eitaa logo
مجله تربیتی خورشید بی نشان
828 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
354 فایل
ارتباط با مدیر کانال @mahdavi255
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ علم بهتر است یا ورزش؟ 🔹برندگان مدال طلای المپیک پاریس ، ۱۸ میلیارد تومان جایزه می گیرند. 🔹جایزه برندگان مدال طلای المپیاد جهانی نجوم و اختر فیزیک ،بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان خواهد بود. 🔹رئیس جمهور با ارسال پیامهای اختصاصی کسب مدالهای طلا و نقره توسط ناهید کیانی و زهرا رحیمی در مسابقات المپیک و پارالمپیک پاریس را تبریک گفت. 🔹تاکنون هیچ پیام اختصاصی از رئیس جمهور برای حنانه خرمدشتی(دانش آموز برنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم و اختر فیزیک )ارسال نشده است. 🔹جناب پزشکیان ! با این وضع توقع دارید کودکان و نوجوانان مملکت سراغ علم و فناوری بیایند؟ آن هم وقتی که شاهد کم توجهی شما و دولت به جوانان فعال در عرصه علم و فناوری هستند! 🔹 اصلا دنبال کاستن از جایزه ورزشکاران نیستیم اما آینده کشور و رشد و تعالی جامعه ما بستگی تام به توسعه علم و فناوری دارد و بدیهی است الگو شدن ورزشکاران ما را به این هدف نمی رساند! 🔹آقای پزشکیان! اگر می خواهید علم و دانش در جامعه ارزشمند و خواستنی باشد لازم است با تشویق و توجه کافی به دانش پژوهان جوان و با اخلاقی مانند"حنانه خرمدشتی"، آنها را به عنوان الگوی کودکان و نوجوانان کشور معرفی کنید .(نه این که زمینه ساز بازگشت اساتید متخلف و خرابکاران و فحاشان دانشجونما به دانشگاه شوید و یا این که دانشگاه را به جولانگاه فساد و برهنگی و بی حیایی تبدیل کنید.) 🔹 جناب رئیس جمهور! اگر در جذب نخبگان صداقت دارید لااقل به اندازه ورزشکاران به دانش پژوهان جوان و با انگیزه بها بدهید تا مانع مهاجرت آنها شوید چون رفتار ناعادلانه و تحقیر آنها( در مقایسه با ورزشکاران) انگیزه های آنها را سلب می کند و آنها را به این نتیجه می رساند که اینجا قدر نخواهند دید و بر صدر نخواهند نشست!(نخبگان علمی حقیقی، بابت حجاب و عفت و دین فراری نمی شوند بلکه کم توجهی و نامهربانی شما مسئولین آنها را از کشور فراری داده و می دهد.) 🔹لازم است به سرعت این روند ناعادلانه و غلط را اصلاح کنید تا ادعاهای شما درباره احترام به علم و دانشمندان و پژوهشگران باورپذیر باشد. ✍دکتر محمدصادق کوشکی ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانس خیره کننده از فیلم محمد رسول‌الله که به زیبایی دیدگاه اسلام رو در مورد کرامت بانوان به تصویر کشید ╭─┅🍃🌺🌸🌺🍃┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
وقتی کسی که خودش طرفدار ززآ بود میشه وزیر، تعجب نداره همفکرشو بذارِ سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت..! آقای وزیر لااقل به حرمت اون رأی اعتمادی که گرفتین تو انتصابات یکم مراعات میکردین..!!! ╭─┅🍃🌺🌸🌺🍃┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلام روزتان مهدوی 🌹۵ صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرستید ان شاءالله داستان جدید خاطرات واقعی * تقدیم نگاه مهربانتان میشود.👇👇👇
🌸🍃 عاطفه  بچه‌ها همگی دویدند دورم و من مشغول حال و احوال باهاشون بودم که متوجه شدم سروش با تعجب و بهت به روستا نگاه می‌کنه شاید اونم عین من تصور دیگه‌ای داشت و حالا با دیدن روستا مفهوم منطقه محروم رو به‌خوبی متوجه می‌شد مقنعمو کشیدم جلو و گفتم  صبر کنید بچه‌ها بگید ببینم مادر مه‌لقا کجاست  همه با هم شروع کردن به توضیح دادن که خندیدم و گفتم  یکی‌یکی صحبت کنید این طوری که من متوجه نمی‌شم چی می‌گین با دیدن آمنه از بین بچه‌ها بلند شدم و گفتم  آمنه تو بگو ببینم این‌جا چه خبره  آمنه بچه‌ها رو با تشر متفرق کرد و گفت  خوش اومدی عاطفه خیر باشه از طرف‌ها  بغلش کردم و گفتم  حالت چطوره؟  