🍃🌺🌺 بوی #محرم می آید🌺🌺🍃
#السلام_علیڪ_یا_اباعبــدالله
بگیر بالِ مرا باز در هوای خودت
مرا بِبَر به کنارت،به کربلایِ خودت
من آشنایِ توام خانه زادِ مادرتان
نصیب در به درت کن شبی دعایِ خودت
نفس بزن که مذابم کنی در این شبها
نفس بده که بسوزم فقط برایِ خودت
دلم کتیبهیِ اشعار محتشم شده است
بزن به سینهام آتش،به روضههایِ خودت
ببین که نذرِ درِ زینبیهات شدهام
بکش به دیدهام از گرد و خاک پایِ خودت
از آن زمان که مرا نوکرت خدا خوانده
نشسته بر جگرم داغِ بوریای خودت
وصیتم شده آقا!مرا کفن نکنند
مگر به پیرهن مشکی عزای خودت .
#سلام_بر_محرم
#سلام_بر_حسین
#دلتون_رو_حسینی_ڪنیـد ❤️👇
@khybariha
🌷🍃🍃🍃
✒️📃
👌یـــــــ❗️ــــک تلنــــــ⚠️ـــــگر
👤سلمان خیلی مرد بود، شنید یک جایی، یک پیغمبری ظهور کرده.☀️
♻️سلمان آمد و خدا هدایت را مختص قلب او کرد، و شد سلمان « مِنَّا أهلُ الْبَيْت»
❗️در حالی که عرب نیست.
❓«مِنَّا أهلُ الْبَيْت» میدونی یعنی چی؟
✅یعنی بالاترین شأنی که یک صحابه میتواند داشته باشد.
💠روز مباهله از میان این همه آدم تنها کسی که کنار اهل بیت میرود، سلمان است. چون حق را خوب شناخته است.💠
👈بعضی ها دچار این شرک میشوند و میگویند من به پیامبر عرب ایمان نمی آورم.
❌همه ما کم یا زیاد این شرک را همراهمان داریم که باید پاکسازی شود.
🎤 #سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع هویت اسلامی و ایرانی-20بهمن94
#تلنگر
@khybariha
🌷🍃🍃🍃
سه روز بود که محمودرضا از سوریه برگشته بود.
گوشیش زنگ خورد و بعد صحبت گفت :
« فردا دوباره میرم سوریه . ناکس ها خط رو گرفتن و باید بریم و کاری کنیم . »
گفتم : « خب اونهایی که اونجا هستن کاری کنن ... تو تازه سه روزه اومدی ؛ زن و بچه ات گناه دارن ... »
بعد برادر خانمش می گفت که من تو ماشین بهش گفتم :
« محمودرضا سیم کارت گوشیت رو دربیار و دست زن و بچت رو بگیر و ببر تبریز . اصلا یک ماه برو ... از اونجا که برات برگ ماموریت نمیدن ؛ از اینجا هم که کسی نمیگه برو سوریه ... اصلا برو تبریز و اونجا در سپاه عاشورا خدمت کن ... چه فرقی می کنه محل خدمت ... »
ولی محمودرضا جواب داد :
« کسی منو به سوریه نمی فرسته و من خودم میرم ... »
ضمنا بهم گفت : « تو شهید نمیشی ... چون در بند دنیا و زن و بچه ای و منو هم دعوت می کنی به این گونه بودن ...! »☝️
به روایت برادر شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی🌺🍃
@khybariha
🌷🍃🍃🍃
1_24518995.mp3
7.09M
🎧 #واحد بسیار شنیدنی❣
🎼 بیا سینه زن فصل ماتم میاد....
🎤 #سیدرضا_نریمانی
🌙 #استقبال_از_ماه_محرم
👌 محرم ۹۵
@khybariha
🌷🍃🍃🍃
#طنز_جبهه
طلبه های جوان👳 آمده بودند برای #بازدید 👀 از جبهه.
0⃣3⃣ نفری بودند.
#شب که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی!😜
مثلاً میگفتند:
#آبی چه رنگیه برادر؟!🤔
#عصبی 😤 شده بودم.
گفتند:
بابا بی خیال!😏
تو که بیدار شدی، #حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو #بیدار کنیم!😎
دیدم بد هم نمیگویند!🤔🤗😂
خلاصه همینطوری سی نفر را بیدار کردیم!😉
👨👨👦👦بیدار شدهایم و همهمان دنبال شلوغ کاری هستیم!
قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه #قرارگاه تشییعش کنند!
فوری #پارچه سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و #قول گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد!
گذاشتیمش روی #دوش 🚿 بچهها و راه افتادیم🚶.
#گریه و زاری!😭
یکی میگفت:
ممد رضا!
#نامرد! 😩
چرا تنها رفتی؟ 😱
یکی میگفت:
تو قرار نبود #شهید شی!
دیگری داد میزد:
شهیده دیگه چی میگی؟
مگه تو جبهه نمرده؟
یکی #عربده میکشید! 😫
یکی #غش میکرد! 😑
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه➕ میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و #شیون راه میانداختند!
گفتیم برویم سمت اتاق #طلبهها!
#جنازه را بردیم داخل اتاق.
این بندگان خدا📿 که فکر میکردند قضیه جدیه،
رفتند #وضو گرفتند و نشستند به #قرآن 📖خواندن بالای سر #میت!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم:
برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک #نیشگون محکم بگیر!😜😂
رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت:
محمدرضا!
این قرارمون نبود!😭
منم میخوام باهات بیام!😖
بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان #جیغی کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند!
ما هم قاه قاه میخندیدیم.😂😂😂
خلاصه آن شب#تنبیه 👊 سختی شدیم.
😂⛏
@khybariha
🌷🍃🍃🍃