eitaa logo
خدمتگزاران محرم
2.5هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
398 فایل
یاری گر کسانی که قصد دارند در ایام فاطمیه فعالیت داشته باشند. می توانید از محتوای صوتی و تصویری، محصولات، مشاوره و... سایت: https://khedmatgozaran.com/mag/ ارتباط با ما: @khedmatgozaran_dastyar
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره 39 «چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام» «خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام» گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد قامت خم گشته‌ای بهر جواب آورده ام اشک، سرخ، چهره زرد و تن سیاه و موسفید این همه سوغات از شام خراب آورده ام اشک می بارم ز داغ چارساله دخترت گر چه پرپر شد گلت با خود گلاب آورده ام همرهم زین العباد این حجت دادار را جان و تن مجروح از بزم شراب آورده ام 🏴 @khedmatgozaran_group
شماره 40 اين بار بي مقدمه از سر شروع كرد اين روضه خوان پير از آخر شروع كرد مقتل گشوده شد همه ديدند روضه را از جاي بوسه هاي پيمبر شروع كرد از تل دويد مرثيه قتلگاه را از لا به لاي نيزه و خنجر شروع كرد از خط به خط روضه ي گودال رد شدو با گريه از اسيري خواهر شروع كرد اينجا چقدر چشم حرامي به خيمه هاست طاقت نداشت از خط ديگر شروع كرد...😭 🏴⁣ @khedmatgozaran_group
شماره 41 آنجا که اشک پای غمت پا گرفت و بعد… بغضی میان سینه من جا گرفت و بعد… وقتی که ذوالجناح بدون تو بازگشت این دخترت بهانه بابا گرفت و بعد … ابری سیاه بر سر راهم نشسته بود ابری که روی صورت من را گرفت و بعد انگار صدای مادری دلخسته می‌رسید آری صدای گریه‌ی زهرا گرفت و بعد همراه آن صدا تمامیِّ کودکان ذکر محمدا و خدایا گرفت و بعد هر کس که زنده بود از اهل خیام تو مویه کنان شد و ره صحرا گرفت و بعد دور از نگاه علمدار لشگرت آتش به خیمه‌های تو بالا گرفت و بعد پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل.. 🏴⁣ @khedmatgozaran_group
شماره 42 ای مدینه سوز دیگر ساز کن در بروی داغ داران باز کن اهل یثرب خون فشانید از دو عین من خبر آوردم از قتل حسین مردها چون زنان شیون زدند بر شرار سینه ها دامن زدند.. هاشمیات از حرم بیرون شدند غرق در دریای اشک و خون شدند مادر عباس با قلب کباب داد یک یک آل عصمت را جواب گفت ای یاران سئوالم از شماست دختر مظلومه ام زینب کجاست دید نا گه بانویی با قد خم گفت مادر دخرت زینب منم من سیه پوش گل یاس توام داغ دار بهر عباس توام جان مادر داغ پیرم کرده است درد و غم از عمر سیرم کرده است عمر زینب بارها بر سر رسید تا کنار قبر پیغمبر رسید ناله اش چون آتش افروخته سینه اش چون خیمه ها سوخته ناله کرد و گفت با صوتی حزین السّلام ای رحمه للعالمین یا محمد ، جانم آمد بر لبم زینبم من ، زینبم من زینبم... 🏴⁣ @khedmatgozaran_group
شماره 43 (اربعین) هلا! ای جسم من ای خفته ای زندانیِ دیوار فقط با مرگ از این خواب سنگین می شوی بیدار فراری از تمام مردم دنیا مسیرم خورد به قبرستان به شهر مردمِ آرام و بی آزار می اندیشم به آرامش به خوابی خوش درون خاک جهان! ای بختک بی انتها دست از سرم بردار به سر شوق رهایی داشتم از این جهان اما نفس در سینه ام اصرار کرد اصرار کرد اصرار به ساز خود مرا رقصاند و بی تنبوره رقصیدم جهان این مست لامذهب، جهان این پیر لاکردار جهان آری چه فرقی می کند با سیب یا گندم فریبم داد با درهم فریبم داد با دینار جهان این استخوان خوک در دست جذامی ها جهان این مثل آب بینیِ احشام، بی مقدار جهان یک روز در صفین، جهان یک روز بر منبر فریبم داد با قرآن فریبم داد با دستار جهان نگذاشت تا روز دهم در کربلا باشم چه فرقی می کند حالا شوم تواب یا مختار جهان این نخ نمای رنگ و رو رفته ولی گاهی شبیه چادر مادربزرگم می شود گلدار جهان این تیرهء خاموش روشن می شود آری محرم ها که می کوبم سیاهی بر در و دیوار همان وقتی که اشکی می چکد در روضه از چشمم همان وقتی که می گویند از گودال از مسمار همان وقتی که در مشّایه خوابم برد روی خاک دلم آن خواب را می خواهد آن رویای بی تکرار عمود آخر است و چشم های خیس من بسته است به گوشم می رسد اهلا و سهلا مرحبا زوار جهان پایان خوبی با حسین ابن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه، باقی را به او بسپار جهان زیبا جهان زیبا جهان زیبا جهان زیباست جهان با حضرت زهرا جهان با حیدر کرار "أنا الحق" شطحِ منصور است روی دار اما ما علیُ حق به لب داریم همچون میثم تمار 🏴 @khedmatgozaran_group
شماره 44 هر جا عزای تو است همانجا حریم تو است هر پیر دلشکسته در آن بزم جابر است احرام ما لباس سیه، کعبه کربلا اشک مصیبت تو فرات است و کوثر است جابر بپوش جامۀ احرام و غسل کن کاین سرزمین مزار بدن های بی سر است اینجا نه کعبه، کعبه در اینجا کند طواف اینجا نه خانه، خون خداوند اکبر است جابر در این زمین مقدّس وقوف کن کاینجا نکوتر از عرفات است و مشعر است اینجاست گلبنی که به دامان سرخ آن از حملۀ خزان صد و ده لاله پرپر است بالای سر میا که سری نیست در بدن پایین پا بیا که تن پاک اکبر است بر حنجر بریدۀ او نام زینب است در سینۀ دریده ی او قبر اصغر است جابر به دور قبر بگرد و نظاره کن دور از تمامی شهدا قبر دیگر است بوی حبیب می وزد از خاک آن مزار آری حبیب نور دو چشم مظاهر است ادامه دارد... 🏴 @khedmatgozaran_group
شماره 45 جابر بیا به جانب گودال قتلگاه کانجا به گوش نالۀ زهرای اطهر است این سنگ ها که در دل گودال ریخته یادآور جنایت خصم ستمگر است جابر ز قتلگاه بیا سوی علقمه کانجا حسین را سر و سر دار و لشگر است از جان مزار حضرت عبّاس را ببوس چون با سرشک فاطمه خاکش مخمّر است عبّاس کیست آنکه به رزم و به حلم و صبر گاهی حسین گاه حسن گاه حیدر است عبّاس کیست سرو روان دو فاطمه عبّاس کیست چشم و چراغ دو مادر است «میثم» سلام باد به جابر که بر لبش در روضۀ حسین سلام مکرّر است 🏴 @khedmatgozaran_group
شماره 46 (اربعین) خبر به حیث سَنَد مُعتبر، خبر مُتِواتِر خبر رسیده به ما از طریق حضرت باقر به کربلا رفتن آن قَدَر فضیلت دارد که در مسیر زیارت رواست مُردن زائِر رواست خستگی راه را به دوش کشیدن رواست اَرج نهادن به جایگاه شَعائِر رواست چِلِّه ی ماتم، پیاده در دل جاده قدم زَنَم به مُواسات، در مَعیَّت جابِر رواست طِیِّ طَریق آن چنان که تاوَل پایم کُنَد غم اُسرا را به ذهن من مُتِبادِر خوش آن زمان که دو چشم گناهکار ببیند امام عصر خودش را میان خیل مسافر خوش آن زمان که ببینم عمود سیصد و ده را دهان به طعنه گشایم، زبان به لَعن مقصر که دیده است که خلقی بدون مُزد و مَواجِب نَهَند گردن خود را به پیشگاه اَوامر چه می کنند مگر خادمان درون مَواکِب که عاشقان مبهوتند و عاقلان متحیر حماسه ای که عَقیم است واژه وقت بیانش وَلو که خطبه کنندش شیوخ روی مَنابر حماسه ای که رسا نیست حَدِّ آن به سرودن توان وصف ندارد زبان اَلکَن شاعر خدا کند برسم اربعین به کرب و بلایش خدا کند برسد وقت مرگ من، دم آخر 🏴 @khedmatgozaran_group
