.
⁉️وظیفۀ علم، مسلح تر کردن انسان است؟ یا خودآگاهتر و نیکاندیشتر نمودن او؟
«فرانسیس بیکن» [Francis Bacon فیلسوف و نویسندۀ انگلیسی] اعلام کرد:
"تنها علمی، علم است و موردِ قبول؛
و تنها فلسفهای، فلسفه است و موردِ قبول؛
که منجر به «قدرت انسان» در زندگی بشود."
🔺و چنان که اکنون می بینیم، علم با این سرعت و پیشرفت شدیدی که در زندگی کرده است، فقط به قدرتمند شدن انسان کمک کرده،
و مقصود از قدرتمند شدن انسان هم این است که او را بر طبیعت مسلط کرده،
و مقصود از تسلط بر طبیعت هم اینست که طبیعت برای زندگی روزمرۀ انسان و برای برخورداریهای غریزی او، از مادیات و نعمات مادی که در روی این خاک هست بیشتر مُستَعِد بشود!
🔸این کوشش ها موجب شده که همۀ رشتههای فلسفی و علمی در سه قرن اخیر، منجر به قدرتمندتر کردن انسان - یعنی منجر به صنعتی شدن انسان - بشود.
🔹هدف فلسفهها و علومِ سابق، «معرفت و شناخت انسان نسبت به عالَم» بود،
🔺اما هدف علم امروز، منجر شدن علم و کوششهای علمی به صنعت است،
برای اینکه صنعت تنها وسیلهای است که علم را تبدیل به قدرت انسان در زندگی می کند.
💠در قدیم هر کس که دانشمندتر بود، آگاهتر و خودآگاهتر بود؛
اما بیکن می گوید این ارزش ندارد:
‼️"هر کس که دانشمندتر است یعنی اینکه مقتدرتر است، یعنی مسلحتر است، یعنی سرمایهدارتر و ثروتمندتر است!"
⚠️انحصارِ علم در چنین رسالتی [= فقط مسلح تر و مقتدرتر کردن انسان]، خیانتی به علم و به انسان بوده است؛
چنان که امروز عواقب «چنین حصری برای علم و برای اندیشۀ انسانی» کاملاً پدیدار شده.
زیرا رسالتِ والاتر و مقدستر از مُقتدر شدن انسان در زندگی ـ که علم باید آن رسالت را به دوش بکشد ـ
💠خوبتر شدن انسان در زندگی است،
و علم فقط ـ چنان که بیکن می گوید ـ به قدرتمندتر کردن انسان در زندگی و در طبیعت کمک می
کند،
👈و برای اینکه «چگونه انسان خوبتر بشود»، هیچ چارهای نیندیشیده!
و برای همین، "انسان امروز از هر موقعی و هر دورهای در تاریخ بر طبیعت مقتدرتر است،
🔺اما از همۀ دورههای تاریخ که انسان تمدن و فرهنگ داشته، بر خودش ضعیفتر است!"،
انسان از همۀ دورههای تاریخ نسبت به طبیعت آشناتر است،
🔺اما از همۀ دورههای تاریخ، نسبت به خودش «ناآگاهتر و نادانتر» است!" ...
📘(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۲۶ -«علی (ع) »- بخش «علی، حقیقتی بر گونۀ اساطیر» )
@Khode_Shariati
.
✳️مسئلۀ امامزاده ها و سادات
امروز، مسئلۀ وجود سادات، برای هر روشنفکری مسئلهای نژادی شده است،
در صورتی که اعتقاد به «برتری نژادی» اساساً با روح اسلام و نص صریح قرآن و سنت مغایر است،
و پیامبری که «نژادپرستی» را ریشهکن کرده و آن را بنام «سنتی جاهلی» میکوبد، نمیتواند خود منشأ نژادپرستی در جامعۀ خویش باشد.
در تاریخ اسلام و در نظامهای اجتماعی قدیم، «قبیله» اساساً یک «حزب» نیز هست،
دور از مسئلۀ نبوت و رسالت پیغمبر (ص)، به دو قبیله بنیامیه و بنیهاشم نگاه کنید:
حتی پیش از بعثت، بنیامیه از نظر انسانی و اخلاقی ضعیف است و از نظر ثروت، مقتدر و برتر،
و بنی هاشم از نظر ثروت پایینتر است و از نظر کرامت انسانی برتر.
