#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر
#مربع_ترکیب
عید آمده عید آمده عالم سراسر نور شد
ذرات عالم جلوهگر زین موهبت در شور شد
ختم رسولان با همه خیل رسل مسرور شد
چشم حسودان در غدیر ز آیات قرآن کور شد
چون جبرئیل آمد بگفت بلغ الیک یا نبی
اعلام کن ز امر خدا بعد تو حیدر شد ولی
حیدر ولیالله شد از امر حق روز غدیر
زین مرحمت یا مصطفی بهر علی دستم بگیر
در دام عشق مرتضی چون آهویی گشتم اسیر
فریاد دارم در نجف گویم که یا نعم الامیر
تو مقتدای عالمی بر قنبرت من چون غلام
رو سوی کعبه کردهام بر تو کنم آقا سلام
تندیس تو زینتفزای عرش رحمانی شده
صدها ذبیحالله در پای تو قربانی شده
دریای نامت یا علی دریا چه طوفانی شده
نوح نبی در یای تو درگیر حیرانی شده
شان نزول مصحف احمد مقامات تو شد
هرکس به هرجا میرسد از یک اشارات تو شد
سرگشته در طوف حرم از عشق عالم شده
آدم به نام تو در این عالم اگر آدم شده
تحت ولایت یاعلی خیل رسل محرم شده
نادعلیا بر لبم این ذکر هردم دم شده
سرمست از عطر گلت تا غنچههای یاس شد
یک جلوهای کردی وز آن در کربلا عباس شد
#مرتضی_محمود_پور
#امیرالمومنین_ع_مدح
امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو
خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو
تو را خواندند بیهمتا و رقصیدند در آتش
علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی اینچنینی تو
زبان شاعرانت میشوم، میپرسم از خالق:
چگونه آفریدت؟ کاینچنین شورآفرینی تو
گواهی میدهد خاتم، که خاتمبخشِ عشّاقی
الا یا ایها السّاقی! سخاوت را نگینی تو
من از میلاد تو در کعبه، از معراج، دانستم:
علیِ آسمانها اوست، اعلای زمینی تو
تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم، غدیر خم
امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟ امینی تو؟
من از گمراهی بعضی به حیرت آمدم، آخر
گواهی داد حتی دشمنت، که بهترینی تو
فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد
چو با «لاسیف الا ذوالفقار»ت در کمینی تو
در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی
فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو
چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد
اگر استاد پیکار یل امالبنینی تو
امیدت شاید از این چاه کندن، آه! روزی بود
که از نخلی برای کوثرت، خرما بچینی تو
تو را با دستهای بسته میبردند و میپرسم:
دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟
فراریهای خیبر، پیش یک زن، نعره زن، اما
بمیرم فاتح خیبر! بلاگردان دینی تو
چه حکمتهاست در این قصه؟ ای مولای نازک دل!
که هر روز، این در و این کوچه را باید ببینی تو
.
«یمین» را میشمارم، تا صد و ده میرسم، یعنی:
که معنای یمین، مولای اصحابالیمینی تو
تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی
صراطالمستقیمی تو، امامالمتّقینی تو
قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت
امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو
تو شیر حق، تو کراری، ولیالله و قهاری
درِ علم نبی و نفس ختمالمرسلینی تو
یداللهی و سیفالله، روحالله و سرّالله
امیناللهی و یعسوبی و حبلالمتینی تو
معالحقی و وجهالله، نورالله و عینالله
چه میماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو
همه یک سو، تویی ساقی، تو در عینالبقا، باقی
علی! عینالحیاتی تو، علی! عینالیقینی تو
خراب آباد شعر من کجا؟ ناز قدمهایت؟
چرا اینگونه شاها! با گدایان مینشینی تو؟
شاعر: #قاسم_صرافان
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
.
