eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*به نام خدا* *سوم_خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر* #### *سوم خرداد را باید همیشه پاس داشت* *درچنین روزی ببایدغنچهٔ احساس کاشت* *گرکنون ما سایه بان داریم به سر* *می بریم دربحر آرامش به سر* *گر دم از امنیت هر دم می زنیم* *گرکه راحت سربه بالش می نهیم* *نعمت امنیت آیا از کجاست* *نعمتی که قیمت آن پربهاست* *بهر این گوهر بسی جنگیده ایم* *باکری ها باقری ها داده ایم* *سوم خرداد می دانید چه شد* *دست حق آنی به جبهه دیده شد* *سربداران بر دل آتش زدند* *تیرکین برخصم چون آرش زدند* *کشتی دشمن دگر برگل نشست* *شهر خرمشهر بلی آزاد گشت* *سی ونه سالی گذشته زآنزمان* *می رویم راه خطا پیر و جوان* *ناسپاسیم مردو زن غرمیزنیم* *هم نوا با دشمنان میهنیم* *فاخرا خاک وطن گوهر بود* *نی گهر از در و گوهر سر بود* *گر شویم یکرنگ و یکدل هر زمان* *در امانیم از گزند دشمنان* *بایدش لبیک گوئیم بر ولی* *بر عزیز فاطمه سید علی* _*مسلم فرتوت فاخر*_
_*بنام خدا*_ *تقدیم به روح شهید جهان آرا و جمیع شهدا بمناسبت سالروز فتح خرمشهر* ###### *جهان آرا بود جانم فدایت* *به گوشم میرسد هردم نوایت* *بنازم بر مقامت ای دلاور* *بود جای شما خالی برادر* *محمد خوش بحالت پر کشیدی* *چه آمد بر سر ما تو ندیدی* *جهان آرا چه گویم شرمساریم* *اسیر زرق و برق روز گاریم* *چه گویم باتو ای مرد سلحشور* *شدیم از آرمان های شما دور* *محمد اکثرا پیمان شکستیم* *به فکر جیب خود بودیم و هستیم* *محمد عده ای غفلت نمودند خیانت ها بر این ملت نمودند* *محمد پر زدی تا قلهٔ قاف* *جهان آرا شدی الحق و انصاف* *محمد جان مرا یک دم دعا کن* *دلم را یک دمی غرق صفا کن* *محمد این شده فکرم همه روز* *چرا این گونه گشته نسل‌ امروز* *چراغ عاشقی گردیده خاموش* *مرام و معرفت گشته فراموش* *حجاب و عفت آن دُر گهر بار* *شده ارزان ترین کالای بازار* *شرف حجب وحیا درعصر حاضر* *شده چون کیمیا نایاب و نادر* *شما بهر نجات دین و ایمان* *گذشتید از همه حتی تن و جان* *ولیکن ما ره بیگانه رفتیم* *بریدیم از شما با غیر بستیم* *چرا چرخ زمان این گونه چرخید* *نباید اینچنین می شدکه گردید* *محمد جان دلی پر درد دارم* *ز یاران شما من شرمسارم* *حلالم کن که خیلی با صفائی* *بکن در حق اینجانب دعائی* *دعا کن تا که من غافل نباشم* *دمی با دشمنان هم دل نباشم* *منم فاخر ز شهر شهر یاران* *دهم جان و تنم را بهر ایران*
آخر بگو چه چاره کنم با غم فراق آهی ز حسرت است فقط همدم فراق با گریه کردن این دلم آرام می شود یعنی که اشک بود فقط مرهم فراق موی سپید تحفۀ هجران دلبر است یک عمر می شود سپری یک دم فراق حالِ دلم چو زلف تو پیچیده در هم است خسته شدم از این همه پیچ و خم فراق گفتم که چیست خونِ جگر گفت عاشقی اشک دل است در سحر ماتم فراق رنگ سیاه بیرق چشم انتظار هاست کعبه شده نمایشی از پرچم فراق ای حاجی همیشه بیابان نشین بیا بنشین شبی کنار من و زمزم فراق هجران به دام رنج و بلا می کِشد مرا آخر فراق کرببلا می کُشد مرا قاسم نعمتی
تقدیم به و ایران قوی تر ز فولاد شد ز خون شهیدانش آباد شد نگوییم او به شهادت رسید شهادت گرفتار "صیاد" شد شاعر:
