eitaa logo
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه ابوتراب Haider's tent
479 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
13.4هزار ویدیو
78 فایل
🔴💠💢خیمه ابوتراب💢💠🔴 شروع۹۷ رسانه هیئات رسانه مجازی مساجد اطلاع رسانی هیئات #نایین_محمدیه ارتباط با ادمین👇 @Ya_Roghayyeh96 Haider's tent ✳️مرکز پخش و نشر : 🎧فایل های صوتی 📰گزارش تصویری لینک کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
#اولين جمعه‌ے ماه #رمضان مےخوانم من #دعاے فرجش را به #لب عطشانم و #قسم بر جگر تشنه‌ے اطفال #حسين #روز جمعه است، خدا، صاحب ما را برسان #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج #یامهدےادرڪنے
🍃🌺 #حسینــــم اتَّقُوا اللهَ حَقَّ تُقاتِه ما را ببخش اگر برای تو یک عمر کم گذاشتیم آل عمران ۱۰۳ #حتی_خیال_بی_تو_شدن_میڪشد_مرا #حسینــــــ❣
✦✨ ✨✦ 🌺ای ڪہ نور درتو جلیسٺ ✨مُلڪ تو جلوه ے مُلڪ ازلیسٺ✨ 🌺هر ڪہ شد زائر درگاه شما ✨زائر قبر بن علیسٺ✨ 💚🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✦✨ ✨✦ 🌺ای ڪہ نور درتو جلیسٺ ✨مُلڪ تو جلوه ے مُلڪ ازلیسٺ✨ 🌺هر ڪہ شد زائر درگاه شما ✨زائر قبر بن علیسٺ✨ 💚🍃
تو که در ارض و سما از همه کس خوبتری چه کنم با غم تو با غم بی بال و پری به شب تیره ی من ماه تمامی تو رضا سیرتت شمس شموس است و به صورت قمری ای که از زهر شرربار جگر پاره شدی چه کنم با تو که سهمت شده خونین جگری دیده واکن پسری آمده از راه وفا آمده سوی خراسان تو با چشم تری آمده تا که بگیرد سر زانوش سرت آمده تا غم غربت ز دل خود ببری روضه برپاست در این حجره خدایا تو ببین روضه ی وصل بخواند پسری بر پدری خاک حجره شده گودال تو پس نیست عجب که بگوییم تو دگری شکر حق نیست کنار تن تو خواهر تو بعد تو بر سر نیزه نرود هیچ سری شکر بعد از تو نشد سهم حریم تو رضا بزم نامحرم و سیلی و غم دربدری تو غریب الغربایی و رئوفی چه کنم ز شب غربت من گر تو نگیری خبری میروم نعره زنان تا به جنان سوی حسین از سر تربت من گر که نمایی گذری : یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت (ع)
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من یک روز دیگر است که هستی کنار من شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری پیراهن جدید مبارک، بهار من نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر آتش بد است با من و با روزگار من مثل قدیم باز صِدام کن دستی بکش به روی دل بیقرار من برات لقمه گرفتم، قبول کن روزه بس است آب شدی روزه دار من افتاده ام‌ به پات، بمان، جان من بمان رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من اسما، برای خانه دوتابوت لازم است مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟ تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه ی سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من : 💔 باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن روزتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه نایین
نام را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه ی روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای گریست : ❤️ هم خودم، هم پدرم، هم پسرم نوکـر تو نسل ما را به خدا صاحب و ارباب تویی روزتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه نایین
باز هم شهر مدینه شب رؤیایی داشت یاس حیدر به برش غنچه ی زیبایی داشت متولد شده بود آینه ی حجب و حیا دختری که دم او هیبت مولایی داشت بس که از آمدنش چشم روشن شد باز حیدر هوس خواندن لالایی داشت مانده بودم چه بگویم به خدا این نوزاد دختری بود که صد آینه آقایی داشت عشق باباست به دختر همه اش کار دل است بی سبب نیست که بابا تب بالایی داشت یاسمن منتظر آمدن دلبر بود علت این بود اگر دیده ی دریایی داشت یک نفر گفت آمد و او غوغا کرد ناگهان دیده ی نورانی خود را وا کرد آمده آینه ی بشود آمده زینت جان و دل بابا بشود دختر فاطمه و ام ابیهای علیست پس عجب نیست که او زینب کبری بشود نام که می آید به خدا جا دارد کوه دریا شود و موج زنان پا بشود می تواند همه دم با نظر فاطمی اش هرکسی را که نظرکرد مسیحا بشود شب میلاد قرار دل نامه ام را برسانید که امضا بشود : (س) صبح من با یاد تو امروز زیبا می شود السلام ای عمه ی سادات، دستم را بگیر ولادت با سعادت قهرمان فصاحت و بلاغت، مظهر مهربانی و عطوفت، عقیله‌ی بنی هاشم، حضرت (س) و روز مبارک باد.
