرافرازی در انتخابات است
✏️ رهبر انقلاب: امیدوارم انشاءالله خدا ملّت ایران را سرافراز از این انتخابات خارج کند. سرافرازی به چیست؟ سرافرازی به دو مطلب است: در درجهی اوّل، «مشارکت حدّاکثری»، در درجهی بعد، «انتخاب اصلح»؛ هر دوی اینها مهم است.
✏️ مشارکت بالا که ما روی آن خیلی اصرار میکنیم، به خاطر این است که مهمترین اثر مشارکت بالا، سرافرازی جمهوری اسلامی است.
🔹️بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردمی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم در سالروز عید غدیر. ۱۴۰۳/۴/۵
🔹️متن کامل بیانات:
khl.ink/f/56789
هدایت شده از دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
افتخارآفرینی ۱۴ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در راهیابی به مرحله نهایی بیست و نهمین المپیاد علمی و دانشجویی کشور ۱۴۰۳(رشته الهیات و معارف اسلامی)
🔰 ریاست دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم ضمن تبریک این موفقیت و افتخارآفرینی که بی شک نشان از شایستگی و توانمندیهای علمی دانشجویان ارجمند دانشگاه دارد، مراتب تقدیر و تشکر خود را از تلاشهای این دانشجویان عزیز ابراز مینماید و از خداوند متعال توفیق روزافزون آنها را آرزومند است.
شایان به ذکر است مرحله نهایی المپیاد در مردادماه سال جاری برگزار می شود
🔹اسامی منتخبین مرحله بیست و نهمین المپیاد علمی – دانشجویی:
🔸آقای محمد کشاورزفرد از دانشکده اصفهان
🔸خانم راضیه بهزادی از دانشکده اصفهان
🔸خانم فاطمه بیرانوند از دانشکده اصفهان
🔸خانم فاطمه بازمانده از دانشکده مشهد
🔸خانم ریحانه زارعی از دانشکده شیراز
🔸خانم نرگس زارع از دانشکده شیراز
🔸آقای مجتبی حمیدی از دانشکده شیراز
🔸خانم معصومه احمدی از دانشکده قم
🔸خانم مطهره زارع زاده از دانشکده قم
🔸خانم مژگان سادات حسینی از دانشکده آمل
🔸خانم مریم یوسف زاده از دانشکده آمل
🔸خانم سیده فائزه موسی کاظمی دانشکده تهران
🔸خانم سیده شایسته زمانی از دانشکده تهران
🔸آقای محمد اصغری از دانشکده تهران
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در فضای مجازی👇
ایتا:
🆔 https://eitaa.com/quran_ac_ir
آپارات:
🆔 https://www.aparat.com/quran.ac.ir
🎁 بسته هدیه جدید #وزارت_ارتباطات
✴️ باتوجه به استقبال هموطنان از بسته اینترنت رایگان برای دور اول #انتخابات، بسته هدیه جدید ۱۰ گیگابایت ۷روزه برای استفاده از سکوهای داخلی ایتا، روبیکا، تلوبیون، ویراستی، بله، سروش، گپ، آیگپ و ذرهبین در نظر گرفته شده است.
🔸همراه اول و رایتل با کد دستوری
*100*673#
🔸ایرانسل با کد دستوری
*5*1#
♦️ یادتون باشه که بهتره بسته فعال دیگر هم برای استفاده از این بسته داشته باشید.
هدایت شده از دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیست و یکمین جشنواره قرآن و عترت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم آغاز به کار کرد
با حضور نفرات برتر دانشکده های علوم قرآنی در بخش دانشجویی، مسابقات بخش آوایی بیست و یکمین جشنواره قرآن و عترت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم رسماً آغاز شد.
#جشنواره_قرآن_عترت_21
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در فضای مجازی👇
ایتا:
🆔 https://eitaa.com/quran_ac_ir
آپارات:
🆔 https://www.aparat.com/quran.ac.ir
📣 همزمان با برگزاری سومین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم جایزه کربلا، با حضور نمایندگانی از ۲۳ کشور و از اعتاب مقدسه و مزارات جهان اسلام در حرم مطهر امام حسین علیه السلام:
☘️ بار دیگر افتخار آفرینی نمایندگان آستان مقدس حضرت رضا علیه السلام در این دوره از رقابت ها
🥇کسب رتبه اول رشته قرائت تحقیق توسط قاری و موذن حرم مطهر رضوی آقای حمید حق طلب
🥈کسب رتبه دوم رشته حفظ کل قرآن کریم توسط حافظ و مرتل بارگاه منور رضوی آقای مجتبی فردفانی از دانش آموختگان دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
✅ آرزوی توفیق بیش از پیش در خدمت به ساحت قرآن کریم را برای این عزیزان از خداوند متعال خواستاریم.