اساساً در گذشته، قبائل «شجرۀ خونی، اعتقادی و اخلاقیشان» را با هم حفظ میکردند.
🔸زیرا مثل امروز برای فرد، «محیط، اجتماع، شهر و مملکت» نبود، بلکه محیط اجتماعی و تربیتش، «خاندانش» بود،
خاندان یک جامعۀ حقیقی مستقل بود، با یک روح قوی مشترک و خصائص مشابه.
💠سادات، خانوادۀ بزرگی بودند که مرکزشان علی (ع) بود،
و توجه به سادات و بنی علی، نفی بنیامیه و سپس بنی عباس بود،
وجود سادات خود پایگاهی بود علیه حکومتها و طبقات و رژیم حاکم.
🔺پس بیجهت نیست که بنی عباس و بنی امیه، فرمان قتل عام سادات را صادر میکنند،
و میخواهند که هر کجا نشانی از «آل علی» یافتند، محو کنند.
برای فهم این مدعا، در ایران و هند، تا شمال افریقا و الجزایر، بگردید و بپرسید:
❓چرا در هر تنگنا، هر گردنه، هر نقطه استراتژیکی و هر کوه و کمری، امامزادهای مدفون است؟
اینها تنها به دلیل انتساب خانوادگی و کرامت نژادی، مورد تعقیب حکومتها نبودند، زیرا در همین ایام برخی سادات سازشکار در دربار عزیز بودند،
👈بلکه هر یک عضوی از «حزب انقلابی علوی» بودند، که حکام را غاصب میدانستند و حکومتها را نمیپذیرفتند و با آنان میجنگیدند.
و از کمک و حمایت مردم عدالتخواه و مظلوم برخوردار بودند.
با آمدن ساداتی از «حسنیها» و طالبین به شمال ایران و پشت کوههای البرز،
آنهایی که با مسلمانشدن اکثریت ایران تا قرن چهارم و پنجم، هنوز مسلمان نشده و حکومت خلافت را نپذیرفته اند،
به تشیع میگروند و شیعه میشوند.
💠چون «سیدِ علوی» را، یک ضدخلیفه و ضدحکومت میشناسند، و به همین دلیل پول و کمک میدهند و حکومت گرگان و شمال را به آنها وامیگذارند.
👈پس، این همه حرمت و کمک قانونی و شرعی و اخلاقی به سادات، بهدلیل نژادی نبود، بلکه برای کمک به جبهۀ مبارزین و مجاهدین ضد حکومت بود.
سادات، تا این اواخر در کشورهای اسلامی حزب رسمی و ارگانیزاسیون داشتند، به نام اصل «نقیب و نقابت»،
و صاحب تشکیلات منظمی بودند (تشکیلات بخارا، تشکیلات بلخ، تشکیلات نیشابور...)
و نقباي مختلف با امام ارتباط داشتند و به منزلۀ دستهای امام و دستهای تبلیغاتی، اقتصادی و سیاسی بودند، که از مرکز هر تشکیلات، پول به مرکز میفرستادند،
و از مرکز و امام دستور مبارزه در محیط میگرفتند و به تشکیلاتشان میرساندند.
🔹نقبا، فقه و فرهنگ اهل بیت (ع) را که ممنوع و مورد تعقیب بود، در اذهان و سینههای مردم پخش میکردند و با حکومتها و تبلیغات گسترده و وسیع شان میجنگیدند.
✳️ مصرف خمس و زکات
زکات در آن روزگار «مالیاتی جبری» بوده که به دستگاه جلاد پرداخته میشده و به مصرف قتل عام زکات دهنده، و محرومان و تودۀ مردم میرسیده!
❓پس، در این میان، خرج رهبریِ مبارزه با جلادانِ زکات بگیر و دشمنان تودۀ محروم را از کجا باید تأمین کرد؟
مگر نه اینکه مبارزه به تشکیلات و مرکزیت و پول نیازمند است؟
اینجاست که خمس، بعنوان بودجه مبارزه پرداخت میشود، و تکیه و حسینیه بعنوان مرکز تشکیلات ضدحکومتی، ایجاد میگردد.
🔸زکات در اختیار حکومت است و در کار ویرانی و نابودی زندگی توده، و مسجد، مرکز تبلیغات و عابدنماییهای حکومت.
حکومت، با زکات کاخ میسازد، و کاخسازیاش را در منبر و مسجد توجیه میکند.
و سرمایهداران حکومتی، با پول زکات چاقتر میشوند.
🔹در برابر این غارت و هجوم است که شیعه خمس میپردازد تا مبارزهاش را وسعت دهد، و تکیه و حسینیه میسازد تا به جنگجویانش پناهگاهی ببخشد.
شیعه، که زکات را عامل خردکردن خویش میبیند، و مسجد را «قتلگاه علی در ابتدا» و «قتلگاه فکر علی» در انتهاء،
به خمس و حسینیه رو میکند، تا به مبارزه همیشه اش، از علی (ع) تا کنون، امکان و قدرت ببخشد.
چنین بود که ساختن هر حسینیه، ضربهای بود بر پیکر حکومت ...
📗(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۷ -«شیعه»، بخش «نقش انقلابی یاد و یادآوران»، ص ۴۵ تا ۴۹ - خلاصه شده)
@Khode_Shariati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
✍️بخشی از نامۀ دکتر شریعتی به پسرش «احسان» ۱۳ ساله، در ۲۴ آبان ۱۳۵۱
🔘حرف داریم تا حرف.
حرفی داریم که حرف است و حرف هم میماند؛
حرفی داریم که عمل میزایاند و حرکت میآفریند و بیداری میدهد و رسواگری میکند؛
و حرفی داریم که خودِ زدنش «عمل» است؛
و نیز حرفی داریم که عمل وسیلهای است برای زدن آن!
یعنی «حرفْ هدفِ عمل است» و عمل مقدمه و وسیلۀ حرف!
وانگهی «عملِ» یک نویسنده، سخنران، معلم، مترجم، ایدئولوگ و رهبر فکری، مورخ و روشنفکر، حرف زدن است.
مگر پیامبران که تاریخها را دگرگون کردهاند و زمانها را خلق و تمدنها را بنیاد، جز «پیام» را ابلاغ کردهاند؟
💠روشنفکر، پیامبر زمان و جامعۀ خویش است.
اگر با همۀ عشق و اخلاص و استقامت و بیباکی و هوشیاری و فداکاری و شایستگی و قدرت و هنرمندی خویش، بتواند پیام را به مردم خویش ابلاغ کند، رسالت خویش را عمل کرده است.
و اگر درست حرفش را بزند و حرفِ درست را بزند، دیگر فقط حرف نزده، عمل کرده است، چون عمل روشنفکر حرف زدن است...
⚠️ و تو پسرم، اگر نمیخواهی به دست هیچ دیکتاتوری گرفتار شوی فقط یک کار بکن:
بخوان و بخوان و بخوان!
(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۱ -«با مخاطب های آشنا»- ص ۶۷)
@Khode_Shariati
.
🕋حج، در یك نگرش كلی، «سیر وجودی انسان به سوی خدا» است،
نمایش رمزی «فلسفۀ خلقت بنی آدم» است،
و تجسم عینی آنچه در این فلسفه مطرح است.
💠 و در یك كلمه، حج شبیه [سازی] «آفرینش» است،
و در همان حال، شبیه «تاریخ»،
و در همان حال، شبیه «توحید»،
و در همان حال، شبیه «مكتب»،
و در همان حال، شبیه «امّت»،
✳️ و بالاخره، حج نمایشی رمزی است از «آفرینش انسان» و نیز از «مكتب اسلام»،
كه در آن كارگردان خدا است،
و زبان نمایش، حركت،
و شخصیتهای اصلی: آدم، ابراهیم، هاجر و ابلیس،
و صحنه ها: منطقۀ حرم و مسجدالحرام، مَسعی، عرفات و مَشعر و منی،
و سمبل ها: كعبه و صفا و مروه و روز و شب و غروب و طلوع و بت و قربانی،
و جامه و آرایش: احرام و حلق و تقصیر ...
و نمایشگران؟
- این عجیب تر است –
👈فقط یك تن، تو!
هر كه هستی، چه زن، چه مرد، چه پیر، چه جوان، چه سیاه، چه سفید،
همین كه در این صحنه شركت كردی، نقش اول را داری.
