eitaa logo
خیابان خدمت (علی قنواتی)
83 دنبال‌کننده
73 عکس
1 ویدیو
0 فایل
از مدیریت راهبردی، اخلاق مدیریت، ارتباط فرهنگی با افکارعمومی، فقه حکم‌رانی و... دیگر میدان‌ها و کوچه پس‌کوچه‌های «خیابان خدمت»
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌
کوچه پس‌کوچه‌های خیابان خدمت با نام خدا و سلام به همه دوستان در طلیعه ۴۵مین بهار آزادی ان‌شاءالله از امروز با مرور نکات نظری و کاربردی برای مدیران، با هم در «خیابان خدمت» قدم می‌زنیم و به کوچه پس‌کوچه‌های دانش و هنر مدیریت سر می‌کشیم. نکاتی که در پی خواهد آمد برگرفته از تجربیات اجرایی مستقیم و نیز مشاوره به افراد و سازمان‌هایی ست که در این سال‌ها اجازه دادند در تجربیات ارزش‌مند آنان شریک شوم و بیاموزم. اگر نکات را قابل‌استفاده یافتید ره‌آورد هم‌نشینی با آنان و نیز معلمان بزرگی ست که بخت آموختن از ایشان را داشته‌ام، وگرنه از بضاعت مزجات حقیر است. بازخورد شما آموزگاری دیگر و موجب امتنان است. از کوچه‌هایی که می‌اندیشم قدم زدن در آن‌ها برای مدیران خدمت‌گزار به‌نوعی ضروری ست، یکی کوچه «ارتباط فرهنگی با افکار عمومی» ست که به زبان امروز سازمان‌ها آن را کوچه رسانه می‌نامیم. دیگری کوچه «برنامه‌ریزی و مدیریت راهبردی» ست که به تلخیص آن را کوچه راهبرد می‌گوییم. در هریک از این کوچه‌ها به سوق‌ها و پلاک‌های متعددی سر می‌زنیم و به گپ‌وگفت می‌نشینیم. کوچه‌ها و میادین مهم دیگری در خیابان خدمت هست که امیدوار ام بتوانیم در آن‌ها هم قدم بزنیم: - روان‌شناسی ارتباط - اخلاق کاربردی - مدیریت شاهدمبنا - پژوهش - آموزش پژوهش‌محور - مشاوره - مدیریت سبک‌زندگی و از همه جذاب‌تر: - فقه حکم‌رانی که بر خلاف تصور، ابزاری بسیار کاربردی، ضروری و روزمره برای همه مدیران، حتی مدیران بخش خصوصی، در ایران اسلامی ست. قدم زدن در این کوچه‌های باصفا و دل‌انگیز، نه‌تنها برای آنان که مشاغل مدیریتی دارند که برای همه ما بسیار کاربردی و کارگشا ست. آشنایی با هریک از این مجموعه مفاهیم و روش‌ها به کیفیت زندگی ما می‌افزاید و به ما کمک می‌کند در زندگی روزمره فردی، خانوادگی و اجتماعی نیز انسان بهتر و مفیدتری باشیم. ان‌شاءالله از شریک کردن حقیر در دانش و تجارب ارزش‌مند خود دریغ نفرمایید و با بازخوردهای پربهایتان به این بنده فرصت آموختن بیش‌تر عنایت کنید. و آخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العلمین اراک – ۲۴ بهمن ۱۴۰۱ علی قنواتی @aliqnvt @khdmtgzr ‌‌
۲۰ کلید موفقیت برای ارتباط فرهنگی با افکار عمومی - سوق یکم: تغییر "ذهن‌انداز" یا چگونه آموختم نگران نباشم و به افکارعمومی عشق بورزم - سوق دوم: تجارب مجرّب و بومی یا چرا و چگونه از اختراع دوباره چرخ پرهیز کنیم - سوق سوم: اطلاع‌رسانی هنرمندانه و بی‌غرض یا همه آن‌چه درباره "بروزنگاری" می‌خواهیم بدانیم اما نمی‌پرسیم - سوق چهارم: میدان‌داری فعال شیر با یال، دُم، اِشکم، شاخ، بال، منقار… سُس و نون اضافه! یا خلق می‌پوشند و ما بر آفتاب افکنده‌ایم به‌زودی در @khdmtgzr ‌‌
۲۰ کلید فرماندهی موفق + ۱۰ افسانه رایج درباره مدیریت راهبردی - سوق یکم: سلام فرمان‌دِه! چرا همه به دانش مدیریت راهبردی نیاز داریم… یا چگونه مدیریت راهبردی از ما مدیر بهتر، مبارز بهتر و انسان بهتری می‌سازد - سوق دوم: چشم چشم چشم‌انداز یا همه آن‌چه درباره مدیریت‌راهبردی می‌خواهیم بدانیم اما‌ نمی‌پرسیم - سوق سوم: خلاق، چابک و متمرکز یا چگونه راهبردهای نیست‌درجهان پیدا و آن‌ها را زین کنیم! - سوق چهارم: هنگامهٔ کارزار یا چگونه از "مدیریت شاهدمبنا" برای به ثمر رسیدن "مدیریت راهبردی" کمک بگیریم به‌زودی در @khdmtgzr ‌‌