غلامهای تو ارباب زاده اند همه
به جز شما به کسی دل نداده اند همه
فقیر و تاجر و پیر و جوان ، گداهایت
به عشقتان مَثَل خانواده اند همه
چقدر زائرتان پر بهاست ، ثروتمند
اگر چه مخلص و دلصاف و ساده اند همه
نمای صحن تو زیبا ولی نفس گیر است
سواره ها دم ایوان فتاده اند همه
دهان کنارِ ضریح تو آب می افتد
که سنگ و چوب و طلای تو باده اند همه
مدینه ، کرببلا ، کاظمین ، سامرِّا
به احترامِ نجف ، ایستاده اند همه
مسیرها به شما ختم می شود آخر
کنشت و معبد و محراب جاده اند همه
🔸شاعر :
#حامد_آقایی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
رو به روی بارگاهش تا کمر خم میشوم
با غلامی علی سلطان عالم میشوم
قطره ای نا چیزمو جا ماندم از دریا ولی
یاعلی و یاعلی میگویم و "یم "میشوم
هر دمم باشد علی و باز دم هم یا علی
با علی باشم اگر من,صاحب دم میشوم
تا که احیا میکند نام علی هر مرده را
دست بر دامان عیسی ابن مریم میشوم?
خاک پای نوکرانش توتیای چشم من
خاک پای نوکران حیدر از دم میشوم
فاطمه مارا برای نوکریش خواسته
شامل الطاف زهرا گر دمادم میشوم
یا علی میگویم و زهرا بگوید جان من
تا که میگویم علی گویا که محرم میشوم
ارزو کردم بمیرم در نجف روزی اگر
خاک درگاه ولی الله اعظم میشوم
بعد مردن هم میان قبر میگویم علی
تا که میگویم علی عاری ز هر غم میشوم
حب حیدر هست همچون قلعه ای در عالمین
با ولایش وارد این حصن محکم میشوم
حب حیدر میکند ما را یقین اهل نجات
بی ولای مرتضی اهل جهنم میشوم
🔸شاعر :
#میلاد_الیاس_وند
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
.
بازهم بعد از نمازِ خود شدم
گرمِ قرآن خواندنِ بی قاعده
ناگهان فکرِ مرا مشغول کرد
آیه ی پنجاه و چارِ مائده
غرقِ خود بودم صدوده ثانیه
دین و دنیایَم پُر از ابهام شد
بود غوغایی درونِ سینه ام
یاعلی گفتم دلم آرام شد
آیه مهرومحبت چیست جز
این که ما دورِ وجودِ حیدریم
از محبَّت خارها گُل می شوند
هرکجا نام علی را می بَریم
بر کویرِ سینه ی ما از ازل
بارها باریده بارانِ علی
آن گروهی که خدایَم وعده داد
چیست غیر از وصفِ یارانِ علی
حَق علی ، اوّل علی ، آخر علی
دین علی ، مسجد علی ، منبر علی
دل علی ، دلجو علی ، دلبر علی
مِی علی ، ساقی علی ، ساغَر علی
حَق علی ، کعبه علی ، قرآن علی
سَر علی ، سرور علی ، آقا علی
پس اگر که خسته جانی هی بگو
یاعلی و یاعلی و یاعلی
حیدرِ کرار ، مَردِ بی فرار
صاحبِ یکتای شمشیرِ دو دَم
مردِ خندق ، مردِ خیبر ، مردِ بَدر
قهرمانِ حمله های پُشتِ هم
شاهِ مردان حیدرِ دُل دُل سوار
پهلوانی مهربان و دل رحیم
پادشاهی که قَدِ او هیچگاه
خَم نشد جُز پیشِ طفلانِ یتیم
آن که یارانش همه می ایستند
روبه روی زورگو پُر زورتر
خاکی اند اما همیشه بوده اند
پیشِ مغرور از خودَش مغرورتر
آیه ی پنجاه و پنجِ مائده
مستیِ نابِ مرا تکمیل کرد
وصفِ مولا در دو آیه پُشتِ هم
شکِ من را به یقین تبدیل کرد
بعدِ قرآن خواندنم دیدم که آه
در دلِ این آیه ها او منجلیست
زیرِ لب گفتم که آری راست گفت
آن خداوندِعظیمی که علیست!
