eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تا امامی مهربان داریم ما در میان جسم جان داریم ما در طواف کوه مهر و بخششیم سینه ایی آتش فشان داریم ما سفره اش رنگین تر از رنگین کمان خوان لطفی بی کران داریم ما عده ایی تجار و ماهم خاک بوس در جهان سودی کلان داریم ما گفت دین خلق را با ما چه کار گفتم از او که امان داریم ما خواست توحید مرا ، گفتم‌ ببین یا رضا را بر زبان داریم ما معنیِ گلدسته بالا رفتن است طوس داریم آسمان داریم ما در بهشتش میوهٔ ممنوعه نیست بهتر از جنت ، جنان داریم ما 🔸شاعر:
آمدی و آسمان بی حد چراغانی شده کل ایران؛ بالأخص مشهد چراغانی شده باز درهم میخری، از اشتیاق ِ این خبر در دلِ عشّاقِ خوب و بد چراغانی شده با نگاهی برطرف کن ظلمتِ خورشید را نور میخواهد اگر ممتد چراغانی شده عالِم آل محمد(ص) هستی و علامه ها آمدند و منبر و مَسند چراغانی شده ضامن آهو تویی و در شب میلاد تو دشت‌ِ آهوخیز صد در صد چراغانی شده کوریِ چشم ِ تمام عنکبوتانِ ذلیل با تلاش ِ کفتران گنبد چراغانی شده هست یاقوتِ مقدس این حرم تا به ابد با طلای ناب این مرقد چراغانی شده تا ببیند رأفتَت را چشم نابینایشان این حرم امشب چنین بی حد چراغانی شده! 🔸شاعر: مرضیه عاطفی
هرچه ما داریم داریم از رضا جانِ نجف ای به قربان خراسان ای به قربانِ نجف ما نمک‌گیرِ ضیافت خانه‌ی زهرا شدیم از تنورِ فاطمه خوردیم تا نان نجف خاکِ ما خاکِ عزیز بچه‌های فاطمه است ما از ایرانِ رضائیم و از ایران نجف وای بر کاهی که بر مشهد نگاهی بد کند دودمانش می‌رود با تیغِ سلطان نجف بارها نادِعلی خواندیم در ایوان طلا بارها رفتیم از این ایوان به ایوان نجف ایلِ زهرائیم یعنی غیرت ما یا رضاست آی دنیا گوش کن حیثیت ما یا رضاست لحظه لحظه از حریمِ تو خبرها می‌رسد هر‌چه می‌خواهیم بی اما اگرها می‌رسد از ملائک دسته دسته می‌رسند و می‌بَرند لطف پایِ زائران تو به پرها می‌رسد کربلا با اکبر است و مشهدت هم با جواد زود الطاف پدرها با پسرها می‌رسد کار وقتی که گره خورده است نیمه شب بیا دیدن آقای ما با مادر سحرها می‌رسد گریه‌های ما براتِ کربلای ما نوشت از سخن‌ها زودتر آهِ جگرها می‌رسد هرکه خوشبخت است تنها مرغ بختش مشهد است کشورِ ما تا قیامت پایتختش مشهد است ما به این صحن و در و دیوار عادت کرده‌ایم بر شفای اینهمه بیمار عادت کرده‌ایم بر همین آئینه‌کاری‌ها به کاشی‌ها به حوض و طاق‌ها یا به این فیروزه‌ها انگار عادت کرده‌ایم حق بده وقتی که می‌بینم بقیع را دِق کنم ما به این جمعیتِ زوار عادت کرده‌ایم کاش تنها ما تو را از تو بخواهیم و نه هیچ... ما به این حاجاتِ بی مقدار عادت کرده‌ایم دور یا نزدیک آقاجان چه فرقی می‌کند ما به این دیدار این دیدار عادت کرده‌ایم هر زمانی که در این دنیا مردد می‌شویم با قطاری باز هم راهیِ مشهد می‌شویم دور تا دورِ ضریحت دیدم اقیانوس را ای خدا از ما نگیر این قبله‌ی مأنوس را چند بیمار التماسم کرده‌اند از راه دور می‌برم از کفشداریَت غبارِ طوس را عرش هم قدری ندارد پیش این پایینِ پا جبرئیل اینجا چشیده لذتِ پابوس را هرچه می‌گردد نمی‌بیند نگاهِ جبرئیل ناامیدی ، بی پناهی ، زائری مایوس را بیشتر از جمع بیماران طبیبان آمدند دیده‌ام در پنجره‌فولاد جالینوس را هیچ چیزی که ندارم یک نگاه آورده‌ام - بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام- 🔸شاعر:
