#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_سجاد_علیه_السلام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#در_محضر_بزرگان
استاد فاطمي نيا:
یزید قصد داشت معارف الهي را ازبین ببرد اما امام حسین با خون خود مانع او شد و حضرت سجادو زینب کبري این راه را ادامه دادند.
ما هدایت و معارفی را که به دستمان رسیده ، مدیون این ذوات مقدسه هستیم.
#در_محضر_بزرگان
استاد فاطمی_نیا: بیمار کربلا نامیدن #امام_سجاد_علیه_السلام نهایت بی معرفتی است
🔹 زمانی مداحی [درباره امام زینالعابدین] میگفت «بیمار کربلا». به او گفتم: من به تو بگویم «مداح بیمار» خوشتان میآید؟ گفت نه، گفتم پس چرا به امام میگویی؟ آنچه در روایت آمده این است که حضرت در روز عاشورا مریض بودند. بیشتر از این روایات نشان نمیدهد که بگوییم در شام هم مریض بودهاند.
🔹بیماری حضرت حداکثر روز عاشورا و یا شب عاشورا بوده و بیشتر از آن را مدرکی نداریم که بگوییم ایشان مریض بوده، هنگامی که خیمهها را میخواسنتد آتش بزنند ایشان بیمار بودند.
🔹تمامی علمای اهل سنت نوشتهاند وقتی حضرت میآمدند کنار کعبه در قضیه «فرزدق» که مردم حتی خلیفه، هشام خونآشام را محل نگذاشتند تا استلام حجر بکند، وقتی حضرت آمد آنها که میشناختند احترام گذاشتند و آنهایی هم که نمیشناختند با آن قدرت ولایت بیاختیار به کناری رفتند.
اهل سنت همه ایشان نوشتند «و کان من اجمل الناس وجها و اطیبهم ریحاً». وقتی امام سجاداز خوشبوترین و خوشروترین افراد بود، حال به خاطر دو شب تب او را بیمار کربلا بنامیم؟! جای تأسف است که من شیعه بگویم بیمار کربلا. چقدر ما باید بیمعرفت باشیم که این حرفها را بزنیم؟!
#امام_حسین_علیه_السلام
#در_محضر_بزرگان
🔹 درس بزرگ عاشورا
▪️رهبر معظم انقلاب: اولین درس بزرگ عاشورا؛ درس فدا شدن در راه دین و در راه خدا است.
▫️بیانات در جمع لشکر ۳۱ عاشورا.
#امام_حسین_علیه_السلام
#در_محضر_بزرگان
علامه جوادى آملى
🔹شعار رسمی ما در ایام محرم و صفر این دعاست که به محضر خداوند عرض می کنیم
« أَعْظَمَ اللَّه اجورنا بمصابنا بالحسين عليه السّلام، و جعلنا و إيّاكم من الطالبين بثاره»؛
بخش اول این دعا برای ثواب بردن است اما بخش دوم این دعا، رسالتی که بر عهده ماست را نشان می دهد، که از خداوند می خواهیم به ما آن توفیق را بدهد که خون بهای حسین بن علی را بگیریم.
🔹در اینجا چند نکته مطرح می شود اول اینکه خون بهای هر کسی را اولیاء او باید بگیرند و کس دیگری حق این کار را ندارد، دوم اینکه کسی از قاتلین سید الشهداء زنده نمانده تا خون بهای حضرت را از او بگیریم. معلوم می شود جریان حسین بن علی جریان حق و عدل و مبارزه با باطل است که در همه اعصار وجود دارد، کسانی که در هر زمانی با حق و عدل مخالفت کردند باید مورد قصاص قرار بگیرند و کسانی که در پی حق هستند باید خون بهای حسین را بگیرند. از طرف دیگر وجود مبارک پیامبر فرمود
«أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»؛
بیاید فرزندان ما باشید، و ما پذیرفتیم، حالا که ما فرزندی عترت را قبول کرده ایم و فرزندان ائمه شدیم در نتیجه آنها پدر ما را کشتند بنابراین، این وظیفه ماست که خون بهای سیدالشهداء را مطالبه کنیم.
🔹 ما یک علم الدراسه داریم و یک علم الوراثه؛ علم الدراسه همین علم اکتسابی است که استاد درس می دهد و شاگرد آن را می آموزد، اما علم الوراثه اکتسابی نیست و از راه درس و بحث حاصل نمی شود، بلکه از راه پیوند که همان «تولی» است حاصل می شود.
