eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ ؛ به رغم زخم زبان‌ها، به غم عنان ندهم ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم اگر چه صورتم از سیلیِ خودی سرخ است چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم به رغم این همه تحریم، پیش چشم عدو ز بیم، پرچم تسلیم را تکان ندهم بس است خوردن نیش از شکاف‌ها یک‌بار دوباره در دهن مار، امتحان ندهم رهینِ باور خویشم! هرآنچه خواهی گو که دل به خشم و خوشایند این و آن ندهم زمین اگر همه دشمن شود، بگو به «امین» که دست زخمی او را به آسمان ندهم ✍
مُهر شكست تا ابد، حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر، در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او، گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف، چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان، حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد، ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان، تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان، دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان، بدگهری‌ست دینتان.. مرد ظفر كه نيستيد، اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!.. دل بكنيد زين سرا، ورنه به روز ماجرا نيست به خاکِ قدس جز، فاجعه هم‌نشينتان.. يا به همين زبان خوش، پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر، لحظۀ واپسينتان! ✍
بنگر چه‌سان تعبیر شد کابوس اسرائیل لرزید بر خود پیکر منحوس اسرائیل عمری تظاهر کرد بر روئین‌تنی اما برداشت ایران پرده از سالوس اسرائیل دیگر به آژیر خطر هر دم کند تکرار آهنگ مرگ خویش را ناقوس اسرائیل از پا فتاد ای خودفروشان قامت دشمن پس دست بردارید، از پابوس اسرائیل بیم از چه دارید ای سران؟ جز عنکبوتی نیست با بازوانی سست، اختاپوس اسرائیل.. رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی کودک‌کشی فخر است در قاموس اسرائیل.. ✍️
بنگر چه‌سان تعبیر شد کابوس اسرائیل لرزید بر خود پیکر منحوس اسرائیل عمری تظاهر کرد بر روئین‌تنی اما برداشت ایران پرده از سالوس اسرائیل دیگر به آژیر خطر هر دم کند تکرار آهنگ مرگ خویش را ناقوس اسرائیل از پا فتاد ای خودفروشان قامت دشمن پس دست بردارید، از پابوس اسرائیل بیم از چه دارید ای سران؟ جز عنکبوتی نیست با بازوانی سست، اختاپوس اسرائیل.. رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی کودک‌کشی فخر است در قاموس اسرائیل.. ✍️
ای نامۀ سر به مهر مکتوم ای مادر صبر، ام کلثوم! ای لالۀ بوستان احمد ای حاصل وصلت دو معصوم مجهول جهانیان، چو زهرا چون زهره، ولی به عرش، معلوم... نان و نمک تو خورده مولا در آن شب واپسین محتوم... مانند حسین، گشته جاری آوازه‌ات از حجاز تا روم شرمندۀ خطبۀ بلیغت منظومۀ هر کلام منظوم در صبر و وقار، همچو زینب پروندۀ ظلم کرده مختوم... هم ظلمت کوفه از تو نابود هم شام سیاه، از تو معدوم جانم به فدای خاک پایت ای سرو خمیده، ام کلثوم! ✍️
این ماه عالم است که در تب نشسته است یا دختر علی که به مرکب نشسته است؟ این گل ز باغ کیست که از عطر دامنش بر خاک تفته، لاله و کوکب نشسته است این بحر بی‌کرانه چه دیده‌ست کاینچنین از موج خون و خشم، لبالب نشسته است آیا اسیر می‌بری ای شام تیره‌بخت؟ این سوره‌ی نساست که در شب نشسته است این زن همان زن است که بر خاک درگهش روح الامین هماره مؤدب نشسته است طوفان خشم فاطمه می‌پرورد به جان امشب اگرچه زمزمه بر لب نشسته است بار امانتی که فلک تاب آن نداشت بر شانه‌های زخمی زینب نشسته است زنجیر را بگو که مدارا کند دمی این ماه عالم است که در تب نشسته است ✍️
مولای من! از خویش نشانی بفرستید جان‌ها به لب آمد همه، جانی بفرستید مانند ترنجی‌ست دلم پر شده از خون از تیزی آن تیغ، نشانی بفرستید یا خود ز در آیید که انگشت ببرّیم یا طاقتی و صبر و توانی بفرستید یا پرده‌ی غیبت بدرانید به یک‌بار یا مژده‌ی آن را به جهانی بفرستید بر جان ستم شعله‌ای از خشم ببارید بر آتش غم، آب روانی بفرستید با خُلق نبی، روشنی ای زاده‌ی نرگس بر دیده‌ی خَلق نگرانی بفرستید انباشته از مال حرام است شکم‌ها بر سفره‌ی ما لقمه‌ی نانی بفرستید هر سو دل مظلوم شد از آه، لبالب تا وا رهد این تیر، کمانی بفرستید این نیست نمازی که خدا خواسته، از نو بر مأذنه‌ها بانگ اذانی بفرستید پرونده‌ی ما لایق امضای شما نیست بر نامه‌ی ما مُهر امانی بفرستید ✍️