eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جعفر آقا مجتهدی : کسانی که نام حضرت را می شنوند و تغییر حالتی در خود نمی بینند ، جدا نگران ایمان خود باشند. نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است
پیرو معرفی سیرمطالعاتی جهت ارتقاءمعرفتی ذاکران اهل البیت علیهم السلام درموضوعات: عقاید اخلاق احکام علوم قرآنی علوم حدیثی دعا،مناجات وزیارت تاریخ ادبیات عرب ادبیات فارسی اخلاق وآداب ذاکری آداب تعلیم وتعلم عقایددرشعر آداب هیئت احکام عزاداری سلوک عزاداران روانشناسی ستایشگری راهنمای اماکن مقدسه وچاوشی خوانی ردیف های آوازی بهداشت حنجره فن بیان کتابی معرفی گردید لذابرای دور دوم ازهرموضوع کتاب جدید معرفی میگردد دراین بخش ۳جلدازبرترین مقاتل تحلیلی عاشورا بارویکردتبیین مطالب معتبر ازضعیف تقدیم میگردد ۱-مقتل تحقیقی حضرت سیدالشهداحسین انوری پورنشربین الملل ۲-پژوهشی نودربازشناسی مقتل سیدالشهدا(معرفی روایتهای معتبروضعیف درانقلاب عاشورا)ناصرزارعی نشرتربت ۳-گونه های نقدوروشهای حل تعارض دراخبارعاشوراعلی ملاکاظمی نشردانشگاه امام صادق 🔹 امیداست راهگشای ذاکران گرامی قراربگیرد
صبرت از پای درآورده شکیبایی را ای که سوزانده غمت لالهٔ صحرایی را دل به دریا بزند هر که دلش بی‌تاب است تو به صحرا زده‌ای آن دل صحرایی را داغت آن‌قدرزیادست که غم کرده علم در دل سوخته‌ات خیمهٔ تنهایی را دیده‌ای آن چه تماشا نشود با هر چشم و کسی چون توندیدآن همه زیبایی را دم به دم خطبهٔ غرّای توتیغ علوی‌ست بر سر انداخته‌ای چادر زهرایی را قلم ازلحن توسرمشق متانت برداشت ازتوآموخت سخن شیوهٔ شیوایی را آه ای سنگ صبور دل بی‌تاب رباب باز آرام بخوان نغمهٔ لالایی را
در این غروب غریبی ببین کواکب را به‌روی نی سر گلگون نجم ثاقب را بخوان به لحن حروف مقطعه امشب حدیث غربت زینب، بخوان مصائب را بخوان «وَلِیکُمُ الله» را پناه حرم بگو حکایت این مردمان غاصب را برای تسلیت خاطر «ذَوِی القُربَی» ز تازیانهٔ طعنه ببین مواهب را بخوان «لِیُذهِبَ عَنکُم» شکوه غیرت من! که دور سازی از این کاروان اجانب را مسیح خستهٔ من ندبهٔ أنا العطشان به خون نشانده دل بی‌قرار راهب را لب مقدس قرآن و خیزران؟ ای وای و«أم حَسِبتَ» بخوان این همه عجائب را! بیا شبی به خرابه بیاوری با خود برای دخترکت لیلةُ الرغائب را هنوز بر لب تو بغض «أیّ مُنقَلبٍ» به انتظار نشسته غریب غائب را
« بيچاره فرزند آدم! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختي ها و كار دنيا بر او آسان مى شد. مصيبت اول: هر روز از عمر او كم مى شود، در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود؛ درحالیکه مال جايگزين دارد، اما عمر از دست رفته جبران نمى شود. مصيبت دوم: روزيش را به طور كامل دريافت مى كند، كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند. مصيبت سوم از اينها بزرگتر است» پرسیدند: "آن چيست؟" فرمود: «هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش؟ الاختصاص، ص
💠 وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِی [خدایا] راهم را ‌‌‌‌‌د‌ر رسیدن به خشنودىات هموار نما! 📗 صحیفه سجادیه،‌ دعای مکارم الاخلاق خوشنودی یار🔹 آن سوی حصار را ببینیم ای کاش آن باغ بهار را ببینیم ای کاش وقتی که رسیدیم به پایان مسیر خوشنودی یار را ببینیم ای کاش
ای اختر مدینه و ماه منیر شام بر آفتاب روی تو هر روز و شب سلام تو فاطمه نژادی و نامت رقیه است نور دل حسینی و پروردۀ کرام هم خود کریمه هستی و هم زادۀ کریم هم خواهر امامی و هم دختر امام چشم امید ماست به سویت تمام عمر روی نیاز ماست به کویت علی الدوام در رشتۀ اسارت اگر جان سپرده ای سر رشتۀ امور به دستت بود مدام ای رفته پا به پای اسیران دشت خون تا دیر و تا خرابه و زندان و بزم عام هم محمل مجاهدۀ دختر علی هم سنگر مبارزۀ چارمین امام پیدا بوَد که واقعۀ دشت کربلا با جان نثاری تو به ویرانه شد تمام تفسیر خون سرخ حسینی به مرگ توست ای یادگار خون خدا در دیار شام مهرت چراغ محفل ارباب معرفت قبرت برای اهل نظر مرکز پیام دل ها به سوی تُوست پس از سال ها هنوز ای گنبدت منادی پیروزی قیام ما را بر آستان تو روی ادب همه ما را به پیشگاه تو عرض دعا تمام با دست های کوچکت از ما بگیر دست در صحنه های عالم و در عرصۀ قیام
در کنار علقمه، سروی ز پا افتاده است؟ یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است؟ ‌ در فضای رزم‌گاه نینوا با شور و آه ناله‌ءجان‌سوز «ادرک یا اخا» افتاده است از نوای جان‌گداز ساقی لب‌تشنگان لرزه بر اندام شاه نینوا افتاده است شه،سواراسب شدباسر به میدان روی کرد تا ببیند جسم عبّاسش کجا افتاده است ناگهان ازصدر زین، افکنْد خود را بر زمین دید «بسم‌ الله» از قرآن، جدا افتاده است پاره‌ی قرآن ببوسید و پی اصلش دوید مصحف ناطق،کجایارب!ز پا افتاده است؟ تا کنار نهر علقم، بوی عبّاسش کشید دید بر خاک سیه، صاحب‌‌لوا افتاده است کرده در دریای خون، ماه بنی‌هاشم افول تشنه‌لب، سقّای دشت کربلا افتاده است دست خودرابر کمر بگْرفت و آهی برکشید گفت:پشت من زهجرانت،دوتاافتاده است خیز و بر پا کن لوا، آبی رسان اندر حرم ازچه روبرخاک، این قدّ رسا افتاده است؟ بهر آبی در حرم، طفلان من در انتظار ازعطش بنْگرچه شوری،خیمه‌هاافتاده است! هر‌چه شه نالید،‌عبّاسش زلب،لب برنداشت دید مرغ روح او، سوی سما افتاده است گفت پس جسم برادر را برم در خیمه‌گه دیدهرعضوی زاعضایش،سوا افتاده است شد به سوی خیمه با پای پیاده، ره‌سپار در حرم، شه دید افغان و نوا افتاده است جمله می‌گفتند:سقّا، ای پدر جان! دیر کرد بر سر عمّوی ما، بابا! چها افتاده است؟ حال زینب رامگو«علّامه»!ازشه،چون شنید دست عبّاس علم‌دارش، جدا افتاده است خرّم‌دل! آن که رفت به بستان کربلا بهر طواف قبر شهیدان کربلا از بهر عاشقان خدا در ره وصال جولان‌گهی است عرصه‌ی جولان کربلا خوش گلشنی ست گلشن کرببلا که هست رنگین ز خون پاک جوانان کربلا ازخطّ سبز و سرخ جوانان گل‌عذار خوش جلوه‌گاه گشته گلستان کربلا شبل رسول، نجل بتول، اکبر جوان سرو قدش فتاده به میدان کربلا شش ماهه طفل اصغر شیرین شیرخوار حلقش دریده گشته ز پیکان کربلا نور دو چشم فاطمه، خون خدا، حسین عریان و بی‌کفن به بیابان کربلا با آن که آب، مهریه‌ی مادرش بُدی لب‌تشنه جان سپرد به جانان کربلا نی از خدای شرم نمودند نز رسول بر نی زدند اختر تابان کربلا بردند سوی شام بلا، کوفیان دون از کینه، کودکان نواخوان کربلا یارب! به حقّ ختم رسل، هادی سبل! یارب! به حقّ کشته‌ی عطشان کربلا! «علّامه» را و جمع محبّان هشت و چار هر ساله کن نصیب، گلستان کربلا
