eitaa logo
خوش نامها | حوریه بزرگی
69 دنبال‌کننده
32 عکس
22 ویدیو
1 فایل
گاه‌نوشته‌هایی از جنس نقد فرهنگِ سلبریتی و روایت‌هایی از جهانِ بدیلش که در آن خوش‌نام‌ها طلایه‌دارند. پذیرای نظرات، نقدها و پیشنهادهای شما هستم: @Hbozorgi12
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الر حمن الر حیم
خوش نام ها، زندگان حقیقی تاریخ اند...
ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
🔴 از قدرت هوشمندِ صمیمی چقدر میدانیم؟ ✍ حوریه بزرگی ✅ ما وارد عصر شبکه های اجتماعی شده ایم. شبکه های اجتماعی هیچ چیز را به ما اجبار نمیکنند بلکه هوشمندانه با ما گرم میگیرند و مدام از ما میخواهند سکوت خود را بشکنیم، از رازهایمان بگوییم و شجاعانه عقاید، نیازها ، آرزوها و ترجیحاتمان را با دیگران به اشتراک بگذاریم. ✅ وجه دیکتاتوری این قدرت هوشمندِ صمیمانه هیچگاه دیده نمیشود و ما کمتر به این فکر میکنیم که دقیقا در ظاهری آزادی خواهانه، آزادی به اسارت کشیده میشود. قدرت مستتر در شبکه های اجتماعی آزادی را نفی یا سرکوب نمیکند بلکه انتخاب آزاد را حذف میکند و ما را در میان توهم انتخاب انبوهی از گزینش های از پیش تعیین شده آزاد میگذارد. مثلا ما هر روز قبل تر از روز قبل وقتی در برابر آیینه می ایستیم، به این فکر میکنیم که کدام بخش صورتمان عیب دارد و شبیه آنچه برایمان عرضه کرده اند، نیست. ✅ چول هان در کتاب "روان سیاست؛ نیولیبرالیسم و تکنولوژی های تازه قدرت" میگوید: "مهر و نشان تسلیم شدن ما در برابر این قدرت هوشمند صمیمی، زدن بی وقفه "دکمه لایک" است. ما خیلی وقتها تحت انقیاد لایکهای خودمان هستیم." قدرت هوشمند اغواگرانه، نبض زندگی ما را با لایک هایمان تنظیم میکند و ما خوش نامی و حال خوش را در تعداد لایکهایی که دریافت میکنیم میبینیم. 🔻اینجاست که به شعار"من لایک میکنم پس زنده ام"! میرسیم. فرهنگ لایک کردن، در تار و پود ارتباطات روزمره ما نیز تعمیم می یابد و ما را به دنبال معنای زندگی نه در درون خود بلکه در بیرون سوق میدهد. 🆔 @khosh_namha
🔴 به نظرتان مشهورهای رسانه ای زمانه ما، در شکل دهی آرزوهایمان چقدر موثرند؟ ✅ نامورسازان همه تلاش خود را میکنند تا مردم جهان را در چرخه آرزوهای دسترس ناپذیر برای همیشه مشتاق و آرزمند نگه دارند. ما را وارد معبدی میکنند که خدایگانش سلبریتی ها هستند. آنها راه و رسم رویاپردازی را با جزئیات برایمان بیان میکنند. اینطور میشود که زن امروزی بیشتر آزاد است، بیشتر مصرف میکند، بیشتر خرج زیبایی اش میکند، اما بیشتر از زن دیروز ناراضی، حیران، ناخوشحال و رنجور است، او در آرزوی یافتن معنای زندگی و آرامش هر روز بیشتر از قبل بر خود میتازد... 🔸کاش در شب آرزوها، رهایی از بند آروزها و رغبتهایی را مدد کنیم که رسانه ها و مشهورهایش برایمان آفریده اند..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قدرتِ هوشمندِ صمیمی و ساخت انگاره های شناختی ✅ این کلیپ به خوبی پیامد انگاره های شناختی رسانه ها در مورد خوش نامی و بدنامی در ذهن کودکان را نشان میدهد...آدمهای سفید پوست خوب و غیرسفیدپوست بد 🆔 @khosh_namha
وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ🌱 و خداوند چه زیبا فرمود که اختلاف زبانها و رنگها نه ملاکی برای برتری بلکه راهی برای خداشناسی و معرفت الهی است
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
عمق مصرف در سبک زندگی معاصر 🔹این تصویری است از دیوارنگاره جدید میدان ولی عصر؛ فوتبال با طعم ناسیونالیسم! مدرنیته با جابجایی انگاره‌های بنیادین زیست انسانی، لذت و فراغتِ حاصل از گردش سرمایه را به هسته مرکزی سبک زندگی معاصر تبدیل کرده است. سبک زندگی که گرچه در آن، مفاهیم دیگری همچون معنویت و ... نیز وجود دارد اما با سکولاریزاسیون حاصل از مدرنیته، آنچه دال مرکزی و نظام‌بخش به سایر مفاهیم است لذت است. لذتی مترفانه که محصول سلبریتی پروریِ نظام سرمایه‌داری است؛ سلبریتی‌هایی که چه بدانند و چه ندانند رسالت اصلی‌شان کمک به گردش هرچه بیشتر جریان سرمایه برای تثبیت بنیانهای نظام سرمایه‌داری است. وقتی لذت و فراغت به دال مرکزی سبک زندگی تبدیل شود آنگاه همه چیز در خدمت تثبیت این مفهوم قرار می‌گیرد حتی گرافیک شهری در یکی از مهمترین فضاهای شهری! 🔹دقیقا در تقابل با شهر سنتی که دال مرکزی آن، مفهوم عبودیت بود. شهری که گرچه در آن نیز، فراغت و لذت جاری بود اما فراغت و لذتی که در بستری کل‌نگر و نه سکولار، در طول عبودیت و کرامت انسان تعریف می‌‌شد و نه در عرض آن. این نوع محوریتِ دلالتهای مصرفی (حتی مصرف اوقات فراغت) محصول اقتصادی است که اقتضائش سلبریتی پروری برای گردش هرچه بیشتر سرمایه است. آری در سبک زندگی غربی، مصرف‌گرایی صرفا منحصر در مصرف کالا و خدمات نیست و دامنه آن، حتی وقت انسانها را نیز شامل می‌شود. در چنین سبک زندگی، اقتصاد آزاد برای رفع احتیاج بازار نیست، بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است، حتی بازار احتیاج کاذب برای وزن کاذب دادن به سلبریتی‌ها به قیمت مصرف بیهوده عمر و وقت انسانها! @baladetayyeb
| ♦️ از مرد مطلوب مقتدر تا مرد ضعیف روشنفکرنما؛ چند خطی به بهانه نشر کلیپ غیرعادی ✍🏼 | خانم دکتر حوریه بزرگی 🔸چند هفته‌ای است که کلیپی با عنوان «غیرعادی» در حال دست به دست شدن و انتشار است. موضوع این کلیپ نقد آزادی پوشش و نقض این انگاره است که «آزادی در پوشش، یعنی عدالت اجتماعی و پیگیری حق برابری زن ومرد در جامعه.» تولید محتوا در این حوزه با زبانی عامه‌پسند و داستان‌گونه از جمله تولیدات به شدت مورد نیاز است و از این جهت سازندگان این اثر به سبب جرئت‌مندی شان برای نشان دادن زشتی و قبیح بودن چشم چرانی و آثار آن در بلند مدت قابل تقدیر هستند. در زمانه‌ای که رسانه‌های مستکبر غربی و باورمندان و پیروانِ اندیشه‌ای و عملی آنان با همه قوا و با انواع شیوه‌های اقناعی، در حال عادی‌سازیِ «غیرعادی‌هایِ ضدفطری» هستند، هر پیام و اثری که به شکستن ساختارهای مدرن و به ظاهر زیبای آن‌ها و فاش کردن صورت قبیح زیر ماسک روشنفکرانه‌شان بیانجامد، ارزشمند است. این شروع را به فال نیک می‌گیریم و ضمن تبریک به سازندگان آن، نکته‌ای را جهت ارتقا کارهای بعدی مطرح می‌کنم. 