🔸شاعر :
#محسن_کاویانی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
خاک بودیم و یاعلی گفتیم
جان گرفتیم تا علی گفتیم
ما به ربی که روحمان بخشید
همگی یکصدا علی گفتیم
در قنوت نماز روز ازل
ربنا آتنا علی گفتیم
"یا علی" ذکر اعظم حق را
مصطفا گفت، ما علی گفتیم
روز خندق همین که جبراییل
نعره زد "لا فتی" علی گفتیم
این "علی" من "علی" ولی خداست
ذکر سبحان ربی الاعلی است
شیر پروردگار شد حیدر
شاه دلدل سوار شد حیدر
قدرت الله عرصه های نبرد
صاحب ذوالفقار شد حیدر
آن که "فی الفتنه" هست "عین الله"
چشم شیطان درآر شد حیدر
در شب توطئه علیه رسول
یاور جان نثار شد حیدر
مهر و قهر خداست این مولا
قاسم نور و نار شد حیدر
حک کن ای عرش، روی لوح بصر
ها علی بشر، فکیف بشر
روز محشر نوشته بر میزان
بغض او کفر، حب او ایمان
می درخشد چو ماه در محشر
مومن مرتضی علی عنوان
مژده دادند می رود به بهشت
شیعه ی او علی علی گویان
نغمه ی درب جنت است "علی"
لب حورا به اوست دُر افشان
در مقام مدیحه خوانی او
جبرییل است مرغ خوش الحان
حق خدا، حق علی و حق یاهو
وحده لا علی الا هو
می نویسم قیامت است غدیر
محک نار و جنت است غدیر
کافران را شقاوت است و هلاک
مومنان را سعادت است غدیر
همچو قرآن به ظالمین ضرر و
شیعه را خیر و برکت است غدیر
شیعه یعنی علی ولی خداست
امتداد رسالت است غدیر
برکه ای در دل کویر که نیست
چشمه سار ولایت است غدیر
دین بدون علی کمیت نداشت
وای اگر شیعه اهل بیت نداشت
شیعه باید علی نگر باشد
حیدری وار در خطر باشد
شیعه باید چو مالک و بوذر
دشمن هر چه فتنه گر باشد
شیعه باید سقیفه بازان را
مانع راه و دردسر باشد
شیعه باید شبیه فاطمه بر
رهبر خوشتن سپر باشد
شیعه باید که در دفاع ولی
خود حریف چهل نفر باشد
شیعه با رهبرش "وفا" دارد
ذکر "نفسی لک الفدا" دارد
نوکر مرتضی شدن خوب است
در وجودش فنا شدن خوب است
قنبرش بودن آرزوی همه است
فضه ی این سرا شدن خوب است
پشت درب غریبی حیدر
یار خیرالنسا شدن خوب است
ای گنه کار شرمسار اینجا
حر کرببلا شدن خوب است
پیکری داد زد ته گودال
پای دین سر جدا شدن خوب است
پیکری داد زد که... آه... نیا!
برو زینب ... به قتلگاه نیا!
