ا ﷽ ا
عمل قلب باز
نیت کرده بودم سه روز آخر ماه رجب را روزه بگیرم اما دیروز مجبور شدم نیتم را بهم بزنم . یک عمل قلب باز فوری داشتیم که باید نیرو و توانم را برای انجام آن حفظ می کردم. صبحانه و ناهار خوبی خوردم و خوب هم استراحت کردم.
با اینکه همه تلاشم را کرده بودم که ساعت عمل به شب نیفتد اما تا تکنیسین بیهوشی بیاید و کارش تمام بشود ناچارا عمل به ساعتهای اولیه ی شب کشید.
مدتها بود هرجا که میرفتم و هرکاری که میکردم دلم پیش این مریض بود. میدانستم سه تا از رگهای قلبش کاملا بسته شده و دوتای دیگر هم بزور کار می کند. اما چاره ای نبود باید صبر میکردم تا رئیس بیمارستان شرایط عمل را بپذیرد. و دیشب بالاخره این اتفاق افتاد. عمل سنگین بود و دست تنها از من کاری برنمی آمد. باید خود رئیس هم می آمد.
رگهای قلب که اوضاعشان اصلا تعریفی نداشت. زیر جداره داخلی و بیرونی آن هم لکه های سیاه وحشتناکی افتاده بود که باعث شد عمل تا پاسی از شب طول بکشد. شیب معکوس دریچهی آئورت هم سرعت کار را گرفته بود. هرچه مایعات موجود در سطح بدن را به سمت این دریچه هدایت می کردم دوباره به سمت آن یکی دریچه می رفت. همهی تیم پزشکی همدلانه ایستادند تا کار تمیز از آب در بیاید. از رئیس بخش گرفته تا پرستارها و تکنسینهایی که داشتند شیفتشان را واگذار می کردند . واقعا این جور وقتها نیروی همکار دلسوز و متعهد دلگرم کننده ست. تقریبا ساعت ده و نیم شب بود که کار را بستیم .
دیگر روی پاهایمنمی توانستم بایستم. اما چشمهایم برق میزد. درست مثل صفحهی استیل اجاق گاز قدیمی کوکب خانم. عمل موفقیت آمیز بود.
#عمل_قلب_باز
#آشپز_خانه_تکانی
#قلب_خانه
#چیزی_نمانده_تا_اللهم_هذا_شهر_رمضان
https://eitaa.com/khodemanim