هم در شخصیت آدم و هم ابراهیم و هم هاجر، در تضاد «الله - ابلیس»!
🔹اینجا سخن از تشخّص نیست، حتی جنسیت مطرح نیست،
فقط یك «قهرمان» هست و آن انسان!
تئاتری است كه در آن یك تن همۀ نقشها را بر عهده دارد، قهرمان داستان است و در عین حال صحنه ای باز است،
🔹همه ساله، همۀ انسانهای ابراهیمیِ روی زمین، به شركت در این نمایش شگفت دعوت می شوند،
هر كه بتواند از هر جای دنیا، خود را در «موسم» برساند، وارد صحنه می شود و نقش اول را به عهده می گیرد،
قهرمان صحنه می شود و همۀ رُلها را خود بازی می كند،
اینجا تجزیه نیست، تشخّص نیست، درجه بندی نیست،
🔹«همهْ یكی هستند و آن یكیْ همه»،
اسلام انسانها را این چنین می بیند!👇
من قتل نفساً... فکانما قتل الناس جمیعا، و من احیاھا فکانما احیا الناس جمیعا (سورۀ مائده، آیۀ ۵)
[هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همۀ انسانها را کشته؛
و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همۀ مردم را زنده کرده است.]
مگر نه یك انسان [هم] «انسان» است؟
🔹و تو ارزش انسان را ببین در این مذهب ...
(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۶ -«حج»- ص ۲۴)
@Khode_Shariati
.
بخشی از آخرین نامۀ دکتر شریعتی به مرحوم پدرش، استاد محمدتقی شریعتی
🌺 پدرم؛ استادم و مرادم
... فعلاً من عازم سفرم. سفری كه اعجاز مكرساز خداوند است.
یكی دو ماهی می روم برای مطالعه و معالجه و ان شاءالله برمی گردم.
اینكه از شما اجازه نگرفتم، مراعات حال و اعصاب و خیالات شما را كردم.
اكنون كه آخرین دقایق اقامتم در خانه و در وطن است، دست شما را می بوسم و منتظر شما می مانم.
و برای آنكه نظر خدا را هم دربارۀ این سفر بدانید، آنچه را در جوابِ [استخارۀ] من آمد نقل می كنم.
آقاجان، پریشب با قرآن تفألی كردم و گفت: نزلّه روح القدس...
و اكنون كه نزدیك طلوع دوشنبه است و دو سه ساعتی به حركت،
💠پس از نماز صبح كه محتاج و مُصرّ از او خواستم تا دربارۀ این سفرم با من حرف بزند و حرفش را بزند،
بالای صفحه نوشته بودند: بد!
تكان خوردم، آیه را خواندم... از شوق گریستم.
(از چند آیه قبل شروع می كنم تا موضوع بحث و مطالب طرح شده معلوم شود) :
🍀الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ (توبه ۲۰)
🔹[آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جان هایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند.]
🍀قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَ أَبْنَاؤُكُمْ و َإِخْوَانُكُمْ وَ أَزْوَاجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَ مَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (توبه ۲۴) ...
🔹[بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید، و خانه هایی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند گروه فاسق نافرمانبردار را هدایت نمیکند.]
(آیۀ مربوط به تفأل من از اینجا است)👇
🍀يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ (توبه ۳۸)
🔹[ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا هنگامی که به شما گفته میشود: "به سوی جهاد در راه خدا حرکت کنید"، بر زمین سنگینی میکنید (و سستی به خرج میدهید)؟ آیا به زندگی دنیا به جای آخرت راضی شدهاید؟! با اینکه متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست.]
🍀إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَ لَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (توبه ۳۹)
🔹[اگر حرکت نکنید، خداوند شما را مجازات دردناکی میکند، و گروه دیگری غیر از شما را به جای شما قرارمیدهد؛ و هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست.]
🍀انفِرُوا خِفَافًا وَ ثِقَالًا وَ جَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (توبه ۴۱)
[حرکت کنید؛ سبکبار باشید یا سنگین بار. و با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید؛ این برای شما بهتر است اگر بدانید.]
🌅طلوع دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۶ روز هجرت دکتر شریعتی از ایران
✳️ ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ روز فقدان معلم انقلاب.