🔹 نظام اندیشه‌ای اسلام، واجد پتانسیل‌های منحصر به فردی برای ارتباطات عادلانه همراه با حس رضایت و آرامش بین زن و مرد در فضای خانواده و جامعه است. یکی از ظرفیت‌های مهم در این حوزه نقش مرد مقتدر و مسئولیت پذیری است که به استناد آیات و روایات مسئولیت اصلی تربیت دینی همسر و فرزندان را بر عهده دارد. به میزانی که این نقش تربیتی به نام برابری کمرنگ شود، فشار روانی بر زن و فرزندان افزایش یافته و تعادل نظام ارتباطی از بین میرود. این درست نقطه‌ای است که با شعار برابری زن و مرد مورد حمله قرار گرفت و نتیجه‌ی آن شد، مردانی ضعیف و وابسته و زنانی آشفته و همواره در حال چالش و جنگ با خود و دیگران. آرشِ قصه غیرعادی، اگر مردی مقتدر بود و تربیت خانوادگی و اجتماعی او را از نقش واقعی‌اش دور نکرده بود، در هنگامه‌ی مواجهه با نگار و حرف‌هایش به جای آنکه خیلی زود تسلیم شود، به راه‌های حفظ خانواده‌اش فکر می‌کر‌د و با نگار از دنیای مردانه و عادت نکردن چشم‌ها می‌گفت. اما آرش به راحتی تسلیم می‌شود و در نهایت هم مقصر اصلی ماجرا و انحراف او و فرزندانش می‌شود نگاری که ساده لوحانه فریب خورده است و آرش حق دارد طلبکارنه از او انتقاد کند و بگوید: «چرا تعجب می‌کنی خانم جون، یالا بکش کِل برا بچه هامون... تو گفتی این چیزا باید عادی شه» در روایت هیچ اشاره‌ای و یا بهتر بگوییم هیچ نقشی برای مرد خانواده و مسئولیتش در هدایت امور تعریف نمی‌شود و در گامی فراتر آرش علت قصور ـ شما بخوانید ضعفِ ـ خود را نیز به زن ارجاع می‌دهد. 🔸آرش و نگارِ قصه‌ی غیرعادی، البته در خانواده‌های ایرانی با شدت و ضعف متفاوت وجود دارند، اما آنچه مدنظر این یادداشت است، لزوم توجه به داشتن یک سیاست و گفتمان مشخص، همه جانبه، دقیق، علمی و پیشرو در مسئله زنان و خانواده و سپس تلاش برای عینی کردن آن در عرصه هنری است. پیشنهاد مشخص ما «تبیین هنری اقتدار مردانه در کنار عاطفه زنانه» در مسئله پوشش و نظام روابط و کنش انسانی است. به نظر می‌رسد گفتمان غالب جمهوری اسلامی در سال‌های پس از انقلاب با تمرکز بر برجسته کردن نقش‌های زنانه از پرداختن به نقش‌های مردانه فاصله گرفته است. این در حالیست که زن زمانی می‌تواند به ایفای درست نقش خود بپردازد که مردان پیرامونی‌اش و فضای کلی جامعه او را به مردواره شدن و یا بدل شدن به شیء جنسی فرانخواند. انقلاب اسلامی مردم ایران به مدد نفس مسیحایی امام (ره) در سال‌های نخست انقلاب اسلامی، الگویی بدیل از اقتدار مردانه در کنار عاطفه زنانه تجربه و به جهانیان عرضه کرد. این الگو در سال‌های پس از جنگ با ورود گفتمان‌های توسعه به مقتضای زمانه نتوانست خود را تکمیل و گسترش دهد و دچار افراط‌ها و تفریط‌هایی شد، شناخت فراز و فرودها و خلاء ها و شفاف کردن صفحات مبهم پازل می‌تواند راهگشای ساخت آثاری قوی‌تر و اثرگذار تر باشد. 🔻پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان 🌐 |@asrezanan_ir| 🆔 @khosh_namha
🚦سی و یکمین تخصصی دومین همایش ملی «انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده» ⭕️موضوع: زیست جهان سوژه ایرانی در عصر ارتباطات؛ رسانه و فرهنگ شهرت 🎙ارائه دهنده: دکتر احسان شاه قاسمی دانشیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران 🎙با حضور: دکتر حمید دهقانیان مدیر اندیشکده مطالعات ایران دبیر نشست: محمد ربیعی پژوهشگر حوزه فرهنگ و ارتباطات 🗓 زمان: سه شنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۴تا۱۶ 📍لینک نشست: https://www.skyroom.online/ch/sadr/irhfc ♦️برای ثبت درخواست شرکت در اختتامیه همایش به آی دی @mrkhodayi پیام دهید♦️ 📍سایت و کانال همایش👈 http://irhfc.ihu.ac.ir/fa/ https://eitaa.com/irhfcconf •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🟥پژوهشکده شهید صدر (ره) 📲@sadr_ir 🌐https://sadr.ihu.ac.ir/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان القوات الیمنیۀ... 💯 تقلید سلبریتی آمریکایی از یحیی سریع 🔆 شجاعت و ایمان دو رسانه اصیل اسلامی است که این روزها به دست دو جبهه یمن و غزه در حال صدور پیام صبر و مقاومت به تمامی این کره خاکی هستند. 📜 پیامی که ریشه در قیام سال چهل و دو و دعوت صادقانه روح الهی خمینی کبیر دارد. @Qahramani
🔰کنش ایرانی از عشق تا آزادی 🔸 به نظر می‌رسد، ما با «عشقی تطور یافته» روبه‌روییم. گفتمان غالب عشق در بحبوبه انقلاب اسلامی و سال‌های اوایل انقلاب گستره‌ای وسیع داشت، از دلدادگی رهبری عارف و فقیه به ذات حق آغاز می‌شد و سریان این دلدادگی در قلوب و سپس کنش پیروان امام خمینی(ره) در سطوح متفاوت جامعه دیده می‌شد. شهید بهشتی به عنوان یکی از راهبران سیاسی مردم را به عاشق‌شدن توصیه می‌کند و می‌گوید: «برادرها، خواهرها عاشق شوید، زندگی به عشق است....». 🖋حوریه بزرگی؛ دکتری فرهنگ و ارتباطات 💢متن کامل گفت‌و‌گو در سایت فکرت 🔻فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 🆔 @Fekrat_Net 🆔 @khosh_namha
✈️ *کاشان، آمل، زنجان؛ یک پیوند شیعی* 💡 اولین برخورد من با ابیات کتیبه‌ی ایوان نجف -مثل خیلی از دیگران- در این تضمین زیبای سید حمیدرضا برقعی در چهارپاره «خانه پدری» بود: باز هم در شکوه ایوانت مستم، آشفته‌‌ام، پریشانم دارم آن شعر روی ایوان را جای اذن ورود می‌خوانم: *«زائران درگهت را بر در خلد برین می‌ دهند آواز طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِین»* ❓ اما شاعر این بیت کیست و چگونه چنین شرفی یافته است؟🤔 👈 او شاید تنها شاعر پارسی‌گوی عهد قدیم است که بعد از مرگش به دستور حاکم وقت، آرامگاهی باشکوه برای او ساخته می‌شود. اولجایتوی مغول بنای اولیه بر روی مزار این شاعر شیعی را به سبک همان بارگاهی می‌سازد که برای مزار خودش ساخته بود... 📝 متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: 👇 http://azsarnevesht.ir/post/696 =-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-= 📌 @azsarnevesht_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 اگر فرهنگ سلبریتی، پا به زندگی‌ات بگذارد، تو را به مبتذل‌ترین شکل ممکن از انسانیت دور می‌کند، تو می‌شوی موجودی فرومایه که به چیزی فکر نمی‌کنی جز نمایش لذت‌های دم‌دستی که لاکچری و باارزش می‌پنداری. ♦️بزرگترین خیانتِ قدرتِ هوشمندِ صمیمی -که به واسطه رسانه‌ها در همه ابعاد جهان بیرون و درون ما ریشه کرده - اسارت عشق‌ورزی و آزادیِ حقیقی است... 🌱و چه زیبا سرود مولانا: دل و جان به آب حکمت ز غبارها بشویید هله تا دو چشم حسرت سوی خاکدان نماند نه که هر چه در جهانست نه که عشق جان آنست جز عشق هر چه بینی همه جاودان نماند ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند 🆔 @khosh_namha
46.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 از اصفهان تا نجف... 🔸هدیه ویژه مولا علی (ع) برای شما دوستدارانِ دوستان امیرالمونین (ع) 🌱 خوش نامها، زندگان حقیقی تاریخ اند... @khosh_namha
🔻قدرتِ هوشمندِ صمیمی؛ از استثمار تا رهاییِ زیبایی ✍ حوریه بزرگی 🔸قدرتِ هوشمندِ صمیمی، معنایی نو و جذاب از به ما ارائه می‌دهد. او میل به زیبایی و کمال‌طلبی را که در وجودِ همۀ ماست، با به استثمار می‌کشد. خودبهینه‌سازی یعنی به روز رسانی دائمی و پی‌درپیِ بدن، به‌شیوهای معین، برای شبیه سازی خود به شُهرگانِ دنیای رسانه. 🔸بدن‌های تشدیدشده سلبریتی‌ها، هفت روز هفته و 24 ساعته زیرنظر است و در سراسر زندگی روزمره ما منتشر شده است تا بدانجا که بهینه‌سازیِ بدن، به امری طبیعی و هنجاری بدل شده است. در این مسیر، به‌تدریج، ما تبدیل به پرستندگان بدن خود می‌شویم. بدنی که دیگر، بودن یا داشتنش حداقل کارکرد را برای ما دارد و غایتِ نسبتِ ما با بدنمان، لذت بردن حداکثری از آن است. 🔸 ما زمانی از بدنمان لذت می‌بریم که دربارۀ آن می اندیشیم و آن را با بدن‌های دیگر، به‌خصوص بدن‌های الگو، مقایسه می‌کنیم. قدرتِ هوشمندِ صمیمی، از طریق رسانه‌، امکان مقایسۀ بدن‌ها با یکدیگر را در جزئی‌ترین حالت‌ها فراهم می‌کند؛ و آن هنگام که نیاز و عشق به زیباییِ معهودِ رسانه‌ای در وجودت غلیان کرد، در جهانِ واقعیِ روزمره، امکان رفع نیازت فراهم است، کافی است سری به بزنی تا بیش از پیش، شبیه به چیزی شوی که بارها دیده‌ای. 🔸حال پرسش مهم این است که آیا برای پیروان فرهنگ سلبریتی و پرستندگان بدن های بهینه شده، رستاخیز جان معنادار است؟ بی‌شک، پاسخ منفی است! بهینه‌سازی فیزیکی، هر روز برای پیروانش شگفتانه های جدید دارد و شیوه هایی نو برای جوان ماندن و رسیدن به بدنی ایده‌ئال و جذاب‌تر ارائه می‌کند؛ فرایند خوداستثماگری با اشتیاق توسط پیروان پیگیری می‌شود و بدین‌سان چرخه باطل ارائه - مصرف همواره فعال است تا چرخ اقتصاد نئولیبرال بچرخد. 🔸اما حکایت رستاخیزِ جان، حکایتی همیشه زنده در طول تاریخ است. آدم هایی که خسته از لذت‌های مُدام به دنبال فرصتی برای رهایی اند و کم نیستند خوش‌نام‌هایی که به‌سبب پایداری‌شان در تاریخ، زنده مانده‌اند و زیبایی را در آیینه کمال معنادار کرده‌اند و از خودبهینه‌سازی به رسیده‌اند. 🌱 صِیانة ماشِطة در عصر فرعون و امتداد تاریخی آن در در عصر انقلاب اسلامی یکی از همان حکایتهاست که دعوت میکنم مشروح آن را در این (لینک) بخوانید. 🔹و مولوی چه زیبا در دفتر دوم مثنوی حکایت اسارت و رهایی آدمی را بیان می‌کند: چند بازی عشق با نقشِ سَبو بگذر از نقش سبو، رُو آب جو صورتش دیدی ز معنی غافلی از صدف دُرّی گزین، گر عاقلی‏ این صدف‌های قوالب در جهان گر چه جمله زنده‏‌اند از بحر جان‏ لیک، اندر هر صدف نبوَد گُهَر چشم بُگشا در دلِ هر یک نگر @khosh_namha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شبکه های اجتماعی فرصت خلوت واقعی را از ما گرفته اند، اما خیلی هوشمندانه و صمیمانه! 🌱امروز فرصت خوبی است که اگر در محافل دعا توفیق شرکت داشتیم، تمرین خلوت گزینی واقعی کنیم؛ به نظرم کنار گذاشتن گوشی و خواندن ادعیه از روی کتاب می تواند یکی از مقدمات این تمرین باشد... @khosh_namha
هدایت شده از غلیان قلم
♦️لذت‌بردن را بیاموزیم و با لذت زندگی کنیم! ✍️ حمید احتشام‌کیا 🔹 حتما شنیده‌اید که می‌گویند: «فلسفه زندگی، لذّت‌بردن است»؛ این یعنی آنچه به زندگی ما معنا می‌دهد، رنگ و طعم می‌دهد و خلاصه به زندگی ما رونق می‌دهد، «لذّت» است؛ اما شاید کمتر درباره فرهنگ لذّت‌بردن شنیده باشید. پس بیایید در این یادداشت درباره «فرهنگ لذّت» بیشتر بدانیم. 🔹 در فرهنگ اسلامی لذّت منتاظر با قوای ادراکی انسان و متناسب با شئونات نفس، به انواع و اقسامی تقسیم شده است. یکی از آنها لذّت‌های معطوف به حس است. مثلا حس چشایی در انسان زمینه‌ساز لذّت‌‌ خوردن و نوشیدن است یا مثلا قوه جنسی زمینه‌ساز لذّت و تمتع جنسی است. لذّت شنیدن موسیقی دل‌نشین، لذّت دیدن سیمای خوش، لذّت خوابی راحت و ... . 🔹 بعضی از لذّت‌ها معطوف به قوه‌ی وهم و خیال است، مانند: لذّت حاصل از تحسین و تمجید دیگران، لذّت شُهرت، لذّت قدرت، لذّت غیبت، لذّت فخرفروشی، لذّت جاه و مقام و خلاصه لذّت‌های بی‌شمار نفسانی. 🔹بخش دیگری از لذّت‌ها معطوف به قوه عقل و عقلانیت انسان است. مثل لذّت دانستن، لذّت کشف حقیقت، لذّت کمک به هم‌نوع، لذّت قبول مسئولیت، لذّت مناجات و عبادت و خلاصه لذّت بندگی. 🔹لذّت، موتور پیشران زندگی انسان است و بالاترین و بارزش‌ترین لذّت متصور در فرهنگ اسلامی، لذّت ملاقات با خداست. اما در جامعه امروز، فقط طیف خاصی از لذّت‌ها به عنوان معنای زندگی در حال روایت‌ است؛ یعنی لذّت شهرت و لذّت شهوت. 🔹در جامعه‌های سنتی پرسشی مطرح بود که علم بهتر است یا ثروت؟ می‌دانید مقصود اصلی این سؤال چیست؟ منظور این بود آیا لذّت دانایی بهتر است یا لذّت دارایی. طرح چنین پرسشی در بین گذشتگان و پاسخ‌هایی که داده شده، نشانه وجود انواع جریان‌های لذّت‌طلب بوده، اما طرح چنین پرسشی در جامعه امروز ازآن‌رو مضحک و مسخره است که فقط یک جریان از لذّت‌طلبی (یعنی لذّت‌های نفسانی) در حال روایت است. 🔹در فرهنگ اسلامی، ترک لذّت‌های شهوانی و نفسانی خود یک جریان لذّت‌طلبانه تلقی شده است، تا آنجا که استاد سخن، سعدی شیرازی این‌چنین سروده است: «اگر لذّت ترک لذّت بدانی، دگر شهوت نفس، لذّت نخوانی» در فرهنگ اسلامی از شیرینی ذکر خدا و أولیای خدا (و ما أحلی أسمائکم)، حلاوت مناجات (إلهي أذِقني حَلاوَةَ مُناجاتِك)، لذّت دانایی (أيْنَ المُلُوك و أيْنَ ابْناءُ المُلُوك)، لذّت ایمان (حلاوةُ الإیمانِ)، لذّت صبر، لذّت عفو و بخشش، لذّت کار و تلاش، لذّت کسب روزی حلال، لذّت تشکیل خانواده، لذّت احترام و ادب‌ورزی و سایر لذّت‌های معقول سخن‌ها گفته‌اند. 🔹بی‌شک و تردید انسان باید با لذّت زندگی کند. زندگی سراسر لذّت است. حتی رنج‌هایش و تحمل دردهایش می‌تواند لذیذ باشد، مشروط بر آنکه لذّت‌بردن را منحصر در لذّت‌های نفسانی و شهوانی ندانیم. در جامعه امروز به‌ویژه در فضای مجازی فقط یک نوع از لذّت‌جویی در حال روایت است و فقط همین نوع از لذّت‌طلبی به‌مثابه معنای زندگی نقش‌آفرینی می‌کند. باید نوع دیگر لذّت‌طلبی نیز فرصت روایت‌شدن پیدا کند. نباید اصل لذّت را انکار کرد. باید لذّت‌های عقلانی و انسانی را روایت کرد. باید قصه‌های آنها را شنید و به گوش و هوش دیگران نیز رساند. https://eitaa.com/ghalayaane_ghalam
🔺دوگانه مستوریت و خودافشاگری در عصر شهرت (بخش اول) ✍ حوریه بزرگی 🔸 ما وارد عصر شهرت شده‌ایم. این را می‌توان از شکل گرفتن دغدغه عمومی برای دیده شدن فهمید. دیده شدن و شهرت می‌تواند برای صاحبش قدرت و ثروت بیاورد، از همین رو امروزه بخش قابل توجهی از مردم به دنبال کشف راه‌هایی هستند که دیده شوند و بتوانند از رهگذر معروف شدن به نان و نوایی برسند. 🔸در این میان شبکه‌های اجتماعی و فضای سایبر امکان‌های ویژه‌ای برای همگان فراهم کرده است تا شانس دیده شدن خود را بیازمایند. از همین روست که ما از عصر ستاره‌های سینمایی عبور کرده ایم و با خرده سلبریتی‌های ده دقیقه‌ای روبه‌روییم. در عصر شهرت لازم نیست شما برای معروفیت شایستگی یا مهارت خاصی داشته باشید، بلکه می‌توانی با یک کلیپ ده دقیقه‌ای که برخوردار از «اصول دیده شدن رسانه‌ای» باشد به شهرت برسی. 🔸ساختار شبکه‌های اجتماعی بر افشاگری و آشکارگی استوار است و مستوریت، حریم نگه داشتن و گمنامی مفاهیمی غریب و بی مشتری هستند. تو به میزانی که به قانون طلایی خودافشاگریِ همه‌جانبه وفادار باشی بیشتر می‌توانی توجه‌ها را به سوی خود جلب کنی. زنان سلبریتی در سر این طیف قرار دارند، چرا که امر جنسی همواره با سطحی از مستوریت و نهفتگی همراه است و، چون آشکار شود بیشترین توجه‌ها را به دنبال خواهد داشت، این موضوع در کشور‌هایی که بافت فرهنگی دینی دارند، از شدت بیشتری برخوردار است. 🔸 زن در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی با حیا، عفت و پوشش گره خورده است و زنان سلبریتی به عنوان وفادارترین‌ها به فرهنگ شهرت، در طی این سال‌ها بیشترین تأثیر را در تغییر مرز‌های کنشگری جنسی زنان ایرانی داشته‌اند. ارائه خودِ عاطفی در قالب روابط صمیمی و آزاد با همکاران و طرفدارانشان مرحله نخست خودافشاگری بوده است. سلبریتی به حکم سلبریتی بودنش اجازه دارد با همگان ارتباط صمیمانه و نزدیک برقرار کند و این رفتارش به سبب آنکه در بستر فرهنگ شهرت و با پوششی جذاب اتفاق می‌افتد، کمتر معنای قبیحی از آن دریافت می‌شود و می‌تواند با ایجاد هژمونی لذت، تلخی بر هم زدن امر خصوصی و عمومی را به شیرینی بدل کند. در گام‌های بعدی ارائه خودِ جنسی به کمک خودِ عاطفی می‌آید. 🔸خودافشاگری جنسی در تاریخ شهرت از اهرم‌های پرقدرت دیده شدن بوده و همچنان است. در عصر رسانه‌های مدرن، مدونا آغازگر این مسیر بوده است. پیشتر از او برای اولین بار زنان ایتالیایی در قرن چهاردهم در بداهه نمایش‌ها که نوعی تئاتر خیابانی بود، به انجام حرکات اروتیک پرداختند و قبح این گونه اعمال و اختصاصی بودنش برای روسپی‌ها و کنیزان را به مدح و عملی هنرمندانه بدل کردند. فرهنگ شهرت، در ایران نیز فرهنگی زنده و پویاست و آنچه تاکنون گفته شد، در دوره‌های مختلف حضور ستارگان سینمایی از دهه ۷۰ تا بلاگر‌ها و خرده سلبریتی‌های اینترنتی در سال‌های اخیر قابل پیگیری و تطبیق است. 🔸حال این سؤال مهم مطرح می‌شود که فرهنگی که با خودافشاگری و محو مرز میان زندگی شخصی و حضور عمومی گره خورده است، مواجهه‌اش با حجاب چگونه است؟ ما از یکسو با اصول دینی و فلسفه حجاب روبه‌روییم که از عدم جذابیت و خودجلوه‌گری می‌گوید و از سوی دیگر با عصر شبکه‌های اجتماعی و شهرت که همگان را به خودبرندسازی و دیده شدن فرامی‌خواند. 🔸بررسی نوع کنشگری زنان سلبریتی اعم از سلبریتی‌های سنتی که غالباً زنان بازیگر سینمایی هستند و سلبریتی‌های اینترنتی اعم از حجاب استایل‌ها و اینفلوئنسر‌ها تا واینر‌ها (بلاگر طنز) حاکی از آن است که خودآگاه یا ناخودآگاه اینان وفادار به اصول دیده شدن رسانه‌ای هستند؛ اصولی که در فرایندی نرم و کاملاً ذهنی و شناختی کنشگر فعال و هوادارانش را به سمت سبک خاصی از نگرش، گرایش و کنش سوق می‌دهد، باورمندان و علاقه‌مندان به این سبک زندگی در فرایندی تدریجی حساسیت ارزشی‌شان نسبت به مفاهیمی، چون حیا، خویشتنداری جنسی، پوشش، جلوه گری و... تغییر یافته و نظام معنایی جدیدی برساخت می‌شود. @Khosh_namha
چون شکفتی پیِ زر، زود به بازار شدی بس کن ای شاهد بازاری و جانم مازار گل‌ که عطار بجوشاندَش آخر در دیگ او ز عطار بترسد، تو بترس از ستار @khosh_namha