eitaa logo
خودم
3 دنبال‌کننده
346 عکس
76 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نهایت به ندای قلبم گوش کردم و سعی کردم به خدا اعتماد کنم و تا حد ممکن فقط مشغول مطالعه و مباحث طلبگی خودم باشم و به وظیفه ام عمل کنم روزها همینطور می‌گذشت و من روزم رو توی کتابخونه حوزه سپری میکردم بعضی وقتا که وارد مدرسه میشدم تازه آفتاب ☀️ زده بود اما وقتی از کتابخونه خارج میشدم هوا تاریک شده بود ، منبع درآمدم هم شده بود تقریر نویسی برای استاد و گزارشش به بخش معاونت پژوهش موسسه ، یادمه دقیقا برای تقریر هر درس تو نیم سال ، 300 تومان پرداخت می کردن ❗️ قشنگ یادمه اون لحظه ❗️ی روز موقع نماز مغرب و عشاء بود که طبق معمول برای خوندن نماز جماعت رفته بودم نمازخونه موسسه ، ی حاج آقایی اومد بعد از نماز شروع به صحبت کردن درباره مهارتهای یادگیری و مطالعه و.... بین صحبت هاش بحث تندخوانی رو مطرح کرد ، منم که با کلی ذوق و شوق داشتم به حرفاشون گوش میکردم انگار دنیا رو بهم دادن 😍 کل حرفاش ، جواب سوالی بود که چند سال ذهن منو درگیر خودش کرده بود ❗️ همینکه صحبتهاش تموم شد ، نفهمیدم با چه سرعتی خودمو رسوندم بهش و ازش پرسیدم ..... ادامه دارد .....