#افتخارات_دانشگاه
#مسابقات_قرآن
#بنیاد_خیران_وواقفان_دانشگاه_قرآن
🌐 khayeran.quran.ac.ir
🆔 @khayeran_quran
هدایت شده از قرار دوازدهم
می خواهید در پاداش عزاداری امام زمان علیه السلام شریک شوید؟
بالاترین پاداش عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام را خداوند به صاحب این عزا یعنی امام زمان علیه السلام می دهد
اگر میخواهید در این پاداش شریک شوید بسم الله!
راهش را پیامبر رحمت صلی الله عله و آله بیان و فرمودند:
مَن عَزّى مُصابا كانَ لَهُ مِثلُ أجرِهِ
هر كه سوگوارى را تسليت دهد، همانند اجر او داشته باشد.
پس بیایید در این ماه محرم هر روز به آقا و مولایمان بگویم:
آقا تسلیت می گیم، خدا بهتون صبر و اجر بده، ما روهم شریک غم هاتون بدونین
آجَرَکَ الله یا صاحب الزمان فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام
اصلا بیاییم برای سلامتی اش صدقه هم بدهیم و اینگونه ارادتمنان را اعلام کنیم!
🏴#در_کربلا_چه_گذشت ...
▪️#سوم_محرم الحرام | نامه امام علیه السلام به بزرگان کوفه
▪️در این روز امام حسین علیه السّلام برای بزرگان کوفه نامه ای نوشتند و آن را به قیس بن مسهّر صیداوی دادند که به کوفه برساند.
هدایت شده از شراب و ابریشم...
من اگر روضهخوان بودم، مثل امشبی همان اول مجلسم آب پاکی روی دست مستمعها میریختم و بیمقدمه صحبتم را اینجور شروع میکردم: این حرف را کی تو دهن ما انداخته نمیدانم؟ ولی هر کی بوده واقعا آدم چیزفهمی نبوده! همین جملهای که مرسوم است: آقا جان ما که از حر کمتر نیستیم!
عجبا آقایان اصلا فهم نکردهاند که جناب حر چطور از عالیجناب حر به حضرت حری رسیده!
یعنی چه ما که از حر کمتر نیستیم؟! اول اینکه حر یکی از شهدای رکاب سیدالشهداست و با این حساب ما خاک سم اسبش هم نیستیم!
دوم اما اینکه این آقا راه اباعبدالله را که بسته، یک گفتوگویی با حضرت کرده که خب معلوم است با ابیعبدالله مشکلِ سیاسی داشته!
به جهت سیاسی متفاوت از ایشان فکر میکرده.
اما همان روز همانجا نمازش را به قامت اباعبدالله بسته!
حتی آقا ازش پرسیدن جدا نماز میخوانید یا با ما؟ اینجا من خیال میکنم حر یک هِعی گفته و بعدش جواب داده خب معلوم است با شما!
نگرش سیاسی شما را قبول ندارم قرار نیست دیانت شما را زیر سوال ببرم.
ها خوشفهمهای مجلس گرفتند کجا را نشانه رفتهام.
صحبت از انصافِ حر است، آنقدر انصاف داشت که اگر در یک مسئله حسین را قبول نداشت بقیه خوبیهایش را انکار نکند، مثل من و شما نبود که وقتی سر یک چیز با یک نفر به مشکل بخوریم دیگر از آن آدم هیچ چیزش را قبول نداریم و کُلش را زیر سوال میبریم.
حر چون انصاف داشت، صبح عاشورا هم انصاف کرد و گفت خب اینها بر حقند و رفت طرف حق را گرفت، آدم اگر انصاف سرش بشود حر میشود بله آقا حر شدن انصاف میخواهد و البته یک چیز دیگر:
ادب!
