هدایت شده از نشرخوبیهای ما
هدایت شده از نشرخوبیهای ما
مسلم بن عقیل که هِیییچ
حتی هانی بن عروه هم از اون بالاتره!
بعضیا میگن این بحثو مطرح نکن که دشمن علیه خودت میتراشی
ولی به نظر من حق رو باید گفت.
درسته همشون شهید شدن ولی درجات شهدا خیلی باهم متفاوته.
شهید راه حسین کجا و شهید تنها گذارنده حسین کجا؟!
بعضیا میگن خب وقت حادثه کربلا مختار زندانی بود.
درست. درست میفرمایند ولی مختار خودش خودشو تسلیم کرد!
تحلیل میکرد و چه درست تحلیل میکرد که کوفیان پیمان شکنی میکنند و همراهی حسین ع جز شهادت سرانجامی نداره و او سودای حکومت در سر داشت. نمی خواست کشته شود. نمی خواست در جنگ مشخصا از پیش باخته حاضر شود.
اینها را خوب میفهمید اما امام را خوب نمیفهمید.
نمیفهمید که بابا اینقدری که تو می فهمی امام صدمقابل تو میفهمید. امام غیر از آنچه تو می فهمی میفهمد آنچه تو نمی فهمی. تو ظاهر را خوب شناختی اما از باطن بیخبری. تو موظف به اطاعتی ...
#مختار
#مسجد_کوفه
#اربعین
https://eitaa.com/nashr_khoobi
هدایت شده از نشرخوبیهای ما
خاطره نگاری
حیران تماشاشون میکردم، با مانتوی مشکی که آستینهاش کمی بلندتر از آرنج بود با کف دو دست بر سنگ های پایه سایه بان سبزرنگ میکوبید و بر صورت میکشید.
اطرافیاش هر کدوم به یه جای تیممش ایراد میگرفتن!
یکی نحوه چسباندن دستها به سنگ رو آموزش میداد و دیگری دستهارو روی پیشانی و چشمها میکشید.
با فاصله کمی ایستاده بودم تا ببینم کی بالاخره قصد پرسیدن سوال میکنن.
یکیشون رو به من کرد و با خنده گفت:
ببینیم کی بالاخره میتونه یه تیمم درست بگیره! 😅
با حالت تعجب گفتم:
اصن چرا تیمم؟!
گفت:
خب آب نیست!
گفتم:
خب صحن مسلم و هانی که آب هست. اتفاقا وضوخانه مخصوص خانمها هم هست.
با حالت کلافگی گفت:
یعنی باید بره تا اونجا وضو بگیره؟! یعنی تیممش باطله؟!
گفتم:
بله که باطله
متوجه شد که خانه تیممشون از پایبست ویران بوده و اونا در بند نقش ایوان. 🤦♀
دیدم بخاطر نابلدی و ترس از گم شدن سختشه از مقام بیت الطست به وضوخانه روبروی مزار هانی بن عروه بره.
گفتم اگه سختتونه من راهو نشونتون میدم.
#اربعین
#کوفه
#مسجد_کوفه
#احکام
https://eitaa.com/nashr_khoobi