گفت  خوبم بخوبیت  به اطراف نگاهی انداخت و گفت  با مهمون اومدی ؟ با یادآوری سروش اونم بعد از مدتی که رسیده بودیم گفتم  بازرس اداره‌ی فرهنگ اومده برای نظارت و تأیید نبود امکانت  آمنه لبخند زد و گفت  خدا خیرت بده دختر مردای ده رفتن پی کار من برم خوشامدگویی  گفتم  تا تو میری استقبال بازرس منم میرم دیدن مادر مه‌لقا  آمنه با تردید گفت  ننه مه‌لقا نیست عاطفه  گرچه می‌دونستم اما پرسیدم  نیست ؟ آمنه غمگین گفت  اونو بردن شهر پی مداوا  توی خونه آمنه نشسته بودیم که سروش به سقف نگاهی انداخت و آهسته گفت  زمستون رو چطور گذروندین؟  شنیدم و گفتم  به‌سختی با ترمیم هرروز اونم نه با مصالح با پلاستیک و مشما  به کیف توی دستش که برگه‌ای که نوشته بودم داخلش بود اشاره کرد و گفت  اینم ذکر کرده بودین؟  گفتم  بله نوشتم  لیوان چایش رو برداشت و گفت  شما کجا تدریس می‌کردین؟ گفتم  چایتون بفرمایید بعد میریم اون‌جا  سروش با دیدن کلاس درسی ما بیشتر از قبل متعجب شد اون می‌گفت روستایی که اون‌جا سرباز بوده حداقل یه اتاق درست درمون برای تدریس داشته  درسته هوا تاریک شده بود اما من همچنان یکی‌یکی نبود امکانات رو برایش شرح می‌دادم و اونم هر لحظه متعجب و متعجب تر شد  داشتم توضیح می‌دادم که  این برکه و جوی تنها آبی که اهالی می‌تونن برای مصرف روزانه ازش استفاده کنن اما متأسفانه گاهی آب بهداشتی نیست چون حیوانات هم....  سروش بی‌رمق لبه برکه نشست و با پوف بلندی به صورتش دست کشید  حرفمو ادامه ندادم اما به‌جاش گفتم  ببخشید انگار خسته تون کردم  نگام کرد و جدی گفت  این یک بحرانه منم خسته اما خوب آشنا به این محرومیت اون طرف برکه نشستم و گفتم  فکرشو بکنید اگر تنها فقط گوشه‌ی ریزی از این مشکلات حل بشه می‌تونه چقدر زیبا باشه  می‌تونه چقدر زندگی رو برای اهالی بهتر و قشنگ‌تر کنه  حق این آدم‌های مهربون این‌همه محرومیت و فقر نیست  توی چشمان تک‌تک این بچه‌ها عشق به تحصیل موج می‌زنه  تو دل تک‌تک زن و مردهای این‌جا عشق به زندگی  من یک انسانم و با دیدن تحمل این‌همه سختی توسط این اهالی از خودم خجالت می‌کشم  حالا رییس نهضت از من می‌خواد دلسوزی رو بذارم کنار و به پنج سال تدریسم بپردازم  من درد هم‌نوعمو با زندگی بینشون با پوست و استخون درک کردم و فهمیدم و این تعجبی نداره که آرزوم بشه این آباد کردن این‌جا  وقتی ساکت شدم و صدایی جز صدای سگ‌های اطراف نشنیدم بهش نگاه کردم  اولین باری بود که این‌طوری مستقیم و بی‌پروا انگار زمانی طولانی بهم زل زده بود  چیزی که اون لحظه با نگاه سروش توی دلم گفتم این بود  خاک بر سرت عاطفه که این‌قدر وراجی کردی و جوگیر شدی  فوری بلند شدم و گفتم  به‌نظر من دیگه همه‌جا رو بررسی کردیم بهتره برگردیم  صبح فردا با طلوع خورشید با برداشتن پول‌ها و وسایلی که عزیز بهم داده بود به قصد رفتن به شهر سوار قاطر شدم و رو به آمنه که برای کمک بهم اومده بود گفتم  به آقای مرندی بگو من دیروز همه آنچه رو که توی برگه نوشتم کامل بهش شرح دادم فقط دیدن همه بچه‌ها مونده دختر پسرهایی که تفاوت سنی زیادی دارن و به‌اجبار باید توی یک کلاس درس بخونن  بهش بگو ما نیاز داریم کلاس جداگانه براشون تشکیل بدیم خم شدم و گفتم  آمنه قبل رفتنش حتما بهش بگو ما به یه معلم دیگه احتیاج داریم  آمنه خورجین قاطر رو تنظیم کرد و گفت  بهش می‌گم تو برو خدا به همرات گرچه دیدن مادر مه‌لقا رو تخت بیمارستان ناراحتم می‌کرد اما خوشحال بودم که به‌موقع قبل عملش اون‌جا رسیدم  با پرداخت هزینه‌های بیمارستان مه‌لقا رو بردند داخل اتاق عمل و چقدر توی اون لحظه سخت شنیدن دعای خیر بقیه برای منو عزیز شیرین به‌نظر می‌رسید  اسماعیل با یه تکه نان روغنی کنارم نشست گفت  بفرمایید خانم معلم  به‌روش لبخند زدم نان رو از دستش گرفتم و گفتم دست‌پخت مادر مه‌لقاست؟  سر تکون داد و گفت  همون روزی‌که زیادی پای تنور موند حالش بد شد  ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان 🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @khorshidebineshan
Farahmand-Doaa-Ahd_SoftGozar.com.mp3
9.72M
🌺 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ دعای عهد کم حجم ✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
❣️ بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ❣️ ⭐️اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ ⭐️و رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ ⭐️و رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُور ⭐️و مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ ⭐️و رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ ⭐️و مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ ⭐️و رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ ⭐️والْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ ⭐️اللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ ⭐️و بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ ⭐️و مُلْکِکَ الْقَدیمِ یا حَىُّ یا قَیُّومُ ⭐️أسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ ⭐️و بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ ⭐️یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ ⭐️و یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ ⭐️و یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ ⭐️یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ ⭐️یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. ⭐️اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ ⭐️صلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ ⭐️عنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ ⭐️فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها ⭐️سهْلِها وَ جَبَلِها ⭐️و بَرِّها وَ بَحْرِها ⭐️و عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ ⭐️و مِدادَ کَلِماتِهِ ⭐️و ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ ⭐️و أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. ⭐️أللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا ⭐️و ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً ⭐️و بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى لا أَحُولُ عَنْها وَ لا أَزُولُ أَبَداً. ⭐️اللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِه ⭐️والذّابّینَ عَنْهُ وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ ⭐️فى قَضاءِ حَوائِجِه ⭐️والْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ ⭐️والْمُحامینَ عَنْهُ والسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ ⭐️والْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. ⭐️اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ ⭐️الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً ⭐️فأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى ⭐️مؤْتَزِراً کَفَنى ⭐️شاهِراً سَیْفى ⭐️مجَرِّداً قَناتى ⭐️ملَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فى الْحاضِرِ وَالْبادى. ⭐️اللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ ⭐️و الْغُرَّةَ الْحَمیدَة ⭐️واکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ ⭐️و عَجِّلْ فَرَجَهُ ⭐️و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ⭐️و أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ ⭐️واسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ ⭐️و أَنْفِذْ أَمْرَهُ ⭐️واشْدُدْ أَزْرَهُ ⭐️واعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ⭐️و أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ ⭐️فإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ⭐️ظهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ🌷 ⭐️فأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ ⭐️وابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک ⭐️حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ ⭐️و یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ ⭐️واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ ⭐️و ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ ⭐️و مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ ⭐️و مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ ⭐️و سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ⭐️واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ. ⭐️اللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ ⭐️و مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ ⭐️وارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ. ⭐️اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ ⭐️و عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ ⭐️إنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً ⭐️برَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. 👈 آنگاه سه بار بر ران خود دست می‌زنی و در هر مرتبه می‌گویی: 🌷الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کریم استاد معتز آقایی حدود۳۰دقیقه ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ ظهور فرمانده ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ به نیابت از عج هدیه به محضر علیها السلام ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ Join @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
متاسفانه نوح، پیامبر اولوالعزم الهی اندازه حسن آقامیری ! درک و فهم و ظرفیت نداشت!!! ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎋🌸🌹🌸🎋 🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 سلام وقتتون بخیر 🔸️امام حسين عليه السلام فرمودند: نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد.» ☘️ گاهی به اهمیت یک لبخند عمیق که با دستان با سخاوت شما بر چهره یک نان‌آور خانواده پدید می‌اید و آبرویش را نزد خانواده‌اش حفظ می‌کند، فکر کنید. وهمچنین به‌خشنودی و رضایت رزّاق متعال... 🔵فعالیت های موسسه نیکوکاری خورشید پنهان 👇👇👇 ۱. جهت ایجاد اشتغال و توانمندسازی خانواده های نیازمند ۲. تهیه و توزیع بسته‌های معیشتی ۳. تهیه لوازم التحریر برای این عزیزان ۴ . تهیه جوایز فرهنگی با طرح ایرانی اسلامی برای دانش آموزان فعال قرآنی ۵ .تهیه و توزیع کتابهای مفید و انجام مسابقات فرهنگی ۶ . آموزش رایگان فرزندان این خانواده‌ها در زمینه های قرآنی، چرتکه، زبان و کارهای هنری و توانمندسازی ایشان. و.... 🌺💚🌺💚🌺💚🌺 💚شما عزیزان میتوانید در این راه با کمکهای نقدی،نذرهای فرهنگی و یا معرفی موسسه به دیگران یاور ما باشید و لبخند بر لب امام زمانمان بنشانید💚 💚حتی فقط نفری ۱۰هزارتومان قطره‌هایی میشود به وسعت دریا💚 👇👇👇👇👇 ۶۰۳۷۹۹۷۹۵۰۴۰۰۱۷۷ 6037997950400177 را به دوستانتان معرفی کنید ⚪ ✋پخش این بنر صدقه جاریست
34.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥توضیحات کامل دکتر منان رئیسی در برنامه به اضافه یک درباره تعداد اساتید تعلیق شده و اخراج شده طی سالهای اخیر را ملاحظه کنید و خودتان قضاوت بفرمایید که چنین مسئله‌ای که با فشار برخی رسانه‌ها به موضوع داغ روز تبدیل شده واقعا چقدر برای مردم اولویت دارد؟! ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔴بیشتر از پنج بار باردار شوید تا هرگز بیماری ام اس نگیرید 🔺با بارداری بر روی سلامت خود سرمایه‌گذاری کنید ▪️منبع مقاله: سه تن از پزشک زنان و موسسه خصوصی درمانی در آمریکا ترجمه بخشی از مقاله: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری خود ایمنی ویرانگر است که در نهایت می‌تواند باعث آسیب دائمی به اعصاب شما شود. یک مطالعه در استرالیا نشان داد که بارداری می تواند خطر ابتلا به ام اس را تا 50 درصد کاهش دهد. اگر پنج بار بارداری یا بیشتر داشته باشید، خطر ابتلا به ام اس تا 94 درصد کاهش می یابد. این به این دلیل است که هنگام بارداری سیستم ایمنی بدن شما تغییر می‌کند تا از حمله به کودک جلوگیری شود. پس از زایمان، برخی از سلول‌های جنین در سیستم شما باقی می‌مانند و از عملکرد نامنظم سیستم ایمنی جلوگیری می‌کنند. 🔺همه ما می‌دانیم بارداری حالات و عوارض گاها بسیار سختی برای بانوان ایجاد میکند اما همه‌ی آن عوارض به علت تغییرات بدن برای یک پیشرفت است که تحمل ان دوره‌ی کوتاه مدت میتواند نتایج شیرین بلند مدت برای بانوان داشته باشید. ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حتماببینید👆 سه سند مهم توسط سردار رادان از دستگیری یک افسر اطلاعاتی دشمن با هدف اندلس سازی ایران: ۱_ در طرح دشمنان هر زن که کشف حجاب کرده، سرباز ارزان قیمت نام گذاری کرده اند ۲_ چادر بر سر هر زن ایرانی یعنی پرچم ایران بالاست ✖️کجا هستن اون بزرگوارانی که میگفتن توهم توطئه دشمن برای کشف حجاب ها رو دارید!!!! ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌈⚡️🌈 ⚡️🌈 🌈 اگه می‌خوای همسرت عاشقت باشه، باهاش رفیق باش! رفيق‌ها، محرم راز همديگه هستند. کاری کن که اگر چيزی توی دلش هست، با آرامش بتونه باهات در ميون بذاره و از چيزی نترسه. يه رفيق، هيچ وقت راز رفيقش رو به کسی نميگه! پس اگه همسرت يه وقت خدای نکرده اشتباهی هم مرتکب شد، کسی نبايد خبردار بشه. حتی خانواده‌ات!!! ‌‌‌╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✅چهار نکته مهم برای همسران بی اعتماد 🔹️ به جای چک کردن گوشی موبایل یا وسایل همسرتان با او صحبت کنید و بگویید کدام رفتارش موجب برانگیخته شدن شک در شما می شود. 🔹️ سعی کنید روی بهبود ارتباط تان کار کنید. نیازهایتان را با همسرتان مطرح کنید و خودتان نیز با انجام بهتر مسئولیت های زناشویی به بهبود ارتباط تان کمک کنید . رابطه خوب می تواند به برقراری دوباره اعتماد منجر شود. 🔹️ سعی کنید این مشکل را برای دیگران بازگو نکنید‌. مادر خود یا همسرتان ، خواهر ،دوست یا همسایه نمی توانند کمک کننده باشند و ممکن است مشکل شما را تشدید کنند. بهترین گزینه یک مشاور یا متخصص است نه دوست یا فامیل. 🔹️ حتما از یک روانشناس متبحر کمک بگیرید .اگر او در همسرتان نشانه ای از خیانت پیدا نکرد این مسئله‌ را به عنوان یک مشکل بپذیرید و برای درمان آن تلاش کنید. شکاک بودن ویرانگر رابطه زناشویی شماست. ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلام روزتان مهدوی 🌹۵ صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرستید ان شاءالله داستان جدید خاطرات واقعی * تقدیم نگاه مهربانتان میشود.👇👇👇
🌸🍃 عاطفه   بااینکه اسماعیل یک نوجوان بود اما من عجیب اونو یک فرزند دوست داشتم به دستش ضربه‌ای زدم و گفتم  ان‌شاءالله عملش موفقیت‌آمیز من مطمئنم اون صحیح‌وسالم با ما برمی‌گرده روستا  اسماعیل سرش انداخت پایین و گفت  خانم من...  مکث کرد و آهسته‌تر گفت  من دروغ گفتم که مادر مه‌لقا از شما خواسته بیان این‌جا اون من روز به خودم به شما زنگ زدم  خندیدم و گفتم  یه‌چیزی بگم اسماعیل  تا نگام کرد گفتم  من خودم فهمیده بودم با شناختی که از مادر مه‌لقا داشتم می‌دونستم اون چنین تقاضایی نکرده  اسماعیل دوباره با خجالت سرشو انداخت پائین که گفتم  ولی از تو خیلی ممنونم شاید اگر بهم خبر نمی‌دادی ازت دلخور می‌شدم یا شاید اگر بعدا می‌فهمیدم سال تحصیلی جدید توی کلاس راهت نمی‌دادم  اسماعیل با تردید نگام کرد که گفتم  شماها سرمایه‌های زندگی من هستین عین خانواده و عزیزانم  اسماعیل گفت  خانم می‌شه بعد خوب شدنشم به مادر چیزی نگین؟  