هدایت شده از پستهایآمادهکانالشهیدهمت
Tahdir-joze9.mp3
4.11M
⭕️کربلای پنج؛ نه راه پیش داشتیم، نه راه پس. شده بود نبرد تانک و تن.
نمیدانم از کجا رسید؛ سوار بر موتور و آرچیجی به دست.
با دیدنش جان گرفتیم؛😍
آنقدر جنگیدیم که تانکهای عراقی رفتند.😇✌️
#سردار_دلها💔
@kheiybar
ڪـتابِ خوب،
یکی از بهترین ابزار هاے
ڪمالِ بَشَری است☺️👌
#مقاممعظمرهبرے
#نمایشگاهکتاب📚
+ڪتاب خوب بخونیم🌱
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام پناهیان:🎤
شهید حججی ها و شهید سلیمانی ها🌱 نه تنها فرهنگ دفاع مقدس را زنده کردند بلکه آینده ساز منطقه شدند!😇☝️
@kheiybar
🔻خاطره شنیده نشده دختر شهید سپهبد سلیمانی از روز دریافت مدال ذوالفقار توسط حاج قاسم✨
#سردار_سلیمانی
@kheiybar
آیت الله جوادی آملی :
#ماه_رمضان ، ماه آزاد شدن است؛ هر روز که می گذرد، یک بند از بندهایی که با دست خود تنیده ایم👌، باید بگسلد تا آزاد شویم.بهترین راه برای آزاد شدن پی بردن به حکمتهای عبادات است.✨📿
@kheiybar
1_208537320.mp3
11.47M
🔰پویش قرائت #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه🌹
هرشب ساعت ۸ به وقت امام رضا
🎼🎤حاج محمود کریمی
#نشرحداکثری
#کرونا
@kheiybar
#برای_خدا_خالص_بود📘
#خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت
قسمت 2⃣
راوی: مادرشهید
با زحمت مرا پیش یک دکتر بردند. دکتر پس از معاینه گفت: بچه از بین رفته و تلف شده😢. مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت:اگه با اینها بچه سقط نشد،حتما بیاریدش تا عملش کنم.
حرف های دکتر مثل پتکی توی سرم کوبیده شد😞. خیلی ناراحت و دل شکسته شده بودم. علی اکبر خانه ای نزدیک حرم اجاره کرده بود و من 15 روز تمام کنج خانه ، توی رخت خواب افتاده بودم. لب به هیچ قرص و کپسولی هم نمیزدم.😞
خیلی دلم گرفته بود. پیش خودم گفتم :این همه راه اومدی تا اینجا که امام حسین زیارت کنی،حالا اگر قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره.😔
به علی اکبر گفتم که میخواهم بروم حرم. اما او مخالفت کرد و گفت:حال تو مساعد نیست، بیشتر استراحت کن تا به سلامت کامل برسی☺️. هرچه او اصرار کرد، فایده نداشت. دیگر دلم بدجوری هوای حرم را کرده بود و طاقت در خانه ماندن نداشتم.😭
بلاخره علی اکبر مرا به حرم برد. تا نیمه های شب انجا بودیم، آقا را با دلی شکسته صدا زدم و از او شفاعت خواستم😔. حسابی با امام حسین علیه السلام درددل کردم و به او گفتم: آقا من شفامو از شما می خوام، به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم، حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم. بعد هم به رواق کوچک ابراهیم رفتیم و لحظاتی را هم در آنجا سپری شد.🌹
#ادامه_دارد...
@kheiybar
@shahedaneosve
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ ✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨ هدیه به {حض
جمع کل صلوات
🌸5,813🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهیدمحمدابراهیمهمت✨
✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨
هدیه به { امام حسن ع و امام حسین ع } برای سلامتی و تعجیل آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
باید که غزل هم ثمری داشته باشد
بر حال خرابم اثری داشته باشد🌱
با شعر فقط عرض ادب می کند این دل
بد نیست گدا همهنری داشتهباشد✨
ای کاش که آقای کریمان دو عالم
بر نوکر خودهم نظریداشتهباشد💔
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
@kheiybar
#امام_رضا (ع):
🌸هر ڪس #ماه_رمضان يڪ آيہ
از كتابــ خــدا را قرائتــ كند،✨
مثل اين استــ كه در ماه هاے ديگر
تمام قرآن را بخواند.❤️
📚:فضائل الاشهر الثلاثه،ص97
@kheiybar
#اوج_عدالت_خواهی
#تلنگری_به_مسئولین❗️
#حاج_همت شنیده که بچه ها برای مأموریت در هوای سرد❄️ فقط با یک پتو رفته اند🙁. ناراحت شد. یک پتو را برداشت و شب را در محوطه ی باز اردوگاه به سر برد.🙂👌
یاد و خاطره فرماندهے محبوب
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️
@kheiybar
Tahdir-joze10.mp3
3.65M
تند خوانی قرآن✨
استاد معتز آقایی🎤
#جــزء_دهم
#ماه_رمضان📿
به نیابت از #شهید_مصطفی_صدرزاده🕊
@kheiybar