بعد همانطور که صدایم میلرزید میگفتم:
نمیشود آدم بگوید "ادب" و صدایش نلرزد، آخر "ادب" برای کنایهفهمها خودش یک روضهی مفصل است، همین الف و دال و با توی خودش یک فاطمیه روضه دارد! آخر یک مادری داشتیم ما شیعهها که مردم برابرش ادب نکردند...
کسی که پیغمبر مقابلش ادب میکرده یک لات بیسروپایی وسط کوچه جلویش را گرفته و...
اینجا دیگر غیرتیهای مجلسم دادشان بلند میشد و من برای اینکه صدایم شنیده شود بلندتر میگفتم: بعد هم همان لات بقیهی اوباش شهر را برداشته و آورده دم خانهی زهرا و.... خاک به دهانم...
بعد همانطور که صدای داد زدنها بالا میگرفت میگفتم حواسم هست شب، شب حر است اما روضهی حر روضهی ادب پیش اسم زهراست...
این عالیجناب، این حضرت، خیلی آدم چیزفهمی بوده، صبح عاشورا همانطور آویزان و شکسته خودش را نزدیکهای اباعبدالله که رسانده یک حرف زده، گفته خدایا من ترس به دل بچههای پیغمبر انداختم... اینجا حسین خودش تا تهِ پشیمانیِ حر را خوانده برای همین آن اِرفع رأسکِ معروف را گفته ...
مقاتل ننوشتهاند اما من حدس میزنم حر صبح عاشورا یکدفعه یادش افتاده یک روزی اوباش مدینه فاطمه را ترسانده بودند... بعد محکم زده پشت دستش که وایِ بر من... آخر حر فاطمه را میشناخته، همهتان شنیدهاید آن حرفی را که در جواب اباعبدالله گفته که تو مادرت زهراست و من حرمت نمیشکنم...
همهی مقاتل نوشتهاند حر اول توی سپاه یزید این پا و آن پا کرده، سرش را زیر انداخته، زیر لب یک چیزهایی گفته، بعد آشفته و پریشان نرمنرمک خودش را کناری کشانده و بعد هم راه راست کرده سمت حسین...
ولی خب کسی دقیق ننوشته در آن حالتها حر چه ذکری چه زمزمهای داشته من اما حدس میزنم داشته برای خودش روضهی حضرت زهرا میخوانده، حالا همانقدری که خبر داشته، همانقدری که بلد بوده
داشته نرم نرمک زیر لب میگفته: ترساندن یک زن فقط از عهدهی یک نامرد برمیآید، هول انداختن توی دل یک زن فقط کار یک رذل میتواند باشد بعد به رگ جوانمردیاش برخورده و خواسته یک کاری بکند.
حر حتما توی آن شلوغیِ صبح عاشورا یاد حضرت زهرا افتاده و از ترساندن بچههای زهرا پشیمان شده... اول ایستاده برای خودش یک روضهی مفصلی خوانده: زنها همینطوریش آنقدر نازک هستند که خیلی زود بشکنند، بترسند، فروبریزند...
حالا حساب کن، یک مردِ بلندِ عرب، یک مردِ عصبی مزاج و بدمنظر، یک مردی که کینه و دشمنی همه وجودش را گرفته، حالا هم با قصدِ قبلی آمده، در را که شکسته زنِ پشت در را چقدری ترسانده...
همینجور که اینها را از نظر میگذرانده دلش هری ریخته و مضطرب راه افتاده سمت حسین...
بعد هم آنطرف که رسیده خودش را در آغوش حسین رها کرده یک حرف گفته و قال قضیه را کَنده: زهرا...
در آخر هم صدایم را پایین میآوردم و میگفتم: "اینکه کُشتند یک حرفیست، اینکه به ضرب مشت و لگد کُشتند یک حرف دیگر..." و بعد مجلس را رها میکردم تا دم یا زهرا بگیرد...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این نوشته و اشکی که بواسطهی این سطور از چشمی فروغلطد تقدیم به عالیجنابِ پشیمانها، بزرگِ قبیلهی توبهکنها، شاهِ بخشیدهشدهها حضرت حر علیهالسلام
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
🏴 #در_کربلا_چه_گذشت ...
▪️چهارم محرم الحرام | فتوای شریح قاضی به قتل #امام_حسین علیه السلام
▪️در این روز ابن زیاد با استناد به فتوائی که از شریح قاضی گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسین علیه السّلام حریص کرد.
