🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🌺
💠 خشک شدن کف دست برای مسح در وضو
#سؤال
اگر رطوبتِ کف دست، خشک شود باید از ریش یا ابرو برای مسح استفاده شود حال اگر ریش و ابرویی وجود نداشته باشد (مانند زنی که ابروهایش ریخته) وظیفه مکلف چیست؟
#جواب
در این صورت از رطوبت بقیۀ اعضای وضو استفاده کند.
#وضو
#تَر_بودن_اعضاء_وضو
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دوری از وسواس در عمل و اجرای احکام
برخی از احکام عقلانی هستند ودلیل آن مشخص است اما برخی از احکام مثل طهارت فوق عقلانی است و بشر نمیتواند دلیل آن را متوجه بشود.
🔹برخی اوقات ما در عمل به احکام دچار وسواس می شویم که لزومی ندارد.
✅اسلام در عمل به احکام سخت نگرفته و خیلی از موارد محکوم به طهارت است.
💠 #استاد_فلاح_زاده
#احکام
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
💫🥀نمایش صوتی
💫📗کتاب " دا " بر اساس خاطرات سیده زهرا حسینی
🔺این کتاب خاطرات راوی از روزهای آغازین جنگ
📌و روزهای حمله ارتش بعثی عراق به خرمشهر
💫🌷و مقاومتهای مردمی در این شهر را روایت میکند.
💫🌸راوی در آن روزها تنها ۱۷ سال داشته
و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع دفاع مقدس،
🔺برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است.
#کتاب دا
#سیده_زهرا_حسینی
#دفاع_مقدس
#نمایش
💫📗کتاب #عارفانه
🔺زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
1️⃣4️⃣ قسمت چهل و یکم
💫🟢نمی دانم چرا، اما جمال و چند تن از دوستانش همیشه می گفتند که آرزو داریم گمنام بمانیم!
🔺در والفجر۴ در ارتفاعات غرب کشور آرزوی آنها براورده شد.
💫⚪️مدتی بود که از آنها خبر نداشتیم، مادرم که جمال را بسیار دوست داشت بیش از همه بی تابی می کرد. تا اینکه یک روز خبر خوشی آمد! یکی از دوستان جمال به محل آمده بود.می گفت: مطمئن هستم که جمال زنده است.
🔺مجروح شده و به زودی بر می گردد.
💫🔴آنقدر خوشحال بودم که نمی دانستم چه کار کنم. دویدم به سمت مسجد. در مواقع خوشحالی و ناراحتی سنگ صبور من احمدآقا بود. من آن زمان شب و روز با احمدآقا بودم. با خوشحالی وارد دفتر بسیج شدم. دیدم احمدآقا مشغول نوشتن پلاکارد است:
🔺عروج خونین شهید جمال محمدشاهی را...
💫🌷گفتم: احمدآقا ننویس!خبر خوش،خبر خوش از خوشحالی نمی توانستم کلمات را کامل بگویم.
گفتم: احمداقا یکی از رفقای جمال اومده میگه جمال زنده است. خودش دیده که جمال مجروح شده و بردنش بیمارستان.
🔺خیره شدم به چشمای احمدآقا.
💫🌹اصلا خوشحال نشده بود! سرش را پایین انداخت و مشغول نوشتن ادامه جمله شد.گفتم: احمدآقا ننویس، مگه نشنیدی،جمال زنده است. اگه مامانم این پلاکارد رو ببینه، دق میکنه. سرش رو بلند کرد و گفت: من جمال شما رو دیدم توی بهشت بود،
🔺همان دو ماه پیش موقع عملیات شهید شده!
💫🟢انگار آب سردی روی من ریخته بودند. همهی غم ها به سراغم آمد. من به حرف احمدآقا اطمینان داشتم... کمی با حالت پریشانی به احمدآقا نگاه کردم. همهی خاطرات داداش جمال از جلوی چشمانم عبور کرد.
🔻🔻🔻
💫🌷آب دهانم را فرو دادم و گفتم: داداشم حرف دیگه ای نزد؟ احمدآقا سرش را بالا آورد و ادامه داد: چرا، به من گفت: دو ماه برام نماز قضا بخوان.من هم چند وقتی هست که شروع کردم به خواندن. بعد از آن مطمئن شدیم که جمال شهید شده،
🔺چند روز بعد فهمیدیم خبر مجروحیت جمال هم اشتباه بود.
⬅️ ادامه دارد ...
🔻با کسب اجازه از ناشر کتاب
🥀( انتشارات شهید هادی )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🌹برشی از مستند «روایت فتح» و نظر شهید آوینی
💫🌷 در خصوص تأثیر صدای حاج صادق آهنگران بر رزمندهها
#روایت_فتح
#آهنگران
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
💫🌹ما یک خمینی را اسیر کردیم
4️⃣ قسمت چهارم
💫🟢به همراه شیخ از پل گذشتیم و داخل خرمشهر شدیم. میدان فرمانداری را که دور زدیم، یک تانک روبه رویمان بود. به علامت پیروزی انگشتمان را بالا بردیم و سلام کردیم.
🔺آنها هم جواب سلام ما را دادند.
💫⚪️در خرمشهر تجهیزات نظامی نداشتیم. ادوات جنگی ما عبارت بود از: سه فروند تانک فاقد مهمات، چهار قبضه آرپی جی هفت، یک قبضه خمپاره انداز 60 میلی متری، تعدادی اسلحه ژ-3 و یک نوع سلاح قدیمی به نام ام یک (استفاده از سلاح ام یک هم خود حکایتی دارد، که گاهی مجبور بودیم با پا روی گلنگدن برویم تا یک گلوله شلیک کنیم) و از تکاوران بعثی عراقی کلاش های تاشو غنیمت گرفته بودیم،
🔺برخی که کار با آنها را بلد بودند به دیگران هم یاد می دادند.
💫🔴داخل خیابان چهل متری که شدیم، شیخ شریف گفت: «می ترسم خرمشهر سقوط کند
🔺و ما نزد مردم شرمنده شویم».
📌نزدیکی های مقر گروه الله اکبر (مدرسه استثنایی سابق و بنیاد شهید کنونی) چند نفر سرباز دیدیم. اول خیال کردیم ایرانی هستند بلافاصله به من ایست دادند و به عربی گفتند: «قف!»
‼️فریاد زدم: «اینها بعثی عراقی هستند.»
💫🌷شیخ گفت: «با سرعت برو!»
📌📌📌... پدال گاز را فشار دادم. عقربه سرعت روی 90 کیلومتر بود، که ما را به رگبار بستند.
⬅️ ادامه دارد...
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫🌷سی سال است نخوابیدهام🌷💫
💫🌹شهید حاج قاسم سلیمانی رضوان الله علیه:
💫🟢من در چشمان خود نمک میریزم که پلکهایم جرات بر هم آمدن نداشته باشد
🔺تا نکند در غفلت من آن طفل بی پناه را سر ببرند.
🎐 #مکتب_حاج_قاسم
#فلسطین
#طوفان_الاقصی