eitaa logo
خشتـــ بهشتـــ
1.6هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
149 فایل
✨﷽✨ ✨اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفࢪَج✨ #خشـــت_بهشـــت 🔰مرکز خیرات و خدمات دینی وابسته به↙️ مدرسه علمیه آیت الله بهجت(ره) قم المقدسه 🔰ادمین و پشتیبان؛ @admin_khesht_behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡✋🏻 هَر صُبح سوےِ ڪَرب و بَلا 🌅 گِریِه میڪُنَم😭 هِجرِ بِہِشت، چارِه نَدارَد 🏞 بِجُز بُڪاء ... ✋🏻 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @shohadae_sho
خدایا... هیچ نسبتی با ندارم... اما دلم به دلشان بند است... خون سرخشان بد جوری پاگیرم کرده... میدانم لایق نیستم... اما آرزویش را داشتن که عیب نیست... فریاد میزنم تو را... در لابلای شعر هایم... شاید انعکاسش جواب تو باشد... اما میدانم پاسخی نمیدهی... وقتی تر از همیشه بگویم... 😔💔| ═══°✦ ❃ ✦°═══ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @shohadae_sho
🌱 💠محافظ مـقام معظم رهبری تعریف می‌ڪرد رفـته بـودیم مـناطق جنگی برای بـازدید. تـوی مسـیر خلوت آقـا گفتن اگه امڪان داره ڪمی هم من رانـندگی ڪنم. من هـم از ماشـین پیاده شـدم و آقـا اومدن پشـت فرمون و شروع ڪردن به راننـدگی! بعد چند ڪیلومتر رسیدیم به یڪ دژبانی ڪه یڪ سرباز آنـجا بود ما نزدیڪ شد یم و تا آقـا رو دیـد هل شد. زنگ زد مرڪزشون گـفت: قربان یه شخـصیت اومده اینجا! از مرڪز گفتن ڪه ڪدوم شخصیت؟ !! گفت: قربان نمیدونم ڪیه ولی گویا ڪه آدم خیـلی مهـمیه گفتن چه آدم مهمیه ڪه نمیدونی ڪیه؟!! گفت:قربان؛نمیـدونم ڪیه ولی حتماً آدم خیلی مهمیه ڪه حضـرت آقا رانندشه!!😂 این لطیفه رو حـضرت آقا تو جـمعی بیان ڪردند و گفتند ڪه ببینید میـشه لطیفه‌ای رو گفت بدون اینڪه به قومی توهیـن شود. 📙 مجله یالثارات الحسین(ع) لبیک یا رهبرم.. شُهَدایی شُو @shohadae_sho
آیا می دانستید⁉️ حتی کشیشان را نیز می سوزاند آن هم بخاطر ترجمه کتاب خودشان؟ از پولوس بعنوان دشمن خدا و فریب دهنده ملل یاده کرده است، اما چرا از او پیروی می کنند⁉️ https://eitaa.com/joinchat/2257059889Cab01db6160 ڪانال تخصصی‌مسیحیت‌شناسی 👆🌹
هدایت شده از عڪس طورے
•|🍃 { 🦋 } 🌼•• .° • 🌟↓•• 👣|| @porof_luxury
هدایت شده از عڪس طورے
•|🍃 { 🦋 } 🌻•• .° • 🌟↓•• 👣|| @porof_luxury
خشتـــ بهشتـــ
👩 زن در کتاب مقدس ⛔️ مقام زن و نقش او در انحراف بشریت 🕎 در باورهای بنی اسرائیل کهن، زن چیزی جز یک
. 👩 زن در کتاب مقدس 🔰 موقعیت زن در میان قوم بنی اسرائیل موقعیّت زن در میان قوم یهود آنچنان خفت بار بود که مردان یهودی هر روز پس از آنکه خدا را بخاطر غیر یهود خلق نکردنشان شکر گذاردند این جمله را تکرار می کردند : "خدا را شکر می کنم، که مرا زن نیافریده است." و نیز در دعاهای خود می خوانند: 👈 "خدا را شکر که مرا غیر یهودی نیافرید. خدا را شکر که مرا زن نیافرید. خدا را شکر که مرا نادان نیافرید." علمای یهود 9 لعنت زن بخاطر گناه حوا را اینطور لیست می کنند: خونریزی در حیض، خونریزی در رفع دوشیزگی، خونریزی در زایمان، درد زایمان، زحمت پرورش کودک، پوشش سر همچون کسی که عزادار است، سوراخ کردن گوش همانند بردگان، بی اعتباری شهادت، و در نهایت مرگ. امروزه یهودیان ارتودکس شرکت زنان در مراسم مذهبی را ممنوع می دانند. ✍️ ادامه دارد...✅
