eitaa logo
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
38.6هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
این‌شعر پراز برات #ابرآهیمـ است #بےسَر و #مخلص،ذات #ابرآهیمـ است تغییرمسیرخیلے از آدمها اینهاهمہ‌معجزات #ابرآهیمـ است😍 خادم‌الشهدا👈 @shahiidhemat تبلیغات ارزان⬇ https://eitaa.com/joinchat/3688497312Ce08ce141d8 نذورات‌ مهدوی @seshanbehmahdaviii
مشاهده در ایتا
دانلود
اَز اِبراهیم‌همت تا خُدا❤
● ادامه‌ی فرازهایی از سخنرانی در اردوگاه قلّاجه به تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۲ به مناسبت شهادت و ⚘❤ ...وقتی در ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در تشکیل شد، باز این عزیزان مسئولیت ادوات تیپ را به عهده گرفتند. ما همان موشک‌اندازها را از مریوان و پاوه به جنوب آوردیم و در عملیات فتح‌مبین، این عزیزان از همان موشک‌اندازها برای کوبیدن مواضع دشمن، با مهارت و تسلّط استفاده می‌کردند. این عزیزان، فعالیت رزمی خودشان را از کوه‌ها و ارتفاعات صعب‌العبور و مناطق به شدّت ناامن و بحرانی کردستان آغاز کردند؛ از پاکسازی ۱۲۰ کیلومتر نوار مرزی و پاکسازی جاده‌های مرزی مریوان، تا اتصال دامنه‌ی پاکسازی‌ها به پاوه در جنوب و اتصال دامنه‌‌ی این پاکسازی‌ها از شمال به سمت بانه و سقّز. همچنین باید از حرکت عظیمی که از تابستان سال ۱۳۶۰ در امتداد مرزها با تصرّف ارتفاعات سوق‌الجیشی قوچ‌سلطان؛ مشرف به شهر پنجوین عراق آغاز کردند، یاد کنم. جا دارد به یک نکته‌ی بسیار تامل‌برانگیزی اشاره کنم؛ این برادرهای عزیز ما، برای نرفتن به مرخصی، با همدیگر مسابقه گذاشته بودند که سرانجام در آن مسابقه، نفر اوّل شد! ۱۱ ماه متمادی در جبهه ماند و حتی به یک مرخصی کوتاه ۲۴ ساعته هم نرفت. با این که مشکلات خانوادگی هم داشت و به خاطر اسارت خواهرش در جبهه‌ی خرمشهر، پدر و مادرش در تهران، دچار وضعیت روحی و عاطفی پیچیده‌ای شده بودند. به محض شهادت در عملیات والفجر مقدماتی، از آنجا که ایشان کادرهای قابلی را ساخته و پرورش داده بود، کار واحد ادوات ۲۷ حتی برای یک روز دچار اختلال مدیریتی نشد و بلافاصه، مسئولیت فرماندهی این واحد، به شهید بزرگوارمان واگذار شد. با اینکه خلا بوجود آمده بر اثر شهادت ناهیدی در ذهنیت امثال ما پُرشدنی نبود، اما به قدری محکم و باصلابت در این مسئولیت جدید عمل کرد، که ما حتی یک روز، خللی در عملکرد واحد ادوات، تفنگ‌های ۱۰۶ و موشک‌اندازهای لشکر ملاحظه نکردیم... 📝 قسمت دوم ✍ منبع: ، جلد سوم ، صفحات ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹. 📸 شناسنامه عکس: اواسط مرداد ۱۳۶۲، قلّاجه، اردوگاه تیپ۴ مکانیزه ذوالفقار لشکر۲۷. از راست: عباس برقی، ، ، ، و ناشناس.🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
🌷 (در حال سخنرانی) چند روز قبل از عملیات خیبر در پادگان (پادگان دوکوهه یک پادگان‌ برای آماده‌سازی رزمندگان در دفاع مقدس بوده‌ است.) کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
💠 سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) 💠 سال62 ما از پادگان به منتقل شدیم. در اردیبهشت ماه هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به قلاجه آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم. کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
👋 به دلیل دستور مستقیم فرماندهی کل سپاه؛ حاج‌محسن رضایی به و فرماندهان سپاه مریوان و پاوه مبنی بر تشکیل یک تیپ رزمی جهت شرکت در عملیات در فروردین ۱۳۶۱، و در میان سیل اشک مردم خون‌گرم و غیرتمند و بامعرفت کردستان، آنجا ترک کردند و به سمت جنوب و پادگان رهسپار شدند. ۲۴ دی ماه ۱۳۶۰ ، روزی بود که و به همراه شماری از نیروهای زبده‌شان به سمت جنوب حرکت کردند. این تصاویری که مشاهده می‌فرمایید، مربوط به صبح روز ۲۴ دی‌ماه ۱۳۶۰ است که سردار با نیروهای پیشمرگه‌ی مسلمان کُرد در حال خداحافظی است و مردمی که دل‌کندن از مُراد و فرمانده‌شان برایشان سخت و جان‌کاهست... کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
"یاعلی" گفتیم و عشق آغاز شد ... 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
آخرین سخنرانی🎤 پادگان ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ بسیجی ها؛ ما که با کسی تعارف نداریم، تا الآن پنج بار در طلائیه عمل کردیم و شکست خوردیم کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند مگر کربلا خون می خواهد؟ بله؛ کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد 💔 فرازی از آخرین سخنرانی برای بسیجیان لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه ، دوازدهم اسفند ۱۳۶۲ 💌 منبع نوشته کتاب ارزشمند و باشکوه شراره های خورشید ، صفحه ۸۴۷ 📄 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
🚩 📷 ✔ عصر روز جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ پادگان ستاد فرماندهی از راست: اکبر زجاجی(جانشین حاج همت)، ؟ و 💕 🕊🕊🕊 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
🌹 🙂 💠 [ بعد از پایان عملیات ] ، شب آخری که در بودیم، با تاکید به همه ما گفته بود شما موظفید در بازگشت به شهر و دیارتان، پیش از هر کار دیگری، اوّل به زیارت خانواده های معظّم بروید. آقای سماوات یک لبخند قشنگی زد و پرسید: "این تعبیرِ را به کار برد؟" گفتم: "بله، عادت ندارد بگویند ملاقات با ." آقای سماوات گفت: "احسنت به این همه معرفت! همین است که این مرد را " " کرده. بسیار خوب، پس ما الآن تلفنی به منازل اطلاع می دهیم که قرار است شما به قول ؛ به زیارتشان بروید. 📘 برگرفته از کتاب جذاب و دوست داشتنی ، سرگذشت نامه سردار ، صفحه ۲۳۱ ✔️ 📸 اطلاعات عکس: خرداد ۱۳۶۱ ، پس از فتح خرمشهر، ، منزل سردار از راست: نفر دوم، سردار - نفر سوم، سردار نفر دوم از چپ: پدرِ 🌹 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
🌿 تصویر: اردوگاه قلاجه - حضور در مقر تاکتیکی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) ا🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ❄️ سرمای قلاجه و اورکت حاج همت 🌷خاطره ای از شهید عبادیان مسئول تدارکات لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص):👇 💠 سال ۶۲ ما از پادگان به اردوگاه (گردنه بین اسلام آباد و ایلام) منتقل شدیم. در آن وقت، هوای قلاجه مقداری سرد بود. ما اورکت هایی که در پادگان داشتیم، برای استفاده برادرها به آنجا انتقال دادیم. حاج یک شب به آنجا آمده بود و ما در خدمت ایشان بودیم. او از سرمای قلاجه می لرزید. پیشنهاد دادم که یک اورکت بیاوریم تا تنتان کنید. او گفت که هر وقت من چشمم به این بسیجی ها افتاد و بین آنها یک نفر بدون اورکت نبود آن وقت من هم اورکت می پوشم. تا توی تن این برادرها اورکت نباشد من به خودم اجازه نمی دهم به عنوان فرمانده لشکر اورکت تنم کنم!!! کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
آخرین سخنرانی🎤 پادگان ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ بسیجی ها؛ ما که با کسی تعارف نداریم، تا الآن پنج بار در طلائیه عمل کردیم و شکست خوردیم کسانی که از ماهیت جنگ خبر ندارند، می گویند مگر کربلا خون می خواهد؟ بله؛ کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد، کربلا خون می خواهد 💔 فرازی از آخرین سخنرانی برای بسیجیان لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه ، دوازدهم اسفند ۱۳۶۲ 💌 منبع نوشته کتاب ارزشمند و باشکوه شراره های خورشید ، صفحه ۸۴۷ 📄 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
🚩 📷 ✔ عصر روز جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۶۲ پادگان ستاد فرماندهی از راست: اکبر زجاجی(جانشین حاج همت)، ؟ و 💕 🕊🕊🕊 کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar
؟!!😔 ☆ ♡ [وقتی آمدیم ، مشکل اصلی] نداشتن توالت و سرویس بهداشتی برای این همه نیرو بود. مسئولین تیپ۲۷ به ناچار در منطقه‌ای مقدار بالاتر از آن ساختمان‌ها، تعدادی توالت صحرایی کندند، ولی زمین آنجا هربار با بارش باران پر از گل و شل می شد. گل و شل که هیچی، چاه مستراح‌ها پر از آب می‌شد. برای همین، زمان بارندگی رفتن به مستراح، عملاً به مصیبت عظما تبدیل می‌شد. به محض این که بارندگی تمام می‌شد و آب فروکش می‌کرد تمام آن فضولات انسانی شناور شده، روی زمین می‌ماند. برای همین بچه‌ها می‌آمدند با بیل آنها را جمع‌آوری و محوطه را تمیز می‌کردند. بارها و بارها دیده بودم که خود بیل دست گرفته و مشغول تمیز کردن محدوده اطراف دستشویی‌های صحرایی شده است. ♡ ☆ ● برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی ؛ خاطرات شفاهی فرماندهٔ بسیجی از انقلاب اسلامی تا پایان دفاع‌مقدس، صفحه‌ی ٦۳. کانال شهیدمحمدابراهیم‌همت👇 https://eitaa.com/kheiybar