#آزادگان_عالم_در_خیمه_حسین_اند
📣 آغاز فراخوان خادم افتخاری واحد امور راهنمایان و گمشدگان زائران ستاد اربعین
🔘لینک ثبت نام 👇
https://kargozaran.haj.ir/Calls/CallsDetails.aspx?idCalls=6145
💠 شرایط شرکت در فراخوان:
سازمان حج و زیارت در نظر دارد در راستای انجام وظایف محوله در ایام اربعین، مطابق فراخوان حاضر، نسبت به شناسایی دواطلبان خدمت به زائران اربعین اباعبدالله الحسین (ع) تحت عنوان "خادم افتخاری واحد امور راهنمایان و گمشدگان زائران ستاد اربعین1403" اقدام نماید.
📆 بازه زمانی فراخوان از روز یکشنبه مورخ 17/04/1403 لغایت 10/05/1403 می باشد.
با توجه به نوع مأموریت و لزوم دارابودن شرایط جسمانی مناسب با فعالیت در ایام اربعین، پس از شرکت در فراخوان، احراز توانمندی و سلامت جسمانی توسط مدیریت حج و زیارت استان صورت می پذیرد.
پس از احراز توانمندی و سلامت جسمانی توسط دفاتر حج و زیارت استان ها، بر اساس نیازسنجی سازمان حج و زیارت، نسبت به انتخاب خادمین افتخاری و صدور حکم در سامانه جامع کارگزاران و انجام استعلامات مربوطه اقدام خواهد شد.
🔰مدت مأموریت از تاریخ 1 صفر لغایت 25 صفر بوده و شهر محل مأموریت و سایر اطلاعات مورد نیاز متعاقباً اعلام خواهد شد.
#اربعین
#خادم_افتخاری
#بنیاد_خیران_وواقفان_دانشگاه_قرآن
🌐 khayeran.quran.ac.ir
🆔 @khayeran_quran
هدایت شده از شراب و ابریشم...
من اگر قرار بود روضهی شب پنجم را بخوانم خیلی ماجرا را شرح نمیدادم، خیلی وارد گودال نمیشدم.
آخر شب پنجم هنوز برای حرف گودال زیادی زود است، هنوز مستمعها آنقدری آمادگی ندارند که بشود برشان داشت و برد گوشهی قتلگاه.
سختی کار همین است که قصهی عبدالله درست توی اوج واقعه رخ داده و اگر قرار باشد کسی روضهاش را بخواند نمیشود که به گودال گریز نزند.
ولی من از آن روضهخوانهام که انصاف میکنم، مراعات دل مستمعها را میکنم آدمها حداقل باید همان نُه شب را برای صحبتهای دیگر گریه کرده باشند و نرم نرم آماده شده باشند تا وقتی نوبت به روضهی گودال رسید یک وقت دلشان از جا کنده نشود.
من اگر روضهخوان بودم برای شب پنجم شبیه همهی شبهای دیگرِ روضههایم باز سراغ زینب میرفتم.
یعنی اصلا نمیشود که صحبت از کربلا باشد و اول و آخر حرف به زینب نرسد!
هر گوشهی واقعه را که بگیرید نخ تسبیحش دست زینب است.
اگر قرار بود شب پنجم، هم روضهی عبدالله را خوانده باشم، هم زیادی سمت گودال نرفته باشم، همینقدر میگفتم که در آن هیاهوی ساعتِ آخر، وسط آنهمه عربدههای لشکر که صدا به صدا نمیرسیده، و تازه با آنهمه بی رمقیِ اباعبدالله که حتما صدا از حنجرهی مبارکش بیرون نمیآمده، زینب دقیقا تا کجا از پی عبدالله دویده که هم صدای برادر را شنیده و هم صورت نگرانش را دیده؟
همینکه در مقاتل آمده ابیعبدالله به زینب اشاره کرده که بچه را نگه دار، همینکه راوی نقل کرده بچه که از دست عمه رهیده زینب یک لحظه مستأصل سر جایش ایستاده و فقط چشم توی چشم حسین دوخته، همینکه یک چیزهایی دیده که زانویش خم شده و همانجا فروریخته... همینها یعنی زینب تا کجای میدان پیش آمده؟ تا چند قدمیِ گودال رفته؟
اول میگذاشتم مستمعها خوب به این چیزها فکر کنند بعد هم میگفتم حرفهایی که شما تاب شنیدنش را ندارید، زینب از نزدیک دیده، آنقدر نزدیک که حتی صدای خرد شدن استخوان بازوی عبدالله را با گوش خودش شنیده. این را میگفتم و اجازه میدادم از مجلسم برای چند لحظه فقط صدای دستهایی بیاید که شرق شرق به سر و صورتها مینشیند. مستمعها خوب که خودشان را زدند و دادشان بلند شد یک جمله میگفتم و قال قضیه را میکندم: خوشبهحالتان که برای شنیدهها میتوانید اینطور به سر و صورت بزنید و بلند بلند گریه کنید، زینب برای دیدهها حق نداشت حتی خم به ابرو بیاورد چه رسد به گریههای بلند و لطمه زدن به سر و صورت...