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 و در به بهانه جذب جوانها؟ 🔹 چند وقتی است که هیت های پا گرفته اند و اکثرا هم با لایو گذاشتن کوشش در مذهبی سازی دارند، نیت این دوستان عزیز حتما خیر است ولی "ما حق نداریم به بهانه ی افراد را دعوت کنیم به "، شاید بعضی ها بگویند تو کی باشی که به جریان انقلابی امر و نهی می کنی؟؟؟ خدمت این دسته از عزیزان باید بگویم این جمله از من نیست از امام جامعه ایت الله خامنه ای است. 🔸 دردآور این است که نهاد های ما و دستگاه های اداری انقلابی هم رویکردشان شده جوانان به اینستاگرام به خیال کار فرهنگی یک سوال ساده از متوليان این دستگاه ها دارم شما یک جوان و نوجوانان را ببرید در و آنجا برای آنها کلاس فرهنگی بگذارید آیا نتیجه ای دارد؟؟؟ 👆🏻 عزیزان قبل از هجمه به بنده حقیر کلیپ بالا را که از امام خامنه ای است با دقت گوش دهند. 📝 http://eitaa.com/joinchat/3919708172C0ac62f0a34 💚••👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجاب در قرآن اگر حجاب برای این است که خانم در جامعه حضور نداشته باشد، یک روایت دینی، یک سند، یک آیه قرآن بیاورید که گفته باشد: خانمها در منزل و جلوی محارم خود حجاب داشته باشند. اسلام حجاب را مطرح کرد چون می خواهد زن در جامعه حضور داشته باشد. اما به چه صورت؟ حجاب برای این است که... 👤 دکتر شاهین فرهنگ #پویش_حجاب_فاطمے
🍃🌸 🌿•• دكتر نگاهي به آزمايش‌هاي بچه كرد. چند بار معاينه كرد و در آخر گفت: "مننژيت مغزي!" بچه‌تان مننژيت مغزي گرفته، بايد بستري شود. تب بالا و تشنج و گريه‌هاي شديدي داشت كه امان همه را بريده بود. كودك را بستري كردند. بعد از بيست‌وچهار ساعت كه توي دستگاه بود، دكتر به مادرش گفت: بايد آب كمر بچه را بگيريم براي آزمايش‌هاي تكميلي. ممكن است بعد از اينكه آب كمر را كشيديم، بچه سالم بماند كه البته به احتمال نودوپنج درصد فلج مي‌شود. شما رضايت‌نامه امضا كنيد تا ما ادامه دهيم. مادر وقتي اين را شنيد، رضايت‌نامه را امضا نكرد. دكتر هم با برخورد تند و توهين‌آميز پرونده را برداشت و مطالبي پايين آن نوشت تا ديگر هيچ بيمارستاني اين بيمار را قبول نكند. بعد هم پرونده را مقابل مادر انداخت. مادر گفت: خدايي كه اين مريضي را به بچه من داده، خودش مي‌تواند خوبش كند. خدا مي‌داند كه من نمي‌توانم بچه فلج را نگهداري كنم و كودكش را بغل كرد و رفت خانه. چند روز گذشت. حال بچه روزبه‌روز خراب‌تر مي‌شد. حالا ديگر چشمانش بسته نمي‌شد. يك قطره آب هم نمي‌خورد. دست و پايش كاملاً خشك و بي‌حركت شده و سرش به عقب برگشته بود. مادر سه روز بود كه يك آينه گذاشته بود مقابل دهان كودكش تا بفهمد كه نفس مي‌كشد يا نه. ديگر مضطر شده بود... دنبال پناهگاه مي‌گشت تا به او پناه ببرد... از همه‌جا بريده بود... كودكش را بغل كرد و پله‌ها را بالا رفت و روي بام نشست... كودك را مقابل خودش خواباند... دو ركعت نماز با همان دل شكسته و حال پريشان خواند و هزار بار ذكري گفت كه فرج را برايش هديه آورد: صلي الله عليك يا رسول الله. آخر هم با حال زار گفت: يا رسول الله، اگر كودكم، محمدم، قابل است كه بماند شما شفايش بدهيد و اگر هم نه، اين طفل را از اين زجري كه مي‌كشد راحت كنيد. مادر براي لحظاتي خواب چشمانش را گرفت. سوار سفيدپوشي را ديد كه آمد و.... وقتي به خودش آمد، محمد را بغل كرد و از پشت بام پايين آمد، مي‌دانست كه اتفاقي مي‌افتد. چشمش به ساعت بود. يكي ـ دو ساعت نگذشته بود كه محمد آرام آرام پلك زد... سرش را چرخاند... دست و پايش را تكان داد و با نگاهش مادر را جستجو كرد. مادر آرام صدا زد: محمد، محمدجان، بيا بغل مادر. مي‌آيي محمدجان. محمد روي دو زانو تكيه كرد و خم شد و آهسته كمر راست كرد و به آغوش گرم مادر پناه برد. فردا صبح مادر پرونده پزشكي محمد را برداشت، او را بغل كرد و رفت بيمارستان پيش همان دكتر و.... ادامه دارد...✅ •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈•         @shohadae_sho •┈┈••••✾•🌸•✾•••┈┈• ♥️••👆🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا