باسمه تعالی
@khoonekhodaa
گرپهلویم شکست فدای سرت علی
محسن به خون نشست فدای سرت علی
یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم
هستی هر آنچه هست فدای سرت علی
ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید
حالا که نیلی است فدای سرت علی
غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو...
... راهم به کوچه بست فدای سرت علی
از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین"
این جای ضرب شصت فدای سرت علی
#حسین_رضایی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
چلچراغ خانه ام سوسو نمی زد کاشکی
بهر من بر این جماعت رو نمی زد کاشکی
کاش زهرا پشت در هرگز نمی شد یاورم
یا عدو بر صورت وبازو نمی زد کاشکی
این که حالش گشته خوب و کارِ خانه می کند
کرده دلواپس مرا ،جارو نمی زد کاشکی
کاشکی امشب زمن رو برنگیرد لااقل
ساعتی را برقعه بر رو نمی زد کاشکی
کاشکی دیگر نباشد صبح ، این شام مرا
حرفی از هجران، خم ابرو نمی زد کاشکی
#حسین_رضایی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
مثل کبوتر محسن ومادر زمین خوردند
با پیکری زخمی، شکسته پر زمین خوردند
در آن هجوم لشگر پست یهودیها
مادر نه، بلکه ،ماسِوَی اللَه بر زمین خوردند
دوگوشوار عرش حق دو سبط پیغمبر
همراه بابا با دو چشم تر زمین خوردند
در بین آتش دختران آفتاب از غم
غمدیده وزار از شرارِشر زمین خوردند
سادات و عام وخاص و هر قلب سلیمی که
گشته به حق دلداده ی حیدر زمین خوردند
در امتداد کوچه ،کوی سرخ عاشورا
گلهای باغ فاطمه پرپر زمین خوردند
اینجا میان کوچه مولا ،پشت در زهرا
آنجا حسین وساقی و اکبر زمین خوردند
تاشد هویدا راس خونین، برسرِ نیزه
زینب سکینه بانوان مضطر زمین خوردند
در عصر عاشورا به وقت غارت خیمه
دیدم دو دختر بچه را ...با سر، زمین خوردند
#حسین_رضایی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها
نگار من قرار من پاشو ببین سیاه روزگار من
چرا میخوای تنها بری بدون تو خزون میشه بهار من
علی رو با غماش میبینی فاطمه
نگاه کن بچه هات پُرن از واهمه
ناله داره حسن میگه نامردا تو کوچه مادرمرو زدن
غصه داره حسین وقتی میبینه گلای سرخ رو پیرهن
فاطمه یازهرا فاطمه فاطمه یازهرا۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بند دوم
چشام به در تا که بیای کنار من بشینی و نگات کنم
با این صدای بی رمق جای تموم شهر علی صدات کنم
شدم نقش زمین برا حفظ امام
تورو بردن ولی بدون احترام
دستم از کار افتاد
باهمون ضربه قلافی که تو کوچه خورد
واسه یاری امام
برگ صورت من از ضرب سیلی پژمرد
فاطمه یازهرا،فاطمه فاطمه یازهرا
سبک و شعر:
#مصطفی_کرمی
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
تا حال ندیده ست زمان، بر رُخ خورشید
یک لکه ی مشکی زِ میان، بر رُخ خورشید
یا ابر سیه جای گرفته، به عذارش
یا سایه ی مه کرده مکان، بر رُخ خورشید
این نم نم باران، چه غم انگیز ببارد
این رودِ سرشک است روان، بر رُخ خورشید
گویا که زِ جور و زِ جفایِ زَمَن افتاد
سر پنجه ی سیلیِ جهان، بر رُخ خورشید
می کرد طلوع، بر پدرِ خاک، سه دفعه
این شمعِ فروزان به اذان، بر رُخ خورشید
#حسین_رضایی
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
ای رمز وجود کل عالم
ای نور دل و عزیز خاتم
ای ریشه ی عقل و فهم و ادراک
ای آبِ حیات، در دلِ خاک
ای مظهرِ نورِ حیِّ داور
ای خیرِ کثیر، ای تو کوثر
ای معنیِ پاکی و طهارت
هستی، نمکی ترین، عبارت
ای وسعتِ رحمتِ الهی
ای مامنِ، جمله بی پناهی
ای گوهرِ خالص و دُرِ ناب
ای چشمه ی کوثر از تو سیراب
تو کوثر و ساقیَت علی شد
قلبِ تو لبالب از ولی شد
تو کوثر و جامِ دستِ حیدر
تو علّت هستیِ پیمبر
تو اُمِ ابی، عزیزِ طاها
عشقی تو و مادری به بابا
معیار و محک، به عشق، زهراست
او باطنِ قدر و شامِ احیاست
قدرش نتوان کسی بیان کرد
فهمش به جهان خدا، نهان کرد
او سرِّ خدایِ ذوالجلال است
بی فاطمه تا خدا، محال است
این حرف دل است، حرفِ سَر نیست
بی فاطمه از نبی خبر نیست
او سرِّ وجودِ باب باشد
بی او دو جهان سراب باشد
هستیِ علی و هم پیمبر
بستست، به تارِ مویِ کوثر