واقعه درست پیش روی زینب اتفاق افتاده اما زینب آنجا صدا به گریه بلند نکرده... زینب اگر خودش را سرپا نگه نمیداشت که بعد از آن حادثه، دنیا دیگر سرپا نمیماند...
من اگر روضهخوان بودم حتما به روضهخوان زینبی شهره میشدم، هر جای شهر، برای هر مجلسی که دعوت میشدم اهل آن مجلس را برای زینب میگریاندم.
آخر زینب خیلی زحمت کربلا را کشیده...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این نوشته و اشکی که بواسطهی این سطور از چشمی فروغلطد تقدیم به همهی مجلس گرمکنهای ابیعبدالله، همه سینهزنها، همه بلند بلند گریهکنها، همهکفش جفتکنها، همه چاییریزها...
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
🏴 #در_کربلا_چه_گذشت ...
پنجم محرم الحرام | بسته شدن مسیر کربلا
▪️عبیداللّه بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری #امام_حسین علیه السلام را داشته و بخواهد به سپاه امام ملحق شود، به قتل برساند.
#آزادگان_عالم_در_خیمه_حسین_اند
هدایت شده از شراب و ابریشم...
من اگر روضهخوان بودم برای مثل امشبی لهوف را میزدم زیر بغلم و با خودم میبردم توی مجلسم.
دم در جمعیت را برانداز میکردم و زیر لب شکر میگفتم آخر جمعیت زیاد که میشود جا برای روضههای سخت باز میشود، توی آن شلوغی و همهمهی گریهها و صدای لطممه زدن به سینه و صورتها بهتر میشود به مَگوهای واقعه گریز زد!
برای روضهی شب ششم هم باید رفت وسط شلوغی و گرنه نمیشود روضه را باز کرد.
من هم میرفتم توی همان شلوغیِ شب ششم تا برای مردم از روی کتاب چند خطی بخوانم.
و اینجور شروع میکردم: پیغمبرِ ما قبل از نبوتش همه جا به محمدِ امین شهره بود، بس که امانتدار بود و روی امانت مردم غیرت داشت. اباعبدالله نوادهی این آقا بود، همانقدر امین، همانقدر غیرتی روی امانت.
چند لحظه سکوت میکردم تا مستمع حرفم را حلاجی کند و با خودش فکر کند چی قرار است بگویم؟ بعد هم صحبتم را اینجور ادامه میدادم آقازادهی امامِ مجتبی بود، امانت بود دست اباعبدالله! بعد هِیِ پُر سوزی میکشیدم و دوباره تکرار میکردم این خانواده روی امانتِ مردم غیرت داشتند تا مستمعها پیش خودشان فکر کنند آدمِ امانتدار اگر به امانتی که پیشش گذاشتهاند لطمه برسد چه حالی میشود؟!
