eitaa logo
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب نایین Haider's tent
472 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
14هزار ویدیو
83 فایل
🔴💠💢خیمه ابوتراب💢💠🔴 شروع۹۷ رسانه هیئات رسانه مجازی مساجد اطلاع رسانی هیئات #نایین_محمدیه ارتباط با ادمین👇 @Ya_Roghayyeh96 Haider's tent ✳️مرکز پخش و نشر : 🎧فایل های صوتی 📰گزارش تصویری لینک کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست شهر جدت که مرا راه ندادند اما بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست متوسل شده ام تا که بیایم مشهد نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟ من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست : غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمٺ خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل (ع) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
تو که در ارض و سما از همه کس خوبتری چه کنم با غم تو با غم بی بال و پری به شب تیره ی من ماه تمامی تو رضا سیرتت شمس شموس است و به صورت قمری ای که از زهر شرربار جگر پاره شدی چه کنم با تو که سهمت شده خونین جگری دیده واکن پسری آمده از راه وفا آمده سوی خراسان تو با چشم تری آمده تا که بگیرد سر زانوش سرت آمده تا غم غربت ز دل خود ببری روضه برپاست در این حجره خدایا تو ببین روضه ی وصل بخواند پسری بر پدری خاک حجره شده گودال تو پس نیست عجب که بگوییم تو دگری شکر حق نیست کنار تن تو خواهر تو بعد تو بر سر نیزه نرود هیچ سری شکر بعد از تو نشد سهم حریم تو رضا بزم نامحرم و سیلی و غم دربدری تو غریب الغربایی و رئوفی چه کنم ز شب غربت من گر تو نگیری خبری میروم نعره زنان تا به جنان سوی حسین از سر تربت من گر که نمایی گذری : یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاهم کن، دلم یک خلوتِ جانانه می خواهد کبوتروار آمد روی گنبد، دانه می خواهد عطش دارم، تو در جریانی و دیریست میدانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می خواهد ضمانت کردی و از دستهای مهربان تو برای بستنِ پیمان، دلم پیمانه می خواهد فدای آن گلایلـهایِ بالایِ ضریحت که ملائک پرور است و دورِ خود پروانه می خواهد گدا آدابِ درباری نمیداند فقط از تو سلامی مهربان و کاملا شاهانه می خواهد سر از دیوارِ گوهرشاد عمری برنمی دارم که غمهایِ وسیع و بیشمارم شانه می خواهد به گنبد عادتم دادی کنار صحنِ آزادی کبوتر بچه ات را رد نکن که لانه می خواهد به دعوتنامه محتاجم نگاهم خیره مانده ست و براتِ کربلا از دستِ صاحبخانه می خواهد : عشق یعنی که دمی بشنوی از نام رضا و دلت گریه کنان راهی مشهد بشود (ع) بهشت رضوان محمدیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است کیسه ی زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضاجان، سائلت پشت در است از میان این همه کفتر که دورت میپرند میخری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است : در بین سینه شوق حریم تو بی‌ حد است اصلاً تمام دلخوشی‌ام شهر مشهد است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست قلبم به زیر تابش گنبد طلای توست تنها غذای حضرتی ات نه رئوف من در سفره ام  هر آنچه که دارم غذای توست اول تو یاد می کنی و یاد می کنم هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست تنها نه در حرم که به هر جای این زمین هر خسته ایی که گم بشود آشنای توست اهلیتم کجا و کریمان اهل بیت عبد جواد بودن من از دعای توست هک شد به هر رواق بیاید گناهکار اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست هر کس جواب شد، تو بغل باز می کنی بر کودک مریض محبت دوای توست مهران به یاد مهر تو پرواز می کنم الحق جواز کرببلا با رضای توست : از هرچه هست دور و برم خسته‌ام فقط صحن و سرای شاه خراسانم آرزوست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همان بدو تولد تو شدی سلطانم دست من نیست اگر خیره به این ایوانم دورم از پنجره فولاد، به قول حافظ من چه کردم که چنین مستحق هجرانم بده بستانِ قشنگی ست تو لبخند بزن در قبالش به خدا میگذرم از جانم هرچه باشم به حریم تو پناه آوردم لطف زهراست اگر در حرمت مهمانم می سپارم دل خود را به کبوترهایت حس خوبی ست که در صحن تو سرگردانم گوشه ی صحن گوهرشاد نشستم با بغض روضه ی تشنگیِ جدِ تو را  می خوانم : سایه ی گلدسته هایت بر سر ما مستدام پادشاه ملک ایران حضرت سلطان، سلام سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار از دعا گذشت و به چشمان تر رسید از اشک هم گذشت و به خون جگر رسید وقتی رسید زخم جدایی به استخوان بهر دوای درد، بلیط سفر رسید پای سفر نداشتم از بیم جان، ولی همراه دعوتم به حرم بال و پر رسید بغضی که مانده بود میان گلو شکست از شوق پای بوس تو بغضی دگر رسید این خیر اگر رسید به من جای شبهه نیست از ندبه‌های مادر و اشک پدر رسید هر حاجتی که در دل من بود و خواستم از آنچه خواستم -به‌خدا- بیشتر رسید کوتاه‌تر ز پلک زدن بود این سفر آه از وداع، قصه‌ی ما هم به سر رسید : هرجا سوال شد که دلت در کجا خوش است؟ بی اختيار بر دهنم سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرض ارادت من و هم گریه های من بر حضرت رئوف، امام رضای من تنها تویی که حرف مرا گوش میکنی جای دگر که رنگ ندارد حنای من چیزی نمانده غرق شوم چاره ای بساز کاری بکن بحق جـوادت برای من  دیدی که من اسیر هوی و هوس شدم  گفتی بیا به طوس بیا در سرای من دستم گدای توست و پایم براه تو جز این شود قلم بشود دست و پای من قبل از خدا خدا به زبانم تو آمدی با تو مبارک است همیشه دعای من من زنده ام به نوکری خانه ی شما پس نوکری به کار نگیری به جای من دست مرا بگیر و ببر با خودت بهشت ورنه جهنم است، جهنم سزای من دیشب کنار پنجره فولاد سوختم آقای من چه شد سفر کـربلای من ابن شبیب حرف شمارا به ما رساند حالا ز گریه درنمیاید صدای من وقتی ضریح پیکر او نیزه نیزه شد لب تشنه بود جد سر از تن جدای من : چندیست در حـریم تو راهـم نمیدهند من بی وفا شدم تو چرا قـهـر میڪنی؟ سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب نایین Haider's tent
#امام_رضا اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى⁣ الاِمامِ التَّقِیِّ النَّ
باز هم نوکر پر درد سرت آمده است پدر کشور مایی، پسرت آمده است مادرم گفت سلامت برسانم آقا مادرم گفت بیایم و بمانم آقا مادرم گفت بگویم که مرا راه دهی مادرم گفت به من اشک دهی آه دهی رد نکن دست مرا نوکری‌ام در خطر است و دعاهای پدر مادری‌ام در خطر است به کسی ربط ندارد که گدایت هستم که دِلِ سوخته‌ام را به ضریحت بستم به کسی ربط ندارد که گنهکارم من که فقط چشم به دستان شما دارم من پایِ پرونده‌ام امضای تو را میخواهد و دِلِ سوخته دیدار رضا میخواهد ای که از عرش خدا پرچمتان بالاتر من ندیدم بخدا از تو کسی آقاتر : چهارشنبه است ودلم سمت شما افتاده عطرصحن رضوی کل فضا افتاده درو دیوار دلم آینه کاری شده است روی باب الحرَمش نام رضا افتاده سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب نایین Haider's tent
#امام_رضا اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى⁣ الاِمامِ التَّقِیِّ النَّ
من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دل خسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته ی گنهم، می شود شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حـرمِ تو صدای من  دست شماست روزیِ کرب و بلای من : دلـم هـوای تو کـــرده شــَه خراسانی چه می شود که بیایم حرم به مهمانی؟ سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز هم ناله و فریاد دلم میخواهد هشتمین نورِ خداداد دلم میخواهد دست بر سینه،سلامی و سپس اذن دخول گوشه ی صحن گوهرشاد دلم میخواهد به امیدی که رضا ضامنِ من هم بشود شده ام آهو و صیاد دلم میخواهد همه با دستِ پُر از سمت حرم می‌آیند از همان که به همه داد،دلم میخواهد از همان جنسِ نگاهی که در آن سلمانی به سیه کاسه ای افتاد،دلم میخواهد هرکجا رفته ام این درد مداوا نشده چِقَدَر پنجره فولاد دلم میخواهد یا مُعینَ‌الضُعَفا،جانِ جوادت مددی که ز دستانِ تو امداد دلم میخواهد : خوش‌آن‌دمی که‌بخوانم‌تو‌را‌به‌نام‌رضا دوبــــاره‌بر‌تو‌ڪنم‌با‌دلم‌ســـلام‌رضــا سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب نایین Haider's tent
نه میتوان به همین سادگی مسافر شد نه میتوان به یکی پر زدن مهاجر شد بسا کسی که بسوی تو کاروانها بست ولی نیامده کارش گرفت و تاجر شد بسا کسی که به پابوسی تو هم آمد ولی براه تو مؤمن نگشت و کافر شد خوشابحال کلاغی که کنج لانه ی خود کبوتران تو را دوست داشت، زائر شد خوشا به حالت چشمان بچه آهویی که عاشقانه ترین بیت هرچه شاعر شد قسم به عشق که شرط و شروط لازم نیست فقط بناست که غایب نبود و حاضر شد چگونه می شود از سد روزگار گذشت که لحظه ای بتوان با شما معاصر شد ببند بار سفر را، پرنده آمد و گفت که میتوان به همین راحتی مسافر شد : این خانه لو رفته‌ست در جمع گدایان اینجا کسى که دست خالى میرود نیست سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا! در این ساعات پایانی ماه شعبان، غبار گناهان و خطاهایم را به باران عفوت از وجودم پاک فرما تا آماده ورود به ماه میهمانی‌ات شوم...
