خورشید عالم تاب ☀️
نکاتی در پاسخ به جدايى دين از سياست #بخش_دوم #دو_سيره_پيشوايان_دين سيره و روش رسول اكرم (صلی الله
نکاتی در پاسخ به جدايى دين از سياست
#بخش_سوم
#سه_اهداف_سياسى_اجتماعى_بعثت_انبيا
در نگاه قرآن، پرداختن به مسائل سياسى و اجتماعى، اصلاح امور جامعه و برقرارى مناسبات عادلانه، از اهداف نبوت و از تعاليم اساسى دين است.
پاره اى از آياتى كه بر اين مطلب گواهى مى دهد، عبارت است از:
1. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ» [1] ؛ «به راستى كه پيامبران را با پديده هاى روشن گر فرستاديم و همراه آنان كتاب و ميزان نازل كرديم، تا مردم به دادگرى برخيزند و آهن را كه در آن نيروى سخت و سودهاى فراوان براى مردم است، پديد آورديم».
2. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِى كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ» [2]؛ «و به راستى در هر امتى، پيامبرى فرستاديم كه خداوند را بندگى كنيد و از پيروى طاغوت دورى جوييد» [3]
[1] حديد 57، آيه 25.
[2] نحل 16، آيه 36.
[3] براى آگاهى بيشتر ر.ك: نصرى، عبدالله، انتظار بشر از دين، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى.
تبلیغ این کانال صدقه جاریه میباشد
🌅 @khorshid_Mahdi 🌅
#حکومت_اسلامی_در_عصر_غیبت
#سكوت_امام_على_علیه_السلام
#بخش_سوم
#يك. #تلاش_براى_حكومت
افرادى كه سكوت و خانه نشينى امام على (علیه السلام) را دليل بر فقدان حاكميت الهى آن حضرت و در نتيجه عرفى بودن حكومت و جدايى دين از سياست مى دانند، اگر نگاهى به سخنان آن حضرت (علیه السلام) و حوادث تاريخى آن زمان بيندازند، به بطلان ادعاى خود پى مى برند؛ از جمله:
🌸1. امام على (علیه السلام) در پى ماجراى سقيفه و غصب خلافت، كوشش هايى را در تصدى حكومت انجام داد تا جايى كه مورد اعتراض برخى ـ مانند ابوعبيده و ابواشعث ـ قرار گرفت و آن حضرت را متهم به حرص و طمع در امر حكومت كردند. حضرت على (علیه السلام) در پاسخ آنان بر خواست خويش پافشارى كرد و آن را حق مسلم خود دانست: «انما طلبتُ حقّا لى و أنتم تحولون بينى و بينه و تضربون وجهى دونه» [1]«همانا من چيزى را جست و جو كردم كه حق مسلم من بود؛ ولى شما بين من و آن فاصله انداختيد ... ».
🌸2. علاوه بر تلاش هاى امام على (علیه السلام) ، حضرت فاطمه (علیهاالسلام) نيز بر مركب سوار مى شد و به خانه هاى انصار مى رفت تا آنان را به حق خلافت امام على (علیه السلام) تذكر دهد؛ شايد كه آنان به بيعت خواهى آن حضرت پاسخ مثبت دهند. [2] حضرت زهرا (علیهاالسلام) در خطبه معروف خويش، به اين حوادث تصريح مى كند. [3]
بنابراين، اگر مراد از عدم تلاش يا تقاضاى حكومت در مرحله اوليه باشد، اين بر خلاف واقعيات تاريخى و مغاير با سخنان خود حضرت است. اما اگر مراد در مراحل بعدى باشد ـ به اين معنا كه حضرت بعد از مشاهده عدم زمينه لازم براى تصدى حكومت، كناره گيرى نمود ـ اين ادعاى صحيحى است؛ ولى از آن نمى توان عدم حق حاكميت امام (علیه السلام) را اثبات كرد.
🌸3. حضرت در موارد متعدد، به انتقال حق حاكميت از طريق پيامبر (صلی الله علیه وآله) به خود تصريح و از آن به «حق» و «ارث» ياد مى كرد؛ چنان كه مى فرمود: «فانه لما قبض الله نبيّه (صلی الله علیه وآله) ، قلنا: نحن اهله و ورثته و عترته و اولياؤه دون الناس، لا ينازعنا سلطانه احد و لا يطمع فى حقنا طامع، اذ انبرى لنا قومنا فغضبونا سلطان نبينا فصارت الامرة لغيرنا» . [4] «همانا چون خداوند پيامبرش (صلی الله علیه وآله) را به سوى خود فراخواند، گفتيم ما اهل و عترت و وارثان و اولياى پيامبر (صلی الله علیه وآله) هستيم و ديگران را در اين جهت با ما مشاركت نيست و كسى را نشايد كه در حكومت او، با ما بستيزد و چنين نباشد كه كسى در حق ما طمع ورزد؛ ولى ناگاه مردم ما را تضعيف نموده و در حكومت پيامبر (صلی الله علیه وآله) با ما به ستيز برخاستند! لاجرم حكومت از آن ديگران شد».
