eitaa logo
مجله تربیتی خورشید بی نشان
828 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
354 فایل
ارتباط با مدیر کانال @mahdavi255
مشاهده در ایتا
دانلود
مجله تربیتی خورشید بی نشان
💔 ⏪👌 #چله_دورزدن_شیطان 🗓 روز بیست و ششم سلام دوست خوبم.☺️ ❤️هوای دلت چطوره؟ آفتابی؟ ابری؟ بارو
💔 ⏪👌 🗓روز بیست و هفتم سلام دوست خوب خدا 😊 روز و روزگارت بخیر🌺 امروز هم برای پیچوندن شیطان برنامه داریم ☺️ فقط پایه باش رفیق.. امروز می‌خوایم قول بدیم به خدا که 🔍 حواسمون به بودنش هست❗️ ☀️امروز می‌خوایم بنده ی حرف گوش کن خدا باشیم ! هرچی خدا بخواد هرچی خدا بگه ما بگیم چششششم!!!😍 🔰امروز فقط برای رضایت خدا ✅ حرف می‌زنیم ✅ نگاه میکنیم ✅ گوش میکنیم یادم بمونه: 💢اول| (الحمدلله) برای نعمتهاش 💢دوم| (استغفرالله) برای گناهانم خدا پشت وپناهت🌺 فراموش نشه👌 ... 💞 @khorshidebineshan 💞
⭕️ سامانه معرفی مدیران اخلال دارد ‏◀️ وقتی یکی از مدیران دولت قبل درحالی که قبلا فیش ‎ او روی سایت‌های خبری منتشر شده، در هيأت دولت آقای رئیسی به‌عنوان استاندار یکی از محروم‌‌ترین استان‌ها انتخاب می‌شود، یعنی سامانه معرفی و انتخاب مدیران دولت مردمی، دچار ‎ است و باید در آن بازنگری شود. ‏🔹 مطمئنم رییس جمهور مردمی به انتقادات دلسوزانه‌ای که در پی انتصاب استاندار سیستان بلوچستان ابراز شده، توجه می‌کنند و عذرتراشی بی‌وجه برخی، تأثیری در اراده اصلاحی نخواهد داشت؛ چرا که امام خامنه‌ای فرمودند: در قضیّه حقوق‌های نجومی برای متخلّف‌ اصلاً نباید عذر تراشید؛ برخورد هم بایستی قاطع باشد. ۱۳۹۵/۰۶/۰۳‎ 🖊حمید_رسایی ✍️بیداری ملت  @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله تربیتی خورشید بی نشان
📜📖📜 📖📜 📜 #رمان_چمران_از_زبان_غاده🕊🥀 #قسمت_بیست_و_پنجم ↩️ از اوخواستم یک زود پز برایم بیاورد ،
📜📖📜 📖📜 📜 🕊🥀 ↩️ می گفت: هر چیزی از عشق زیبا است .تو به ملکیت توجه می کنی . من مال خدا هستم ، همه این وجود مال خدا هست . برایش نوشتم: کاش یکدفعه پیر بشوی من منتظر پیرشدنت هستم که نه کلاشینکف تورا از من بگیرد و نه جنگ .   و او جواب داد که: این خودخواهی است . اما من خودخواهی تورا دوست دارم . این فطری است . اما چطور مشکلات حیات را تحمل نمی کنی ؟ من تورا می خواهم محکم مثل یک کوه ، سیال و وسیع مثل یک دریا ابدیت، تو می گویی ملک ؟ ملکیت ؟ تو بالاتر از ملکی . من از شما انتظار بیشتر دارم . من می بینم در وجود تو کمال و جلال و جمال را . تو باید در این خط الهی راه بروی . تو روحی ، تو باید به معراج بروی ، تو باید پرواز کنی . چطور تصور کنم افتادی در زندان شب . تو طائر قدسی . می توانی از فراز همه حاجز ها عبور کنی . می توانی در تاریکی پرواز کنی . هر چند تا روزی که مصطفی شهید شد ، تا شبی که از من خواست به شهادتش راضی باشم ، نمی خواستم شهید بشود. آن شب قرار بود مصطفی تهران بماند. گفته بود روز بعد برمی گردد . عصر بود و من در ستاد نشسته بودم ، در اتاق عملیات . آن جا در واقع اتاق مصطفی بود و وقتی خودش آنجا نبود کسی آن جا نمی آمد ولی ناگهان در اتاق باز شد ، من ترسیدم ، فکر کردم چه کسی است ، که مصطفی وارد شد . تعجب کردم ، قرار نبود برگردد. او مرا نگاه کرد ، گفت: مثل این که خوشحال نشدی دیدی من برگشتم ؟ من امشب برای شما بر گشتم . گفتم: نه مصطفی ! تو هیچ وقت برای من برنگشتی . برای کارت آمدی . مصطفی با همان مهربانی گفت: امشب برگشتم بخاطر شما . از احمد سعیدی بپرس . من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم ، هواپیما نبود . تو می دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده ام ، ولی امشب اصرار داشتم برگردم ، با هواپیمای خصوصی آمدم که این جا باشم .   من خیلی حالم منقلب بود . گفتم: مصطفی من عصرکه داشتم کنار کارون قدم می زدم احساس کردم آنقدر دلم پر است که می خواهم فریاد بزنم . خیلی گرفته بودم . احساس کردم هرچه در این رودخانه فریاد بزنم ، باز نمی توانم خودم را خالی کنم . مصطفی گوش می داد . گفتم: آنقدر در وجودم عشق بود که حتی اگر تو می آمدی نمی توانستی مرا تسلی دهی. او خندید وگفت : تو به عشق بزرگتر از من نیاز داری و آن عشق خداوند است. ........ 📗از زبان همسرشان غاده 🌹به نیت شهید سردار سلیمانی و شهید چمران برای تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات بفرستیم😊 join @khorshidebineshan 📜 📖📜 📜📖📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ارتباط موفق_24.mp3
10.58M
۲۴ 🔋 انرژی آن دسته از دوستانت که درونِ پاک دارند؛ در تو، باقی می‌ماند! * چه دیگران، از دوستانِ مطهر و نورانیِ تو، خبر داشته باشند، و چه نداشته باشند ؛ این انرژی را از وجود تو، جذب می‌نمایند! * 💎 به همین سادگی قدرتِ جذب تو نیز، افزایش می‌یابد. 🎤 Join @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیست سال هم اگر ازدواج کرده باشی ولی در این مدت هیچوقت مشکل رابیان نکرده باشی، مشکل حل نخواهد شد ⭕️سابقه ازدواج مشکل راحل نمیکند. بلکه بیان مشکلات موجب برطرف شدن آن میگردد Join @khorshidebineshan
💎قرص ضدبارداری زیاد بخورید ، سکته میکنید ! ☘باورکردنی نیست اما حقیقت دارد ، شیوع سکته‌های قلبی و مغزی در خانم‌های جوان اغلب به علت مصرف قرص ضد بارداری است! Join @khorshidebineshan
🌺شادمان‌ترین مردم، بهترین چیزها را در زندگی ندارند بلکه آنها بهترین "برداشت" را از زندگی دارند.👌 Join @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام شبتان مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرستید تا ان شاءالله * تقدیم نگاه مهربانتان شود☺️👇👇👇