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب نایین Haider's tent
#مادر_آب🥀💔 هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما دل درهواے روضہ‌ے آب و رباب اسٺ بس کن رباب سر به سر غم گذاشت
ای ماه که در پرده ای از نور نهانی حیف است نیایی و بیاید رمضانی حیف است با چای غم و لقمه ی هجرت ما را به سر سفره ی افطار نشانی تا چنگ فراغت شده زنجیر گلویم پایین نبرد بغض مرا آبی و نانی ای وارث فریاد علی ً ولی الله تو حاجت اوقات غم انگیز اذانی برگرد که با دست خود از بام محبت این سفره ی آلوده ی دل را بتکانی من عبد خطاکار و تو مولای خطاپوش من نیز همان هستم و تو نیز همانی جانم به فدای رمضانی که در آن ماه تو روضه بخوانی تو مناجات بخوانی امسال سر سفره ی آقای رئوفیم ای کاش تو ما را به خراسان برسانی : از هرچه‌ هست‌ دورو‌برم‌ خسته‌ام‌ فقط صحن‌ و‌ سرای شاه‌ خراسانم‌ آرزوست سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه ى صحن دلم از نفس حقّ رضاست زائر كوى رضا بودن من لطف خداست جاي جاي حرمش بوى خدا مى آيد حرم حضرت او پايگه اهل ولاست هر كجاى حرمش پاى گذارم بينم محفل روضه ى سالار شهيدان برپاست زائرى از ره دور آمده بود و ديدم دست بر سينه كه گويا به لبش ذكر دعاست سر خود را ز ادب بر روى ديوار نهاد دست بر حال قنوت آمد و انگار گداست خستگىِّ ره دور از تن من بيرون رفت از همان نور كه از صحن قشنگش پيداست جان من باد فدايش كه غريبش خوانند آن امامى كه مسمىٰ به غريب الغرباست : محزون شده ام از غمِ هجران تو آقا تا کِی زِ رهِ دور سلامت برسانم...؟ سلام عليكم و رحمة الله، روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاک پای زائر شاه خراسان میشوم  یارضا میگویم و آیینه بندان میشوم هر کجا باشم گدای کوی این آقا منم  همچو موسی سائل دستان سلطان میشوم بازهم ازلطف این آقا که صاحب سفره است  بر سر این سفره جزء ریزه خواران میشوم پنجره فولاد او را در بغل حس میکنم  هر زمان دلتنگ عطر و بوی باران میشوم بعد عمری گر نصیب من  شود کرببلا  تا ابد ممنون آقای خراسان میشوم : باز هم میل زیارت کرده‌ایم از راه دور نیّت از ما، قصد از ما، رفت و آمد با شما سلام عليكم و رحمة الله، روزتون بخير،
از گنبدش نورِ کرامتها سرازیر است خورشیدِ مشهد بر دِلِ عشّاق اکسیر است در قلب صحن انقلابش، انقلاب انداخت صحنی که خود یک شعبه ی تغییر تقدیر است هر کس که صحنش را کند جارو یقین دارد هر جای عالم غیر از این دربار دلگیر است خود را عوام الناس آنجا با نخی بستند دیوانگان را هم دخیل از جنس زنجیر است فرمود زائر را سه جا یاری کُنم از لطف پابوسیش هرقدر هم زود آمدی دیر است عاشق به شهر خویش از مشهد رسید اما ذهنش کنار درگیر است در خواب دیدم: آب سقاخانه می نوشم گفتند: مشهد، یک سفر، شاهانه تعبیر است : دلِ همیشه غریبم هوایتان کرده است هوای گریه ی پایینِ پایتان کرده است سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، (ع)