#دلنوشته
شهید_نشوی_میمیری!
💢 میدانی حکایت من چیست⁉️
حکایت من آن گمشدهای است که میدود در بیابان دنیـــا
میگردد دنبال نشانی از شهادت ....
°•⇜میدانی دردم را؟
°•⇜میفهمی اشکم را؟
°•⇜میبینی قلبم را؟
°•⇜من اینم
💢 میدانی که شهید_نشوی
آخرش میمیری☝️ ... تمـــــام ️
یک کاغذ، پایان من و توست
که رویش با خط تایپی مینویسند
فوت_شد!
💢 میدانی؟
✧سخت است
✧درد است
✧بغض است
💢 آخر این قصه این طور تمام شود
بگویند: مُــــرد.😢
خیلی سنگین است، مُرد...مُرد؟ مرد و تمام_شد؟ ☹️
💢 یعنی آخر نشد، شهادت قسمتش
یعنی دیدار.. ✓ابراهیم هادی و ✓ #حاجهمت و ✓حاج مهدی ...و ✓محمدرضا دهقان و ✓ محسن حججی را به گور ببرد
اصلا انصاف نیست ها😔
⭕️ ما مدعیان صف اول بودیم
⭕️ از آخر مجلس شهدا را چیدند🌹
💢 بیا برویم، آخر صف
شاید به ما بی_لیاقتها هم رسید
دلشکستهها مرگ را نمیپذیرند
طاقت ندارند بگویند، آخر این قصه بامرگ ختم یافت.
خداوندا...
به حرمت شهدایت، آخر قصهی ما را شهادت قرار بده.😔💔
#اللهــــمارزقنــــاشهــــادت🕊
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#گفتگو_با_مادرشهید☺️ #محمد_ابراهیم_همت👇 #ابراهیم به کردستان میرود... بعد از پیروزی انقلاب✌️ درست
#گفتگو_با_مادرشهید☺️
#شهید_محمد_ابراهیم_همت👇
وقتی حاج احمد متوسلیان، رفیق شفیق #حاجابراهیم، پای او را به لشگر ۲۷ محمد رسول الله باز میکند!
با آغاز جنگ، او و حاج احمد متوسلیان، به دستور فرمانده کل سپاه مأموریت یافتند🙂 ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمدرسول الله را تشکیل دهند.👌 خواهرش در خصوص ورودش به لشگر ۲۷ محمدرسول الله میگوید: «بالا بودن روابط عمومی و خوش برخوردی و مسوولیت پذیریاش در جبهه های کردستان باعث شد، به واسطه حاج احمد متوسلیان _دوست صمیمیاش_ اول وارد تیپ و سپس به فرماندهی لشگر ۲۷ محمد رسول الله منصوب شود.🙂» و اینگونه میشود که #حاج_محمدابراهیمهمتِ اصفهانی ما سر از فرماندهی یک لشگر تهرانی در جنگ ایران و عراق در میآورد.🙂✌️
#حاجی در عملیات سراسری فتح المبین، مسئولیت قسمتی از کل عملیات به عهده وی بود. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» نقش مهمی داشت🍃. او در عملیات بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسول الله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره جاده شلمچه ـ خرمشهر انجام داد. او و یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشتند🍃. در سال ۱۳۶۱ با توجه آغاز جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم لبنان راهی آن دیار شد🚶 و پس از دو ماه حضور در این خطه به جبهههای ایران بازگشت. با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۲۳ تیر ۶۱ در منطقه شرق بصره، فرماندهی تیپ ۲۷ محمدرسولالله (ص)را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد👌. در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، با دشمن جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود، به عهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او در عملیات والفجر ۴ قابل توجه بود. وی در تصرف ارتفاعات کانی مانگا نقش ویژهای داشت.❤️🙂
#ادامه_دارد...
@kheiybar
هدایت شده از امــام زمانت نیست راحتے؟!!
#سلام_امام_زمانم❤️
هیچکس نه .
از من بهترم هست
من یاد غریبی شما نیستم آقا جان😔
در چه فکری !
در چه مکانی ؟
در همین حین که من غرق ظلمات و دنیا هستم . در قنوت نمازت چه دعایی میخوانی ❤؟
#آقای_من
#دنیای_من
#الهم_اجعل_محیای_محیای_من
#سهشنبههایمهدوی💚
@emame_zamanam
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
عکس دونفره با #حاج_همت ،برگه تردد شهیدامینیفر🙊👇
نکته جالب زندگی عمو حسن در دوکوهه این بود که وی بعد از ورود، عکسی را با #حاج_ابراهیم_همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله گرفت📸 و هر مانعی را در جبهه با این عکس پشت سر می گذاشت، در واقع عکس با #حاج_همت به برگه مجوز وی تبدیل شده بود😃. گفتنی است او وقتی به واحد تبلیغات می رفت، بچه هایی تنبل آنجا تنبلیغات می گفت.
شهید حسن امینی فر برای نوجوان ها و جوان ها احترام زیادی قائل بود☺️. همیشه قبل از آنکه آنها به وی سلام کنند، او به این بچه ها سلام می کرد و آنها را بانام های «گلم» «شاخه نباتم» « پروانه من» خطاب می کرد😊. هرگاه کسی زودتر به او سلام می گفت، علاوه بر جواب سلام رزمنده ها ، دست آنها را می بوسید☺️. وقتی رزمنده ها تلافی می کردند او گریه می کرد و می گفت: من باید دست شما را ببوسم، شما بسیجی هستید و پاک، ولی شما از گذشته من چه می دانید؟😞
عمو حسن همیشه در، دیوار و ساختمان های دوکوهه را دست می کشید و به صورت خود می مالید.وی می گفت: دوکوهه متبرک است و با این کار خودم را متبرک می کنم. علاوه بر این لباسی را به یادگار از #حاج_ابراهیم_همت گرفته بود که علاقه زیاد این لباس باعث شده بود تا این رزمنده کمتر لباس نو بخرد.🙂
شهید حسن امینی فر همیشه برای رزمندگان اسلام حنا می گذاشت. وقتی به او می گفتند چرا برای خود حنا نمی گذاری، در جواب می گفت قرار است محاصن من به خون خضاب شود💔.عمو حسن بارها در زیر آوار جنگ ماند و هر بار که بیرون می آمد با خود می گفت این بار نیز نشد.☹️
اما سرانجام انتظار عمو حسن نیز به پایان رسید و وعده صادق محقق شد. در عملیات کربلای چهار محاصن عمو حسن به خون پاک خود خضاب شد، تا روز های پایانی دی ماه 1365 با پرواز در 70 سالگی او رقم بخورد🕊
#یادش_باصلوات🌹
@kheiybar
باز هم چادر و بازم قصه لگد خوردن برای دین😔
دیروز در #دانشگاه_تهران مخالفین حجاب و اسلام بازهم جنایت کردند❗️
....و آخر تابع له علی ذلک اللهم العن العصابه التی جا(حَـ)دت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله اللهم العنهم جمیعا...
#باید_جان_داد از این مصیبت.
دستگاه های امنیتی بیدار شوید قبل ازینکه ناموس خودتان لگد بخورد.❌❌
@kheiybar
به بهونه بزن و بکوب تو مدارس
مےخوام براتون از بکوب بکوب جوونای جبهه بگم😳
خودم که نه...
از زبون #حاج_حسین_یکتا👆
که میگفتن:🎤
"هر نوار بکوب بکوبی میخوای گوش کنی گوش کن؛😏
آخر بکوب بکوب جبهه بود،😍
یه طرف خمپاره میخورد💥
و یه طرف بچه ها ، جوونےشونو برای امام زمان میکوبیدن زمین❣️ ... "
تو میخای کجا باشی؟
کدوم بکوب بکوب رو انتخاب مےکنی؟💃
این روزها
انتخابی که #مھدےفاطمه رو خوشحال کنه، #جرئت میخاد💪😉💚
↫نَسـ|حِےدَر|ـلِ↬
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
#گفتگو_با_مادرشهید☺️ #شهید_محمد_ابراهیم_همت👇 وقتی حاج احمد متوسلیان، رفیق شفیق #حاجابراهیم، پای او
#گفتگو_با_مادرشهید☺️
#محمد_ابراهیم_همت👇
با دستور امام خمینی؛ راهی مکه شد
از مادر در خصوص #حاجی شدن #محمدابراهیم میپرسیم و او در پاسخ میگوید: «در همان سالها، امام (ره)به او دستور میدهد که برای تبلیغ به عربستان برود🚶. این طور که یادم هست یک دستگاه چاپ📇 را چند قسمت کرده و با خودشان به مکه میبرند تا به راحتی عکس های امام را چاپ و پخش کنند🙂. البته ناگفته نماند که #حاجی زمان جنگ هم چند باری قاچاقی و با چهرهای پوشیده🙊 به طوری که شناسایی نشود؛ به کربلا و زیارت امام حسین(ع) میرود!»❤️☺️
#ادامه_دارد...
@kheiybar
🌹امام رضا(ع)🌹
خسته ام از مکر دنیا ، چاره چیست؟
مانده ام تنهای تنها ، چاره چیست؟💔
نفس بد ، انداخت از چشمت مرا😞
حبس گشتم در خود آقا چاره چیست؟
غیر چشم خیس و داغ دوری ات😢
قسمت ما نیست اما چاره چیست؟😔
قطرهٔ ناچیز و بی مقدار را
جز نظر بر لطف دریا چاره چیست؟
تو مرا بیرون کنی دق می کنم🙁
بنده را جز لطف مولا چاره چیست؟
من غلط کردم ، پشیمانم ، بگو...
جان زینب ، جان زهرا چاره چیست؟😭
#السلامعلیکیاعلےبنموسےالرضا✋
#چهارشنبهامامرضایی💚
@kheiybar