۱۶ مهر: درگذشت 📝در بین جامعه‌ی مدّاحان و ذاکران اهل بیت عليهم‌السّلام، برخی چهره‌ها هستند که واقعاً متمایز از دیگران است و الّا باید پس از خاموش شدن صدایشان فراموش شوند. 📖خصوصیّات اخلاقی، تقوا و اخلاص و دستگیری مردم از اموری است که محمّدعلی علّامه را از دیگران متمایز کرده است. 🔖او شعر هم می‌ سرود و متخلّص به «علّامه» بود. در اواخر سال ۱۳۰۴ش در شهر تهران در محلّه‌ی دروازه دولاب متولّد شد. نام پدرش احمد بود و خانواده‌ای مذهبی داشت. 🗓در بین عوام و خواص، شهرت و مقبولیت شایانی داشت امّا بیش از آن که او را یک شاعر بشناسند، به عنوان یک ذاکر مخلص آستان حضرت سیدالشّهدا عليه‌السّلام می‌شناختند. نوای گرم و دل‌نشین او در هیأت‌های قدیمی تهران مانند پیر عطا و صنف بزّازان بارها و سال‌ها طنین‌انداز بوده است. 📗«هدیه‌ی مور»، نام دیوان اشعار ایشان است که در زمان حیاتش با مقدّمه‌ها‌ی دو خطیب اهل منبر، محمّدتقی فلسفی و سیّد حسن افتخارزاده چند بار به دست چاپ سپرده شده است. 📕کتابی با نام «خاطرات‌ ۶۰ سال‌ خدمت‌گزاری‌ در آستان‌ اهل بیت عليهم‌السّلام» نیز عنوان خاطرات و داستان‌های ایشان در مسیری نوکری است. ⚛️عاقبت این پیرغلام دل‌سوخته‌، در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۸۰ش درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم عليه‌السّلام (باغ توتی) مدفون شد.
آیت الله بهاءالدینی(ره) همیشه به دوستان و نزدیکان سفارش می کردند : " سعی کنید پایتان را از کشتی حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) بیرون نگذارید و دائمأ به امری از امور دستگاه امام حسین(علیه السلام) مشغول باشید. آشپزی، چای دادن، سینه زدن، کفش جفت کردن و ... تا بواسطه آن، از همه شیعیان دستگیری شود و إلا حساب و کتاب آن طرف، دقیق تر از این حرفهاست."
در راه طلب تشنه‌ء دیدار که دیده؟ در سینه‌ء عالم دل بیدار که دیده؟ جز قافله‌ء دلشدگانِ سفر شام در دایره‌ء عشق، گرفتار که دیده؟ سرها به سر نیزه و تنها به روی خاک بر روی زمین، ثابت و سیّار که دیده شد کرب و بلا گلشن زهرا، و در این باغ جز آل علی سرزنش خار که دیده؟ ناموس عزیز حرم قدس خدا را انگشت نما بر سر بازار که دیده؟ جز زینب کبری که بُوَد مظهر عصمت یک خواهر و این قدر وفادار که دیده؟ در سلسله‌ء سوخته جانان محبت زنجیر گران با تن تبدار که دیده؟ از خیل مسیحا نفسان در همه عالم جان‌بخش‌تر از عابد تبدار که دیده؟ در کرببلا آن همه ماتم که شنیده؟ در کوفه و شام این‌همه آزار که دیده؟ شد نقش دلش زخمی صد داغ جگرسوز یک یوسف و اینقدر خریدار که دیده؟ جز گرد و غبار غم و جز سایه‌ی غربت بر تربت او عاشق و زوّار که دیده؟
کاروان در شام آمد، شب رسید نوبتِ ذکرِ غمِ زینب رسید السّلام! ای آیۀ صبر جمیل! السّلام! ای گوهر پاک و اصیل! السّلام! ای از جهان، یکتا شده! در حیا، آیینۀ زهرا شده! السّلام! ای عشقِ علم‌آموخته! السّلام! ای شوقِ حلم‌آموخته! السّلام! ای اسوۀ عشق غیور! السّلام! ای سورۀ نور! ای صبور! روی در ویرانه‌های شام کن کودکانِ گریه را آرام کن آسمان، سر در گریبان ‌آمده نوبت شام غریبان آمده ای همه عالم، یتیم دامنت! لرزه‌افکن، شامیان را شیونت! گر نبودی، کربلا زیبا نبود هیچ‌ کس، تفسیر عاشورا نبود