یا بسوزان در میان شعله خاکستر شوم یا ببخش این بنده را آدم شوم بهتر شوم بنده ی بد را زدن کاری ندارد، تو نزن جای آن راهم بده در خانه ات نوکر شوم من قیامت پیش رو دارم که گریه میکنم وای اگر آنروز عریان وارد محشر شوم هرعذابی هست باشد من تحمل میکنم نه نمیخواهم که ننگ آل پیغمبر شوم رحمت تو بیشتر از این گناهان من است مرگ‌ بر من گر که یک لحظه جدا زین در شوم من از اول خاک بودم خاک نعلین پس خدا نگذار تا روزی که هستم زر شوم ای گنهکاران، گرفتاران، علیکم بالنجف دارم امشب میروم در محضرش قنبر شوم امشب میاید کربلا پیش کاش من هم همسفر با حضرت مادر شوم یا بُنَیَ دشنه دست از حنجر تو برنداشت حق بده از داغ ذبحت دم به دم مضطر شوم : 💔 دردم زیاد هست و شفایم زیارت است من طالب شفای توأم ای ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
حس من این است هردم بی وفاتر می شوم دائما از یوسف زهرا جداتر می شوم اشکهایش را نمی فهمد دل آلوده ام هرچه یادم می کند بی اعتناتر می شوم بنده ای بی دست و پا هستم، زمان معصیت دست و پا گم میکنم، بی دست و پاتر می شوم جای من العفو میگوید که راهم میدهند من ولی جای تشکر بی حیاتر می شوم با همه رسوایی ام وقتی به دادم میرسد با نگاه مهربانش آشناتر می شوم هرچه هم بد باشم آخر سائل این خانه ام با گداییِ کـریمان پربهاتر می شوم بر دل آلوده ی خود آب و جارو میزنم چون که بااین گریه کردن با صفاتر می شوم در میان روضه از نَفسَم رهایم می کنند با سلامی بر از خود رهاتر می شوم درد من جان کندن آقاست زیر نیزه ها حاجت درمان ندارم، مبتلاتر می شوم : گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز اول ‌که نامَش را بردم... دلم آرام گرفت و... شیرین‌کام شدم! جان و جهانَ‌م... روح و روان‌م... خلاصه شد در او! روز و شب... شب و روز... و گاه و بی‌گاهِ من... شد عشق‌بازی با نامَ‌ش؛ و من... یک رفیق دارم... که با دنیا معامله‌اش نمی‌کنم! نامش است! و من... رفیق‌باز تَر از او ندیده‌ام! خیمه حیدر 🌈
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
۞﴾﷽﴿۞ ღ لحظه‌لحظه عمر من فقط گذشته با ♡ چونڪه بر لبم نبوده غیر ذڪر ♡ دست من به دامن تو بوده هر ڪجا ♡ چون محل نداده جز تو هیچڪس مرا ♡ وقت بی‌کسی فقط تورا زدم صدا ♡ «یا مَنِ‌ اِسْمُهُ دَوا وَ ذِکرُهُ شِفا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولای من... 🍃فرمانده عشاق، دل آگاه است 🍃بیراهه مرو! ساده‌ترین راه حسین است 🍃از مردم گمراه جهان راه مجویید 🍃نزدیک‌ترین راه به حسین است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله‌‌‏دل مُقیمِ کویِ جانانَ‌ست و ؛من اینجا غریب ... جان💔‌فدای گریه کنانت ، فدای زوارت...دعای مادر تو‌ می‌شود شب جمعهامانِ روز قیامت برای زوارت...‌علیک‌یااباعبدالله‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من نوڪر حسینم و عشقم اسٺ من بنده حقیرم و او اسم اعظم اسٺ تازنده ام بہ بندگے ڪنم هرڪه بوَد گداے شاهِ عالَم اسٺ صل الله علیک یا ابا عبدالله الحسین🥀
✦✨ ✨✦ 🌺ای ڪہ نور درتو جلیسٺ ✨مُلڪ تو جلوه ے مُلڪ ازلیسٺ✨ 🌺هر ڪہ شد زائر درگاه شما ✨زائر قبر بن علیسٺ✨ 💚🍃
༻﷽༺ یک شب جمعہ حرم بودم و سرگرم یڪنفر گفٺ ڪُل حرم ریخٺ بہ هم روضه‌خوان گفٺ و تا یڪے گفٺ ، نزن ڪل حرم ریخٺ بہ هم 💔🍂 💔 🌙
روز اول ‌که نامَش را بردم... دلم آرام گرفت و... شیرین‌کام شدم! جان و جهانَ‌م... روح و روان‌م... خلاصه شد در او! روز و شب... شب و روز... و گاه و بی‌گاهِ من... شد عشق‌بازی با نامَ‌ش؛ و من... یک رفیق دارم... که با دنیا معامله‌اش نمی‌کنم! نامش است! و من... رفیق‌باز تَر از او ندیده‌ا
🌷🍃 نامش شفا دهنده‌ے درد اسٺ تا ابد نام حالِ مرا جا مےآورد این اشڪ،از حسابِ پس انداز فاطمہ‌ سٺ سرمایہ اے ڪه مبادا مےآورد ❤️ 😍✋
🌷🍃 نامش شفا دهنده‌ے درد اسٺ تا ابد نام حالِ مرا جا مےآورد این اشڪ،از حسابِ پس انداز فاطمہ‌ سٺ سرمایہ اے ڪه مبادا مےآورد ❤️ 😍✋
🌸 (عج): ‌ 💔 [ جان!] هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گِريم. 💔 ‌ بحار، ج 101، ص 238📚