#مولاامیرالمومنینعلیعلیهالسلام؛
سخن چون داروست🍃، اندكش سود مى بخشد👌 و بسيارش كشنده است.💢
📚 ميزان الحكمه ج10ص۱۹۹
@kheiybar
#بسیجیها
هیچ وقت از خودش تعریف نمیکرد. در مسایل مربوط به جنگ و جبهه، همیشه بسیجیها را مهمترین عامل میدانست☺️👌 و خودش را در مقابل آنها هیچ میانگاشت و به حساب نمیآورد. از اینطرف و آنطرف چیزهایی در مورد ایشان و تأثیر به سزایی که حضورش در جبهه داشت، شنیده بودم🙂. یک بار وقتی بعضی از این شنیدهها بر زبانم جاری شد، رو کرد به من و گفت:«مواظب خودت باش☝️. ما بندگان خدا خیلی چاپلوس هستیم.😞 حرف آنهایی را که مینشینند و چاپلوسی میکنند❌، قبول نکن. این بسیجیها هستند که جنگ را ادامه میدهند و بار اصلی جنگ روی دوش آنهاست. ما که این وسط کارهای نیستیم.»😉😊
راوی:همسرشهید
#محمد_ابراهیم_همت❤️
@kheiybar
Tahdir-joze19.mp3
4.02M
تند خوانی قرآن✨
استاد معتز آقایی🎤
#جــزء_نوزدهم
#ماه_رمضان📿
به نیابت از #شهید_حسین_مشتاقی🕊
@kheiybar
🏴حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر
🏴شک ندارم راه مسجد رفتنت را می گرفت😔
🏴چادرش را بر کمر می بست و بین کوچه ها😭
🏴پا برهنه می دوید و دامنت را می گرفت💔
💚یاس بۍنشاݩ علـــــــۍ(ع)💚
@kheiybar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | وقتی سپهبد سلیمانی دست سرباز خود را بوسید!
یکی از سربازان در حضور حاج قاسم: شرمنده هستم!😔 خجالت میکشم به کشورم برگردم! باید بمونم اینجا یا به شهادت برسم یا با پیروزی کامل از اینجا خارج بشوم!☝️
#حاج_قاسم_سلیمانی
@kheiybar
#كار_تشكیلاتی_مهدوی ۵
گناه اصلی این است❗️
اگر فرموده اند:«گناه»، ظهور را به تأخیر می اندازد♨️، منظور اصلی گناه های فردی نیست🍃، منظور «ناتوانی شیعه از زندگی دسته جمعی خوب» است!😒 گناه اصلی این است☝️! و الّا کسی که اهل شراب و قمار و این مسائل است، اصلا جزء مقدمه سازان نیست، زیاد هم نمی تواند مانع ظهور باشد.😒
استاد پناهیان🎤
دانشگاه امام صادق (ع) 2/3/95
@kheiybar
#سردار_قاسم_سلیمانی:
اگر امیرالمومنین با معاویه صلح میکرد، ممکن بود در ظاهر به شهادت نرسد، اما☝️ از اسلام چه چیز باقی میماند⁉️
#امام_علی💔
@kheiybar
هدایت شده از نحوه آشنایےو عنایات شهیدهمت
#ارسالی_همسنگری
سلام وقت بخیر
من میخواستم خوابی که از سردار دلها دیدم و بازگو کنم این خواب برمیگرده به قبل چهلم سردار:💔
تو خواب دیدم که توی ی روستای ناشناخته بودم ناگهان ی نفر منو به اسارت خودش گرفت ادم خوبی نبود
و منو نزدیک یک مغازه کوچیک برد،
من از دستش فرار کردم رفتم توی مغازه
به بهانه خرید خودمون مشغول کردم که یهو دیدم سردار روی ی صندلی تو مغازه نشسته😢 شوکه شده بودم هم متعجب بودم هم خوشحال که ایشونو میبینم اخر طاقت نیاوردم رفتم جلوشون زانو زدم و با گریه😭 ازش میخواستم کمکم کنه ، و من میدونستم انگار یه حسی به من گفته بود سردار اونجا نشسته بوده و مراقب بوده داعش نیاد و اتفاقی نیافته
و ایشون رفتن بیرون از مغازه نشستن باز من دنبالشون رفتم نمیدونم چطور شد که یهو ازشون سوال کردم منو کی میبرید گفتن( در اخر) میبرم
و نفهمیدم منظورشون چی بود😞 حتی باز ازشون سوال کردم ولی جواب ندادن
و مقداری نصیحت کردن بعدم بیدار شدم
و من به یقین رسیدم که سردار باز هم زنده است بازهم محافظت میکنن از کشور....😔
@enayate_shahidhemat
#برای_خدا_خالص_بود📘
#خاطرات_شهید_محمد_ابراهیم_همت
قسمت 2⃣1⃣
راوی: مادر شهید
پس از انجام کارهای مقدماتی، در دی ماه سال ۱۳۶۰ بود که ابراهیم با یک دست لباس سپاه و همسرش نیز با یک دست لباس ساده سر سفره عقد😌 حاضر شدند و امام جمعه ی اصفهان خطبه ی عقد آنها را خواند. با مهریه ی یک جلد کلام الله مجید، یک جلد نهج البلاغه و بیست و هفت تومان پول.👌
همان شب دست زنش را گرفت و او را به خانه ی خودمان آورد. عجب شبی بود.من با پدرش توی اتاق نشسته بودیم که متوجه صدای گریه اش😢 شدیم.زار زار گریه میکرد.