پدر شهید از خاطره مشترک حاج قاسم سلیمانی با فرزندش میگوید:
به من خبر دادند که حسین چریک هرشب از سنگر به بیرون میزند ، که گفتم مواظب حسین باشید. ☝️
یک بار حاج قاسم به حسین میگوید حسین شما امشب پیش من بخواب و اسلحه اش را گرفتند و تحویل دادند که دیگر اسلحه ای نداشته باشد. ✅
حاج قاسم تعریف میکرد وقتی صبح از خواب برای نماز بیدار شدند, دیدند حسین نیست و به بیرون رفتند دیدند حسین با یک تکه چوب 3 اسیر عراقی را گرفته😊 و آمده است که با دیدن این صحنه قاسم سلیمانی به حسین میگوید؛
حسین تو لباس من را بپوش ومن لباس بسیجی تو را که حسین لبخندی میزند😄 و میگوید شما در لباس خودت فرمانده باش و من هم در لباس خودم همان بسیجی و انجام وظیفه میکنم.😇🌹
@kheiybar
أمنیُجیـب
خوآنـدنِ من
بۍنٺیجہ مآنـد 💔
"زهـرا"
یٺیـم گشٺ و😔
پدر بۍخدیـجہ مآند 🏴●
#وفاتحضرتخدیجهس
ٺسلیٺ بـاد
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_همت: اگر انسان خودسازی نکرده باشد،🌱
شیطان او را از اعلا درجه به درک اسفل می کشاند☝️
#سردار_خیبر
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌹
@kheiybar
🌱 ریشه که درست باشه، اندیشه هم درست میشه!
🌷 #شهید_محمدتقی_سالخورده
@kheiybar
آیت الله اجوادی آملی (دامت برکاته):
🍃 مرحوم سید بن طاوس می گوید: اهل سیر و سلوک، اول سالشان، ماه #رمضان است. حساب ها را از ماه مبارک، تا ماه مبارک بعد بررسی می کنند؛ که ماه مبارک رمضان گذشته چه درجه ای داشته و امسال در چه درجه ای هستند.☝️چقدر مطلب فهمیده و چه مسئله هایی برای آنها حل شده است.چقدر در برابر گناه قدرت تمکن داشته و چقدر در برابر دشمن قدرت تصمیم دارد.👌ماه مبارک رمضان برای سالکان الی الله، ماه #محاسبه است.🌹
@kheiybar
#برای_خدا_خالص_بود📘
#خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت
قسمت 3⃣
راوی: مادر شهید
حسابی سبک شدم و به منزل برگشتیم. خسته شده بودم و خوابم گرفته بود.خوابیدم. در خواب خانمی را دیدم که لباس عربی به تن داشت و مثل همه مردم زیارت میکرد✨. آن خانم بلند بالا که بچه ای روی دستش بود به طرف من آمد و بچه را به من سپرد و گفت: این بچه را بذار لای چادرت و به هیچ کس هم نده☝️، برش دار و برو. من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم. همان موقع از خواب پریدم. گریه امانم را بریده بود😭. از شدت خوشحالی زار میزدم. خواب را که برای مادر علی اکبر تعریف کردم، گفت:این خواب یه نشونه ست. بعد گفت: خیالتون راحت باشه که بچه سالمه😢. فقط نیت کن که اگر پسر بود، اسمشو بذاری #محمد_ابراهیم. از روز بعد دیگر اصلا درد و ناراحتی نداشتم. هیچ کس باور نمی کرد😞. همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم. دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت😳: امکان نداره، حتما معجزه ای شده... ما عربی بلد نبودیم و حرف های دکتر را یکی از دوستانمان برای مان ترجمه میکرد. دکتر پرسید: شما کجا رفتین و دوا و درمون کردین؟😭 این کار کدوم طبیبه؟😭 الان باید مادر وبچه، هردو از بین رفته باشن،💔 یا حداقل بچه تلف شده باشه. شما چی کار کردین؟ علی اکبر گفت: ما رفتیم پیش دکتر اصلی.😭
دکتر وقتی شنید که این عنایت آقا امام حسین علیه السلام است، تمام پولی را که بابت ویزیت ونسخه به او داده بودیم، به ما باز گرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت: خیلی مواظب خودتون باشین. وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است، از علی اکبر خواستم که در کربلا بمانیم😢. رفتن و دل کندن از آن جا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود، خیلی سخت بود.چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از 4 ماه به ایران برگشتیم😊. نیمه ی بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا، رسیدیم شهرضا. 13 فروردین 1334 پسرمان به دنیا آمد. آن هم چه پسری.. هرچند که اولاد با اولاد فرقی ندارد، اما این یکی با بقیه فرق داشت☺️. پسری زیبا، آرام ، دوست داشتنی و از همه مهمتر نظر کرده ی آقا امام حسین علیه السلام😍. وقتی به دنیا آمد، به خاطر خوابی که دیده بودم، اسمش را گذاشتیم #محمدابراهیم.😌
#ادامه_دارد...
@kheiybar
@shahedaneosve