شماره47 سحر چون پیک غم از در درآید شرار از سینه، آه از دل برآید درای کاروانی از وطن دور به گوش جان ز دیوار و درآید گمانم کاروان اهل‌بیت است که سوی کعبه‌ی دل با سرآید گلاب از چشم هر آلاله، جاری است که عطر عترت پیغمبر آید پس از یک اربعین اندوه و هجران به دیدار برادر، خواهر آید همان خواهر که غوغا کرده در شام همان ریحانه‌ی پیغمبر آید همان خواهر که با دُرّ بیانش به هر جا آفریده محشر آید همان خواهر که کَس نشناسد او را به باغ لاله‌های پرپر آید همان خواهر ولی خاطرپریشان سیه‌پوش و بنفشه‌پیکر آید اگر از کربلا، غمگین سفر کرد کنون از گَرد ره، غمگین‌تر آید نوای «وای وای» از جان زهرا صدای «های های» حیدر آید از این دیدار طاقت‌سوز ما را همه خون دل از چشم تر آید غم‌آهنگی به استقبال یک فوج کبوترهای بی‌بال و پر آید بیا با این کبوترها بخوانیم سرودی را که شام غم سرآید: «شمیم جان‌فزای کوی بابم مرا اندر مشام جان برآید» «گمانم کربلا شد، عمّه! نزدیک که بوی مُشک ناب و عنبر آید» «به گوشم، عمّه! از گهواره‌ی گور در این صحرا، صدای اصغر آید» «مهار ناقه را یک دم نگه‌دار که استقبال لیلا، اکبر آید»  «ولی ای عمّه! دارم التماسی قبول خاطر زارت گر آید»، «در این صحرا مکن منزل که ترسم دوباره شمر دون با خنجر آید» 🏴 @khedmatgozaran_group
ای امت رسول، قیامت به پا کنید لبریز، جام دیده ز اشک عزا کنید در ماتم پیمبر و تنهایی علی باید برای حضرت زهرا دعا کنید داغ پیغمبر است و بلایی‌ست بس عظیم حیدر غــریب گشتـه و زهـرا شده یتیم ختم رسل به سوی جنان می‌کند سفر جان جهانیان ز جهان می‌کند سفر ریزید خون ز دیده که در آخر صفر کز پیکر وجود، روان می‌کند سفر دریای اشک، ملک خداوند سرمد است بــاور کنیــد روز عــزای محمّد است جان جهان ز پیکر هستی جدا شده خاموش، شمع محفل نورالهدی شده ملک خداست غرق در اندوه و اضطراب واویلتا عزای رسول خدا شده عالم ز دود فتنه سیه‌پوش می‌شود حقّ علـی و آل، فـراموش می‌شود باور کنید قامت حیدر خمیده است رنگ از عذار حضرت زهرا پریده است باور کنید بغض حسن مانده در گلو خونِ ‌دل حسین به صورت چکیده است ادامه دارد...
خورشید، رنگ باخته و روز، چون شب است یک کربلا غـم است که در قلب زینب است سوگ رسول یا که غم بی‌نهایت است یا نقشۀ شکستن رکن هدایت است تیغ سقیفه گشته حمایل به دست خصم او را هوای حمله به بیت ولایت است امت پس از نبـی ره طغیان گرفته‌اند با دست فتنه دامن شیطان گرفته‌اند پیغمبری که دست دو عالم به دامنش با آن که آب غسل نخشکیده بر تنش آزرد باغ لاله‌اش از نیش خارها دیدند حمله‌های خزان را به گلشنش اجر رسالتش چه قَدَر ظالمانه بود بـر دست دخترش اثر تازیانه بود مردم درِ سرای علی را نمی‌زنند جز با لگد به بیت ولا پا نمی‌زنند دیگر مدینه داده ز کف شور و حال را کس نشنـود صــدای اذان بــلال را ای آسمان بگرد و دل از غصه چاک کن خود را نهان چو جسم پیمبر به خاک کن دستی برون ز خاک کن ای ختم انبیا اشک غم حسین و حسن را تو پاک کن بی‌تو جهـان دچـار بلایی عظیم شد بردار سر ز خاک! که زینب یتیم شد افتاده پشت سر همه آیات ذوالجلال قرآن چو حرمت نبوی گشته پایمال اجر نبی به کشتن زهرا ادا شود زهرا زند به پشت درِ خانه بال‌بال حامی دین و یار ولی کیست؟ فاطمه اول شهیـد راه علـی کیست؟ فاطمه یارب! به اشک چشم علی، خون فاطمه آن فاطمه که عرش خدا راست قائمه بیش از هزارسال، شب و روز و ماه و سال دارد به این دعا همه شب شیعه زمزمه با تیغ مهدی‌اش دل ما را صفا بده بـر سینـه شکستـه زهـرا شفا بده اسلام، سرشکسته اعدا نمی‌شود مهر علی برون ز دل ما نمی‌شود درمان زخم سینه مجروح اهل‌بیت جز با ظهور مهدی زهرا نمی‌شود...
⬛️شهادت امام رضا علیه السلام مسافری که اجل گشت همسفرش سفر رسیده به پایان در آخر صفرش هنوز آید از آن حجره غریب به گوش صدای ناله آهسته پسر پسرش چه خوب اجر رسالت به مصطفی دادند که پاره جگرش، پاره پاره شد جگرش اگر چه کار گذشته، اجل شتاب مکن جواد آمده از ره به دیدن پدرش ز اشک‌ها‌ی جوادالائمه پیدا بود که شسته دست دگر از جهان محتضرش پسر به صورت بابا نهاد صورت خویش پدر گرفت به زحمت سرشک از بصرش