با خودم گفتم:" آخه چی شده، مگه امشب شب زفاف نیست؟"
به پدرش گفتم:" چرا اینقدر بیتابی میکنه؟"😞
او هم متحیر مانده بود.دلم طاقت نیاورد. بلند شدم و رفتم از لای در نگاه کردم. دیدم رختخواب را جمع کرده یک گوشه، سجاده اش پهن است و مشغول راز و نیاز با خدای خویش است😢. خانمش هم کناری نشسته بود و نمیدانم قرآن یا مفاتیح بود که در دامنش بود. هر کاری کردم روم نشد در را باز کنم و به او بگویم:" مادر التماس دعا، منم دعا کن. "
ساعت یازده شب بود. تا پنج صبح ناله میزد و من صدایش را میشنیدم که میگفت:
«العفو،العفو، الهی العفو.» صدای ضجه های او قلبم را میسوزاند💔. تا خود صبح گریه کرد. طوری که صبح با چشمهای قرمز و متورم آمد و صبحانه خورد. بعد هم با همسرش به گلزار شهدای شهرضا رفتند☺️ و پس از آنکه دیداری با شهدا تازه کردند، برای زیارت به قم و از آنجا به پاوه رفتند. چون عملیاتی درپیش بود و باید هرچه زودتر خودش را میرساند.🙁
#ادامه_دارد...
@Kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
❣ #قرار_شبانه 🌸ختم صلوات به نیابت از ✨شهید محمد ابراهیم همت✨ ✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨ هدیه به { ا
جمع کل صلوات
🌸7,689🌸
قبول باشه از همگی حاجت روا بشید ان شاءالله💐
❣ #قرار_شبانه
🌸ختم صلوات به نیابت از
✨شهید محمد ابراهیم همت✨
✨شهید حاج قاسم سلیمانی✨
هدیه به { امامحسن عسکری ع } برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان عج💐
🌺مهلت صلوات فرستادن فرداشب تا ساعت ۲۱🌺
تعداد صلوات های خودتون رو به این آیدی بفرستین👇👇
@Behzadii
یڪ سلام اول ز من،
سوے امام ڪربلا✋
السلام اے شاه من،
اے تشنہ ڪام ڪربلا✨
منٺظر هستم ڪه در ماه خدا
امضا ڪنے
اربعین حاضر شوم
در ثبٺ نام ڪربلا😍💚
@kheiybar
🍃🌺🍃
نامت مانند نسیمی که✨
بیدارم میکند به ذهنم می آید☺️
میدانم که امروزم هم
#نگاهت با من است...❤️
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#روزتون_متبرک_به_نگاهشهید🌹
@kheiybar
#رسولاکرم(ص)
🌸هر که از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب الهی☝️، #شب_قدر را به عبادت بگذراند؛ #گناهان گذشته اش آمرزیده می شود.✨
#التماس_دعای_فرج
@kheiybar
مسابقه ی نمازخواندن
یادم هست یک دفعه شب 21 رمضان بود که به من گفت: «بیا مسابقه بگذاریم😐. هر کس بتواند 100 رکعت نماز بخواند، برنده می شود🙂.» من 10، 20 رکعت خوندم، خسته شدم، آمدم نشستم😞. بعد خودش ایستاد و تمام 100 رکعت را خوند. فکر کنم 12 سال بیشتر نداشت.☺️
راوی:خواهرشهید
#محمد_ابراهیم_همت🌹
@kheiybar
Tahdir-joze20.mp3
3.95M
تند خوانی قرآن✨
استاد معتز آقایی🎤
#جــزء_بیستم
#ماه_رمضان📿
به نیابت از #شهید_عبدالرحیم_فیروزآبادی🕊
@kheiybar
🔴 حواستون هست که #حاج_قاسم داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه....
مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت
دو روز پیش به یکی از دوستانش گفته بود خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو باهم بریم.✅
همسر و دو فرزند خردسالش هم که همراه وی در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر شهادتش را می دهند می گوید اصلا از شنیدن خبر شهادتش تعجب نکردم چون در حال جمع کردن وسایل بودم❗️ خودش دو روز پیش خواب دیده بود که حاج قاسم آمده دنبالش و ...
فردا پیکرش به وطن برمی گردد و پنج شنبه تشییع می شود تا د شب قدر به خاک سپرده شود🕊
خوشا به سعادتش
چقدر برای همسر و فرزندانش سخت است که همراه با پیکرش باید به کشور بازگردند😔
روحش شاد🌹
@kheiybar
اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
🔴 حواستون هست که #حاج_قاسم داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه.... مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت