eitaa logo
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
1.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
84 فایل
باهدف آموزش وتحکیم روابط زوجین ایجادگردید: ✅برداشت با صلوات حلال ♥️ما را بدیگران معرفی کنید @khoshbghkt @GAFKTH 👫انتخاب عقلانی =زندگی عاشقانه
مشاهده در ایتا
دانلود
❓بیاید یه بار دیگه ببینیم چرا بچه‌ها این‌قدر تحرک رو دوست دارن؟ اینا که خودشون مدام تحرک دارن دیگه چه نیازی به بازی‌های حرکتی هست؟! حتماً دیدید بچه‌ها از بدو تولد به حرکت و تحرک کشش دارن. به همین دلیل ما معمولاً برای بچه‌هایی که تحرک بیش از اندازه دارن خیلی نگران نمی‌شیم اما برای برعکسش چرا! 😳 بچه‌ها دقیقاً به همون اندازه که حرکت رو دوست دارن، انگیزه وحشتناکی دارن که به با بقیه آدم‌ها باشن! اکثرا مامان‌ها از اینکه بچه‌شون یه دقیقه ولشون نمی‌کنه می‌نالن! خب براش هم‌بازی بیارید تا شما رو ول کنه! 😁 حالا این وسط زندگی‌های ظاهراً مدرنِ امروزی اومده چی کار کرده؟ هم حرکت رو به وسیله تلویزیون، تبلت، خونه‌های کوچولو و ... از بچه‌ها گرفته و هم ارتباط با بقیه افراد رو محدود کرده! 😟 کافیه یک روز از زندگی بچه‌های روستا رو با زندگی بچه‌های شهری مقایسه کنیم. ✅ توی روستا تحرک حداکثره چون فضای باز زیادی وجود داره. محیط فوق‌العاده غنی هست و آماده تجربه کردن. تجربه کار با انواع ابزار، دست‌ورزی با طبیعت، وَر رفتن با حیوونای مختلف، بازی با بقیه بچه‌های روستا و ... در حالی که بچه‌های شهری ظاهراً از این‌ها محروم هستن! دیدید دیگه، اگه یه باغچه دو در سه گیرشون بیاد، تا دو ساعت مشغولن! . خُب، چاره چیه؟! ببینید بچه‌های خردسال ذاتاً به دنبال رشد انواع «توانایی‌های جسمی‌شون» هستن که اگه الآن درست نشه در سال‌های بعد به این راحتی درست نمیشه! در واقع رفع و اصلاحِ خیلی «تأخیرهای یادگیری» مربوط به حرکت از اصلاح بقیه انواع یادگیری سخت‌تر هست. 😳 لابد دیدید بعضی از آدم‌ها بد راه میرن، مثلاً پاهاشون ر‌و به تو یا به بیرون می‌گذارن. اینا هر چی سن‌شون بالاتر بره اصلاح راه رفتن‌شون سخت‌تر میشه در حالی که توی خردسالی با بازی‌های ساده میشد راه رفتن‌شون رو اصلاح کرد. جالبه بدونید که تحرک و جنب‌وجوش به تنهایی روی خیلی از چیزهای دیگه در مورد رشدِ کودکان تأثیر می‌گذاره، مثلاً روی شناخت از خودشون، روی احساس خودارزشی اون‌ها و ... حالا این وبیناری که وعده داده بودم که در مورد بازی‌های ادراکی - حرکتی هست، دقیقاً برای پر کردن این خلأ طراحی شده. توی اون یاد می‌گیریم که بخش بزرگی از این نیازها رو خودمون می‌تونیم برآورده کنیم. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🍂🍃━━━┛
چرا میگیم نظافت مانع رشده؟ خب اگر نظافت نباشه انواع و اقسام مریضی‌ها سراغ ما میان، پس چرا هنوز میگیم مانع رشده؟ بچه که مریض میشه آدم خیلی حالش گرفته میشه و حاضره خودش هزار جور درد و مرض بگیره ولی بچه‌اش سرما هم نخوره اما همه می‌دونیم همین بیماری‌ها باعث میشه پادزهر اون بیماری در بدن بچه ساخته بشه و چه بسا براش مفید هم باشه. یادمه چند سال پیش یکی از اقوام بود که آب غیر جوشیده به بچه‌اش نمیداد، یعنی یه دور عمل تقطیر رو انجام میداد تا بچه یه وقت آب شهری نخوره! 😏 خب فکر می‌کنید این بچه وقتی رفت مدرسه چه اتفاقی براش افتاد؟ نگم بهتره! کلا اینکه فکر کنیم بچه رو باید پاستوریزه بزرگ کنیم نه تنها لطفی در حق کودک نکردیم بلکه مانع رشدش هم شدیم! یعنی اصل پاکیزه بودن هیچ مشکلی نداره اما افراط در اون باعث میشه نگذاریم سیستم ایمنی بدن کودک قوی بشه. همین پارسال بود که یه بنده خدایی که کلا کودک رو توی اتاق استریل 😅 بزرگ کرده بود، بچه‌اش مریضی سختی گرفت. توی ایران جواب نگرفت و تصمیم گرفت برای درمان بره آمریکا! اونجا برای بچه تجویز کردن باید یکی از لجن‌های کف جوب رو بخوره. پس تا اینجا بدونیم نظافت زیادی به جسم بچه آسیب می‌زنه یعنی یه ذره میکروب برای بدن لازمه 😂 اما آسیب‌هایِ ذهنیِ رعایتِ بیش از حد نظافت خیلی فراتر از این صحبت‌هاست! کلا بچه‌ها به صورت فطری میل شدیدی به خاک‌بازی، گل‌بازی، رنگ‌بازی، خمیربازی، آب‌بازی و ... دارن و طبیعتاً بچه‌ای که میل به این کارها نداره از نظر ما دستکاری شده! 😳 حالا چه جوری دستکاری شده، انواع مختلف داره. یه نمونه‌اش اینه که بچه به خاطر اینکه مامان از این کثیف‌کاریا بدش میاد و اونم دوست نداره ناراحتی مامان رو ببینه خاک‌بازی نمی‌کنه و این دقیقا یعنی که مانع رشده. بعدا در موردش بیشتر می‌نویسم. بچه‌ها باید کنن، کنن. ناراحت کثیف شدن دست و لباس‌شون نباشن! هی مامان‌شون رو نگاه نکنند که الان برن توی گل یا نرن! آب‌بازی بکنن یا نه و کلا از این صحبتا! اگرم خونه‌مون قراره آداب بهداشتی داشته باشه، تعداد این آداب رو زیاد نکنیم. خونه رو تبدیل به پادگان بهداشت و درمان نکنیم! اصلا راحت‌تون کنم به نظرم یه چند تا سوسک برای هر خونه لازمه چون قراره بچه‌ها رشد کنن! 😂 پس بگذارید رشد ذهنی بچه‌ها به خاطر افراط در نظافت جلوش گرفته نشه! بگذارید کشف کنن، با خیال راحت ... ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🍂🍃━━━┛
سوال 👇👇 ❓ ما قبول داریم که بچه نباید تو پَرِ قو بزرگ بشه و هر چی میخواد داشته باشه ولی با بچه‌ها چی کار کنیم که قبول کنن؟ اگه بقیه داشته باشن و بچه من نداشته باشه، سرخورده نمیشه؟ ✅ ببینید اکثر ماها با بچه‌هامون مشکل داریم! یعنی مدام نگرانیم که به چه روشی این بچه حرف ما رو بفهمه و بپذیره. این مشکل از کجا به وجود میاد؟ از اونجا که ما یا والدین منفعلی بودیم و هستیم به این معنا که تا حالا بچه بوده و هر چی خواسته براش مهیا بوده و خب ما یه بارم نمی‌تونیم باهاش مخالفت کنیم! و یا والدینی بودیم که مدام تو موضع بودیم و هر چیزی که باب مِیل‌مون نبوده به بچه ندادیم! و مدام گفتیم اگه اینجوری کنی از فلان چیز خبری نیست! مثلاً پول توجیبی، بستنی، اسباب‌بازی، پارک و ... تعطیل میشه. در حالی که درستش اینه که ما نه والدین منفعلی باشیم و نه زورگو و قدرتمند! بلکه باید والدین مقتدری باشیم. کیه؟ کسی هست که هم محکمه و هم به شدت مهربون! (مگه داریم، مگه میشه 🙄) تا حالا با پدربزرگی مواجه شدید که تا یه لیوان آب میخواد ده تا نوه‌اش با هم کورس می‌گذارن تا بهش آب برسونن؟ درحالی‌که ظاهراً اون هیچ کاری برای نوه‌هاش نکرده و فقط اقتدار معنوی اون هست که بچه‌ها رو سمت خودش میکشه. خب، چند تا از ما رابطه‌مون با بچه‌هامون این شکلیه؟ تا حالا نوجوونی رو‌ ندیدید که ناراحتی والدینش واقعاً براش مهمه و اِنقدر به اون‌ها اعتماد داره که حرف‌شون رو‌ هنوز نگفتن قبول داره؟! یا بچه‌ی مثلاً چهار ساله‌ای رو ندیدید که توی سوپرمارکت میگه بابا فلان چیز رو بخر و باباش خیلی ساده میگه امروز نه! و اون بچه هم در کمال تعجب ما خیلی ساده میگه باشه! 😳 نه گریه می‌کنه، نه بدقلقی و نه هیچ عکس‌العمل منفی دیگه ... مشکل از ارتباط ما با بچه‌هامون هست که باید اون رو درست کنیم. در این صورت بچه‌ها خیلی راحت حرف‌های ما رو می‌پذیرن. (در این مورد حرف خیلی زیاد هست که طبیعتاً اینجا جاش نیست 😔) اما اینکه بقیه دارن و بچه من نداره، این سرخورده‌اش نمیکنه؟! طبیعتاً محرومیت بیش از یه حدی باشه، ولع میاره! اما ما باید یاد بگیریم بچه‌ها رو تأمین کنیم نه اون‌ها رو. (اینم توضیحش برای هر سنی طلب‌تون 😉) تشخیص و تفکیک نیاز از خواسته توی هر سنی متفاوته اما ما اگه مطمئن بشیم چه چیزی به نفع بچه‌مون هست تحت هر شرایطی باید اون رو انجام بدیم. فرض کنید بفهمیم الآن فقط کتک به نفع این بچه است، این کار رو نمی‌کنین؟ (این یکی رو حتما 😂😂) توی زیر هفت سال ظرافت کار بیشتر هست که میگمش! ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🍂🍃━━━┛
🔴 هیئت = خشونت علیه کودکان برخی‌ها! میگن که بچه‌ها رو عزاداری نبرید چون؛ ۱. حضور در این مراسمات علیه کودکه ۲. مفاهیمی که توی عزاداری‌ها طرح میشه یا کارهایی که توی هیئت میشه خارج از توان و درک کودکه ۳. کودک خیال می‌کنه این وضعیت پایداره و توی ترس و کابوس می‌مونه بعد همون برخی‌ها میگن که این آشنا کردن کودک با نیست! و برای رعایت نباید در این مراسمات شرکت کرد! معمولاً هم برای القای پیام از تصاویر که اکثراً مال دوطفلان حضرت مسلم هست، استفاده می‌کنن و اینجوری مخاطب رو با خودشون همراه می‌کنن! اما بعد؛ ببینید این حرفا و بسیاری از حرفای دیگه ظاهرِ کاملاً شیک و اتوکشیده‌ای داره. ظاهراً از روی دغدغه‌مندی طرح میشه و عین خیلی از حرفای دیگه مخلوطی از حق و باطله. پس گیر کجاست؟! ببینید؛ ما هم موافقیم که خیلی از عزاداری‌ها مناسب کودک نیست. فرضاً جایی که قمه زده میشه - جدای از بررسی اصل موضوع! - اصلاً مناسب کودک نیست یا جایی که جلوی چشم همه دارن گاو یا گوسفند سر می‌برن یا جایی که صدا به قدری زیاده که آدم بزرگ‌هام اذیت میشن چه برسه به بچه‌ها یا ... در واقع ما هم معتقدیم باید از فضایی برای استفاده کنیم که تصویر خوب، مثبت و قابل فهم برای کودک ایجاد کنه و نه اضطراب و پریشانی. برای همین هم دو مطلب قبلی نوشته شد. ضمن اینکه ما با هم مخالفیم و میگیم نباید ذهن کودک رو بیش از حد درگیر مفاهیم انتزاعیِ دین کرد و خیلی از جاها جلوی رشد و فعالیتش رو به اسم اینکه خدا یا پیغمبر دوست نداره، بگیریم! اما یه سوال؛ به گفته‌ی غالب روان‌شناسان، کودکی خیلی مهمه و بخش اعظم شخصیت در شش سال اول شکل می‌گیره. روان‌شناسان معتقدن که هر بازی و خاطره‌ای توی شکل‌گیری شخصیت موثره. اصلاً هر گرایش و تمایلی که در کودکی ایجاد بشه تا پایان عمر همراه‌مون می‌مونه و ریشه بسیاری از ما به دوران کودکی برمی‌گرده. یعنی اگه توی بچگی یه بار یکی شما رو هُل بده تو استخر و حس غرق شدن داشته باشید، تا آخر عمر میونه خوبی با آب ندارید یا برعکس اگه یه بار تو بچگی تجربه خوبی از اسب‌سواری داشته باشید، تا آخر عمر؛ اسب که می‌بینید دلتون میره 🤗 حالا سوال اینه که اگه همه چی توی شش سال اول پرونده‌اش بسته میشه، برنامه‌تون برای تربیت دینی چیه؟! آیا گرایشات مذهبی توی تربیت مهم نیستند؟ چطوره که فرضاً اینقدر مهمه و در موردش این همه صحبت می‌کنیم، اما این مهم نیست؟! من فهمم اینه که هیچ کس در عالم به اندازه أباعبدالله به گردن بشریت حق نداره، اینم مرد و زن و مسلمون و غیرمسلمون نداره. حالا آیا در حق کودک اجحاف نمی‌کنیم اگر حب حسین (ع) رو در دلش ایجاد نکنیم؟! آیا زیر پا گذاشته نمیشه؟! اینجا نباید کسی صداش دربیاد؟! دو گروه هم هستن که این حقِ بچه رو پایمال می‌کنن، یک گروه که با فشردگی‌های دینی، با دادن اطلاعات اضافی و زودهنگام، با در معرض محرک‌های خشن قرار دادن کودک، غم رو به اون هبه می‌کنن!! و یک گروه هم که میگن الآن زوده، بگذار به وقتش می‌فهمه که معمولا این وقت، هیچ موقع زمانش نمی‌رسه و ... ┏━━━🍃🥀━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🥀🍃━━━┛
👇 ادامه بحث جداخوابی 👇 اعتراف می‌کنم که با خواندن کامنتای اینستاگرام خیلی از جاهای جدید و تاریک در این بحث برام به وجود اومد. یعنی فکر می‌کردم یه چیز روتین و مشخصه ولی واقع قضیه اینطور نبود. خصوصاً این موضوع در مورد کسانی که بیشتر از یک بچه دارن، نکات جدید و ناشناخته‌ای داره. چرا؟! اساساً تولید ادبیات در حوزه کودک در کشور ما متناسب با تک‌فرزندی هست و اکثر کلاس‌ها به درد کسانی می‌خوره که یه دونه بچه دارن. حتی کسانی هم که مدام میگن بچه‌دار بشید راهکارهاشون بیشتر برای تک‌فرزندی هست! یعنی مشکلات خانواده‌های چندفرزند اصلاً چیزهای دیگه‌ای هست و در اکثر اوقات به مشکلات ما می‌خندن! مثلا برای خانواده‌های چندفرزند معمولا مسئله غذا خوردن بچه‌ها یه شوخیه، در حالی که توی خانواده‌های تک‌فرزند خیلی جدیه یا بحث تحرک هم همین‌طور. خودبه‌خود بچه‌ها که زیاد میشن مشکل تحرک تا حد زیادی حل میشه. خصوصاً اگه فاصله سنی‌شون متناسب باشه. اما بریم توی بحث؛ ببینید اکثر مواردی که در فرزندپروری گفته میشه اصالت ندارن، یعنی اینطور نیست که اگه رعایت نشن، آسمون به زمین بیاد و زمین به آسمون بره! چرا؟! چون اکثر این پیشنهادات ناظر به جوامع دیگه، نیازهای اون جوامع و اهداف این‌ها چیده شده و چون ما در این زمینه‌ها زیاد فکر نکردیم و ناظر به نیازهای خودمون تولید نکردیم، خیلی از جاها جواب نمی‌گیریم. مثلا همین بحث جداسازی کودک در شش ماهگی، یعنی وقتی کودک به غذا می‌افته. این در پازل کلان تربیت در غرب خوبه و درست در میاد اما قطعا مال جامعه ما نیست!! یه شاه‌جمله توی این زمینه استاد سلطانی داره و خیلی از مسائل فرزندپروری رو میشه با این جمله فهم کرد. ایشون می‌گفت: «در غرب بچه‌ها برای رفتن تربیت میشن و در اینجا برای موندن» یعنی چی؟! یعنی اونجا جوان هجده ساله باید از خونه بره بیرون و زندگی خودش رو بسازه و از اینجا به بعد ساختار خانواده دیگه خیلی معنی نمیده. اما در کشور ما اینطور نیست، از قضا ما دوست داریم تا وقتی بچه‌ها ازدواج نکردن، توی خونه ما بمونن! بعضیا که بعد ازدواج هم نمی‌خوان بچه رو ترک کنن. نمونه‌اش یکی از دوستام که به شدت توی این مسئله مشکل داره 😰😰 حالا مسئله خواب هم توی همین پازل فهم میشه. من مسیر درست رو یکبار ترسیم می‌کنم و بعداً به راهکارهای رسیدن به این مسیر می‌پردازم. به نکات زیر توجه کنید؛ ⁦1️⃣⁩ دوره زیر یک ساله دوره امنیت هست و شدیداً توصیه میشه نیازهای کودک در کوتاه‌ترین زمان برآورده بشه. یعنی در هنگام خواب هم کودک باید کنار مادر باشه تا احساس امنیت توی اون درست شکل بگیره ⁦2️⃣⁩ از یک تا حدود سه سالگی شخصیت بچه‌ها در حال شکل‌گیری هست و طبیعتاً باید به سمت استقلال حرکت کنند. دیدید بچه‌ها بعد از دو سالگی هر کاری می‌خوان خودشون انجام بدن؟ همه‌اش میگن خودم بلدم و گند میزنن 😂😂 البته عمیقاً توصیه میشه توی این سنین بگذاریم بچه‌ها تجربه کنن چون زمان شکل‌گیری اعتماد به نفس هست. یعنی نکن و نمی‌تونی و دست نزن و ... نداریم! ⁦3️⃣⁩ از سه سالگی بچه‌ها عمیقاً میل به بزرگ شدن دارن و قدرتمند شدن دارن (بیشتر توی پسرا) و همین میل ابزار خوبی برای جداسازی رختخواب هست. ⁦4️⃣⁩ این یه فرآیند کاملاً تدریجی هست و شاید یک سال طول بکشه. یعنی تا حدود چهار سالگی درگیر باشید که کودک خودش میل به خوابیدن در اتاق خودش رو پیدا کنه. ⁦5️⃣⁩ هیچ دلیلی نداریم که امنیت بچه‌ها رو خدشه‌دار کنیم و از اون طرف بچه رو لوس بار بیاریم. یعنی اگر بچه مثلا چهارده ماهه است ما با صدای گریه‌اش میریم پیشش اما برای کودک چهار ساله، اول میگیم چی شده مامان، بعد میگیم بگیر بخواب و بعد اگر ساکت نشد همراهیش میکنیم که اکثراً فقط می‌خوان مطمئن بشن ما توی خونه‌ایم و صدا رو که بشنون می‌خوابن ⁦6️⃣⁩ در روایات نداریم که کودک رو تنها نخوابونید، بلکه گفته شده کسی در خونه تنها نخوابه و از اون طرف وقتی میگن بچه در بزنه وارد اتاق والدین بشه، یعنی حتما جداسازی اتاق داریم. (البته آموزش این آداب خیلی کم‌کم و مال بالای پنج سال هست) ⁦7️⃣⁩ یادتون باشه که نمیشه چند بحران رو برای کودک همزمان اعمال کرد و حتما مهمه فاصله زمانی بین‌شون باشه. بحران‌های مثل از شیر گرفتن، از پوشک گرفتن، جدا کردن رختخواب و ... که همه‌شون باید تدریجی اعمال بشن. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🍂🍃━━━┛