🔹 اگر کسی یک پیوند تام داشت و با تمام وجود گفت
«إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ، وَ وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاَكُمْ، وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ»
این شخص داری پیوند است و از راه این پیوند به او علم الوراثه می دهند، لذا شما می بیند در بین آن همه آقایان ، یک بحرالعلوم پیدا می شود.
🔹در اینجا باید فرق وارث مال و وارث علم نیز مشخص شود؛ در مساله مال تا مورث نمیرد چیزی به وارث نمی رسد، اما در مساله علم تا وارث نمیرد چیزی به او نمی رسد؛
«موتوا قبل ان تموتوا»
«حاسبوا أنفسكم قبل أن تُحَاسبوا»
یا در جای دیگر می فرماید
«زنوا قبل عن تزنوا»
لذا شما باید هم در مدار علم الدراسه حرکت کنید و هم تلاش کنید تا به علم الوراثه برسید.
🔹 فقه ما با تلاش و مجاهدت علما، هم رجال و هم درایه اش تامین شده است، اما در تفسیر، مقتل، تاریخ و حقوق هنوز مشکل داریم، باید تلاش شود که مقتل نیز مانند فقه بیّن الرشد شود.
#امام_سجاد_علیه_السلام
#در_محضر_بزرگان
🔹سيري در صحيفه سجاديه🔹
استاد فاطمی نیا:
در دعای شانزدهم صحیفه آمده است:
"و انا الذی بجهله عصاک"
خدایا من بنده ای هستم که به سبب جهل خود ، تو را معصیت کرده است!
عالم جليل القدر آقا سیّد مهدی قوام يك تعبير زيبا و لطيفي دارند و ميفرمايند :
خدایا اگر ما تو را معصیت کردیم، بنای جنگیدن با تو را نداشتیم، نفهميديم!
▪️برگرفته از جلسه پنجاهم سیری در صحیفه سجادیه
#امام_سجاد_علیه_السلام
#در_محضر_بزرگان
استاد فاطمي نيا:
كتاب شريف صحيفه سجاديه كه مشتمل بر ادعيه سيد الساجدين امام سجاد ميباشد ، حاوي مطالب و معارف بسيار بلند و بالايي است ، حقيقتا اين كتاب درياي معارف است ؛ اما متاسفانه در ميان ما شيعيان مهجور مانده است!
صحیفه سجاديه يكي از افتخارات شیعه است!
مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی مینویسد: یک جلد از این صحیفه را براي مفتي اعظم مصر ، طنطاوي، فرستادم.
بعد از مدتي از جانب او پاسخ آمد:
"آقای مرعشی نجفی، من احساس بدبختی می کنم که به این سن رسيده ام و این کتاب را ندیده بودم، و خیلی ممنونم که این را برای من فرستادین."
و در ادامه نامه نكته اي متذكر ميشود كه بسيار مهم است و ما شيعيان بايد افتخار كنيم ، مينويسد:
"واِنِّی كلّما تَاَمَّلتُها وَجَدتُها دُون کَلام الخالق و فَوقَ کَلام المَخلوق."
ميگويد : اين كتاب را پايين تر از كلام خدا و بالاتر از كلام مخلوق يافتم!
يعني بشر نمیتواند اینطور سخن بگويد!
ان شاءالله خداوند توفيق دهد كه با صحيفه سجاديه مانوس باشيم و از معارف عميق آن استفاده كنيم.
#در_محضر_بزرگان
استاد فاطمی_نیا: بیمار کربلا نامیدن #امام_سجاد_علیه_السلام نهایت بی معرفتی است
🔹 زمانی مداحی [درباره امام زینالعابدین] میگفت «بیمار کربلا». به او گفتم: من به تو بگویم «مداح بیمار» خوشتان میآید؟ گفت نه، گفتم پس چرا به امام میگویی؟ آنچه در روایت آمده این است که حضرت در روز عاشورا مریض بودند. بیشتر از این روایات نشان نمیدهد که بگوییم در شام هم مریض بودهاند.
🔹بیماری حضرت حداکثر روز عاشورا و یا شب عاشورا بوده و بیشتر از آن را مدرکی نداریم که بگوییم ایشان مریض بوده، هنگامی که خیمهها را میخواسنتد آتش بزنند ایشان بیمار بودند.
🔹تمامی علمای اهل سنت نوشتهاند وقتی حضرت میآمدند کنار کعبه در قضیه «فرزدق» که مردم حتی خلیفه، هشام خونآشام را محل نگذاشتند تا استلام حجر بکند، وقتی حضرت آمد آنها که میشناختند احترام گذاشتند و آنهایی هم که نمیشناختند با آن قدرت ولایت بیاختیار به کناری رفتند.
اهل سنت همه ایشان نوشتند «و کان من اجمل الناس وجها و اطیبهم ریحاً». وقتی امام سجاداز خوشبوترین و خوشروترین افراد بود، حال به خاطر دو شب تب او را بیمار کربلا بنامیم؟! جای تأسف است که من شیعه بگویم بیمار کربلا. چقدر ما باید بیمعرفت باشیم که این حرفها را بزنیم؟!
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#خطبه
#در_محضر_بزرگان
خطبهٔ فراموش نشدنی زینب کبری سلاماللهعلیها در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعهٔ اسلامی در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنیترین مفاهیم در آن شرایط بیان شده است. ببینید چقدر این شخصیت قوی است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهٔ زنان و کودکان را اسیر کردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روی شتر #اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا میکنند، بعضی هلهله میکنند، بعضی هم گریه میکنند؛ در یک چنین شرایط بحرانی، ناگهان این خورشید عظمت طلوع میکند. همان لحنی را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روی منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندی مضمون و معنا:
«یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ ای خدعهگرها، ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کوری نشان دادید.
📝 بیانات رهبرمعظم انقلاب ۸۹/۲/۱
#پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#در_محضر_بزرگان
علامه عسکری
درسهایی از رفتارسیاسی پیامبر
📝شدید با پیمانشکنان
🔰از همان ابتدایی که حکومت پیامبر در جامعهءنوپای مدینه شکل گرفت، دشمنان آن هم شروع به کار کردند. پیامبر در دوران حکومت خود، حداقل با سه گروه دشمن مواجه بود:
۱-دشمن اول، قبایل نیمه وحشی: که اطراف مدینه زندگی میکردند «و تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.»
پیامبر «در هر کدام از آنها اگر نشانهی صلاح و هدایت بود، پیمان بست ... و بر عهد و پیمان خودش، بسیار پافشاری میکرد و پایدار بود.»
اما آنهایی که شریر و غیرقابل اعتماد بودند، «پیغمبر سراغ آنها رفت و آنها را منکوب کرد و سر جای خودشان نشاند..»
۲-دشمن دوم، اشراف_مکه و اهل قریش: «پیغمبر احساس کرد اگر بنشیند تا آنها سراغش بیایند، یقیناً آنها فرصت خواهند یافت؛ لذا سراغ آنها رفت؛ منتها به طرف مکه حرکت نکرد. راه کاروانىِ آنها از نزدیکی مدینه عبور میکرد؛ پیغمبر تعرّض خودش را به آنها شروع کرد، که جنگ بدر، مهمترینِ این تعرّضها در اوّلِ کار بود. پیغمبر تعرّض را شروع کرد؛ آنها هم با تعصّب و پیگیری و لجاجت به جنگ آن حضرت آمدند. تقریباً چهار، پنج سال وضع اینگونه بود؛ یعنی پیغمبر آنها را به حال خودشان رها نمیکرد؛ آنها هم امیدوار بودند که بتوانند این مولود جدید - یعنی نظام اسلامی - را که از آن احساس خطر میکردند، ریشه کن کنند. جنگ_اُحد و جنگهای متعدّد دیگری که اتّفاق افتاد، در همین زمینه بود.» آخرین جنگ پیامبر با این دشمنان، جنگ خندق بود و پس از آن، ماجرای صلح حدیبیه پیش آمد و پیامبربا آنان پیمان صلح امضا کرد. اما سال هشتم بعثت، «که کفّار نقض عهد کرده بودند، پیغمبر رفت و مکه را فتح کرد، که فتحی عظیم و حاکی از تسلّط و اقتدار آن حضرت بود.»
۳-دشمن سوم، یهودیها: «یعنی بیگانگانِ نامطمئنی که علیالعجاله حاضر شدند با پیغمبر در مدینه زندگی کنند؛ اما دست از موذیگری و اخلالگری و تخریب برنمیداشتند... پیغمبر تا آنجایی که میتوانست، با اینها مدارا کرد؛ اما بعد که دید اینها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد
هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر بر طبق آن عمل، آنها را مجازات کرد. اوّل، بنیقینقاع بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آنجا بروید؛ اینها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمانها ماند. دستهء دوم، بنینضیر بودند. اینها هم خیانت کردند لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ اینها هم مجبور شدند و رفتند.