فروغ افروغ یادداشتی در سوگ فرزانه‌ای مرحوم عماد افروغ را همگان به نقد درون‌گفتمانی و صراحت سیاسی می‌شناسیم. دل‌سوز و صریح و بی‌پروا بود و هزینه آن را با انزوای سیاسی این سال‌ها پرداخت. من او را دو بار مستقیم نیز شناختم. نخستین بار پس از انتشار شماره‌های نخست همشهری‌جوان اواخر سال ۱۳۸۳ بود. از استادان جامعه‌شناسی و فرهنگ در دانشگاه‌های مختلف وقت می‌گرفتیم و می‌خواستیم کار ما را نقد کنند. بعد می‌پرسیدم نیاز اصلی جوانان امروز چیست. معتقد بودم نوآوری و خلاقیت (آن‌چه هفته‌نامه همشهری‌جوان به آن شهرت یافته بود) تنها بر مدار نیازهای واقعی مخاطب ارزش دارد و تأثیر می‌گذارد. اساساً آن‌چه از بیرون خلاقیت دیده می‌شد از نظر خود ما چیزی نبود مگر نیازسنجی مخاطب جوان و پاسخ‌گویی غیرکلیشه‌ای به آن. در میان ابتکارات همشهری‌جوان، صفحات سبک‌زندگی را بسیار پسندیده بود. از این‌که مفهوم مهم لایف‌استایل بالاخره مورد توجه قرار گرفته و واژه‌ای معادل در زبان فارسی پیدا کرده خوش‌حال بود. و همین‌طور از این‌که به خرده‌فرهنگ جوانان و سبک‌زندگی دینی مورد نیاز آنان پرداخته‌ایم. می‌گفت آکادمی جامعه‌شناسی را با تمام طول و عرضی که دارد شرمنده کردید. تیغ نقد را بی‌محابا می‌آخت و همیشه نخست بر گروهی می‌تاخت که خود نیز به آن تعلق داشت. دوم‌بار سال ۱۳۹۱ پس از سخن‌رانی مشهور رهبری درباره اولویت سبک‌زندگی در سیاست‌های فرهنگی نظام بود. او از معدود جامعه‌شناسانی بود که در این مدت به بسط نظری مفهوم سبک‌زندگی همت گماشته بود. با خنده تبریک گفت: ۸ سال زور زدی تا بالاخره این سبک‌زندگی وارد ادبیات رسمی شد. گفتم: ولی فکر کنم من و شما باید بزنیم گاراژ؛ دیگه نوبت پروژه‌بگیرها ست. تأیید کرد و چیزهایی درباره نفوذ در دست‌گاه‌های فرهنگی گفت که هنوز علنی نگفته بود. الباقی گفت‌وگو به دغدغه مشترک گذشت که آن‌روزها در پژوهش‌گاه علوم انسانی دنبال می‌کرد: علم‌ودین افروغ آینه‌ای پاک و بی‌ریا با عمق تصویری کم‌نظیر در برابر جامعه امروز ما بود. و آینه دانی که هیچ تاب آه ندارد! دنیای اندیشه‌ورزی او شکاف اجتماعی و سیاسی این سال‌ها را برنتافت و هرچه گذشت بیش‌تر و بیش‌تر در خود فرو شکست. آرزوی او برای جمهوری اسلامی، رهایی ساختارهایش از تضادهای موجود بود و ایمان داشت مبانی فکری انقلاب اسلامی پاسخ این مشکلات را در خود دارد. ایمانی که تا آخرین لحظه حیات بر آن پای فشرد. هرچند سوگ‌مندانه باید اعتراف کرد راهی درون‌گفتمانی، آن‌طور که خود اعتقاد داشت، برای بیان آن نیافت و به کنج انزوا شتافت. یک‌بار از او پرسیدم: نفوذ که می‌گویید درست؛ نفوذی را چه‌طور بشناسیم؟ گفت: ساده ست؛ هرکه می‌گوید هیچ مشکلی نداریم یا احمق است یا نفوذی ست، اما کسی که مشکلات را خیلی خوب برمی‌شمارد ولی به جای راه‌حل، یا امید راه‌حل، پاسخ‌های صدمن‌یک‌غاز دهن‌پُرکن و قلمبه‌سلمبه و بی‌مصرف می‌دهد شک نکن حتما نفوذی ست. گفتم این‌طور که صدها نفر می‌شود. گفت هزاران؛ هزاران نفر! خدایش بیامرزاد و در آغوش رحمت خویش در کنار صدیقین و صالحین جای دهاد آمین یا ربّ العلمین علی قنواتی کانال گفت‌وگومحور (از تجارب خود به ما بیاموزید) @khdmtgzr ‌‌