حضرت در اين خطبه، بيان مى كند كه مطابق وصيت پيامبر (صلی الله علیه وآله) لازم بود امر حكومت به ايشان منتقل شود و كسى نبايد به آن طمع داشته باشد؛ اما در عمل، جريان بر عكس شد و حكومت در دست ديگران قرار گرفت.
امام (علیه السلام) در جاى ديگر مى فرمايد: «سوگند به خدا! از آن زمان كه رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) رحلت نمود تا به امروز، مرا از حقم باز داشته اند و ديگرى را بر من برترى داده و برگزيده اند». [5]
همچنين خطبه معروف «شقشقيه» مالامال از گلايه هاى آن حضرت از مردم و حاكمان روزگار است كه حق او را به يغما بردند: «اما والله لقد تقمّصها ابن ابى قحافه و انه ليعلم انّ محلى منها محل القطب من الرحى ينحدر عنى السيل و لايرقى الى الطّير، فسدلت دونها ثوبا ... فصبرت و فى العين قذى و فى الحلق شجا، ارى تراثى نهبا ...» . [6] «آگاه باشيد به خدا سوگند كه پسر ابى قحافه خلافت را چون جامه اى بر تن كرد و نيك مى دانست كه پايگاه من نسبت به آن، چونان محور است به آسياب. سيل ها از من فرو مى ريزد و پرنده را ياراى پرواز به قله رفيع من نيست. پس ميان خود و خلافت پرده اى آويختم و از آن چشم پوشيدم ... همانند كسى بودم كه خاشاك به چشمش رفته و استخوان در گلويش مانده باشد. مى ديدم كه ميراث من به غارت مى رود ... ».
[1] نهج البلاغه، خطبه 17.
[2] بحارالانوار، ج 29، ص 419.
[3] همان.
[4] ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 307.
[5] نهج البلاغه، خطبه 6.
[6] همان، خطبه 3.
تبلیغ این کانال صدقه جاریه میباشد
🌅 @khorshid_Mahdi 🌅
☀️ #درس_سی_و_پنج
🥀 #کتاب_نگین_آفرینش_یک 🥀
ادامه #زمینه_هاي_ظهور
#بخش_سوم
🌸د: آمادگی عمومی : در مقاطع مختلف تاریخ امامان معصوم علیه السلام، این حقیقت مشاهده میشود که مردم آمادگی لازم براي استفاده بهتر از حضور امام را نداشتند ، آنان در زمان هاي گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاري هدایت هاي او آنچنان که بایسته بود بهره نبردند ، خداوند متعال آخرین حجت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی براي پذیرش او فراهم شد ظاهر شود و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد ، بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهم براي ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهدرسید ، در قرآن کریم آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از پیامبر زمان خود خواستند که براي آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد با جالوت بپردازند، خواستن فرمانده براي جنگ ، نوعی آمادگی را در آنها نشان میداد اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عده کمی تا پایان مبارزه ماندند . [24]پس امر ظهور زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوي باشند ؛ وقتی مردم از بی عدالتیها و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال میگردد و امکانات مادي در انحصار عده اي معدود است عطش عدالت خواهی به اوج میرسد ، زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهاي ضد اخلاقی بر یکدیگر سبقت بگیرند بلکه به اعمال زشت خود افتخار کنند و یا چنان از اصول الهی و انسانی فاصله بگیرند که بعضی از اعمال منافی عفّت را قانونی کرده و در نتیجه نظام خانواده را سست کنند و فرزندان بی سرپرست را به دامن اجتماع بریزند ، اشتیاق به ظهور پیشوایی که حاکمیت او، امنیت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان میشود، و آنگاه که مردم همه لذّتهاي مادي را تجربه کنند ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام عجل الله تعالی فرجه الشریف میشوند ، بدیهی است که شوق درك حضور امام، زمانی به اوج میرسد که بشریت با تجربه کردن دولتها و نظامهاي مختلف بشري به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین حضرت مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف است و یگانه برنامه اي که حیات پاك و طیبه را براي انسانها به ارمغان می آورد قوانین الهی است، بنابراین با همه وجود نیاز به امام را درك میکنند و به دنبال این درك، براي فراهم شدن زمینه هاي ظهور او تلاش میکنند و موانع را از سر راه او برمیدارند، و در این زمان است که فرج و گشایش فرا میرسد ، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در توصیف آخرالزمان و دوران پیش از ظهور فرمود: زمانی میرسد که انسان مؤمن هیچ پناه گاهی نمی یابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد پس در آن زمان خداوند عزوجل مردي از خاندان مرا بر می انگیزد [25]
[24] ر. ك : سوره بقره، آیات 246-251
[25] عقدالدرر، ص 73
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج
نشر این پیام صدقه جاریه میباشد
🌅 @khorshid_Mahdi 🌅