🔴🔴 به بهانه روز جهانی کودک استیو مارتین سی سال پیش یه بازی کرده به نام «والدگری» یا «پدر و مادری». نکته جالب فیلم اینه که همه جور بچه‌ای توش میشه پیدا کرد اما یه دختربچه هست که ویژگی‌هاش خیلی خاص و جذابه اما نیست. یه دختربچه‌ی حدوداً پنج ساله که یه است، محاسبات پیچیده ریاضی رو انجام میده، بسیار قوی‌ای داره، اصلاً نمی‌خنده، کارهای بقیه بچه‌ها به نظرش خیلی چیپ و مسخره میاد، تو جمع بقیه بچه‌ها نمیره و مدام دوست داره با بزرگ‌ترها کارهای بزرگ‌تر از سنش رو انجام بده. اکثر کارهاش هم بقیه رو متعجب می‌کنه که این چه چیزایی بلده و چقدر خاصه! 😳 امروز اینجور بچه‌ها به شدت دوست‌داشتنی! شدن، اصلا خانواده‌ها با هم می‌کنن که بچه‌هاشون خاص باشن و چشم بقیه با دیدنشون در بیاد و مدام در حال این پرسش هستن که اگه بچه‌ام اینو یاد نگیره از بقیه عقب می‌افته و ... چقدر افراد بودن که از من پرسیدن اگه بچه‌مون امسال نره ، عقب نمی‌افته؟! چون گفتن متولد مثلا پنج مهر هست و باید سال دیگه بره مدرسه، منم تقریبا به همه‌شون گفتم نه!! 😬 بچه‌ها باید هفت سال خوب کنن تا بازی‌دون‌ِشون 🤭 پُر بشه. اصلا این عامل رشد بچه توی سال‌های بعد هست، نه چیز دیگه. هیچ عجله نکنید، به حرف بقیه هم گوش نکنید که هی میگن بچه رو عقب ننداز! 🤩 اما روز جهانی کودک 🤩 امروز هشتم اکتبر یا همون شونزدهمِ مهرِ خودمون، از طرف سازمان ملل نام‌گذاری شده. اعلامیه و کنوانسیون حقوق کودکان هم در یه همچین روزی تصویب و تأسیس شدن و در این سال‌ها هم کمک خیلی زیادی به جریان کودکی کردن. اما یه چیزی کمتر بهش پرداخته شده و اون هم کودکی کردنه. حالا این کودکی کردن یعنی چی؟! ساده‌ی ساده‌اش اینه که بچه‌ها 👈 خوب بخورند 👈 خوب بخوابند 👈 خوب بازی کنند همین و فقط همین! اینقدر به جزئیات بچه‌ها کار نداشته باشیم، اینقدر روی بچه‌ها ریز نشیم که الان مثلاً این می‌تونه از جوب چهل و سه سانتی هم بپره یا نه، اینقدر تو بازیِ رقابت نیفتیم و به بچه‌ها فشار نیاریم، اینقدر برای کاسبی دیگران نگران نشیم و گوش به حرف‌های و ، و ... ندیم، اینقدر بچه‌ها رو در معرض نمایش دیگران قرار ندیم و و و در یک کلام اینقدر جلوی کودکی کردن بچه‌هامون رو نگیریم روز جهانی کودک مبارک همه‌مون باشه 🔴 ممنون که برای دیگران هم می‌فرستید 🔴 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🍂🍃━━━┛
⭕ اسباب‌بازیایِ داغونِ بچه‌هامون! شاید باورش براتون سخت باشه اما سومین صنعت پرسود دنیا، صنعت اسباب‌بازیه. یعنی بعد از اسلحه‌سازی و لوازم آرایش، بزرگ‌ترین مربوط به بچه‌ها و خانواده‌هاست! مطابق با آمار سال 2013 سالانه 85 میلیارد دلار در این صنعت گردش مالی وجود داره و البته این فقط آمار رسمی هست که داره منتشر میشه. حالا چی می‌خوام بگم؟! متن رو تا انتها بخونید 👇 ببینید هر کنش و واکنشِ ما یک پیغام هم در کنارش داره. فرض کنید داریم از خیابون رد میشیم، خط عابر در فاصله بیست، سی متری ماست اما حال نداریم بریم از روش رد بشیم! حالا ما داریم به بقیه چه پیغامی می‌دیم؟! (من دیگه حرفی ندارم 😂) در مورد خرید هم دقیقاً همین طوری هست. من هر انتخابی که می‌کنم دارم به بازار (اعم از سیاست‌گذار، تولیدکننده، توزیع‌کننده، فروشنده و ...) یک پیام میدم که این جنس خوبه، بازم تولید کن و اگر من نخرمش دارم پیام عکس این رو میدم و طبیعتاً بازار میفهمه که باید یک تغییری توی محصول (اعم از توی خود محصول، توی نحوه توزیعش، توی بازاریابیش، خدمات پس از فروشش و ...) بده. ما در هر خریدی سعی می‌کنیم تا حد ممکنه هوشمندانه برخورد کنیم، مثلاً بین ده تا رب گوجه فرنگی اونی رو انتخاب می‌کنیم که به صرفه‌تر هست. یعنی قیمتش با کیفیتش تناسب داره و تقریباً در مورد اکثر خریدهامون داریم همین تیپی عمل می‌کنیم اما متأسفانه در یک جنس خریدِ خیلی مهم این توجه رو نداریم! کجا؟! 👈 اسباب‌بازی!! اسباب‌بازی قراره عاملِ باشه اما در اکثر موارد ما در خلاف جهت رشد کودک خرید می‌کنیم و طبیعتاً این پیغام رو هم به بازار میدیم که بازم تولید کن! نمی‌دونم خاطرتون هست یا نه ولی چند سال پیش هر جا می‌رفتیم یه گونی کوچولو بود که ازش دم یه بیرون زده بود. بعد وقتی بهش دست می‌زدیم شدیداً شروع می‌کرد به تکون خوردن، انگار که اون گربه می‌خواست فرار کنه و بپره بیرون! خانواده‌هام با ذوق و شوق فراوون اینو می‌خریدن و برای بچه‌ی خودشون یا فامیل هدیه می‌بردن!! ⁦☹️⁩⁦☹️⁩ من خودم چند جا دیدم این گونیِ گربه رو دست بچه می‌دادن، بچه هم زَهره تَرَک میشد و در می‌رفت و بقیه هم قاه‌قاه می‌خندیدن! 🥺 هم آسیب به کودک و هم پیام به بازار! ما حتی تعریف درستی هم از نداریم! برای ماها اسباب‌بازی یعنی همونی که تو مغازه‌ها می‌فروشن در حالی که عموماً ضعیف‌ترین نوع اسباب‌بازی‌ها اونایی هستن که داریم براشون پول میدیم! یعنی چی؟! مطلب بعدی رو بخونید! 👈 حتما شمام تجربه‌ای از این اسباب‌بازیای داغون! دارید خصوصا دوران بچگی. بهشون قدری فکر کنید
⭕️ کودکان، عامل گرونی بنزین! تو خیابان، کوچه، اتوبوس، مترو، تاکسی، تلگرام، و هر جا که فکرش رو بکنید صحبت از بنزینه! بنزین و ما أدراک البنزین ... وقتی مطلب می‌نویسی، مهم نیست مطلب تو چیه! مهم نیست اخلاقیه، سیاسیه، ورزشیه، در مورد کودکه یا آخرین تحقیقات دانشگاه هاروارد در مورد بیوتکنولوژی ... مهم اینه که همه می‌خوان به هر طریقی در مورد بنزین صحبت کنن و از قضا همه چیز رو گردن بندازن! این قصه برای امروز هم نیست، وقتی فرو ریخت هم همینطور بود، وقتی اومد یا آب نصف ایران رو برده بود هم همینطور بود. از قضا ما منتظریم اتفاقی بیفته تا زمین و زمان رو به هم بدوزیم، هر کاری که می‌کنیم هم مهم نیست، چون همه چی رو میشه گردن اون قضیه انداخت! ساده است، هر کاری می‌خوای بکن و آخرش بگو برای آدم نگذاشتن که ... هر کسی باید تصمیمات خودش رو بپذیره و نمیشه من تصمیمی بگیرم و بعد بگم اینجاهاش رو قبول ندارم! بماند ... خواهشاً هر روز حواسمون به بچه‌ها باشه، این روزها قدری بیشتر. اونا نه در مقصرن و نه در سرد شدن ناگهانی هوا، حتی و بوران و سیل هم کار اون‌ها نیست! حتی اینکه توی تمام کانال‌های تلگرام و اینستا از مصیبت و راه‌بندون و ... می‌گن، حتی اگه ماهواره مدام داره و نشون میده، هیچ کدوم از این‌ها به بچه‌ها ربطی نداره. بچه‌ها مقصر هیچ چیز نیستن و قرار هم نیست اگه از جای دیگه داغ شدیم، سر خانواده‌مون پیاده کنیم ...
👆👆 اگر بحث اسباب‌بازی رو یادتون رفته اول این مطلب بالایی رو بخونید بعد این پایینی 😉 اسباب‌بازی یه چیزه و بازی یه چیز دیگه، پس اینکه ما چند میلیون اسباب‌بازی بخریم، بریزیم توی اتاق بچه‌هامون اصلا معنیش این نیست که بچه‌های ما دارن خوب بازی می‌کنن. همین‌جا یه مشکل اساسیِ ما با خیلی از خانواده‌هاست که میگن براش کلی اسباب‌بازی خریدیما اما باهاشون بازی نمی‌کنه! من این رو بارها گفتم، اینجام بگم که اصلاً یکی از مشکلات بچه‌هایی که بازی نمیکنن اینه که اسباب‌بازی‌های زیادی دارن و همه در دسترس‌شون هستن و خب طبیعیه بچه مدام ذهنش آشفته است و ... اما توی این نوشته می‌خوام یه چیز دیگه بگم و اون هم یه جمله است 👇👇 «برای اینکه بچه‌هاتون خوب بازی کنن، کافیه محیط رو غنی کنید، همین!» غنی کردن محیط هم لزوماً با اسباب‌بازیایِ خریدنی که ما بهش میگیم اسباب‌بازیِ صنعتی نیست، یعنی شاید غنی کردن محیط با یه پوست موز یا چهار تا پتو متکا باشه! 🤔 یه سوال؛ قدیما چقدر اسباب‌بازی بود؟! قطعا از این صنعتی‌هاش خیلی کمتر بود اما ماها اکثراً خاطرات خوشی از بازی‌های کودکی داریم. هر موقع هم که بهشون فکر می‌کنیم چیز خاصی تو بچگی پیدا نمی‌کنیم غیر از توپ و لاستیک و چوب و سنگ و ... مهم اینه که منِ پدر و مادر تشخیص بدم امروز نیازِ کودکِ من چی هست؟ امروز چطور باید محیط رو برای بازی کودکم غنی کنم فردا چطور؟! جالب هم اینه که یکسری چیزها همیشه کارکرد داره و هر موقع باشن محیط غنی شده محسوب میشه و این خیلی کار رو ساده می‌کنه 🧐 ساده شده‌ی این حرف اینه که ما سه منبع اصلی اسباب‌بازی داریم و فقط یک دسته از اون‌ها اسباب‌بازی‌های صنعتی یا همونایی که توی فروشگاه‌ها می‌خریم هستن و از قضا اون دو دسته دیگه اسباب‌بازیای بهتری هستن. برای امشب بسه، مطلب بعدی رو بخونید 😉 ----------- پی‌نوشت۱. این مطلب رو باید خیلی قبل‌تر می‌نوشتم، ببخشید یادم رفته بود! 😬😬 پی‌نوشت ۲. اینکه تو این وضع و اوضاع بازم کانال‌های فرهنگی رو دنبال می‌کنید، یعنی شماها آخرشید 😂
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
👆👆 اگر بحث اسباب‌بازی رو یادتون رفته اول این مطلب بالایی رو بخونید بعد این پایینی 😉 اسباب‌بازی یه چ
🔴 ادامه‌ی اسباب‌بازی ما به طور کلی سه دسته اسباب‌بازی داریم؛ ⁦1️⃣⁩ اسباب‌بازیای صنعتی یعنی همونایی که میریم از فروشگاه‌ها میدیم و می‌خریم ⁦2️⃣⁩ وسایل محیطی عین ظرف‌های آشپزخونه، پتو، متکا، لباس‌ها، غذاها و ... ⁦3️⃣⁩ طبیعت حالا کدوم یکی از این‌ها برای غنی‌ترین نوع اسباب‌بازی هست و بیشترین میزان بازی رو به کودک می‌رسونه؟! طبیعیه که 😊😊 طبیعت تا ۱۰۰ درصد بازی رو برای بچه‌ها به ارمغان میاره و کاملاً نیاز کودک رو به بازی برآورده می‌کنه، وسایل محیطی به صورت میانگین ۶۰ تا ۷۰ درصد و اسباب‌بازیایِ صنعتی حداکثر ۴۰ درصد 😳 معنی این حرف اینه که ما پول میدیم، کلی اسباب‌بازی می‌خریم و اگه دو دسته‌ی دیگه بازی رو در اختیار بچه‌ها نگذاریم عملاً جلوی رشدشون رو گرفتیم! حالا خود اسباب‌بازیایِ صنعتی رو هم بماند که با چه معیارهایی انتخاب می‌کنیم! 🥺 ما باید محیط بازی بچه‌ها رو غنی کنیم یعنی فضایی رو ایجاد کنیم که کودک خودش به صورت خودکار سراغ بازی بره. حتماً توی طبیعت این صحنه رو دیدید که بچه‌ها چند ساعت با چوب و برگ و سنگ و گِل و یه ذره آب مشغول میشن اما توی خونه کمتر پیش میاد که یک ساعت خودشون با اسباب‌بازیاشون بازی کنن! چرا؟! چون اون محیط غنی‌تر از این محیطه. اینجا مهم اینه که قالب‌های ذهنی رو بشکونیم و یه مقدار فضای تجربیات غیرمعمول رو به بچه‌ها بدیم. مثلاً هیچ اشکالی نداره شما برید توی پارک و با کودک‌تون یه گونی برگ جمع کنید و همین بشه بازی امروز شما یا مثلاً یه گوله نخ به کودک بدید تا کل خونه رو مثل تار عنکبوت کنه و راه رفتنم توش سخت بشه 😭😂 (بازم احساسم اینجوریه، ببخشید!) اینایی که میان میگن بچه‌های ما فقط با وسایل خونه بازی می‌کنن و اصلا سراغ اسباب‌بازیاشون نمیرن بدونن که کودک داره درست تشخیص میده و خودکار سراغ اونی که غنی‌تر هست میره و طبیعتاً اون براش رشد بیشتری ایجاد می‌کنه. 👈 خلاصه بحث اسباب‌بازی خیلی خیلی گسترده است، منم براش حدود سه ساعت یه جا صحبت کردم. حالا دارم سعی می‌کنم یه ویدئو براش درست کنم و مفصل همه جوانبش رو صحبت کنم. آماده‌ی انتشار شد، همینجا خبر میدم
⭕️ بچه‌ها روزی چقدر اجازه دارن با کنن؟! پاسخش ساده است 👈 هفت سال اول ممنوعه!! 😳 (این علامت تعجب رو برای کسانی گذاشتم که الآن بچه‌هاشون دارن روزی چند ساعت با گوشی وَر میرن!) البته یه جور بازی میشه کرد که آخرش میگم 🤔 چرا؟! به هزار و چند دلیل! که من فقط چند تاش رو می‌خوام بگم 👈 چند نکته درباره ⁦1️⃣⁩ مانیتور اعتیادآوره! 😰 نمی‌دونم چقدر دقت کردید، بچه‌ها هر چی بیشتر به مانیتور نگاه کنن، بیشتر دوست دارن ازش استفاده کنن. یعنی دُزِ مصرف‌شون مدام می‌ره بالاتر. و و هم نداره. البته در کمال تأسف باید گفت این برای والدینی هست که رشد کودک‌شون براشون مهمه نه کسانی که دنبال مشغول کردن بچه به هر روشی هستند و از قضا این براشون عین نسخه می‌مونه! (راستی اون تبلیغ تبلت رو توی یادتونه!! 😭) ⁦2️⃣⁩ مانیتور دروغگوئه! 😳 ببینید در عالم واقع اشیاء ثابت هستند و ما به اون‌ها نزدیک میشیم یا ازشون دور میشیم و منِ آدمیزاد محوریت ندارم اما این موضوع در مواجهه‌ی با مانیتور فرق داره. من ثابت نشستم و اشیاء به من نزدیک یا از من دور میشن. من محور عالم هستم و این نگاه غلطی رو برای کودک ایجاد می‌کنه که مطابق با واقع هم نیست. (دروغگوییِ مانیتور دو، سه علت دیگه هم داره که برای طولانی نشدن ازش می‌گذرم) ⁦3️⃣⁩ تقلید! بچه‌ها فکر می‌کنن هر چیزی که در مانیتور می‌بینند هم راسته و هم درسته! لذا اون رو می‌کنن. یادم هست که مدتی قبل بچه‌ی سه ساله‌ای رو توی کارتون ماشا و مدرسه دیده بود و هر بچه‌ای زمین می‌خورد مسخره‌اش می‌کرد و از قضا فکر می‌کرد داره همدلی می‌کنه 😂 بچه که قوه تمیز نداره و این موضوع طبیعی هست ⁦4️⃣⁩ تحرّک، زیر صفر!! این رو چون بارها در موردش نوشتم توضیح نمی‌دم. همه می‌دونیم که حرکت رکن ثابت برای رشد کودک هست و تلویزیون به صورت مطلق این حرکت رو از می‌گیره. این هم مانع ، هم مانع و هم مانع کودک هست و در عین حال عوارض متعددی هم در آینده ممکنه ایجاد کنه. تحقیقات بسیار خوبی در این مورد انجام داده که به وقتش اینجا می‌گذارم. 👈 احتمالا بپرسید ما که همه این‌ها رو می‌دونیم اما الان بچه‌مون رو نمی‌تونیم از موبایل و تلویزیون جدا کنیم! بگو چی کار کنیم؟! پی‌نوشت: فارغ از محتوای موبایل و تلویزیون بحث کردیم ┏━━━🍃🌸━━━┓ ⠀ @Nok_Ze ┗━━━🌸🍃━━━┛
در گذشته خانواده‌ها در تربیت جنسی نقش مستقیمی نداشتند. بچه‌ها هر چیزی را از اجتماع دریافت می‌کردند. اساساً در جوامع سنتی به خاطر مسئله حیا و حفظ حریم‌ها از خانواده سلب مسئولیت شده بود و اکثر افراد بخشی را از مدرسه می‌گرفتند و الباقی مسائل متولی نداشت و به حال خود رها شده بود!! به عنوان مثال یکی از دوستان تعریف می‌کرد که اولین بار در مورد بلوغ خیلی از چیزها را از یک راننده‌ی تاکسی یاد گرفت یا دوست دیگری می‌گفت اکثر مسائل را از هم‌کلاسی‌هایش یاد گرفته بود. از قضا دوستش خیلی از مسائل غیرشرعی را برای او گفته بود و تأکید کرده بود انجام این‌ها واجب است! خانواده‌ها قطعاً باید در تربیت جنسی ورود پیدا کنند اما جهت ورود خانواده‌ها و نوع برخورد آن‌ها بسیار مهم است. اما علت اهمیت نقش خانواده‌ها چیست؟! چندین مورد را می‌توان برشمرد که این‌ها برخی از موارد هستند: 1. اکثر روان‌شناسان معتقدند که نود درصد شخصیت انسان در هفت سال اول شکل می‌گیرد و مهم‌ترین نقش در شکل‌گیری شخصیت کودک نیز با خانواده است. در این دوره طلایی شکل‌گیری شخصیت کودک از بعد جنسیت هم بسیار مهم است و باید به آن توجه داشت. 2. با زیاد شدن رقبای تربیتی مانند رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، گروه‌های مختلف اجتماعی و ... نقش خانواده‌ها بسیار اهمیت پیدا کرده است. 3. هیچ کس مانند خانواده دلسوز فرزندان نیست و کمترین میزان آزمون و خطا!! زمانی است که والدین مسئولیت این موضوع را بپذیرند. 4. و... مهم‌ترین کسانی که می‌توانند عهده‌دار تربیت جنسی کودکان شوند والدین هستند اما این موضوع نیاز به آموزش دارد. نقش خانواده‌ها در قبال شکل‎دهی به شخصیت فرزندان، پیش از تولدشان شروع می‌شود. گرایش خانواده‌ها به تک فرزندی و گرایش به داشتن دختر یا پسر نیز باعث می‌شود جنسیت دلخواه خود را بر فرزندشان تحمیل کنند و در نتیجه بسیاری از اوقات دختر را پسر و پسر را دختر تربیت می‌کنند. اگر دقت کرده باشید هر روز هم کلاس‌های تربیت جنسی بیشتر و بیشتر می‌شوند و همه روزه افرادی با ذهنیت غلط یا غیرجامع در مورد تربیت جنسی صحبت می‌کنند تا جایی که پای افراد مریض هم به این عرصه باز شده و نسخه‌هایی کاملاً اباحه‌گرایانه برای تربیت جنسی می‌دهند! مهم‌ترین وظیفه‌ی خانواده‌ها در هفت سال اول، تثبیت جنسیت کودک است. تثبیت جنسیت یعنی پسر، پسر بزرگ شود و دختر، دختر بزرگ شود. بنابراین تثبیت جنسیت به معنای هماهنگی و یکپارچگی ذهنی و عاطفی شخصیت با سایر جنبه‌های شخصیت فرد است. یعنی ذهن فرد و روحیات و عواطف او با جنسیت زیستی او یکی باشد. بخشی از کارگاه در 7سال اول
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
🔴 ادامه‌ی اسباب‌بازی ما به طور کلی سه دسته اسباب‌بازی داریم؛ ⁦1️⃣⁩ اسباب‌بازیای صنعتی یعنی همونایی
⁦1️⃣⁩ اگه بچه‌ی ما داره روزی چند ساعت با موبایل بازی می‌کنه یا چند ساعت نگاه می‌کنه، چی کار کنیم؟! ⁦2️⃣⁩ وقتی میریم مهمونی و دست همه‌ی بچه‌ها هست چی کار کنیم؟! 👈 ببینید بارها گفتیم که ما نمی‌تونیم چیزی رو از بچه‌ها بگیریم بدون اینکه بهشون بدیم. باید برای این موضوع فکر کنیم و برنامه داشته باشیم. جایگزین‌ها چیا هستند؟! اگه بخوام توی یک جمله بگم زندگی بچه‌ها با بازی و اسباب‌بازی‌های مفید بسیار مهمه و بهترین جایگزین هست. (در این مورد توی ویدئوی «صفر تا صدِ اسباب‌بازی» مفصل صحبت کردم) دیگه چی؟! 👈 خود ما در استفاده از موبایل داشته باشیم. وقتی من همیشه موبایل دستمه یا صبح که از خواب بلند میشم اولین کارم اینه که تلویزیون رو روشن کنم، قطعا نمی‌تونم از کودکم توقع غیر از این رو داشته باشم. عین یکی از دوستان ما که خیلی ناراحت بود چرا پسر یازده ساله‌اش تمام شخصیت‌های رو با جزئیات می‌شناسه، در حالی که خود ایشون سه سال حرفه‌ایِ این بود! 😳 یعنی توی مسافرت دیدم تو اوج ! ساعت دو و نیم شب از خواب بیدار شد چون اَتَک داشت!! 😭 دیگه چی؟! 👈 برای بچه‌ها خصوصا در مهمونی‌ها داشته باشیم. بچه‌ها وقتی بیکار باشن، طبیعیه که برن سراغ گوشی و ما هم که از خدامونه، چون گوشی خوبیه. 🥺 حداقلش اینه که می‌تونیم چند تا که می‌تونه بچه‌ها رو به صورت دسته‌جمعی با هم مشغول کنه همراهمون داشته باشیم. اگر هیچ کدوم از این‌ها نشده، رفت و آمدهامون رو باید مدیریت کنیم. دیگه چی؟! الباقی رو هم خودتون فکر کنید 😉
🔴 تربیت لاتاری‌وار (۱) وقتی یه جوون می‌خواد کنه، والدین نگران هستن که الان باید دویست میلیون برای رهن خونه یا اگه دختر باشه برای جهیزیه، صد میلیون برای ماشین، صد میلیون برای عروسی و مخارجش و ... بگذاریم کنار!! تازه باید براش دنبال هم بگردیم و به هر کسی که فکر می‌کنیم رو بندازیم. همین باعث میشه ما سال‌ها پول جمع کنیم تا به وقتش بتونیم براش هزینه کنیم! همه‌مون آدم‌هایی رو دیدیم که سال‌ها جمع می‌کنن، به خودشون و خانواده‌شون کلی سختی میدن تا در آینده، بچه‌هاشون زندگی راحتی داشته باشن. در حالی که همون بچه‌ها وقتی بزرگ شدن با چالش فراوون اون پول‌ها رو از والدین‌شون می‌گیرن و در مسیری غیر از ارزش‌های اون‌ها خرج می‌کنن! 🥺 شمام هر وقت اون والدین رو می‌بینی در حال گلایه از بچه‌هاشون هستن. از بیست سال پیش تا همین امروز ... واقعاً اگر اون‌ها بیست درصد اون مبلغی رو که جمع کردن برای آینده‌ی بچه‌هاشون، برای رشد خودشون و بچه‌ها در و خصوصاً سرمایه‌گذاری می‌کردن، به احتمال خیلی زیاد الآن شرایط خیلی بهتر بود! اینم می‌دونم که امروزه پس‌انداز تقریباً داره برچیده میشه!! و الآن می‌گید که پول کجا بود که سرمایه‌گذاری کنیم و این حرفا!! 😬 بله، پول لازمه برای خیلی از کارها اما کلی کارهای دیگه میشه کرد که به پول نیازی نداره یا برعکس کلی کارهای اضافی رو میشه نکرد و از کنار اون‌ها پول سِیو کرد. (در مورد چهار نوع درآمد و هزینه خانواده صحبت می‌کنم) بحث و پول هم دقیقاً هیمن‌جاست. ثروت به هیچ عنوان منحصر در مسائل مادی نیست. خیلی از امور معنوی هستند که ثروت محسوب میشن و این‌ها دقیقاً از طریق رفتار و خانواده و جامعه به بچه‌هامون منتقل میشن. تمام این‌هایی که میگم می‌تونن ثروت‌های یک انسان باشند؛ احساس رضایت و خشنودی از زندگی – که ربطی به پولدار بودن نداره –، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، ، اعتبار و آبرو و ... کدوم‌شون لزوماً پول می‌خواست؟! 🤔 برنامه‌مون برای انتقال این ثروت‌ها به بچه‌ها چیه؟! ما بچه‌ها رو راحت‌طلب، منتظر شانس و پرش‌های اقتصادی و اصطلاحاً لاتاری‌وار تربیت می‌کنیم و اصلاً توجهی به ابعاد دیگه تربیت نداریم. خانواده‌ی در مسیر درست، بچه‌های قوی و ثروتمندی رو تربیت می‌کنه که قدرت اقتصادی هم دارن، تلاشگرند و این اصلاً ارتباطی با این نداره که امروز چقدر هستیم، نداره. حداقل زندگی افراد اثرگذار رو وقتی مطالعه می‌کنیم به ندرت افرادی رو پیدا می‌کنیم که خانواده پولداری داشتن و ...
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
🔴 تربیت لاتاری‌وار (۱) وقتی یه جوون می‌خواد #ازدواج کنه، والدین نگران هستن که الان باید دویست میلیو
🔴 تربیت لاتاری‌وار (۲) چند بار شده بود که برای برنده شدن توی سیصد هزار تومنی برنامه براش پیامک فرستاده باشید؟! نه فقط بلکه برای باقی چیزا چند بار شده با امید تمام فرستاده باشید؟! (ما تو رفقامون مورد داشتیم هر هفته تمام گوشی‌های خانواده رو به خط می‌کرد و با هفت، هشت تا موبایل، چهارصد هفته مداوم پیامک داده بود 😳) قدیما مردم پول توی حساب‌های قرض‌الحسنه می‌گذاشتن و تلویزیون هم مدام تبلیغ می‌کرد که مثلا هر ده هزار تومن در هر روز یک امتیاز و خدایی چقدر پول از تو دست مردم جمع می‌کردن! شما چقدر شده بود که خانواده‌تون برای برنده شدن پول‌هاشون رو می‌گذاشتن توی بانک‌ها؟! (بماند که بانک‌ها با اون پول‌ها بنگاه‌داری می‌کردن یا زمین می‌خریدن یا ... و چند درصد ناقابل از سود اون پول‌ها رو به مردم جایزه می‌دادن! و جالبه که الآن هم همین‌جوری هستن 😭) یا این اواخر مد شده بود توی یه شخص معروف یا همون میومد چند تا سوال طرح می‌کرد و شما می‌تونستی با یه مبلغی توی مسابقه‌اش شرکت کنی. چند صد هزار نفر رقابت می‌کردن و حداقل نفری ده هزار تومن می‌دادن که بعد از یه رالی سخت! پنجاه هزار تومن برنده بشن 🥺) بماند که هر شب چند میلیارد از این طریق نصیب سازنده اپلیکیشن و اون طرفِ مثلاً سلبریتی میشد! چی می‌خوام بگم؟! به نظرتون این‌ها طبیعیه؟! این میلِ به یک شبه پولدار شدن، بدون زحمت، از طریق شانس و اصطلاحاً لاتاری‌وار برای چیه؟! (بماند که اصلاً اینجور قرعه‌کشی کردن، تبلیغ کردنش و برنده شدن با این نیت؛ شرعی هست یا نه؟!) خیلی‌ها هستند که به هر دلیلی می‌خوان خارج از ایران زندگی کنن، می‌خوان برن سوئد، استرالیا، کانادا یا مثلاً آمریکا! برای همین آمریکا رفتن میشه از دو طریق اقدام کرد، یکی اینکه شما آدم متخصصی بشید و خیلی راحت به واسطه‌ی تخصص‌تون برید و یکی هم اینکه توی قرعه‌کشی آمریکا شرکت کنید! حالا فکر می‌کنید سالانه چند نفر از ایران توی قرعه‌کشی لاتاری آمریکا شرکت می‌کنن و چند نفر به واسطه تخصص‌شون درخواست اقامت میدن؟!! (از هر جهت مایه تأسف هست 😔) اینکه فکر کنیم بدون کار و تلاش کسی به جایی میرسه تقریباً یه شوخیه! به قول میکل‌آنژ - هنرمند نابغه‌ی ایتالیایی - اگه مردم می‌دونستن که من برای هر مجسمه چقدر زحمت کشیدم، هیچ وقت از دیدن اون ها تعجب نمی‌کردن ... 👈 حالا این حرفا توی زیر هفت سال یعنی چی؟! چی کار کنیم که بچه‌هامون تلاشگر و با همت عالی بزرگ بشن؟! یه ذره‌اش رو می‌نویسم 😉
‌🔴 موسسه‌هایِ هوش مالیِ کودک ... دیروز دورهمی چهاردهم فعالان حوزه کودک بود و حدود صد و پنجاه نفر از فعالیت این حوزه اونجا بودند. اکثر افراد حاضر کسانی بودند که در اکوسیستم اقتصادی و نه فرهنگی حوزه کودک تعریف می‌شدند و ... اما بعد؛ نکته جالب توجه این بود که رشد بسیار زیاد موسساتی که داشتن روی سواد مالی، هوش اقتصادی، هوش مالی، تفکر اقتصادی، کارآفرینی کودک و از این دست مباحث کار می‌کردند. شخصاً هنوز نفهمیدم «کودک كارآفرین» یعنی چی؟!! 🤔 همونقدر که عنوانش جذابه، به همون میزان وصله‌ی نچسبیه! پیش‌فرض همه‌ی این افراد و موسسات یک چیزه؛ کودک یه ظرف خالی هست و باید یک سری چیزها رو از بیرون بهش بدیم، درحالیکه اصلاً اینطور نیست. بچه‌ها همه چیز دارن و نیاز به هیچ آموزشی نیست، فقط باید این دو تا کار رو بکنیم و یه کار رو نکنیم تا کودک رشد کنه!! 👈 چه کارهایی بکنیم؟! 1️⃣⁩ نیازهای کودک رو تأمین کنیم. هر جا که نیاز کودک تأمین نشه، دچار خشونت شده و رشد متوقف میشه. نیازهای زیستی، امنیت، محبت، احترام، سایر نیازهای روحی و نیاز به بازی در رأس نیازهایی هستند که باید تأمین بشن. 2️⃣⁩ محیط رو برای رشد کودک غنی کنیم. غنی کردن محیط هم اصلا کارهای سختی نیست. مثلاً بچه‌ها رو زیاد به طبیعت ببرید تا درک وفور پیدا کنند، تا بتونم زیبایی‌ها رو ببینن. فضای خونه رو برای بازی کودک امن و غنی کنید و ... (در ویدئوی «صفر تا صد اسباب‌بازی» و کلاس «کودک و تفکر اقتصادی» مفصل در مورد هر دو صحبت کردم) 👈 چی کار نکنیم؟! ⁦1️⃣⁩ موانع رشد رو اعمال نکنیم (نظم، نظافت، آموزش، تربیت و رفاه که قبلاً مفصل در موردش صحبت کردم) آقااااا خیلی ساده است، از سر راه کودک بریم کنار ... اگر جسارت نباشه الباقی کاسبیه! ما قرار نیست چیزی به بچه‌ها - حداقل تا شش، هفت سالگی - یاد بدیم. ولو اینکه کودک ما الان این رو یاد بگیره، نفسِ آموزش مانع رشد همه‌جانبه‌ی ذهن کودک هست و این آسیب خودش رو ده، پانزده سال بعد نشون میده. توی این بازی نیفتیم که بچه‌ی من امروز عقبه، وای اگه این کلاس رو نریم چی میشه، بچه فلانی بلده دو ضربدر چهار رو جواب بده ولی بچه‌ی من نمی‌تونه و ... ❓سوال؛ دنبال رشد بچه‌ها هستیم یا اینکه از بقیه عقب نیفتیم؟! (اینکه حالا بقیه دارن درست میرن یا نه هم بماند!!)
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
‌🔴 موسسه‌هایِ هوش مالیِ کودک ... دیروز دورهمی چهاردهم فعالان حوزه کودک بود و حدود صد و پنجاه نفر از
یکی از اساتید تعریف میکردن که یکی از اقوام‌شون بچه چهار ساله رو گذاشته بود مدت‌ها نقد تئاتر از شبکه چهار دیده بود! و این بچه توی چهار سالگی خیلی فنی؛ نیم ساعت نقد تئاتر می‌کرد! خلاصه مادر با کلی افتخار این رو به استاد گفته بود و ایشون هم خیلی صادقانه گفته بودن این برای بچه خوب نیست. طبیعتاً به مادر اون کودک برخورده بود و فکر میکرد احساس حسادت باعث این حرف شده چون بقیه جاها وقتی این بچه رو دیده بودن، کلی کیف کرده بودن! این مادر رفت و سه سال بعد برگشت. مدرسه بعد از سه ماه گفته بود پسرتون باید بره مدرسه کودکان استثنایی! چون مغز کودک متعادل رشد نکرده بود. اصطلاحاً بخشی از مغز دچار تورم شده بود! و درمان این بچه بیش از یک سال طول کشید تا یه بچه کاملاً عادی و معمولی بشه، نه یک ذره بیشتر! یه بارم حدود شش ماه پیش مادری بهم مراجعه کرد که کودک سه و نیم ساله‌اش لکنت گرفته بود! بررسی که کردیم دیدیم با دلسوزی تمام می‌خواستن کودک رو زود بزرگ کنن! این بچه برای هر چیزی سی‌دی آموزشی دیده بود. روزی دو ساعت هم سی‌دی آموزش زبان انگلیسی می‌دید! حدود سه ماه طول کشید تا بچه طی یک دوره بازی‌درمانی به شرایط قبل برگرده. از این دست مثال‌ها هم برای من زیاد اتفاق افتاده هم کلی از اساتید شنیدم. 😣 خیلی ساده بدونیم که بچه‌های ما قراره بچگی کنن و هر چیزی رو که باید یاد بگیرن در آینده یاد می‌گیرن! اصلاً دیر نمیشه ... باور کنیم اون چیزی که باعث رشد بچه‌ها میشه لزوماً بازی فکری نیست، کار روی نیم‌کره سمت چپ نیست، نیست، نیست، ریاضیات و جدول ضرب نیست، خوندن و نوشتن نیست بلکه ، ، توی محیط، ، و بودنه. می‌دونم خیلی کیف میده بچه چهار ساله در مورد تمام حیوانات کلی اطلاعات داشته باشه که آدم بزرگ‌ها هم ندارن، یه چیزایی بگه که بقیه کف کنن 😳 اما این لزوما به همه‌جانبه کودک کمک نمی‌کنه! که در اکثر اوقات آسیب هم میزنه. اینم بگم و تمام! پارسال یه مادری بهم مراجعه کرد که کودک رو توی یه وسط شهر نوشته بود. اونجا قرار بود بچه تا پنج سالگی حافظ کل قرآن بشه لذا به مادر گفته بودن روزی یه صفحه عین کپسول به خوردش بده وگرنه حافظ نمیشه! 🥺🥺 من نمی‌دونم اون بچه اگرم بشه، خدا و کتاب خدا چه جایگاهی تو زندگیش داره؟! ما حق نداریم بچه‌ها رو از کودکی‌شون جدا کنیم. بچه‌ها هر چی کودک‌تر، بهتر! هر چی تعطیل‌تر بهتر! دنبال بچه‌های شسته رُفته و عصا قورت داده نباشیم. هیچ حُسنی نداره که بچه شبیه آدم بزرگ‌ها بشه ... اگرچه خیلی‌ها با این مطلب مخالفن اما توصیه میکنم مطلب بعدی رو هم حتما بخونید 😉
🔴 زبان دوم و مهد دو زبانه؛ آری یا خیر؟! همین اول متن بگم که من هیچ مشکلی با دو یا چند زبانه شدن بچه‌ها ندارم!! 🙄🙄 پس تا حالا چی می‌گفتم؟! ببینید نفسِ یادگیری زبان دوم در دوره کودکی هیچ مشکلی نداره که اگه داشت هیچ ترک و لر و کرد و بلوچ و عرب و غیره‌ای نباید بچه‌هاشون زبان یاد می‌گرفت اما نکته اینجاست که اون بچه‌ها توی محیط‌هایی هستند که از دو زبان داره استفاده میشه. یعنی مثلاً کودک توی خونه باهاش یه جور صحبت میشه و توی کوچه و خیابون یه جور دیگه. در تعامل با پدر و مادر و خواهر، برادراش مثلاً عربی صحبت میشه و توی کوچه در حال بازی با بچه‌های دیگه فارسی. من وارد ریز ماجرا نمیشم ولی فقط بدونیم که ساختار مغزی کودک دو زبانه با تک‌زبانه متفاوت هست. در مورد بد و خوبش هم اصلا صحبتی نیست، اما قطعا تفاوت وجود داره ... حالا ما اگر بخوایم محیطی رو طوری درست کنیم که کودک در اون به صورت غیر مستقیم زبان دوم رو یاد بگیره باید چی کار کنیم؟! (هر چند همین هم توصیه نمیشه چون هیچ عجله‌ای براش نیست!) باید روشی رو پیدا کنیم که علاوه بر آموزش زبان به کودک، آسیبی هم به اون وارد نکنه. فکر کنم این رو همه قبول داشته باشن. یعنی روشی که همه‌ی ابعاد رو ببینه و فقط هدفش آموزش زبان نباشه. بسیاری از روش‌های فعلی مثل اینه که من کمک کنم قد کودکم بلندتر بشه ولی دست‌هاش رو از آرنج قطع کنم!! ⁦☹️⁩ اینکه این روش رو دکتر فلانی یا استاد فلانی هم توصیه کرده هیچ کمکی به قطع نشدن دست بچه‌ها نمیکنه! مثلا چی میگن؟! توصیه میکنن کودک از حدود دو، سه سالگی به مدت سه تا چهار سال، روزانه سه تا چهار ساعت در معرض کارتون‌های زبان انگلیسی یا فرانسه یا هر زبان دیگه‌ای باشه. یعنی بدون فشار و آموزش مستقیم کودک داره زبان رو از محیط یاد میگیره. ظاهراً هیچ مشکلی نیست اما ساده‌ترین مشکلش کجاست؟! مشکل‌مون احتمالا با سازمان بهداشت جهانی هست که توصیه کرده تا دو سالگی بچه‌ها اصلا تلویزیون نبینن و از دو تا شش سالگی حداکثر روزی یک ساعت. این رو هم فقط برای آسیب به چشم بچه نگفته، بلکه فرآیند رشد جسمی، مغزی، روانی و ... رو هم در نظر گرفته. یعنی ممکنه کودکی زبان هم با این متد یاد بگیره اما هیچ تضمینی نیست که به سایر ابعاد رشدی اون آسیبی نرسیده باشه!! (اینجا دیگه تصمیم با خانواده‌هاست که زبان یاد گرفتن توی کودکی براشون مهم‌تره یا ...) یک نکته هم اینجا اضافه کنم؛ اگر این کار درسته و خوبه و دوستانی میگن توی کشورهای دیگه داره استفاده میشه، خیلی خیلی ممنون میشم که از کشورهای پیشرفته و صاحب سبک تربیتی یک مورد رو اسم بیارن که به صورت فراگیر در مهدهای کودک‌شون داره این اتفاق می‌افته (بگذریم که به صورت غیرفراگیر هم موردی نمیشه پیدا کرد!) و مایه تأسف هست که بگیم پسر مسی داره اینجوری دو زبانه میشه، پس حتما کار درستیه 😣 نکته آخر در دو زبانگی اینکه، حتی اگه از چرایی این کار هم بگذریم و فقط به بررسی روش بپردازیم باید این سوال رو بپرسیم که درصد موفقیت روش شما چقدره؟! اساساً یکی از دلایل اقبال به یک روش درصد موفقیت اون هست، یعنی چند درصد بچه‌هایی که از متد شما استفاده میکنن دارن به این شکل زبان دوم رو یاد میگیرن؟! یعنی اگر من ۱۰۰ تا بسته دارم در این موضوع می‌فروشم لااقل باید ۴۰، ۵۰ تا از این بچه‌ها موفق به داشتن زبان دوم بشن. آیا در واقعیت اینجوریه؟! (البته توجیه اینه که شما به صورت کامل و درست نتونستید از بسته استفاده کنید 😶) اما چند کلمه در مورد مهدهای دو زبانه؛ لابد دیدید که به بهانه دو زبانه بودن مهد، لااقل یک سوم به شهریه اضافه میکنن و پول‌های بیشتری از خانواده‌ها میگیرن. من به نظرم مهم‌ترین دلیل وجود یک شیء خودش هست 😳 یعنی چی؟! یعنی اگه یه دونه بچه دو زبانه از توی این مهدها اومد بیرون شما بگید بهتون نشون بدن! اینکه بچه اسم چهار تا رنگ رو یاد بگیره، چهارتا حیوون رو انگلیس‌شون رو بگه یا مثلاً موقعی که دارن بازی لباس شستن می‌کنن بگه واش واش واش!! به هیچ عنوان دو زبانه شدن نیست. اگه باشه پس تو ایران همه مردم لااقل چهار زبانه هستن چون حداقل به چهار زبون بلدیم فحش بدیم 😂😂 مهد دو زبانه وجود خارجی نداره که اگر داشته باشه هم لزوماً چیز خوبی نیست! خیلی خیلی جسارته ولی نگذاریم به حماقت ما بخندن ... پی‌نوشت: در مورد تأثیرات فرهنگی این موضوع هم خیلی میشه صحبت کرد که باشه برای وقت دیگه‌ای 😉
ماهایی که درگیر کار زیربنایی هستیم همیشه دنبال فضاهای آروم برای ارتقای فرهنگ عمومی می‌گردیم. همیشه سعی می‌کنیم فضا رو آروم کنیم تا بتونیم تغییراتی هر چند اندک در جهت مثبت ایجاد کنیم اما این دو هفته گذشته اینقدر زیاد و سنگین بوده که فرصت فکر کردن رو هم از همه‌مون گرفته. ما به جای فکر کردن در بهبود روابط، بهبود فرآیندها، بهبود ساختارها و ... مجبوریم مدام در لحظه و برای بحران‌های به وجود اومده فکر کنیم و تا میایم عمل کنیم، بحران بعدی از راه میرسه! در اینجور مواقع هست که افراد تصمیمات بنیادین در زندگی‌هاشون می‌گیرن، تصمیماتی که ممکنه جهت زندگی اون‌ها رو به صورت کامل عوض کنه، اهداف و چشم‌اندازهاشون رو تغییر بده و کاملاً آدم دیگه‌ای از اون‌ها درست بکنه. (البته شاید بعضی‌هام این وسط باشند که زندگی‌شون هیچ تغییری نسبت به قبل نکنه، فقط وقایع رو از بیرون نگاه کنن اما کوچک‌ترین دلیلی برای تغییر روند در زندگی‌شون احساس نکنن، نهایتاً لب پایین‌شون رو یکی دو بار؛ یواش گاز بگیرن!) برای اینکه به خودمون کمک کنیم تا بتونیم هر تهدیدی رو به فرصت تبدیل کنیم، خیلی خیلی مهمه که سیر جزئیات و وقایع ما رو درگیر نکنه! یعنی در عین حال که ازشون مطلع هستیم، مدام دنبال سناریوسازی نباشیم چون ذهن آدمیزاد جوّال هست و طبیعیش اینه که با کنار هم چیدن یکسری جزئیات می‌تونه هزار جور خروجی ازش بگیره. میشه سناریوهایی استخراج کرد که صددرصد با هم در تضاد باشند. پس چی کار باید کرد؟! همیشه باید در عین رصد جزئیات، یک نگاه کلان به مسائل داشته باشیم، همیشه باید جریانی و جبهه‌ای فکر کنیم، همیشه باید سعی کنیم وقایع رو در اون پازل کلان هم ببینیم، نباید گذاشت جزئیات باعث بشه جای جبهه‌ها با هم عوض بشه. اگه اینجوری بشه به احتمال خیلی بالا تصمیماتی که می‌گیریم همه‌جانبه نیست و شاید سال‌های بعد پشیمونی به بار بیاره و احتمالا دیگه اون موقع نمیشه کاری کرد ... ما شاید صفر و صد نداشته باشیم، شاید حق و باطل مطلق نداشته باشیم اما تشخیص مصادیقی که در مرز اون‌ها تعریف میشن یا می‌خوان به اون سمت حرکت کنن، خیلی سخت نیست. خصوصاً این روزها که بحران‌ها پی‌درپی به وجود میان خیلی خیلی مهمه که خوب فکر کنیم، خوب ...
ماهایی که درگیر کار زیربنایی هستیم همیشه دنبال فضاهای آروم برای ارتقای فرهنگ عمومی می‌گردیم. همیشه سعی می‌کنیم فضا رو آروم کنیم تا بتونیم تغییراتی هر چند اندک در جهت مثبت ایجاد کنیم اما این دو هفته گذشته اینقدر زیاد و سنگین بوده که فرصت فکر کردن رو هم از همه‌مون گرفته. ما به جای فکر کردن در بهبود روابط، بهبود فرآیندها، بهبود ساختارها و ... مجبوریم مدام در لحظه و برای بحران‌های به وجود اومده فکر کنیم و تا میایم عمل کنیم، بحران بعدی از راه میرسه! در اینجور مواقع هست که افراد تصمیمات بنیادین در زندگی‌هاشون می‌گیرن، تصمیماتی که ممکنه جهت زندگی اون‌ها رو به صورت کامل عوض کنه، اهداف و چشم‌اندازهاشون رو تغییر بده و کاملاً آدم دیگه‌ای از اون‌ها درست بکنه. (البته شاید بعضی‌هام این وسط باشند که زندگی‌شون هیچ تغییری نسبت به قبل نکنه، فقط وقایع رو از بیرون نگاه کنن اما کوچک‌ترین دلیلی برای تغییر روند در زندگی‌شون احساس نکنن، نهایتاً لب پایین‌شون رو یکی دو بار؛ یواش گاز بگیرن!) برای اینکه به خودمون کمک کنیم تا بتونیم هر تهدیدی رو به فرصت تبدیل کنیم، خیلی خیلی مهمه که سیر جزئیات و وقایع ما رو درگیر نکنه! یعنی در عین حال که ازشون مطلع هستیم، مدام دنبال سناریوسازی نباشیم چون ذهن آدمیزاد جوّال هست و طبیعیش اینه که با کنار هم چیدن یکسری جزئیات می‌تونه هزار جور خروجی ازش بگیره. میشه سناریوهایی استخراج کرد که صددرصد با هم در تضاد باشند. پس چی کار باید کرد؟! همیشه باید در عین رصد جزئیات، یک نگاه کلان به مسائل داشته باشیم، همیشه باید جریانی و جبهه‌ای فکر کنیم، همیشه باید سعی کنیم وقایع رو در اون پازل کلان هم ببینیم، نباید گذاشت جزئیات باعث بشه جای جبهه‌ها با هم عوض بشه. اگه اینجوری بشه به احتمال خیلی بالا تصمیماتی که می‌گیریم همه‌جانبه نیست و شاید سال‌های بعد پشیمونی به بار بیاره و احتمالا دیگه اون موقع نمیشه کاری کرد ... ما شاید صفر و صد نداشته باشیم، شاید حق و باطل مطلق نداشته باشیم اما تشخیص مصادیقی که در مرز اون‌ها تعریف میشن یا می‌خوان به اون سمت حرکت کنن، خیلی سخت نیست. خصوصاً این روزها که بحران‌ها پی‌درپی به وجود میان خیلی خیلی مهمه که خوب فکر کنیم، خوب ... @Nok_Ze
در کوران جنگ جهانی دوم، جایی که آدم‌های زیادی روزانه به دلایل مختلف جان خودشون رو از دست می‌دادن، افراد خیلی زیادی هم بودند که در حال بروز و به فعلیت رسوندن استعدادهاشون بودند. یکی از این‌ها بود. اون در سخت‌ترین شرایط انسانی در جنگ جهانی دوم و در اردوگا‌ه نازی‌ها چندین سال زندانی بود. شرایط انسانی بسیار وحشتناکی براش وجود داشت، روزانه افراد زیادی از اردوگاه می‌رفتند و دیگه برنمی‌گشتند و خیلی از افراد فقط به همین خاطر و ترس از اینکه دفعه بعد اسم اون‌ها یا اعضای خانواده‌شون برای رفتن خونده بشه دِق می‌کردند! خیلی اتفاق می‌افتاد که کل آذوقه‌ی یک هفته؛ فقط و فقط صد و بیست تا صد و پنجاه گرم نون باشه! برخورد زندان‌بان‌ها بسیار بد بود و بدتر اینکه خیلی از اون‌ها از دل خود زندانی‌ها انتخاب می‌شدند. هر چی پست‌تر، آدم‌فروش‌تر و حیوان‌تر بودند، درجات بالاتری هم داشتند. کلاً هیچ امیدی به خارج شدن از اردوگاه وجود نداشت، همه چیز سیاهِ سیاهِ سیاه بود ... درست در همین شرایط؛ ویکتور فرانکل با یه نگاه متفاوت با قضایا روبرو شد. همه چیز برای اون یه جور دیگه معنا میشد و اون به جای ناراحتی از نگهبانی که زننده‌ترین برخوردها رو با اون و سایر زندانی‌ها می‌کرد، دلش براش می‌سوخت و به روند تغییر اون آدم به حیوان فکر می‌کرد! کتاب «انسان در جستجوی معنا» رو دقیقاً در همون دوران نوشت و یه روز مأمورای نازی اون کتاب رو پیدا کردند و با خودشون بردند! اون کتاب حاصل کل مشاهداتش در اون دوران بود، حاصل پردازش نظریه یا روی خودش و دیگران، یه جورایی حاصل عمرش تا اون زمان بود. وقتی کتاب رو از دست داد با خودش فکر کرد تنها دلیلی که باعث میشه امید به زندگی داشته باشه اینه که کتابش رو دوباره بنویسه و البته دوباره نوشت و مکتب معنادرمانی رو پایه‌ریزی کرد. مکتبی که قرار بود کمک بکنه به بهبود زندگی انسان‌های خیلی زیادِ دیگه‌ای که توی اردوگاه نبودن ... پَس، پیش و در دل هر بحرانی نقاط روشن بسیاری وجود داره و دقیقاً اگر بحران‌ها نباشند زمینه برای رشد انسان‌ها به وجود نمیاد. مهم اینه که در اینجور مواقع نه تنها درک مقصر و مظلوم نداشته باشیم بلکه داشته باشیم. یعنی در همه حال مسئولانه فکر کنیم که الآن چه کارهایی رو باید برای مراقبت از خودمون و دیگران و بهبود شرایط انجام بدیم. این روزها همه ناراحتیم‌ و به خاطر اتفاقات این چند روز داغ سنگینی به دل همه وارد شده. طی کمتر از دو هفته؛ سه اتفاق سخت در کشور ما به وجود اومده و هضمش برای خیلیامون سخت بوده و احتمالاً حالا حالاها هم توی گلوی جامعه گیر کنه اما چیزی که مهمه اینه که یاد بگیریم در اینجور مواقع هم درک مسئول داشته باشیم برای مراقبت از خودمون و اطرافیانمون. در اینجور مواقع هم نقاط سفید و روشن خیلی خیلی زیادی هست که باید اون‌ها رو هم دید. برخی بلدند در اینجور مواقع در کنار نکات منفی، نکات مثبت دیگه‌ای هم که اطرافشون هست رو ببینند اما برخی دیگه بلدند نقاط سیاه رو هم روشن ببینند، یعنی در دل خود سیاهی‌ها، سفیدی‌ها رو ببینند. یکی از اساتید تعریف می‌کرد که بعد از ، یه کلاس با افرادی که زنده مونده بودند گذاشتم. جایی که هر کسی خونه و زندگیش رو از دست داده بود، اعضای خانواده‌اش فوت کرده بودند و بعضاً هنوز زیر آوار بودند و خودشون در شرایط بسیار سخت جسمی و روانی بودند. ازشون پرسیدم چه نکات مثبتی می‌ببنید؟! اولش همه گفتند بابا ول کن، آخه الآنم مگه نکته مثبتی وجود داره و ... اما در پایان همون کلاس یک تخته نکات مثبت نوشته در اومده بود و حال همه خوب‌تر شده بود، چون یاد گرفته بودند میشه نکات مثبت رو در عین این بزرگ هم دید. حالا ماها اگه نمی‌بینیم، سعی کنیم یه بار دیگه و یه جور دیگه ببینیم، همون‌طور که بچه‌های کلاس توی بم دیدن.
در گذشته خانواده‌ها در تربیت جنسی نقش مستقیمی نداشتند. بچه‌ها هر چیزی را از اجتماع دریافت می‌کردند. اساساً در جوامع سنتی به خاطر مسئله حیا و حفظ حریم‌ها از خانواده سلب مسئولیت شده بود و اکثر افراد بخشی را از مدرسه می‌گرفتند و الباقی مسائل متولی نداشت و به حال خود رها شده بود!! به عنوان مثال یکی از دوستان تعریف می‌کرد که اولین بار در مورد بلوغ خیلی از چیزها را از یک راننده‌ی تاکسی یاد گرفت یا دوست دیگری می‌گفت اکثر مسائل را از هم‌کلاسی‌هایش یاد گرفته بود. از قضا دوستش خیلی از مسائل غیرشرعی را برای او گفته بود و تأکید کرده بود انجام این‌ها واجب است! خانواده‌ها قطعاً باید در تربیت جنسی ورود پیدا کنند اما جهت ورود خانواده‌ها و نوع برخورد آن‌ها بسیار مهم است. اما علت اهمیت نقش خانواده‌ها چیست؟! چندین مورد را می‌توان برشمرد که این‌ها برخی از موارد هستند: 1. اکثر روان‌شناسان معتقدند که نود درصد شخصیت انسان در هفت سال اول شکل می‌گیرد و مهم‌ترین نقش در شکل‌گیری شخصیت کودک نیز با خانواده است. در این دوره طلایی شکل‌گیری شخصیت کودک از بعد جنسیت هم بسیار مهم است و باید به آن توجه داشت. 2. با زیاد شدن رقبای تربیتی مانند رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، گروه‌های مختلف اجتماعی و ... نقش خانواده‌ها بسیار اهمیت پیدا کرده است. 3. هیچ کس مانند خانواده دلسوز فرزندان نیست و کمترین میزان آزمون و خطا!! زمانی است که والدین مسئولیت این موضوع را بپذیرند. 4. و... مهم‌ترین کسانی که می‌توانند عهده‌دار تربیت جنسی کودکان شوند والدین هستند اما این موضوع نیاز به آموزش دارد. نقش خانواده‌ها در قبال شکل‎دهی به شخصیت فرزندان، پیش از تولدشان شروع می‌شود. گرایش خانواده‌ها به تک فرزندی و گرایش به داشتن دختر یا پسر نیز باعث می‌شود جنسیت دلخواه خود را بر فرزندشان تحمیل کنند و در نتیجه بسیاری از اوقات دختر را پسر و پسر را دختر تربیت می‌کنند. اگر دقت کرده باشید هر روز هم کلاس‌های تربیت جنسی بیشتر و بیشتر می‌شوند و همه روزه افرادی با ذهنیت غلط یا غیرجامع در مورد تربیت جنسی صحبت می‌کنند تا جایی که پای افراد مریض هم به این عرصه باز شده و نسخه‌هایی کاملاً اباحه‌گرایانه برای تربیت جنسی می‌دهند! مهم‌ترین وظیفه‌ی خانواده‌ها در هفت سال اول، تثبیت جنسیت کودک است. تثبیت جنسیت یعنی پسر، پسر بزرگ شود و دختر، دختر بزرگ شود. بنابراین تثبیت جنسیت به معنای هماهنگی و یکپارچگی ذهنی و عاطفی شخصیت با سایر جنبه‌های شخصیت فرد است. یعنی ذهن فرد و روحیات و عواطف او با جنسیت زیستی او یکی باشد. بخشی از کارگاه در 7سال اول
امروز آخرین جمعه ساله آخرین جمعه ۱۴۰۱ و یه وقت مناسب برای اینکه برگردیم پشت سرمون رو نگاه کنیم، ببینیم روز یک فروردین ۱۴۰۱ با امروزمون چقدر فرق داشتیم ... خیلیا مبدأ سال‌شون عید نوروز هست، خیلیا اربعین سیدالشهداء، خیلیا شب یلدا، خیلیا ماه مبارک ... مبدأها مهم هستند چون میشه کارنامه یک سال گذشته‌مون رو با یه دید از بالا و کل‌نگر نگاه کنیم، خودسنجی کنیم و نقشه راه‌مون رو بازنگری کنیم. سال‌هاست با ماه مبارک شروع می‌کنم و اگر عمری باشه امسال هم. از قضا امسال ماه مبارک و نوروز در هم تنیده شدند. اتفاق مبارکیه، مبدأ سال عینی‌تر میشه و دیگه نمیشه ازش فرار کرد! بررسی کنیم چه کارهایی کردیم و چه کارهایی نکردیم ... از اینجا به بعد چی کار کنیم؟!