نام تو پناه است، نگاه تو امان است آغوش تو، دلبازترین جای جهان است با نغمه‌ی نقاره‌ات، ای حضرت خورشید! نبض دل‌ ما، دم همه دم، در ضربان است سر از پی سر، در دل صحن تو، به خاک است دل از پی دل، از سر شوق تو، روان است با فاصله، دلچسب‌ترین واجبِ عالم، آوردن نامت، پس از آن، گفتنِ جان است من از تو شفا و تو صفا خواستی از من حاجات من، این‌ است، کرامات تو، آن است جاروست در این صحن، به دستان بزرگان خم، در خم ایوان تو، سرهای سران است بی‌تاب رسیدیم و در ایوان تو دیدیم آن ساحل امنی که خدا گفت، همان است اینجا چه خبرهاست؟ که از چشمه‌ی هر دل تا برکه‌ی هر چشم، خدا در جریان است انکارِ تو، ای شمس جهان! کم هنری نیست خفاش در این رشته، هنرمند زمان است از غیرت عشق است، که آیینه‌ی حُسنت از دیده‌ی آلوده‌ی بی‌نور، نهان است گفتند: مگو شاه، به این شاه، چه گویم؟ «آن را که عیان است، چه حاجت به بیان‌ است؟» سلطان، تو اگر نیستی، ای قبله‌ی ما! کیست؟ وقتی که به دست تو، دلِ اهل جهان است شبگردم و این رخصتِ از شمس سرودن، لطف پسر حضرت موسی، به شبان است دل گفت: بچسبم به ضریحت، دمِ دل، گرم! عقلم که فقط گفت: برو، وقت اذان است 🔸شاعر:
اینجا بهشت کشور ما مشهدالرضاست صحن و سرای ارض و سما مشهدالرضاست یک ذره کم نمی شود این اشتیاق ها عمریست روح اهل ولا مشهدالرضاست هر کس به مشهد آمده حاجت گرفت و رفت حج اسیر و زار و گدا مشهدالرضاست صحن عتیق و پنجره فولاد عشق ماست ایوان طلای دوم ما مشهدالرضاست زائر اگر زیارت کوی حسین خواست اذن دخول کرب و بلا مشهدالرضاست ای هفتمین سلاله ی حیدر عنایتی " یا ایها العزیز و جئنا بضاعتی " سائل شدم به کوی شما یا اباالحسن ای حجّت و ولی خدا یا اباالحسن زیر نظر گرفته مرا مهربانی ات ای عادت تو جود و سخا یا اباالحسن ما را به نوکری خودت مفتخر نما ای پادشاه لطف و عطا یا اباالحسن تو هشتمین پیمبر قرآنی منی زیبایی نماز و دعا یا اباالحسن ای قبله ی حوائج ما یا اباالجواد سلطان دهر و مهد وفا یا اباالحسن ای هفتمین سلاله ی حیدر عنایتی " یا ایها العزیز و جئنا بضاعتی " ای روشنیِ مهر و مه و آسمان ، رضا ای نور چشم فاطمه نور جهان ، رضا ای یادگار علم نبی مخزن علوم ! ای خاک بوس درگهِ تو عالمان ، رضا یا ایها الرئوف ! سر و جان فدای تو ای از بیان فضل تو ما ناتوان ، رضا هادی و رهنمای همه شیعیان تویی راه درست را بده بر ما نشان ، رضا "خورشید" بی جمال جمیلت جمیل نیست دل را نبسته ام به کسی غیرتان ، رضا ای هفتمین سلاله ی حیدر عنایتی " یا ایها العزیز و جئنا بضاعتی " 🔸شاعر:
همه باورم امام رضا سید و سرورم امام رضا شاه بی تاج تخت مایی تو صاحب کشورم امام رضا به فدای شما و اجدادت پدر و مادرم امام رضا بوده از کودکیْم تا حالا سایه ات بر سرم امام رضا گم شدم چند مرتبه، دو سه بار در هوای حرم امام رضا حس طوف ضریح زیبایت داده بال و پرم امام رضا هر زمان کار من گره خورده بوده ای یاورم امام رضا شرط توحید را پذیرفتم شیعه ی حیدرم امام رضا با تو سلمانم و اباصلتم بی تو من کافَرم امام رضا بی تو خیلی خرابم آقاجان با تو من بهترم امام رضا مثل آن پیرمرد سلمانی لحظه ی آخرم ... امام رضا 🔸شاعر:
سرپناه تمام سختی هاست بندهٔ شاکریم در ایران حاجت آورده ایم دور ضریح صف به صف حاضریم در ایران ما برایش نگفته می میریم باید این عشق منتشر بشود مدح او را سپرده اند به ما غالباً ذاکریم در ایران دست بیعت به رأفتش دادیم شرط او را نشانده ایم به چشم در قبولِ ولایتش بسیار خبره و ماهریم در ایران مثل دعبل شبانه روز فقط دور سلطان طوس میگردیم کارمان وصف مهربانی اوست یک به یک شاعریم در ایران روحمان با حرم گره خورده کارمان تا همیشه پابوس است بعدِ عهد ألَست...روزِ ازل تا ابد زائریم در ایران شرق تا غرب، از شمال و جنوب مالک این وطن امام-رضاست(ع) جز إمامَ الرئوف ای مردم همه مستأجریم در ایران! شاعر:
زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است خلق در فکر طوافند بگو سرش چیست دور تا دور حریمت پر میدان شده است! با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است میرسد کار گدای تو به آنجایی که همه ی شهر بفهمند سلیمان شده است اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست زائرت حضرت موسا و حریمت طور است آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر کفشداری تو از دادن جا معذور است مطمئن است شفا میدهی اش نابینا گره ای هم که زده دور مشبک کور است دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است! از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است من همان سائل انگشتری هر روزه تو علی هستی و در نجفت فیروزه دل زوار تو از شور و شعف پر شده است صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت اثر جذبه ی ایوان تو بود آقا جان راهب دیر مسلمان شدنش علت داشت پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا لال یکمرتبه در بین حرم گفت: جان به قربان تو و معجزه های حرمت من نفس میکشم...اما به هوای حرمت خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبله ست صد و ده بار علی گفته ام اطراف حرم باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم خیرهای کثیر را عشق است کرم کم نظیر را عشق است طول صحن غدیر را عشق است سنگفرش مسیر را عشق است زائر سر به زیر را عشق است پیش سلطان اسیر را عشق است اینهمه مستجیر را عشق است حال و روز فقیر را عشق است این حرم این امیر را عشق است نغمه ی یا رضا رضا عشق است مشهدت مثل کربلا عشق است کل القاب تو بجا اما اینکه اسمت علیست را عشق است حب آل علیست راه نجات بر گل روی مرتضی صلوات
با سلام و تبریک دهه کرامت به اطلاع مداحان و ستایشگران اهل بیت علیهم‌السلام میرساند کلاس آشنایی با نغمه ها و دستگاههای آواز در مداحی روز دوشنبه 23خرداد ساعت 17در مسجد جامع شهرکردبا حضور استاد علی‌محمدی برگزار می گردد . دوستان عزیز در موعد مقرر در کلاس حضور به هم برسانند .
🔰 🔹رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا اَحیا اَمْرَنا … یَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَلَوْ عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا 🔸رحمت خدا بر بنده ای که امر ما را زنده کند، دانش های ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایی های سخنان ما را می دانستند از ما پیروی می کردند. 📚معانی الأخبار، ص 180، ح 1
از ســوز دلــم آهِ سـحرگــاه بسازید از اشــک شبـم در سحری آه بسازید مـن منـتظر آن دلِ پُـر سـوز و گـدازم ای کــاش که از کوه گنـه کاه بسازید اصـلاً بـه گـمانم که بُوَد عادتتـان کـه از سائــل درگـاه کرم شـــاه بسـازید مــا بـَد کـه نه آقـا بـلدِ راه نـبودیـم از نــا بــَلـدان یـک بَــلدِ راه بسازید ای حضرت آقا قسمت میدهم ایـنکه از قـلبِ سیَه تـِکه ای از مــاه بسازید اَرباب تویی صاحبمان هم که تو هستی حال از همه یـک نــوکر دلخـواه بسازید مــا گُـمشدِگانِ حــرم کــرب‌و‌بــلاییم از سـمت حــرم بـر دلـمان راه بسازید نوكرنوشت: حـسـیـن جـان نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز دانش آموزان عـالـم را همه دانا کند ابتدا قـانون آزادی نویسد بر زمین بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضاء کند صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
5⃣ 3⃣ *روز مانده تا عید سعید غدیر* تا عیدالله الاکبر، هر روز چشم مان را به نور یکی از فضائل مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام روشنایی بخشیم...