او محورِ جمله ی وجود است
بر تارِ ولایِ حق، چو پود است
این حرفِ دلست، حرفِ سَر نیست
از عشق، توقّعی دگر نیست
بنده ست، اگر چه او خدا نیست
او مظهرِ ذاتِ کبریاییست
#حسین_رضایی
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
شد سینه زخمی و، جگرش تیر می کشد
هر شام و روز بال و پرش تیر می کشد
این پهلویی، که خورده زمین، درد می کند
با آه و بازدم، کمرش تیر می کشد
از بازوی شکسته و دستان پُر وَرَم
هم قلب دختر و پسرش تیر می کشد
مانند میوه ی نرسیده جدا شده
هم جای ِ برگ و هم ثمرش تیر می کشد
آنقدر، گریه کرده به مظلومیِ علی
این چشمها و پلکِ ترش تیر می کشد
#حسین_رضایی
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
شد سینه زخمی و، جگرش تیر می کشد
هر شام و روز بال و پرش تیر می کشد
این پهلویی، که خورده زمین، درد می کند
با آه و بازدم، کمرش تیر می کشد
از بازوی شکسته و دستان پُر وَرَم
هم قلب دختر و پسرش تیر می کشد
مانند میوه ی نرسیده جدا شده
هم جای ِ برگ و هم ثمرش تیر می کشد
آنقدر، گریه کرده به مظلومیِ علی
این چشمها و پلکِ ترش تیر می کشد
#حسین_رضایی
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
بیت الاحزان کعبه عشق علیست
بیت الاحزان تشنه جام ولیست
بیت الاحزان جان ما را سوخته
در دل ما شعله ها افروخته
می رسد از بیت الاحزان این ندا
زمزمه با ناله و سوز و نوا
صاحب این ناله ها زهرا بود
دردمند دوری بابا بود
ناله دارد از غریبی علی
او بود تنها طرفدار ولی
من چه گویم گوش کن آوای او
سر عشق حیدری از نای او
فاطمه با ناله های جانگداز
می کند با خالقش اینگونه راز
من غریبم یا الهی یا مجیر
خسته ام دیگر بیا جانم بگیر
بعد بابا زندگی ننگ است ننگ
عرصه بر زهرای او تنگ است تنگ
بعد بابا دشمنی ها شد عیان
بعد بابا حیله کردند روبهان
بعد بابا دست حیدر بسته شد
بعد بابا پهلویم بشکسته شد
بعد بابا روی من نیلی شده
نیلی از آن ضربت سیلی شده
بعد بابا خون ز سینه جاری است
کار زینب جمله گریه زاری است
این همه رنج و غم و ماتم کنار
مات و غمگینم به مظلومی یار
یار من جز من ندارد یار هیچ
او ندارد بعد من غمخوار هیچ
یار من بعد نبی تنها شده
مونس تنهاییش غمها شده
یار من ذکر لبش جز آه نیست
بعد من او همدمش جز چاه نیست
یار من دارد به لب این زمزمه
بعد من یا فاطمه یا فاطمه
این زمان با شیعه دارم گفتگو
گویش درد دل و سر مگو
شیعیان ای محرمان کوی من
شیعیان ای تشنگان جوی من
شیعیان ای عاشقان یار من
ای شما غمدیده و غمخوار من
شیعیان ای عاشقان کوثری
ای به طوف خانه ام در نوکری
گر که خواهید از شما گردم رضا
یا علی گویید دائم از وفا
#حسین_رضایی
#فاطمیه۱۴۰۳
باسمه تعالی
@khoonekhodaa
زمینه حضرت زهرا سلام الله علیها
نفس بکش ای هوای علی
صدات در نمیاد ،صدای علی
هزار دفعه مُردی به جای علی
بمونی هزار سال برای علی
تا نفس تو توخونه ست
مرد تو از پا نیوفتاده
دیگه جلوم پا نشیا
با دنده ی جا نیوفتاده
بریده بریده حرف نزن
شمرده شمرده بگو تو به من
خمیده خمیده راه نرو
جلوی چشم حسین و حسن
کشیده کشیده چرا میری
نشسته نشسته نیا سمتم
تو دستت انارِ ترک خورده ست؟
چکیده چکیده میاد نم نم
به آسمون فریادم
به التماس افتادم
برس به دادم زهرا برس به دادم
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ
يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خدا بکَنه چو ریشه ز بیخ
اونی که زده به برگ تو میخ
کی دیده که یاس ارغوانی بشه
سیاهه دیگه چهره ی تاریخ
نگو که از عمر سیری
نگو شکستی ، پیری
چرا دیگه از زینب
حلالیت می گیری
به ذره ذره ی درد حسین
به قطره قطره ی اشک حسن
به هق هق زینب و من
بمون و حرف جدایی نزن
اگر که میشه میتونی بمون
هنوز تو خیلی جوونی بمون
بگو زنده می مونی ،بمون
چرا به فکر خزونی بمون
خود تو کن امدادم
به التماس افتادم
برس به دادم زهرا برس به دادم
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ
يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ اَلزَّفَرَاتِ
سبک و شعر:
#مجید_احدزاده
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه۱۴۰۳
#حضرت_زهرا