#روضه_مجسم شماره 1
◼️ تازیانه آنچنان به بازوی من پیچید...
از حضرت فاطمه علیهاالسلام روایت شده است که فرمود:
❗️بحَقِّ بر من نماز نخوانند آن امّتی که عهد خدا و عهد پدرم رسول خدا صلّی الله علیه و آله را در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام فراموش کردند، و به حقِّ من ظلم کردند و ارث مرا گرفتند...
📜 و نوشته ای که پدرم برای ملک فدک برای من نوشته بود پاره کردند، و شهود مرا که به خدا قسم، جبرئیل و میکائیل و امیرالمؤمنین علیه السلام و امّ ایمن بودند، تکذیب نمودند. 😭
✊به در خانه هایشان رفتم و امیرالمؤمنین علیه السلام مرا سوار نمود و همراه با حسن و حسین شب و روز به در خانه هایشان برد و من ایشان را به یاد خدا و رسولش می انداختم که به ما ظلم نکنند و حقّ ما را که خداوند برای ما قرار داده است، غصب نکنند.
⚫️پس شب دعوت ما را اجابت می کردند، و روزها از یاری ما دست می کشیدند.
🔥پس قنفذ را به سوی خانه ما فرستادند و همراهش عمر بن خطّاب و خالد بن ولید بود تا پسر عمویم، علیّ را برای بیعت زیانبارشان به سقیفه بنی ساعده ببرند، امّا علی علیه السلام به واسطه وصیّتی که رسول خدا صلّی الله علیه و آله به او کرده بود و به واسطه رسیدگی به امور زنان پیامبر و جمع آوری قرآن و ادای دیون، همراه آنها نرفت، لذا هیزم فراوان در کنار در خانه ما جمع کردند، و آتش آوردند که خانه و ما را بسوزانند. در این هنگام من درکنار در ایستادم و آنها را به خدا و پدرم قسم دادم که دست از سر ما بردارند و ما را یاری کنند.
🔥🔥🔥 امّا عمر تازیانه را از دست قفنفذ – بنده ابوبکر- گرفت و با آن به بازوی من زد و تازیانه آنچنان به بازوی من پیچید که اثر آن شبیه النگو باقی ماند، پس عمر با پایش به در کوبید و در را به روی من انداخت، در حالی که من باردار بودم. پس با رو افتادم و آتش شعله ور شد و صورتم سوخت.
🔥 پس عمر با دستانش چنان ضربه ای به من زد که گوشواره ام از گوشم کنده و پرتاب شد. پس درد زایمان مرا گرفت و محسنی را که بدون جرم کشته شده بود، سقط کردم.
📚بحار الأنوار، ج30، ص348- 349 به نقل از ارشادالقلوب
#روضه_مجسم شماره 2
⚫️کنده شدن درب و افتادن به روی فاطمه سلام الله علیها😭😭😭
🏴 روایت شده است:
و کانت فاطمه الزهرا سلام الله علیها خلف الباب آخذة بعضادة الباب لتمنعهم عن الدخول فلکز عمر برجله الباب فانقلعت و اصاب بطنها فاسقطت جنینها المحسن و مرضت من ذلک الضرب الی ان استشهدت.
💢 حضرت فاطمه سلام الله علیها پشت درب بود و با بازو درب را گرفته بود تا مانع از داخل شدن مهاجمین شود. عمر با لگد به درب زد پس درب از جا کنده شد (بخاطر آنکه آتش گرفته بود) پس به شکم فاطمه سلام الله علیها اصابت کرد و محسن را سقط نمود و بخاطر آن ضربه مریض شد تا وقتی که به شهادت رسید.
📚الهجوم علی بیت فاطمه، ص334. جنات الخلود، ص19
#روضه_مجسم شماره 3
سقط حضرت محسن علیه السلام بر اثر ضربه عمر به روایت شیخ مفید رضوان الله علیه از امام صادق علیهالسلام
شیخ مفید رضوان الله علیه از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده است:
«فرفسها برجله، و کانت حاملة بابن اسمه المحسن، فاسقطت المحسن من بطنها ثم لطمها فكأني أنظر إلى قرط في اذنها حين نقفت...»
🔸او(دومی) حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را با لگد زد در حالی که ایشان به حضرت محسن حامله بود، در اثر این ضربت محسن سقط شد، سپس چنان سیلی به صورتش زد، که گویا من آن وقتی را که گوشواره از گوششان افتاد، میبینم ...
😭😭😭
📚 الاختصاص، تالیف شیخ مفید، صفحه ۱۸۳