eitaa logo
خون خدا
776 دنبال‌کننده
17 عکس
11 ویدیو
26 فایل
اشعار و نغمات آیینی شاعران استان البرز ارتباط با ادمین @mahdiibia
مشاهده در ایتا
دانلود
PTT-20220803-WA0009.opus
332.6K
شاهزاده قاسم بن الحسن «ع»
زمزمه حضرت عبدالله بن حسن «ع» @khoonekhodaa بند اول عمه چـــــشماتو ببند آخه میکُشن عمورو با بگـــــــــــــو بخند واسه غارت سرِ عمو چه یک دِلــــــــــــند سی هـــــــزار نفر میخوان تو قتلگاه برند قتلگاه پر از صداس این صـــــــــــــــــــــدای مادرانه واسم آشناس این صـــــــــــــــدای همهمه خروش نیزه هاس مردم از خجالت این صــــــــــــــــدای ناسزاس به صبر میزنن این غریبِ تشنه رو دارن به جبر میزنن تا بشه دوباره زخما نبشِ قـــبر ، میزنن به زجر میزنن این غریبِ تشنه رو به قصد أجـر میزنن جسم بی سرش رو تا طلوع فجر میزنن بند دوم قتلگاه برو بیاس این چه وضعیه چرا تنش هـــــجا هجاس این کسی رو که زدیـد زمـــین بزرگِ ماس حرمتش رو نشکنید ندزدید از تنش لباس ای عموی بی نظـیر تا که مشغول منن یکَـــــــــــم نفس بگـــیر خولی واسه بردنِ ســــــــــــرت شده أجیر کار دفـــــــــــنِ پیکرت میفته گردنِ حصیر چه بد میزنن پیرمردا با عصا چــــه نابلد میزنن تا میاره اســــــم مادرو لگد میزنن چه بد میزنن کشتنِ تــــورو به اسمشون سند میزنن بی گناهی اما اینا به تو حـــــــد میزنن @khoonekhodaa
457.7K
حضرت عبدالله بن حسن «ع»
زمزمه شهزاده علی اصغر«ع» @khoonekhodaa بند اول بـــــــــرای یه مادر چه سخته که دیگــــــــــــه لالایی نخونه چقــــــدر سخته بچش نباشه دلش هی بگــــــــــــیره بهونه برای یه مادر چـــــــــه سخته که از مـــــــــــرگ بچش بباره چقدر سخته که کـــودکش رو خــــــودش تو دل خاک بذاره آرزوهام همه شــــــــد پرپر آرزوم بـــود که بگـــی مادر من که پیر شدم علی أصغر تـــــو عصای من بشی مادر بند دوم جاداره برا این مــــــــــصیبت مادرهای دنـــــــیا بمــــــــیرن کـــــجا رسمه آخه که با تـــیر یه طفلی رو از شـــــیر بگیرن سرِ تـــــــــو که به مویی بنده حالا تــــیره که جات میخنده دلش رو نداشـــــــــــتم ببینم که سه شعبه رگــــــهاتو کنده آب شده گـــلویِ تــــو مادر تیر نشسته تو گــلوت تا پر مثل قاسم تو شدی تقسیم اصغرم شدی تــو صغری تر @khoonekhodaa
359K
شهزاده علی اصغر«ع»
زمزمه فرزندان حضرت زینب.س. @khoonekhodaa بنداول توقع داری از من که من باشم و تو بیکس بشی تو کــربلا نذارم بچه هام فـــــــــــدای تو بشن آقا ببینم کی ســــرت میره به روی نیزه ها نخواه از مــــن بمونم توی خیمه تا که مضطر شی نخواه از من که دست رودست بذارم تاغریبتر شی اسیر طعـــنه و زخـــــــــــــــم زبونای یه لشکر شی نمیخوام بچه هام باشن ببینن من رو با زور طناب بردن نمیخوام تا ببینن دق کنن من رو توی بزم شــــراب بردن نمی خوام تا ببینن من رو توی جمع مردای خــراب بردن نذار که قلب بچه هام از جا کنده بشه نذار که خواهرتُ از تو شــــرمنده بشه نذار که داغ مـــــــــدینه بازم زنده بشه بند دوم توقع دارم از تو بذاری که منـم پیش تـو روسفید بشم که من هم مثل نجمه مادر شهید بشم مثل أم وهب که بین خون طپید بشم دلم میخواست که جای تو سرم از تن جدا میشد دلم میخواست که خنجر از گلوی تــــو رها میشد دلم میخواست نذارم روی سینت نیـــزه جا میشد میشد ایکاش نذارم تا تنت زخـــــــــــــــــــــــــم و کبود باشه میشد ای کاش نذارم تا عقـیـقت دست اون مـرد حسود باشه میشد ایکاش نذارم زیر نـعــــل اسب تنت بی تار و پود باشه خودت بگو که من بی تو داداش چیکارکنم خــــــــودت بگو که بین این اوباش کارکنم بگو که با رقــــــــــیه و اشکاش چیکار کنم @khoonekhodaa