نـــ✒ــون وَ الْــــقَــلَــم🌹 🌱 /بخش اول . دستش را زیر چانه‌اش زدہ و بہ نقطه‌اے نامعلوم خیرہ شدہ بود. توجهے بہ رفت و آمد دانشجویان نداشت. فڪرش مشغول بود. نیاز سرخوش و بلند گفت: چرا ول شدے رو نیمڪت؟! پاشو بریم قدم بزنیم. هوا، هواے باهارہ! مهتاب چیزے نگفت، نیاز ادامہ داد: پاشو دست تو دست هم تو دانشگاہ یہ دورے بزنیم و بعد بریم چند تا ڪتاب بخریم. یہ چیزی‌ام مهمون من! البتہ یواشڪے! ما ڪہ نہ رِلے داریم نہ یہ نامزدے یا ڪوفتے چیزے، عاشقِ جزوه‌اے و مجنونم ڪہ تعطیل! چقدر یُبس و بی‌بخارن پسراے همہ دوره‌اے ما! یہ ترم بیشتر نموندہ. سرمون بی‌ڪلاہ موند. انگار این دانشگاہ خوش آوازہ بہ جز مدرڪ و پز دادن چیز دیگه‌اے واسمون ندارہ. گِل بگیرن درشو! مدرڪشو می‌خوام چے ڪار؟! لبخند ڪم رنگے روے لب مهتاب نشست. نگاهش را بہ نیاز دوخت. یڪ ریز داشت حرف می‌زد و بہ یبس بودن پسر‌هاے دانشگاہ لعنت می‌فرستاد! نیاز لبخند و نگاہ مهتاب را ڪہ دید، گفت: اونطور نگاہ نڪنا! من علاوہ بر مدرڪ و اسم دهن پر ڪن، از این دانشگاہ یہ شوهر خوب می‌خوام! شدہ... حرفش را ادامہ نداد. نگاهش بہ نقطه‌اے افتاد و گل از گلش شڪفت. همانطور ڪہ بہ روبه‌رو نگاہ می‌ڪرد، گفت: اصلا بہ پاس این همہ سال خرخونے و تحمل ڪردن پسراے بی‌بخار و مسخره‌، این مولاییو می‌خوام یا یہ چیزے تو مایه‌هاش. جیگرشو! لبخند مهتاب تبدیل شد بہ خندہ. قهقه‌اے زد و رد نگاہ نیاز را گرفت. ڪمے آن طرف‌تر، معراج ایستادہ بود و سہ دختر دورش حلقہ زدہ بودند. پیراهن ساده‌ے سفید و شلوار ڪتان ڪرم خوب بہ تنش نشستہ بود. نگاهش بہ ڪلاسورے بود ڪہ یڪے از دختر‌ان مقابلش گرفتہ بود‌. نیاز بہ شوخے گفت: اینا جوجہ وڪیلاے دوره‌ے ڪارشناسی‌‌ان‌. ترم دوم سومن. از راہ نرسیدہ آویزون ڪراش ما شدن. فڪر ڪردن می‌تونن مفت برے ڪنن! پاشو بریم حالیشون ڪنیم، معراج مولایے حق ماس، سهم ماس، واسہ ماس! فڪر نڪنن بی‌سر و صاحب موندہ! پاشو دختر چرا نشستے؟! خنده‌ے مهتاب شدت گرفت، نیاز نگاهش را بہ مهتاب دوخت و پوفے ڪرد. _ حالا هے بخند مهتاب خانم! ترم بعد ڪہ ڪارت عروسی‌شو سر ڪلاس خاتمِ ادب آداب دارد، آورد می‌بینے. مگہ این جونورا می‌ذارن همچین تیڪه‌اے روے زمین بمونہ؟! خودم دیدم تو نخ مولایے و چندتا از دوستاشن. بہ چندتا از بچه‌هاے دانشڪده‌ے مام نظر دارن! دست نجنبونیم، ما می‌مونیم و حوضمون. و البتہ یہ مدرڪ دهن پر ڪن از دانشگاہ پر آوازه‌ے ڪشورمون ڪہ باید ببینیم ڪدوم استادمون، جوون‌ مردے می‌ڪنہ و ما رو بہ یڪے از آشناهاش تو بخش اداری‌اے، انتشاراتے چیزے با حقوق بخور و نمیر؛ معرفے می‌ڪنہ! البتہ وضع تو از من بهترہ. تو یہ مجله‌ے فڪسنے مشغول شدے. مهتاب نفسش را با شدت بیرون داد و بہ نیمڪت