📗(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۱ -«با مخاطب های آشنا»- ص ۵۲)
@Khode_Shariati
.
غدیر 1️⃣
🌷در طول ۲۳ سالی که محمد (ص) نهضتش را در «دو صحنۀ روح و جامعه» آغاز کرده، علی (ع) همواره درخشیده و در آغوش خطرها زیسته و یک بار نلغزیده و کمترین ضعفی از خود نشان نداده.
آنچه در علی سخت ارجمند است. روح چند بعدی اوست:
قهرمان اندیشیدن و جنگیدن و عشق ورزیدن، مرد محراب و مردم، مرد تنهایی و سیاست...
🔺اما پیداست که در اجتماعی که بیش از ۱۰ سال با جاهلیت بدوی و قبائلی فاصله ندارد، روحی اینچنین، تا کجا تنها، غریب و مجهول است!
پیامبر (ص) بشدت به علی (ع) می اندیشد و به او به چشم خاص می نگرد.
⚠️اما میداند که «رجال قوم» هرگز به این جوان سی و اند ساله که جز محمد در جامعه پناهی و جز جانبازیهایش در اسلام سرمایه ای ندارد. میدان نخواهند داد و رهبری او را بسادگی تحمل نخواهند کرد!
قویترین باندی که در تاریخ کاملاً مشخص است، باندی است که گر چه از نظرِ شماره اندک است، اما از نظر کیفیت بسیار نیرومند است.
🔺رهبری این باند را ابوبکر به عهده دارد. سعدبن ابی وقّاص، عثمان، طلحه، زبیر و عبدالرحمن بن عوف اعضای این باندند.
این پنج نفر در اولین سال بعثت پیغمبر، همراهِ ابوبکر مسلمان می شوند.
(در کتاب سیرۀ ابن هشام، که مسلمانان اولیه را به ترتیبِ اسلام آوردنشان ذکر کرده، تصریح شده که به فرمان ابوبکر ۵ نفر با هم و یکجا به توصیه ابوبکر اسلام آوردند، که همان ۵ نفر فوق الذکرند)
👈این پنج تن را ۳۶ سال بعد در شورای عمر، که با بازی ماهرانه علی را کنار زد و عبدالرحمن بن عوف در آن گروه رئیس بود و حق «وتو» داشت و عثمان را به خلافت برگزید میبنیم.
ابوبکر شخصیت برجستۀ این گروهِ مخفی است و عمر با انتخاب همین پنج تن و نقشی که در سقیفه داشت پیوستگی خود را با این گروه نشان داد.
۲۳ سال بر این گروه می گذرد، پیغمبر میرود،
دو سالِ ابوبکر می گذرد، ده سال حکومت عمر نیز به پایان میرسد، و عمر در آخرین لحظات مرگش شورایی را برمی گزیند که خلیفه را انتخاب کنند؛
👈اعضای این شورا -به غیر از علی که برای توجیه آن انتخابات واردش کرده اند!- همان ۵ نفرند که به توصیۀ ابوبکر با هم وارد اسلام شدند.
از این باند مسلماً عثمان که جزءِ همان ۵ نفر است سر در میآورد!
🔺تک تک اعضای این باند تا وقتی زنده بودند، بدون استثناء در برابر علی بودند؛
بطوریکه زمان سکوت علی که عثمان و ابوبکر و عبدالرحمن بن عوف رفتهاند و طلحه و زبیر و سعد ماندهاند؛
طلحه و زبیر در جنگ جمل با علی میجنگند و از بین میروند و تنها باقیماندۀ این باند، سعد بن ابی وقاص، که در زمان عمر بزرگترین پستهای نظامی را داشته، در زمان علی کنار میکشد، اعتصاب میکند و مبارزه منفی را شروع می کند!
💢بنی امیه و معاویه در شام هیاهو راه انداختهاند که علی بزور بر مردم مدینه حکومت میکند و انتخاباتش بزور شمشیر بوده! و انقلابیون مصر و بصره برای کشتن عثمان حمله کردهاند و بزورِ شمشیر آنها علی روی کار آمده، نه با رأی مهاجرین و انصار!
نمایندۀ معاویه از سعد میپرسد: "آیا راست است که شما بزور به علی رأی دادهاید؟"
سعد میبیند که اگر جواب درست بدهد، بنفع علی تمام میشود و به ضرر دشمن مشترکشان معاویه،
سکوت می کند! سکوتی که به ضرر اسلام و علی و بنفع دشمن مشترکشان است.
⚠️مسئولیت پیامبر (ص) اکنون سخت و خطیر و حساس است.
اعلام علی (ع) بعنوان بزرگترین شخصیتی که شایستگی رهبری امت را دارد،
وحدتی را که در جامعۀ قبایلی عرب بدست آمده و تنها ضامن بقای این امت جوان است، متزلزل خواهد نمود.
از سوی دیگر، اگر محمد درباره علی سکوت کند، حقیقت را فدای مصلحت نکرده؟
مگر تنهایی سیاسی علی جز بخاطر قاطعیتی است که در راه محمد نشان داده؟
مگر شمشیر پرآوازۀ وی جز به فرمان محمد و برای خدا فرود آمده؟
کینه های که از او در دلهاست - مگر بگفته پیامبر - جز بخاطر سختگیری و خشونتی است که در راه خدا نشان می دهد؟
⚠️سکوت محمد در بارۀ علی، «در تاریخ» او را بی دفاع خواهد گذاشت.
شرایط سیاسی جامعه و ترکیب اجتماعی و طبقاتی و اشرافی آن و دسته بندیهای مصلحتی چنانست که بی شک علی را نه تنها محروم خواهد ساخت، بلکه سیمای او را در اسلام مسخ خواهند کرد.
💢او را در تاریخ چنان بدنام خواهند نمود که پاکترین مسلمانان برای تقرب به خدا و محمد، به او لعن فرستند!
و مگر چنین نشد؟!
آیا محمد از علی که جز او مدافعی ندارد، دفاع نخواهد کرد؟
💠ده میل از مکه دور شده اند. پیامبر تصمیم خویش را گرفت.
این جا غدیر خم است. (ماجرای غدیر خم که معلوم است) و پس از اینکه علی را بعنوان برادر و جانشین خود اعلام کرد، این آیه را بر مردم خواند:
"الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا" (مائده ۳)
🍀امروز دینتان را برای شما تکمیل کردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم و رضا دادم که شما را دین اسلام باشد.
📗(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۲۸ -«روش شناخت اسلام»- ص ۱۵۱)
ادامه دارد
@Khode_Shariati
.
⚠️«نوع قضاوت» هر کسی، برجسته ترین نشانۀ شخصیت اوست
🔺آنها که علیه کسی؛ فکری؛ اثری؛ نهضتی و هر واقعیتی،
از روی «علی ما نُقِل» [آنطور که گفته یا شنیده یا نقل شده] قضاوت می کنند،
‼️و منشأ همۀ افکار و احکامشان، شخصی است به نام آقای «می گویند!»
اینها، پیش از آنکه حقیقتی را جاهلانه و غیرعادلانه محکوم سازند،
مستضعفینی هستند که خود را به «بردگی فکری» قدرت های زمانه و خواجه های خرافه ساز
و «دستگاههای تبلیغاتی پیدا و پنهانشان»، محکوم کرده اند!
🔻و نشان داده اند که «نشخوار کنندگانِ عاجزِ» شایعه ها و تهمت ها و دروغ هایی هستند که:
- دشمن سفارش می دهد؛
- و منافق می سازد؛
- و عوامفریب پخش می کند؛
- و عامی می پذیرد.
✍️دکتر علی شریعتی، مجموعه آثار ۳ -«یکبار دیگر ابوذر»- ص ۲۳۷
@Khode_Shariati
.
🔺وقتی مردم یك جامعه، قدرت انتخاب و تشخیص را نداشتند
و نتوانستند «امام گونه»ای را به نیابت امام برگزینند،
💢و همدستیهای آگاهانه و ناآگاهانه، مستقیم و غیر مستقیم میان «جهل خویش» و «مرض دوست» و «غرض دشمن»
توانست چهرههای پاكی و هوشیاری و عشق و اخلاص و پایداری و دلیری و دانش را
یا به فراموشی سپارد و یا لكهدار نماید،
⚠️آنگاه، به جای آنها، كسانی بر سرنوشت روح و ایمان و زندگی و مذهب این جامعه مسلط میشوند،
كه یا «ناپاكان تیزمغز»اند و یا «پاكان بیمغز».
و این هر دو یكی است؛
نه! دومی بدتر است ...
📕(دکتر شریعتی، مجموعه آثار ۱۹ -«حسین وارث آدم»- بخش «انتظار، مذهبِ اعتراض»، ص ۲۷۰)
@Khode_Shariati
.
💠 خانم دکتر «کُنُومی مورایاما» (Konomi Murayama) محقق ژاپنی،
از اعضاء محترم کانال «خودِ دکتر شریعتی» (در تلگرام)
فارغالتحصیل دانشکدۀ علوم سیاسیِ دانشگاه تحقیقاتی «چوئو» در توکیو.
🔹دکتری علوم انسانی در زمینۀ دین شناسی و ادبیات فارسی.
پژوهشگر ویژه در «گروه مطالعات اسلامی» دانشگاه توکیو.
وی دورۀ دکتری را در دانشکدۀ مطالعات بینالمللی دانشگاه مطالعات خارجی توکیو به پایان رسانده است.
🔹او پایان نامۀ دکتری خود را در زمینۀ «جایگاه دکتر شریعتی در ادبیات فارسی» نوشته است،
و برای تحقیق، به زادگاه اجدادی دکتر شریعتی (سبزوار و مزینان در خراسان رضوی) نیز سفر کرده است.
🔹از دیگر آثار ایشان، مقالۀ «بررسی اندیشۀ عصیان» در کتاب هُبوط دکتر شریعتی (مجموعه آثار شماره ۱۳) است.
(بازخوانی دیدگاههای شریعتی در بارۀ داستان حضرت آدم) منتشر شده در فصلنامۀ علمی - تخصصی «تاریخ پژوهی» ـ تابستان ۱۳۹۶
📘در قفسۀ سمت چپِ کتابخانۀ ایشان همۀ ۳۶ جلد «مجموعه آثار» دکتر شریعتی دیده می شود.
@Khode_Shariati
🔴 هر روز عاشورا و همه جا کربلا و همه وقت محرم است
گروهی از دوستانم که برای مطالعه در زندگی مردم، به گشت و گذار در گوشه و کنار این کویر رفته بودند، میگفتند که در دهات طالقان، گروه شبیه خوانی [تعزیه] دیدهاند که ۳۳۰ شبیه دارند، یعنی برای هر روزِ سال، تعزیهای.
💠و این به آن معناست که اگر حکومت جائر میکوشد تا یاد شهیدان را پاک کند، ما برای هر روز تعزیهای نوشته داریم،
اگر حکومت میکوشد تا عاشورا، مطرح نشود، ما هر روز را عاشورا میکنیم و همه جا را کربلا.
❓روشنفکری از شیعهای پرسیده بود، این همه هیاهو و ابراز احساسات و تظاهرات و این همه حسین حسین و محرم و صفر و همه هفته و همه ماه و همه سال چرا؟!
⚠️گفته بود: ما، مار گزیدهایم، در مورد غدیر سکوت کردیم و گفتیم تاریخ خود میگوید که:
در حجة الوداع، پرشکوهترین نمایش و گردهمایی مسلمین، و در جایی که هم اکنون روشن است و در زمانی که معلوم است، خود پیامبر (ص)، علی (ع) را به رهبری معرفی کرد،
و دیدیم که چگونه همه چیز را شستند و از بیخ زیرش زدند!
👈این است که در مورد عاشورا مرتکب این اشتباه نمیشویم،
در شادی و غم، در عروسی و عزا، و در آبخوردن و غذاخوردن، در تشنگی و گرسنگی و در همه حال، حسین حسین میگوییم و عاشورا عاشورا و کربلا کربلا،
تا نسل ما و نسلهای بعد از ما فراموش نکنند، که بر شیعه چه گذشت،
و بدانند که بر شیعه چه میگذرد ...
📕(دکتر شریعتی، سال ۱۳۵۱ ، مجموعه آثار ۷ -«شیعه»- بخش «نقش انقلابی"یاد" و "یادآوران"»، ص ۲۳۳)
#ذکر #ذاکرین
@Khode_Shariati
⚠️من بی حسین (ع) هیچ کسی و هیچ چیزی را نمیپذیرم
🔹در اینکه شیعه یادآوران عاشورا و گویندگان «فلسفۀ انقلاب» را واعظ و خطیب و سخنگو و عالم و فقیه نخوانده و «ذاکر» خوانده تصادفی نیست
🔹کسانیکه میتوانند علیه ظلم و قلمهایی که تاریخ را بنفع قدرتمندان توجیه میکنند
و علیه مورخین و نویسندگان و مبلغین و علما و روحانیون وابسته به همۀ دستگاههای جور
که از حقیقتهای پامال شده یاد نمیکنند و حادثهها و قتل عام مردان بزرگ و شهادتها را نادیده میگیرند
و همواره پیرامون کاخدارها و باجستانان پرسه میزنند و زبان آنهایند؛ بجنگند، ذاکرین اند
🔹ذکرِ ظلمی که شده و بزرگترین حادثهای که در تاریخ بوجود آمده و بزرگترین جنایتی که بدست خلفای رسول الله و به فتوای روحانیون وابسته به خلفا انجام گرفته و ذکر جنایتی که همواره در حق تودههای محروم میشده و میشود
شیعه، این یادآوران را ذاکر خوانده تا در وقت و بیوقت و هرجا و هر زمان بیاد بیاورند که چه خونها ریختهاند و میریزند تا صدای مذهب و مکتب و عدالت را خاموش کنند
🔹پس اگر از مایی، وقتی از محمد (ص) و علی (ع) و ائمه (ع) و قرآن میگویی، باید به کربلا گریز بزنی
بر هر چه میکنی و بر هر چه میگویی باید امضاي کربلا باشد تا سندیت داشته باشد و قبول شود
🔹اساسیترین کار تبلیغی شیعه ذکر است، یادآوری آنچه دستگاه ظلم؛ اساسی ترین کار تبلیغیاش «از یاد بردن آن» است!
این است که اگر از خدا و قرآن و پیامبر میگوید، به حسین ختم میکند و به کربلا گریز میزند،
زیرا دستگاه زور و جنایت و جلاد حکومت نیز از خدا و قرآن و سنت پیامبر میگوید!
📕دکتر شریعتی، م آ ۷-شیعه-ص ۲۳۵
@Khode_Shariati
.
❓امام حسین (ع) در آخرین لحظات از چه کسانی یاری خواستند؟
این که حسین (ع)، پس از این که همۀ عزیزانش را در خون میبیند و جز «دشمن کینه توز و غارتگر» در برابرش نمیبیند، فریاد میزند:
"آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟"، (هل من ناصر ینصرنی؟)،
⁉️مگر نمیداند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟!
👈این سئوال، از «تاریخ فردای بشری» و از همۀ ماست،
این پرسش، «انتظار یاری حسین» از عاشقانش را بیان میکند،
و «دعوت شهادت» او را به همۀ کسانی که برای شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مینماید.
🔻اما این «دعوت» را، این «درخواست یاری» را، این «پیام حسین» را ما خاموش کردیم!
و به مردم گفتیم که حسین «اشک میخواهد»، ضجه میخواهد و دگر هیچ!
پیام دیگری ندارد؛ «مرده» است و «عزادار» میخواهد،
✳️ نه این که «شاهدِ شهیدِ حاضر در همه جا و همه وقت» است و «پیرو» می خواهد.
🌹«شهید» یعنی حاضر
کسانی که «مرگ سرخ» را - بعنوان تنها سلاح برای جهاد در راهِ «ارزش های بزرگی که دارد مسخ میشود»،
و بعنوان نشان دادن عشق خویش به «حقیقتی که دارد میمیرد» - انتخاب میکنند؛
شهیدند: حیّ و حاضر و شاهد و ناظرند،
🔹نه تنها در پیشگاه خدا، که در پیشگاه خلق نیز،
و در هر عصری و قرنی و هر زمان و زمینی!
💢و آنها که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند،
مرده های خاموش و پلید تاریخ اند ...
(دكتر شریعتی، اسفند ۱۳۵۰ ، مجموعه آثار ۱۹ -«حسین وارث آدم»- بخش «پس از شهادت»، ص ۲۰۳)
@Khode_Shariati