بسم الله الرحمن الرحیم.
یک انتخاب ساده
صبح با صدای چک چک قطرات آب شدهی برف که از ناودان میچکید بیدار شدم
از پشت پنجره، حیاط شبیه کیک سفید بزرگیست که از یخچال بیرون مانده و کم کم دارد آب میشود.
آدم برفیهایی که بچه ها دیروز درست کردهبودند دارند غزل خداحافظی را میخوانند.
پرندهها هم که از سرمای هوا، دیشب را نمیدانم کجا خوابیده بودند؛ امروز با صدای آبهای روان دارند آواز میخوانند و پرواز میکنند.
صدای موتورها و ماشینهایی که کار روزانه را شروع کردهاند از دور میآید.
سرمای برفی را دوست دارم خصوصا وقتی کمی آفتاب هم میتابد و سوز برف را میگیرد.
سفره را پهن میکنم. عطر دارچین و زنجبیل حلیم صبحانه استخوانهایم را گرم میکند.
بچهها که دور سفره جمع میشوند صدای حرفها و خندههایشان از ترکیب آب شدهی آدم برفیها تا سقف بالا میرود و همین شروع یک روز شاد است.
این هفته کلا مدرسهها تعطیل بود.
اتفاق خاصی نیفتاده، برای همین برودت هوا و خطر لغزندگی و مصرف گاز که خدای نکرده خون از دماغ کسی نریزد.
نزدیک ظهر برای خرید چند قلم بار و بنشن بیرون میروم. زندگی در شهر هم جریان دارد. مردم سرگرم انتخابهای آخرسالشان هستند.
از نشانه های بلوغ فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی اهالی یک شهر همین آرامش در انتخاب است.
انتخابهای ساده که گاهی نتایج بسیار دارند.
#س_غلامرضاپور
#حق_انتخاب
#نزدیک_قله_برفیست
https://eitaa.com/joinchat/3791258287C3a9fd072a7