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
امشب از عرشِ خدا آمد ندای اَلرَّحیل
بر زمین آیند حوران پا به پای جبرئیل
دسته دسته آمده حورانِ جنّاتُ النَّعیم
تهنیت گویند بر احمد رسولِ ذوالکریم
امشب از عرشِ خدا آمد نزولِ هل اتی
یا محمّد(ص) شد وصیِ تو علیِ مرتضی
شکرِ این نعمت خدا را حمد و تسبیح می کنند
گو ولایت را در این آیینه تشریح می کنند
هم زمین هم آسمان یکباره در مدح و ثنا
در مقامِ شامخِ آن ماجدِ خیرُالوَری
نیّرِ اعظم تجلّی می کند در کوهِ طور
در دلِ کعبه درخشد ماهِ مِرآت الظّهور
فوج فوج یکسر ملائک مکه تا سعی و صفا
نور باران می شود هم مشعر و کوهِ منا
حِشمت و جاه و جلالِ آن امیرِ ذالمِنن
ازجلال و جلوه اش روح الاَمین آمد سخن
مرتضی نور ولایش بر همه دلها نشست
این همایون است و بختِ حضرتِ زهرا نشست
در مقامِ انتصابِ پرده دارِ آن حرم
سر فرود آرد لوح و عرش و کرسیّ و قلم
می رسد بانگ ملائک یکسر از عرشِ برین
تهنیت گویند بر مولا امیرالمومنین
سرزمینِ مکه یکسر می شود فرشِ چمن
عنبری شد سینه ها از بویِ یاس و یاسمن
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت #امام_علی
#مدح_امام_علی
امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو
خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو
تو را خواندند بیهمتا و رقصیدند در آتش
علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی اینچنینی تو
زبان شاعرانت میشوم، میپرسم از خالق:
چگونه آفریدت؟ کاینچنین شورآفرینی تو
گواهی میدهد خاتم، که خاتمبخشِ عشّاقی
الا یا ایها السّاقی! سخاوت را نگینی تو
من از میلاد تو در کعبه، از معراج، دانستم:
علیِ آسمانها اوست، اعلای زمینی تو
تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم، غدیر خم
امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟امینی تو؟
من از گمراهی بعضی به حیرت آمدم، آخر
گواهی داد حتی دشمنت، که بهترینی تو
فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد
چو با «لاسیف الا ذوالفقار»ت در کمینی تو
در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی
فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو
چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد
اگر استاد پیکار یل امالبنینی تو
امیدت شاید از این چاه کندن، آه! روزی بود
که از نخلی برای کوثرت، خرما بچینی تو
تو را با دستهای بسته میبردند و میپرسم:
دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟
فراریهای خیبر، پیش یک زن، نعره زن، اما
بمیرم فاتح خیبر! بلاگردان دینی تو
چه حکمتهاست در این قصه؟ ای مولای نازک دل!
که هر روز، این در و این کوچه را باید ببینی تو
«یمین» را میشمارم، تا صد و ده میرسم، یعنی:
که معنای یمین، مولای اصحابالیمینی تو
تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی
صراطالمستقیمی تو، امامالمتّقینی تو
قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت
امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو
تو شیر حق، تو کراری، ولیالله و قهاری
درِ علم نبی و نفس ختمالمرسلینی تو
یداللهی و سیفالله، روحالله و سرّالله
امیناللهی و یعسوبی و حبلالمتینی تو
معالحقی و وجهالله، نورالله و عینالله
چه میماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو
همه یک سو، تویی ساقی، تو در عینالبقا، باقی
علی! عینالحیاتی تو، علی! عینالیقینی تو
خراب آباد شعر من کجا؟ ناز قدمهایت؟
چرا اینگونه شاها! با گدایان مینشینی تو؟
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
#امیرالمومنین_ع_عید_غدیر
صبح بوده ست و چنان قافله در آرامش
آسمان در هیجان، قافله در آرامش
کاروان مرحله در مرحله می رفت آرام
غافل از عرش رها و یله می رفت آرام
کاروان بود و زمین در تب و آتش می سوخت
چشم ابلیس در آن خوابِ مشوّش می سوخت
آن چنان بود که خورشیدِ عطش می بارید
ذکر تسبیح به پهنای لبش می بارید
کاروان تازه رسیده ست به منزلگاهش
آسمان بود و خدا بود و رسول الله ش
ناگهان آیه ی اَکمَلتُ لَکُم ...نازل شد
راز بعثت همه در سال دهم نازل شد
وحی نازل شد و آن برکه به جوش آمد باز
عرش با شوق ملائک به خروش آمد باز
ماه در خُمره به جوش آمد و کامل گردید
وحی در شأن علی بود که نازل گردید
جبرئیل آمده خندان لب و ساغر در دست
تا که ساغر بنهد ساقی کوثر در دست
همه از خُمّ ولایت شده نوشانوشش
باده بگرفت چنان حضرت حیدر در دست
بر جهاز شتران ماه درخشان پیداست
یا که خورشید نهاده ست پیمبر در دست
دور این قافله انبوه ملائک دارند
از زمرّد همه آئینه مکرّر در دست
دست در دست خدا برد یقیناً وقتی
که گرفته ست نبی دست برادر در دست
عده ای گرم تماشا و گروهی خندان
قومی از جنّ و بشر خامه و دفتر در دست
تا نویسند علی محشر محشر شده است
تا نویسند «ولی» گشت و برادر شده است
محضر فاطمه قدرش دو برابر شده است
فاطمه کوثر و او ساقی کوثر شده است
زیر لب فاطمه گلواژه ی تر می خواند
ها علیُُ بشرُُ کَیفَ بشر می خواند
چیست این نور خدایا زکجا می تابد
بر جهاز شتران ماه چرا می تابد
گوئیا بارقه ی شمس و ضحی می تابد
بین دست نبی و دست خدا می تابد
لب گشا خنده کنان با دل آگاه بگو
صد و ده بار علیّاََ ولی الله بگو
او فقط لایق آن است که مولا بشود
ولی الله و یدالله به معنا بشود
تا که دردانه ی آن عرش معلّا بشود
تا که دلبند خداوند تعالی بشود
چه قَدَر نام «علی جان» به علی می آید
این همه منصب و عنوان به علی می آید
شاعر: #علی_کفشگر
#مدح #امام_علی_علیه_السلام
#عید_غدیر #مربع_ترکیب
چگونه مدح تو گوید کسی که مثل من است
الا که مادح تو ذات حیّ ذوالمنن است
میان این همه القاب و کنیه های نکوت
همان که برده دل از فاطمه، "ابوالحسن" است
"ابوتراب" و "ابوالاُمَّة" و "ابوالاَیتام"
امیر عالم امکان به محضر تو سلام
به کوی عشق تو نام اسیر ما را بس
فقط همین که تو باشی امیر ما را بس
برای اینکه زند فاطمه به ما لبخند؛
سرور و شادی "عید غدیر" ما را بس
به شادی دل زهراست قلب عالم شاد
بگو امیری مولا "علی" مبارک باد
غدیر آمده، دلهای ما غدیر خم است
دوباره شیعه ز عشق علی شده سرمست
به عرش دست علی را رساند احمد و گفت:
که نیست فوق یداللهِ مرتضایم دست
وصی احمد مختار، والی است و ولی
"هزار جان گرامی فدای نام علی" *
رسول گفت که ای مسلمین! امام، علیست
کمال دین خدا، نعمت تمام، علیست
رسول گفت شما حاجی و علی کعبه ست
ولیّ امر به معنیِ خاص و عام، علیست
علی برادر من، جان من، شهنشاه است
کسی که نیست دلش با غدیر گمراه است
علیست حقّ و مع الحق، علیست سرِّ اِله
علی به راز زمین و زمان بوَد آگاه
شهادتین حرام است بی ولای علی
بگو که "اشهد انّ علی ولی الله"
دهید مژده که کامل شده است دین خدا
خجسته باد مسلمانی غدیریِ ما
علیست فاتح میدان، علیست فتح مبین
علیست همدم معراجیِ رسول امین
علیست ذکر عبادت، علیست باب علوم
علیست چهره ی قرآن، علی امام مبین
به هر کجا نگرَم وجه خالق ازلی ست
ببین که آیت عظمای کردگار، علی ست
علیست مرکز و هستی مدارِ حب علیست
بهشت بردنت ای دوست، کارِ حب علیست
ز لعن دشمن او دست بر نمی دارم؛
چرا که بغض سقیفه کنارِ حب علیست
چقدر حشر محبان مرتضی زیباست
"حلال زاده رهش از حرامزاده جداست" *
صدای هر طپش قلب عاشقم حیدر
علَی الدّوام به قربان نفس پیغمبر
فدای آنکه ببخشد به دشمنش شمشیر
و آنکه بین رکوعش ببخشد انگشتر
فدای آنکه نشد هیچ کس از او نومید
همیشه بر سر هر سائلی کرم بارید
شبیه "عبد" ز "نعم الاَمیر" باید گفت
کمال و فضل علی، بی نظیر باید گفت
به پای غربت حیدر همیشه باید سوخت
برای حضرت او "الغدیر" باید گفت
کسی که گوید از او باخداترین باشد
عزیز کرده ی مولای مؤمنین باشد
علیست مثل خدای خودش بدون شبیه
علیست آنکه به پایش فتاده ام چو ذبیح
به زیر قبّه ی حیدر، شراب طُهر شدم
به لطف دیدن انگورهای روی ضریح
کنار ساقی کوثر همیشه خوشحالم
از اینکه اوست امیرم به خویش میبالم
مدال دوستی مرتضی شده شرفم
هرآن طرف که علی هست من همان طرفم
دلم به یُمنِ ولای علیست گوهر ناب
شبیه دُرّم و از قلب معدن نجفم
قسم به عصمت کبری، به مادر سادات
جدا نمی شوم از مهر مرتضی، هیهات
من آن دعای قنوتم که مستجاب شدم
برای نوکری حیدر انتخاب شدم
هزار شکر، گِل من ز خاک پای علیست
هزار شکر، که فرزند بوتراب شدم
و من به وعده بابای خویش، خوشبینم
به آن امید دهم جان که مرتضی بینم
* تضمین از استاد سازگار...
#علی_بیرقدار
زیارت امام موسی بن جعفر علیهم االسلام☀️
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْیَارِ وَ عَیْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّکِینَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِکَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِی کَانَ یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِیفِ السَّجْدَةِ الطَّوِیلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِیرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْکَثِیرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَیْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِیهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ،☀️
خدایا درود فرست بر محمّد و اهل بیتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشین نیکوکاران،و پیشواى خوبان و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حکمتها و آثار،آنکه همواره شب را با بیدارى تا سحر،با به هم پیوستن استغفار زنده مىداشت،همپیمان سجدههاى طولانى،و اشکهاى سرشار و رازونیاز بسیار،و نالههاى به هم پیوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و کرم و بذل،و خوگرفته به بلا و صبر،پایمال شده به ستم،و دفن شده به بىعدالتى و معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها،با ساق کوبیده،به حلقههاى زنجیرها،و جنازهاى که با خوارى و سبک انگاشتن بر آنجار زده شده،وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش سرور بانوان،
بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ کَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِیظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْکُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاکَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَکَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً نَامِیَةً مُنِیفَةً زَاکِیَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِکَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَایَاکَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِیَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِیمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِیمِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.☀️
با ارثى غصب شده،و حکومتى ربوده،و فرمانى مغلوب،و خونى خواسته،و زهرى نوشانده،خدایا همچنانکه او بر سختى محنتها صبر کرد،جام اندوه گرفتاریها را نوشید،و در برابر خشنودىات تسلیم شد،و طاعت را برایت خالص نمود،و خشوع را بىآلایش کرد،و فروتنى را شعار خود ساخت،و با بدعت و اهلش دشمنى نمود،و ملامت ملامتگرى در چیزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نکرد،بر او درود فرست درودى بالنده عالى،پاک،که با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امتهایى ازآفریدگانت،و گروههایى از مخلوقت،و از جانب ما به او تحیت و سلام برسان،و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنایت کن،که تو داراى فضل فراگیر و گذشت فراوان هستى،به مهربانىات اى مهربانترین مهربانان.
🚩لبیک یاحسین علیه السلام🚩