تڪیہ. نگاهش را از معراج گرفت و با پوزخند گفت: این پسر ڪسے نیست ڪہ جلوے هرڪسے وا بدہ! نگرانش نباش! نیاز شانہ بالا انداخت. چند ثانيہ بعد لبخند شیطنت آمیزے روے لبش نشست. به‌سمت مهتاب رفت و دستش را ڪشید. _ خستہ شدم انقدر گفتم پاشو! مهتاب ڪلافہ گفت: حال ندارم نیاز! برو یڪم قدم بزن و دو تا آبمیوه‌ے خنڪ بگیر و بیا. نیاز پشت چشم نازڪ ڪرد‌. _ دیگہ چے؟! دستورے نیست؟! _ فعلا همین! نیاز ڪہ محڪم‌تر دستش را ڪشید، مجبور شد بلند شود. اخم ریزے بہ ابروهایش داد و طلبڪارانہ گفت: چرا این‌طورے می‌ڪنے؟! نیاز جدے جواب داد: میگم پاشو، یعنے پاشو. مهتاب پوفے ڪرد و با حرص گفت: فڪر ڪردے معراج مولایے میاد سراغ من و تو؟! _ نچ! اما باید بہ این جوجه‌ها حالے ڪنم دنیا دست ڪیہ! بعضیاشون خیلے پررو تشریف دارن. مهتاب بہ نشانه‌ے تاسف سر تڪان داد و سعے ڪرد اخمش را باز ڪند. بہ دو سہ مترے معراج و دخترها ڪہ رسیدند، نیاز گلویش را صاف ڪرد و گفت: سلام! اول نگاہ دخترها به‌طرفشان برگشت و بعد نگاہ معراج. معراج سرش را بالا گرفت اما مستقیم بہ نیاز و مهتاب خیرہ نشد. مهتاب بہ زور سرش را تڪان داد و لب زد: سلام! معراج جدے گفت: سلام! در خدمتم! . ✍🏻نویسنده:لیلے سلطانے Instagram:Leilysoltaniii •○● @Ayeh_Hayeh_Jonon ●○• 👈🏻ڪپے تنها با ذڪر نام نویسنده و منبع مورد رضایت است👉🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای عهد.mp3
9.72M
🌺 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ دعای عهد کم حجم ✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان 🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @khorshidebineshan
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📣 (پس از قتل عثمان آنگاه که مردم هجوم آوردند تا با امام علی علیه السلام بیعت کنند، در روز جمعه ٢٥ ذی الحجه سال ٣٥ هجری در مدینه فرمود. ) 🔹علل نپذیرفتن خلافت ♦️مرا واگذارید و دیگری را به دست آرید، زیرا ما به استقبال حوادث و اموری می‌رویم که رنگارنگ و فتنه‌آمیز است و چهره‌های گوناگون دارد و دلها بر این بیعت ثابت و عقل‌ها بر این پیمان استوار نمی‌ماند. چهره افق حقیقت را (در دوران خلافت سه خلیفه) ابرهای تیره فساد گرفت و راه مستقیم حق ناشناخته ماند. آگاه باشید، اگر دعوت شما را بپذیرم بر اساس آنچه که می‌دانم با شما رفتار می‌کنم و به گفتار این و آن و سرزنش سرزنش‌کنندگان گوش فرا نمی‌دهم. اگر مرا رها کنید چون یکی از شما هستم که شاید شنواتر و مطیع‌تر از شما نسبت به رییس حکومت باشم، در حالیکه من وزیر و مشاورتان باشم بهتر است که امیر و رهبر شما گردم. 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله تربیتی خورشید بی نشان