532K
دو طفلان حضرت زینب «س»
زمزمه ورود کاروان به کربلا @khoonekhodaa بنداول آهسته تر آهسته تر اینجا زمین کربلاست اینجا همون جاییه که حسین مرمل الدماست لشکر رو لشکر میرسه دیدم برادر بی کسه صدای مادر میرسه خنجر به حنجر میرسه میبینمش،افتاده و ، زخمه تنش میبینمش،باهر نفس،میزننش غارت میشه انگشتر و پیراهنش میبینمش،تو مقتلش،که کشتنش ای وای حسین... بند دوم اون شیب گودال اون تل خاک کرده دلم رو زیر و رو اینجا برا قتل حسین یک عده میگیرن وضو با هر سلاحی اومدن دور تنش حلقه زدن از روی جسمش ردشدن یادم نمیره ابدا به زور نیزه توی مقتل بردنش به روی بوریا برام آوردنش بالب تشنه و گرسنه کشتنش یادم نمیره که چقدر آزردنش @khoonekhodaa
383.6K
ورود کاروان به سرزمین کربلا
زمزمه امام سجاد.ع. @khoonekhodaa بند اول چهل ساله گریه ام،که زخمیه چِشَم با یاد کربلا،چه زجری میکشم یه عمرِ که توخواب و بیدار میسوزم میبینم یه صیدِ گرفتار میسوزم به یاد ذبیحی که لب تشنه جون داد یه ذِبحی میبینم تو بازار میسوزم میبینم یه طفلُ که خوابه میسوزم میبینم یه ماهی بی آبه میسوزم عطش جونشو میگرفت لحظه لحظه دلم پیشِ طفلِ ربابه میسوزم تَلذی میکرد و بهونه گرفتن داداشم رو با تیر نشونه گرفتن تمنایِ بابام رو نامردا دیدن با تیرِ سه شعبه سرش رو بریدن بند دوم گرسنه کشتنش،لب تشنه کشتنش دفنش نکردن و،با دشنه کشتنش چقدر ناله کردم چقدر داد کشیدم به رویِ حصیر جسم خونیش رو چیدم رو هر عضوی از پیکر غرق زخمش ردِ ضربۀ نیزه و تیرو دیدم واسه دفن جسمش یه یاور نداشتم تن بی سرش رو که باور نداشتم با دستام رگاشُ گذاشتم رویِ خاک لبم رو من از حنجرش برنداشتم پر از عقده ها بود ، پر از رد پا بود دیدم رویِ جسمش که جایِ عصا بود دلم رو آتیش زد ، غم بی کرونش دیدم سم مرکب شکست استخوونش حسین... @khoonekhodaa
زمزمه حضرت مسلم«ع» @khoonekhodaa اول منم سفیر عشق غریب کوچه ها    ذکر لبم شده  کوفه نیا آقا تنها شدم حسین من بین هر گذر اینجا رفیقی نیست بگذر از این سفر   نیا که همه وعده هاشون دروغه نیا که چش دیدنت روندارن اینا رسم مهمون نوازیشون اینه با نعلا رو سینت نشونی میذارن نیا که میدوزن به تیر پیکرت رو میبندن به روی قناره سرت رو اینا مهمونو تشنه لب سر میبرن بپوشون امیرم روی حنجرت رو رو دارالاماره،برات اشک میریزم دعا میکنم که ، نیایی عزیزم دوم یه عده بی وفا،دور و بر منن کوفه نیا دل،زینبو میشکنن این نامسلمونا،تو فکر معجرن عقیقتو در آر،پی انگشترن فروختن تورو به بهای قلیلی همینا که بودن نمک گیرِ حیدر دعا کردی بارون بباره براشون بجاش قطره ای آب نمیدن به اصغر نقاب میزنن واسه ی کشتن تو همینا که گفتن بیا یابن زهرا تن مثله مثله شُدَت رو حسین جان برهنه میذارن روی خاک صحرا تو هم مثل مسلم،تو کوفه غریبی روزی رو میبینم،که شیب الخضیبی @khoonekhodaa
560.9K
امام سجاد«ع» حضرت مسلم «ع»