دستهء سوم بنیقریظه بودند که پیغمبر امان و اجازهشان داد تا بمانند؛ اینها را بیرون نکرد؛ با اینها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما اینها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آنها به پیغمبر حمله کنند!... بعد که قریش و همپیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعههای بنیقریظه میخوانیم؛ راه بیفتیم به آنجا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آنها را محاصره کرد. بیستوپنج روز بین اینها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همهء مردان جنگی اینها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگتر بود و قابل اصلاح نبودند.» بنابراین در هیچکدام از این قضایا، پیغمبر نقض عهد نکرد اما در مقابل نقض عهد آنان، ساکت نماند و پاسخ خیانتشان را با اقتدار کامل داد.
#امام_حسین_علیه_السلام
#در_محضر_بزرگان
علامه جوادى آملى
🔹شعار رسمی ما در ایام محرم و صفر این دعاست که به محضر خداوند عرض می کنیم
« أَعْظَمَ اللَّه اجورنا بمصابنا بالحسين عليه السّلام، و جعلنا و إيّاكم من الطالبين بثاره»؛
بخش اول این دعا برای ثواب بردن است اما بخش دوم این دعا، رسالتی که بر عهده ماست را نشان می دهد، که از خداوند می خواهیم به ما آن توفیق را بدهد که خون بهای حسین بن علی را بگیریم.
🔹در اینجا چند نکته مطرح می شود اول اینکه خون بهای هر کسی را اولیاء او باید بگیرند و کس دیگری حق این کار را ندارد، دوم اینکه کسی از قاتلین سید الشهداء زنده نمانده تا خون بهای حضرت را از او بگیریم. معلوم می شود جریان حسین بن علی جریان حق و عدل و مبارزه با باطل است که در همه اعصار وجود دارد، کسانی که در هر زمانی با حق و عدل مخالفت کردند باید مورد قصاص قرار بگیرند و کسانی که در پی حق هستند باید خون بهای حسین را بگیرند. از طرف دیگر وجود مبارک پیامبر فرمود
«أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة»؛
بیاید فرزندان ما باشید، و ما پذیرفتیم، حالا که ما فرزندی عترت را قبول کرده ایم و فرزندان ائمه شدیم در نتیجه آنها پدر ما را کشتند بنابراین، این وظیفه ماست که خون بهای سیدالشهداء را مطالبه کنیم.
🔹 ما یک علم الدراسه داریم و یک علم الوراثه؛ علم الدراسه همین علم اکتسابی است که استاد درس می دهد و شاگرد آن را می آموزد، اما علم الوراثه اکتسابی نیست و از راه درس و بحث حاصل نمی شود، بلکه از راه پیوند که همان «تولی» است حاصل می شود.
🔹 اگر کسی یک پیوند تام داشت و با تمام وجود گفت
«إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ، وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ، وَ وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاَكُمْ، وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ»
این شخص داری پیوند است و از راه این پیوند به او علم الوراثه می دهند، لذا شما می بیند در بین آن همه آقایان ، یک بحرالعلوم پیدا می شود.
🔹در اینجا باید فرق وارث مال و وارث علم نیز مشخص شود؛ در مساله مال تا مورث نمیرد چیزی به وارث نمی رسد، اما در مساله علم تا وارث نمیرد چیزی به او نمی رسد؛
«موتوا قبل ان تموتوا»
«حاسبوا أنفسكم قبل أن تُحَاسبوا»
یا در جای دیگر می فرماید
«زنوا قبل عن تزنوا»
لذا شما باید هم در مدار علم الدراسه حرکت کنید و هم تلاش کنید تا به علم الوراثه برسید.
🔹 فقه ما با تلاش و مجاهدت علما، هم رجال و هم درایه اش تامین شده است، اما در تفسیر، مقتل، تاریخ و حقوق هنوز مشکل داریم، باید تلاش شود که مقتل نیز مانند فقه بیّن الرشد شود.
#امام_صادق_علیه_السلام
#در_محضر_بزرگان
🔹نحوه صحيح #دعا كردن دربيان امام صادق 🔹
استاد فاطمي نيا:
شخصي نزد امام صادق نشسته بود و گفت :
"خدايا مرا به خلقت محتاج مكن"
حضرت به او فرمودند :
" مومن از مومن بي نياز نميشود"
اين دعا عبث است، انسان محتاج است و اين احتياج مظاهر مختلفي دارد، مثلا من به نانوا و خياط محتاج هستم.
بعد از آن امام عليه السلام به او دعاي كاملتري ياد دادند و فرمودند اين گونه دعا كن:
" خدايا مرا به انسان هاي شرور محتاج مكن"