و بی هیچ حرف دیگری وارد روضه میشدم و میگفتم حالا قاسم چجوری عمو را راضی کرده بیاید میدان کار ندارم، اینها را خودتان بهتر از من بلدید اینکه چطور با کمک عمه مهیای رزم شده و چقدر جثهاش کوچک بوده که سر شمشیرش روی زمین کشیده میشده و لباس رزم به تنش راست نمیآمده، اینها را هم شنیدهاید، این مقدمهها را بگذاریم کنار بیایید برویم جلوتر، اینجا توی این کتابی که دست من است، راوی نقل میکند ناگهان نوجوانی وارد میدان شد که صورتش مثل قرص ماه میدرخشید. ببینید چقدر این نوجوان زیبا بوده که راوی اولین چیزی که چشمش را گرفته شکلِ ماهش بوده، آن قد کوتاه و جثهی کوچک و تنِ بی زره را انگاری اصلا ندیده، یک نفر اگر بی زره و بی لباس جنگی بیاید وسط میدان خب اول از همه همینش چشم را میگیرد ولی راوی کربلا آنقدر از صورت این بچه متحیر شده که اول از همه نوشته صورتش مثل ماه میدرخشید.
البته خوشسیمایی بین بنیهاشم خیلی طبیعی بوده و اصلا درست نیست که بنشینیم توی مجلس و بجای فضائلشان از چشم و ابرویشان بگوییم، اما برای خود من این توجه راوی عجیب بود و بعد با خودم حساب کردم وقتی این پارهی ماه آمده وسط میدان یعنی چند نفر از لشکر دشمن یکباره دلشان از کینه و حسد پُر شده؟ چند نفرشان حتی همین زیباروییِ قاسم را تاب نیاوردهاند چه رسد به آن رجزخوانی و آن پهلوانصفتیش را؟ اگر حسد نورزیدهاند چرا لهوف مینویسد یکدفعه چند نفری سر قاسم ریختهاند و جنگ را نابرابر پیش بردهاند؟ ردِ عقده و کینه اینجا پیداست. خب ضرب شمشیری هم که از روی حسد زده شود از هر ضرب دیگری کاریتر است...
حالا خیلی وارد قصهی رزم قاسم نمیشوم همینقدری که فهمیدیم چند نفری با کینه و حسد یورش آوردهاند برای اهلش بس است.
اینها را میگفتم و نفس عمیقی میکشیدم تا مستمع فرصت کند کمی حالِ بُکاء بگیرد بعد لای کتاب را باز میکردم و از رو میخواندم: فَضَربه إبن فُضیل علی رأسِهِ فلَقه فَوقعَ الغلام لوجهِه، بعد همانطور که صدایم میلرزید نرم نرم مقتل را ترجمه میکردم و میگذاشتم مردم با همان ترجمهها با صدای بلند گریه کنند و توی سر و صورتشان بکوبند: ابنفضیل ضربهای به فرق سر قاسم فرود آورد جوری که قاسم با صورت روی زمین افتاد
وَ صاحَ یا عَمّاه: قاسم فریاد کشید عموجان
فَجلی الحسین کَما یَجلی الصَّقر: حسین مثل شاهینی که سمت شکار خیز بردارد سمت قاسم شتاب گرفت و سراسیمه خودش را بالای سر قاسم رساند، اینکه مقتل نوشته فجلی الحسین یعنی حسین با سر با شتاب خودش را انداخته وسط میدان یعنی حسین خیلی هول ورش داشته خیلی نگرانِ امانتِ برادرش شده، خیلی نگرانِ اثرِ ضرب شمشیرهای پر حسد شده
هو َ یفصَحُ بِرجلِه: کاش عربی بلد بودید من اینها را ترجمه نمیکردم ترجمهها نمیتواند عمق فاجعه را شرح دهد، هو یفصَحُ بِرجلِه: وقتی عمو رسید قاسم داشت پاهایش را متناوب روی زمین میکشید، داشت دست و پا میزد داشت جان میداد، این صحنه آنقدر بر اباعبدالله گران آمده که قسم جلاله خورده و گفته: عَزّ و الله على عمِّک ان تَدعوه فلا یُجیبک أو یُجیبک فلا ینفعک صوته
والله بر عمویت گران است که تو او را بخوانی و او نتواند اجابتت کند.
همهی روضهی امشب توی همین قسم جلالهی حسین است
همینکه حسین آنقدر سختش آمده که فقط توانسته قسم بخورد و بگوید من تاب این لحظه را ندارم فقط توانسته با صدای بلند گریه کند و دیگر کاری از دستش برنیامده، اسم این حالت میشود ناچاری، حسین برای ناچاریش قسم جلاله خورده
روضهی قاسم روضهی قسم خوردن حسین برای ناچاریش است...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این روضه و اشکهایش تقدیم کریم اهلبیت
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a