تقدیم به ببین راه سعادت را نبستند مسیر این ارادت را نبستند دوباره لاله گون شد عشق ، یعنی در باغ شهادت را نبستند شکوفا شد گل فصل بهاران شهیدی از تبار بی قراران چو مرغی در هوا می رفت آن گل به سمت کربلا می رفت آن گل چو یاران به خون غلتیده ی خویش مسیر عشق را می رفت آن گل دو بال غرق خون را باز می کرد به سوی آسمان پرواز می کرد دوباره دل به دریای خطر زد به طومار دلش مُهر سفر زد نبودش طاقت دوری ز یاران بدین خاطر هوایی گشت و پر زد به گلزار ولایت محترم شد چه صیادی که خود صید حرم شد ز عرش عاشقی کوکب گرفته نوای یارب و یارب گرفته مدال لاله گون خدمتش را ز دست حضرت زینب گرفته خدایی صید دلها را رقم زد دو چشم خویش در قاب حرم زد دلی بی آتشین عاشق نباشد بجز اهل یقین عاشق نباشد به خون غلتان نگردد در ره دوست هر آن کس این چنین عاشق نباشد هر آن کس گل رود از صحن باغش شهادت باز می آید سراغش شاعر: «یاسر»
تقدیم به روح شهیدان خصوصاً تنها خدا فهمید عمق باورش را خالی نخواهد کرد هرگز سنگرش را با خون دل همواره در حفظ وطن بود تیری اگر حتی شکسته شه پرش را اندوه دوری و فراق و صبر تا کی دنیا فقط دیده سکوت همسرش را بین هزاران نامه اش هرگز نمی گفت اندوه ها و مشکلات دیگرش را آرامش این خاک در دستان او بود با جان و دل می خواست حفظ کشورش را عمری برای میهنش مردانه جنگید حالا وطن بر دوش دارد پیکرش را هرگز نمی ارزید دنیا پیش چشمش او از شهادت خواست مزد آخرش را شاعر:
تقدیم به تا مسیر حق نشانی دارد از هابیل ها در کمین هستند پس ابلیس ها قابیل ها با شهیدان هم قدم باید شوی در این مسیر بی عصا نتوان گذر کرد از مسیر نیل ها با رجال صادق ما عاهدوا الله علیه آیه های روشن ما بدلوا تبدیل ها با همان هایی که در وقت عمل ثابت شدند چشم پوشیدند از آشوب قال و قیل ها تا که ابراهیم لب تر کرد قربانی شوید پشت یکدیگر به صف گشتند اسماعیل ها باز شد درهای مهمانی معشوق از بهشت عاشقان رفتند بر روی پر جبریل ها عاشقان رفتند و تا روز ابد تاریخ عشق دارد از اعجازهای خونشان تمثیل ها شاعر:
🌷 سلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🍀بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ☀️ صبح روز سه شنبه ، سوم خرداد و بیست و دوم شوال به خیر 📿 ذکر روز سه شنبه:صد مرتبه 💐 یاارحم الراحمین💐 ☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️ بیا به حلقه ی ما دم بده که دم گیریم برای سجده کمی تربت حـرم گیریم بیا که با نفست بـوی کـربلا پیچد نشان قبله ی خود را از آن قدم گیریم حسین جانِ تو با ما ببین چه ها کرده بیا حسین بگو جان دم به دم گیریم بنا نبود از اول بهشت قسمت ما بناست جای کمی گوشه ی حرم گیریم لباس خاکی تان را تکان دهیم امشب از آن عـبـای مبـارک غبار غـم گیریم خرابه گردی تان ارث عمه های شماست بیا سـراغ یتیم خـرابه هم گیریم و کاش چند عروسک کنار او ببریم میان شب خبر از پای پُر وَرم گیریم نوكرنوشت: آقــاجــان امروز گـدایان همگی محـو لقـایت آیا به من بی سر و پاهم نظری هست در دل عطش کـرب و بلا جان به سرم کرد آقا تو عنایت کن اگر هـم سفری هست صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