💔 ⏪👌 #چله_دورزدن_شیطان 🗓روز بیست و هفتم سلام دوست خوب خدا 😊 روز و روزگارت بخیر🌺 امروز هم برای
💔 ⏪👌 🗓 روز بیست و هشتم سلام همسفر دنیا😊 ⚠️غصه های دنیا رو جدی نگیریا .. اینجا فقط یه بازیه که از بد حادثه توش سرشکستنک هم داره!! داد و هوار راه نندازی.. داور بازی حواسش به همه چی هست👌☺️ بچسب به فرصتت تا سوت پایانو نزده.... 💪میدونی قوی‌ترین آدم کیه؟ اونی که بتونه حرف رو حرف خدا نیاره❌ اونی که شیطون رو به حساب نیاره❌ اونی که مرز بین خودش و شیطان رادیوار بکشد☑️ میدانم کار آسانی نیست ولی اگرقدم برداریم اگر هر روز یک آجر بگذاریم بالاخره آن دیوار میاید بالا ... از امروز برایش فکری کنیم ❗️ ببینیم چندتا آجر لازم داریم❓ برای خوب حرف زدن✅ برای بد نگفتن ❌ بد نشنیدن ❌ بد ندیدن ❌ بد نرفتن ❌ بد نبودن ❌ خیلی کار داریم یک قول بدهیم امروز❓ تمام تلاشمان رابکار بگیریم!! موفق باشی🤝 فراموش نشه👌 ... 💞 @khorshidebineshan 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجله تربیتی خورشید بی نشان
📜📖📜 📖📜 📜 #رمان_چمران_از_زبان_غاده🕊🥀 #قسمت_بیست_و_ششم ↩️ می گفت: هر چیزی از عشق زیبا است .تو به
📜📖📜 📖📜 📜 🕊🥀 ↩️ او خندید وگفت : تو به عشق بزرگتر از من نیاز داری و آن عشق خداوند است. باید به این مرحله ازتکامل برسی که تو را جز خدا و عشق خدا هیچ چیز راضی نکند . حالا من با اطمینان خاطر می‌توانم بروم . من در آن لحظه متوجه این کلامش نشدم . شب رفتم بالا . وارد اتاق که شدم دیدم که مصطفی روی تخت دراز کشیده ، فکر کردم خواب است . آمدم جلو و اورا بوسیدم . مصطفی روی بعضی چیزها حساسیت داشت . یک روز که اومدم دمپایی هایش را بگذارم جلوی پایش ، خیلی ناراحت شد ، دوید ، دوزانو شد و دست مرا بوسید ، گفت: تو برای من دمپایی می آوری ؟ آن شب تعجب کردم که حتی وقتی پایش را بوسیدم تکان نخورد . احساس کردم او بیدار است ، اما چیزی نمی گوید ، چشمهایش را بسته و همین طور بود. مصطفی گفت: من فردا شهید می شوم . خیال می کردم شوخی می کند. گفتم: مگر شهادت دست شماست ؟   گفت: نه ، من از خدا خواستم و می دانم خدا به خواست من جواب می‌دهد . ولی من می‌خواهم شما رضایت بدهید . اگر رضایت ندهید من شهید نمی‌شوم . خیلی این حرف برای من تعجب آور بود. گفتم: مصطفی ، من رضایت نمی دهم و این دست شما نیست . خوب هر وقت خداوند اراده اش تعلق بگیرد من راضیم به رضای خدا و منتظر این روزم ، ولی چرا فردا ؟ و او اصرار می کرد که: من فردا از این جا می روم . می خواهم با رضایت کامل تو باشد . و آخر رضایتم را گرفت .... ........ 📗از زبان همسرشان غاده 🌹به نیت شهید سردار سلیمانی و شهید چمران برای تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات بفرستیم😊 Join @khorshidebineshan 📜 📖📜 📜📖📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا