eitaa logo
بصیرت خوشاب
417 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
32 فایل
قیامِ کربلا، یک گزارشِ خبریِ ساده نبود؛ منشورِ حیاتِ آزادگان بود که تا قیامت می‌گوید: «زنده‌باد آن‌که معروف را فریاد زد، و مرده‌باد آن‌که منکر را در سکوتِ خود پناه داد!»
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر هنوز دلتان در کربلاست جهت اطلاع دو پرواز ویژه از سبزوار به مقصد برقرار شد. @khoshab1
14.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬نمایی زیبا از وحدت و عزاداری هیات های عزاداری سلطان آباد در مرکز @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
هدایت شده از بصیرت خوشاب
17.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرد بودن به سن و سال نیست👆 دکلمه زیبایی از ریحانه ملکی درباره شهادت حضرت علی اصغر(ع) @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اتحاد و عزاداری حسینی و زنجیر زنی  هیئت های روستای رباط جز  از توابع شهرستان خوشاب در جوار شهدای روستا @khoshab1
24.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه خوانی ، امام جمعه خوشاب در خانواده و منزلی که روضه خوانی در آن قدمت ۱۰۰ ساله دارد... @khoshab1
27.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمایی از عزاداری های حسینی در سلطان‌آباد مرکز شهرستان خوشاب هشتم محرم ۱۴۰۴ شمسی همراه با حضور مسولان شهرستان @khoshab1
@gozaltabrizim4_6001252387023506328.mp3
زمان: حجم: 6.59M
حسین گلدی کربلای قوناخ زنده یاد حاج محمد باقر منصوری @khoshab1
مشق عشق در لباس تعزیه ✍علی اکبر ملکی  آئین تعزیه خوانی در آئینی نمایشی است که برای یادآوری خاطره‌ی دلاوری‌ها، ایثار و فداکاری سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش در اکثر مواقع هر ساله برگزار شده به روایت شاهدان و مجریان این مراسم دینی دارای قدمتی بیش از ۲۰۰ سال در شهرستان خوشاب است در شهر ، مرکز شهرستان خوشاب پا به خانه‌ای قدیمی با سقفی گنبدی و خشتی می‌گذاریم. مکانی که صاحبش در سن ۷۹ سالگی با بیش از نیم قرن عزاداری در دستگاه اباعبدالله الحسین (ع) هر ساله در مراسم تعزیه خوانی این شهر نقش شمر را بر عهده داشته است، نقشی که کمتر کسی تاکنون توانسته به زیبایی او با تمام جذبه و هیبتش وقایع عاشورا را به تصویر بکشد و مردم را با واقعیات عاشورا آشنا کند. برای مطالعه کلیک کنید👇 http://nemz.ir/?p=439 @khoshab1 Basiratkhoshab.ir
با کاروان‌ ۹ جاده عاشقی خبرنگار و عکاس : علی اکبر ملکی @khoshab1
با کاروان ۱۲ ✍علی اکبر ملکی در میان این دریای خستگی و عشق، جزیره‌های نور می‌رویند: موکب‌ها. دست‌هایی مهربان، بی‌منت، از هر ملت و نژاد، چای گرمی به تو می‌دهند که انگار شفای هر درد است. غذایی ساده که مزه‌ی بهشت می‌دهد. پاهای تاول‌زده‌ات را با حوصله‌ای بی‌پایان پانسمان می‌کنند. اینجا تجلی "خدمت" است. هر موکب، یادآور خیمه‌های عاشوراست و هر خدمت‌گذار، سربازی وفادار در سپاهِ انسانیت و عشقِ حسینی. یک فنجان چای و یک لیوان آب خنک در گرمای سوزان تابش خورشید گویی از دستِ حضرت عباس(ع) به تو می رسد و نان و خرما، یادگارِ  حضرت زینب(س) است.   @khoshab1