ا ﷽ ا
تولدی دیگر
خانم مهندس صدایش میکنیم. آنهم مهندس کامپیوتر. تازه سواد خواندن و نوشتن یاد گرفته بود که برای خودش یک کانال زد و شروع کرد به ساختن کلیپ. کنارش که مینشینی تا سر حرف را باز نکنی حرفی نمیزند.
خواهر زادهام فاطمه را میگویم کلاس پنجم است و همبازی بچههای کوچک فامیل. بیشتر از آنکه صدایش را شنیده باشم ذوقش را در کاردستیهای کوچک و بزرگی که برای زینب درست میکند دیده ام.
نمیدانستم در ذهنش چه جور خالهای هستم تا اینکه دیشب برایم اینطور نوشت:
"تولدت مبارک خاله یِ همیشه مهربون
خاله ای ک تو همه سنی بچه داری
خاله ای ک همیشه سرت شلوغه
خاله ای که نویسنده و شاعری
خاله ای که پایه روضه گرفتن تو محرمی
خاله ای ک خونت خیلی دوره
خاله ای ک ازت عکس ندارم برات کلیپ بسازم
خاله ای که تابستونا بعضی پشمبه جمه ها خونتون میخوابیم
خاله ای که اسمت سمیه س
خاله ای ک دیگه نمیدونم چی بگمم
خاله ای ک خیلی وقته پروفایلتو عوض نکردی
خاله ای که ....
خاله ای...
خاله....
خا...
خ....
تولدتتتت مبارک💞💞💞💞💞"
پن: دنیا میگذرد و از آدمها جز خوبی و بدی نمیماند. یعنی بعدِ اینهمه سال چه تصویری از خودم در ذهن دنیا گذاشتهام؟ بعدها از من به خوبی یاد می کنند یا ...؟ نمیدانم اصلا این موضوع در دنیایی که آدمها بعد از مرگ، فراموش می شوند چقدر مهم است؛ فقط این را میدانم که #اللهم_لا_نعلم_منه_الا_خیرا را برای همه نمیخوانند.
#تعز_من_تشاء_و_تذل_من_تشاء
#شرک_خفی
https://eitaa.com/khodemanim