سر تکون دادم و گفتم  این‌موضوع عین یک‌راز پیش من و تو باقی می‌مونه بشرط  این‌که در آینده هم اگر روزی مشکلی پیش اومد و من نبودم خبرم کنی با پایان عمل موفقیت‌آمیز مه‌لقا با خیالی آسوده قبل‌از تاریکی هوا برگشتم ده  شب قبل هم به‌اندازه کافی استراحت نکرده بودم و خسته خسته مستقیم رفتم خونه  باقی‌مونده‌ خوراکی هایی که عزیز برام گذاشته بود رو گذاشتم توی بشقاب و تا خواستم بعد خمیازه‌ای طولانی اونها رو بخورم کسی به در زد با تصور این‌که بچه‌ها هستن گفتم بیایین تو  صدای یالا گفتنش رو درست وقتی شنیدم که تکه‌ای بزرگ از سیب دستم رو گاز زده بودم  متعجب از این‌که چرا نرفته با هر زحمتی که بود اون تکه سیب رو جویدم  چادرم رو سرم کردم و رفتم دم در  سرش پایین بود همان‌طور که دم در ایستاده بود جلوتر رفتم و گفتم  شما برنگشتین؟  بدون این‌که نگام کنه گفت سلام، نه راستش از صبح به کل روستا سر زدم بعدشم رفتم بخشداری پیگیر درخواست لوله‌کشی شدم  متعجب گفتم  واقعاً؟  گفت  به‌همین خاطر مزاحمتون شدم  کنار رفتم و گفتم  بفرمایید  گفت  نه ممنون همین‌جا خوبه  به داخل حیاط اشاره کردم و گفتم  بفرمایید روی ایوان با همون خوراکی‌های اندک ازش پذیرایی کردم و گفتم  ببخشید من اینجا وسیله پذیرایی ندارم  تغییر کرده بود انگار یا چه می‌دونم شاید اونم خسته بود  سربه‌زیر و گرفته صحبت می‌کرد گفت  ممنون  ببخشید شما قبلاً از بخشداری تقاضای لوله‌کشی کرده بودید درسته؟  گفتم  بله همین چند ماه پیش البته فرصتش پیش نیامد پیگیرش بشم  گفت  هزینه‌بردار با چیزی هم که من از اهالی دیدم نمی‌تونن پولی تقبل کنن پرسیدم  مگه هزینش چقدره؟  گفت  قول دادن تا اول مهر لوله‌های اصلی رو جا بدن تا اون موقع هم فرصت داریم حالا فکری به حال هزینه‌ها کنیم  نمی‌دونم چی باعث شده بود بره بخشداری و پیگیر این مسئله بشه اما من لبخند زدم و گفتم  ممنون واقعاً این می‌تونه خبر خیلی خوبی باشه  گفت  اون برگه رو هم من تایید کردم همه‌شو حتی فرستادن یه معلم دیگه به این‌جا  قبل این‌که چیزی بگم بلند شد و گفت  من فردا صبح باید یه سر تا بخشداری شهر برم گفتم اگر خواستید برید شهر با قاطر نرید  گفتم  نه ممنون من عادت کردم که...  نگام کرد  نگاهی که تا اون لحظه افتاده بود  چرا با اون نگاه ساکت شدم رو نمی‌دونم اینم که چرا تسلطمو از دست دادم رو هم نمی‌دونم فقط می‌دونم نوع نگاهش فرق داشت  صدام رو بی‌جهت صاف کردم و با فراموشی ادامه جمله قبلم فقط گفتم  بله  از کنارم گذشت و گفت  خداحافظ با تمام خستگی‌هایی که تنم رو دربرگرفته بود درست عین شب‌های اولی که به روستا رفته بودم خوابم نمی‌برد  کلافه رو تشک نشستم   نمی‌دونم چرا احساس گناه می‌کردم  عرق سردی گردنم رو خیس کرده بود و نفس‌های عمیقم بی‌اراده شده بود.  دیدن اون نگاه متفاوت باعث عذاب وجدانم شده بود  دستی به صورتم کشیدم و زیر لب گفتم  استغفرالله  صبح اونروز از خونه بیرون نرفتم گرچه دلم پیش مادر مه‌لقا بود اما فقط نمی‌خواستم با سروش برم شهر  اما ظهر وقتی دیدم همه با ماشین اون برگشتن از حس عذاب وجدان بی موقعم مقابلش خجالت‌ زده شدم  اون فقط به‌عنوان بازرس اومده بود اون‌جا ولی حالا خواسته یا ناخواسته به اهالی کمک می‌کرد و همین امر باعث شده بود اهالی تو همون دو روز با دیدن تلاش‌های سروش باهاش مهربون و خودمونی  شده باشن این‌که اونروز چطور رفته بود بیمارستان و بعد ترخیص،مادر مه‌لقا و بقیه رو آورده بود روستا نمی‌دونم فقط می‌دونم همه بابت این کار نگاه تحسین‌برانگیزی بهش داشتن گرچه برای خودمم جای تعجب داشت که واقعاً اون چرا پیگیر مسائل اهالی شده!   ╭─┅─🍃🌺🌸🌺🍃─┅─╮ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان 🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @khorshidebineshan