🏴سلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🍀بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🔘 صبح روز چهارشنبه ، چهارم خرداد و بیست و سوم شوال به خیر 📿 ذکر روز چهارشنبه:صد مرتبه 💐 یاحی و یاقیوم💐 🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴 حاء سین و یا و نون و هجا آفریده شد الحق که خوب بود و بجا آفریده شد امضا زدی الست برب را به خون خود خـونت اراده کـرد بلا آفـریده شد داغت که جلوه کرد خدا یا حسین گفت تا یا حسین گفت صـدا آفریده شد دست خدا تویی چه بگویم تو خالقی؟ یا که جهان به دست خدا آفریده شد در لفظ فرق هست به معنا که فرق نیست عباس خلـق گشت وفـا آفریده شد جبریل آمد و دو سه خط روضه خواند و بعد آدم که گـریه کـرد عـزا آفـریده شد این بیقراری دل ما بی دلیل نیست از خـاک تربتت گل ما آفـریده شد ما را که دید گفت خدا خیرتان دهد زهـرا دعـا که کرد دعـا آفـریده شد رونق گرفت روضه ات آقای بی کفن یابن الشبیب های رضـا آفریده شد این قدر داغ بر دل اهل حرم گذاشت من مانده ام که نیزه چرا آفریده شد؟ نوكرنوشت: حـسیـن جـان با یا حُسیـن عشق و ڪلام آفریده اند هـر صـبـح را بـرای سـلام آفریده اند وقتی ڪه شاه ڪشور دلها شدی حُسیـن مـا را بـه افـتـخـار غــلام آفریده اند صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين ◼️
✍️ کربلای جبهه ها یادش بخیر * آنهمه عشق و صفا یادش بخیر میهمانانِ شهیدانِ خدا عاشقانِ کربلا یادش بخیر صبرشان در راهِ قرآن، زینبی ما کجا ،آنها کجا، یادش بخیر جبهه و ایثارِ جان در راه دوست عشقِ مردانِ خدا یادش بخیر نیمه شبها با خدا راز و نیاز آن مناجات و دعا یادش بخیر لحظه لحظه با خدا وُ اهلبیت جمله از دنیا جدا یادش بخیر پشت سنگر ها میان خاکریز گریه های بی صدا یادش بخیر جبهه ها وُ گریه های نیمه شب بر شهید نینوا یادش بخیر موقعِ حمله به رمزِ یاحسین عاشقان کربلا یادش بخیر در میانِ موجِ خون غلطان شدن دست و پا از تن جدا، یادش بخیر گریه بر درد و غمِ مظلومیِ خاندانِ مصطفی یادش بخیر جمعه ها با مهدیِ صاحب زمان زمزمه، شور و نوا یادش بخیر بر لبِ رزمندگانِ با صفا ذکرِ " یا مهدی بیا" یادش بخیر فاطمیه کُنجِ سنگرها ز غم گریه بر خیرُالنسا یادش بخیر وقتِ پیروزیِ جُنداللهیان خنده ی روحِ خدا یادش بخیر درمیان جبهه با رزمتدگان لطفِ زهرا بر (رضا) یادش بخیر * * "رضا" تخلص شاعر
به مناسبت سوم خرداد سالروز سفر کردند و پیدا شد چه ناپیدایِ بسیاری عجین شد واژهٔ ایثار با معنایِ بسیاری بخوان آیاتی از «إنّا فتَحنا» را به خطّ خون که از تفسیر آن جاری شود دریایِ بسیاری نمایان شد شجاعت بیشتر با فتح خرمشهر همان فتحی که با خود داشت برکت هایِ بسیاری تناور کرد سرو استقامت را، نشست این باغ به داغِ لاله های عاشق و زیبایِ بسیاری شنیدم کودکانی با یتیمی خون دل خوردند شنیدم کم شدند از خانه ها بابایِ بسیاری چه مادرها که دق کردند در آغوش ِ قاب عکس چه همسرها که جان کندند با رؤیایِ بسیاری اگر چه خون دل خوردند اما عشق می‌کردند از آن سرما که شد سرشار از گرمایِ بسیاری خدا آزاد کرد از پنجه هایِ رنج ایران را جواب صبر شد روحیهٔ بالایِ بسیاری خیانت کرد دشمن بر وطن اما خدا را شکر به دست ضربهٔ کاری قلم شد پایِ بسیاری پُر است از شیرهای در کمین هر گوشه از این خاک هنوز ایرانمان دارد «جهان آرا»یِ بسیاری! شاعر:
بشنو داستان خرمشهر لحظه ای از زبان خرمشهر لطف حق بود ، سوم خرداد فتح شد آستان خرمشهر مدتی چکمه های بعثی شوم بود بار گران خرمشهر شد رها از اسارت شیطان خاک قدسی نشان خرمشهر تا که سیمرغ عشق ، بال گشود در دل آسمان خرمشهر خون مردان پاکباز و دلیر شد مدال و نشان خرمشهر وطن ماست دوستش داریم جان ما هست و جان خرمشهر قدر این خاک را بدانید ای - مردم قهرمان خرمشهر کمیل کاشانی - ۱۳۹۵/۳/۳