هدایت شده از تبیین
🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️سخن چينی با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟
🔹اين رذيله اخلاقی مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله «حسد»، زيرا شخص حسود نمى تواند آرامش زندگى ديگران را تحمل كند، و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق #سخن_چينى آنها را نسبت به يكديگر بدبين کرده و به جان هم بيندازد. «دنياپرستى»، از انگيزه های ديگر سخن چينى است، چرا كه شخص دنياپرست مى خواهد با ایجاد اختلاف در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید.
🔹«نفاق» عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. قرآن مجيد درباره منافقان مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ؛ [بقره، ۱۲] آنها [منافقان] فساد كنندگان واقعى هستند، و لكن نمى فهمند». براستی كار آنها ايجاد فساد، به هر طريق ممكن است، امام صادق (ع) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى نفاق اصرار بر «سخن چينى» است». [۱] فرد «سخن چین» نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل بدگويى مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص دو چهره و منافق، هدفش ايجاد اختلاف، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد.
🔹عامل ديگر سخن چينى، همان چيزى است كه امروزه به عنوان بيمارى اخلاقى آزاردهى يا «ساديسم» معروف است. بعضى هستند كه بر اثر عقده حقارت، انتقام جويى و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند. اين گونه افراد به سخن چينى و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود ناپاكى نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است. (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند) پيامبر اكرم (ص) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ؛ كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى «سعايت» (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست. [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زاده نيست]». [۲]
🔹عادت به «دروغگویی» یکی دیگر از عوامل سخن چينى است. شخص دروغگو اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها فساد كند هر چند سخنانش دروغ باشد. پيامبر اكرم (ص) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ... اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ؛ «نشانه دروغگو» چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و «سخن چينى» و بهتان». [۳] يعنى هرگاه صفت رذيله دروغگويى در درون جان انسان متمركز شود، اين چهار عمل از او آشكار مى شود.
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی،، چ دوم، ج ۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸
[۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵
[۳] بحارالأنوار، همان، ج ۱، ص ۱۲۲، باب ۴
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ ش، چ اول، ج ۳، ص ۳۰۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سخن_چينی #سعایت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
۱۲ مرداد ۱۴۰۲