چه میشود که آدمی روزی خالی از احساس زندگیست
و روز دیگر
سرشار از حس روییدن و سبز شدن؟
و برای تو آرزو میکنم عزیزِجان
هرگز خالی از احساس زندگی نشوی..
- حسین ستوده -_ حسین وای.mp3
زمان:
حجم:
5M
شب اول محرم است
امسال چنان داغی بر دلم است که فقط اباعبدالله میتواند آن را ببندد
گریههایم را حضرت عباس با آن دستهای بریدهاش پاک کند
و در آخر حضرت رباب مرا به آغوش بکشد
امسال عجب دردی بر دلم است..
اما من
هرجا به آخر رسیدم
به آخر ماجرا
تو آخرین امید من در قلب تکۀ و پارهام بودی عباس..
عاشق دختربچهام
اما همیشه دوست داشتم یه پسر داشته باشم
به اسم علی
یه پسری که عاشق امام حسینه
وقتی محرم میشه لباس سیاهش رو تنش کنم
و وقتی داره سینه میزنه با دیدنش کیف کنم
و بگم پسر منه
آرزوی دور*/
باغ خرمالو؛
ولی این پیام خیلی بغضیم کرد: ) اونم نصفۀ شب..
خواستم کپشن بلند بالایی بنویسم
اما هی پاک شد
اشک و همین :)
دخترها بابایی نیستند،
باباها دختریاند..
این را وقتی حسین«علیه السلام»
با سر به دیدن رقیه آمد فهمیدم..