#حضرت_امالبنین_زمینه
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون
داره با رباب _گهواره رو میده تکون
گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم
ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون
تشنه کنار دریا
آبی نخوردی آخر
تو سر بلندم کردی
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
آب از خجالت تو آب شد
یوماه یوماه
مشکت شرمندهی رباب شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات
تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات
تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی
ماه من بگو_چی اومده سر چشات
وقتی جلو چشمات بود
عکسِ لبای اصغر
بی آب نرفتی خیمه
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
رفتی توو خیمه قحط آب شد
بی تو زینب
راهی مجلس شراب شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
حرف غیرتت _ شده زبونزد همه
غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه
آرزومه که_منو شفاعتم کنی
روز محشرت_که هستی پیش فاطمه
الحق که عباسی و
بودی قد ِ یه لشکر
بودی پناه زینب
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
بعد از داغت واویلتاه شد
یوماه یوماه
بعد از تو زینب بی پناه شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
#حضرت_امالبنین_زمینه
گریه میکنه_یه مادر مرثیه خون
داره با رباب _گهواره رو میده تکون
گریه میکنه_وقتی که میشنوه حرم
ناله میزدن_به خیمه ها آب برسون
تشنه کنار دریا
آبی نخوردی آخر
تو سر بلندم کردی
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
آب از خجالت تو آب شد
یوماه یوماه
مشکت شرمندهی رباب شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
تشنه بودی و_نخوردی از آب فرات
تشنه جون دادی_بمیره مادرت برات
تیر حرمله_نذاشت به خیمه برسی
ماه من بگو_چی اومده سر چشات
وقتی جلو چشمات بود
عکسِ لبای اصغر
بی آب نرفتی خیمه
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
رفتی توو خیمه قحط آب شد
بی تو زینب
راهی مجلس شراب شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
حرف غیرتت _ شده زبونزد همه
غیرتو چه خوب_نشون دادی توو علقمه
آرزومه که_منو شفاعتم کنی
روز محشرت_که هستی پیش فاطمه
الحق که عباسی و
بودی قد ِ یه لشکر
بودی پناه زینب
شیرم حلالت مادر
یوماه یوماه
بعد از داغت واویلتاه شد
یوماه یوماه
بعد از تو زینب بی پناه شد
یوماه یوماه
ویلی علی شبلی ...
#زمینه
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_امالبنین_زمینه
پسرام قوربون اشکای، پسرای زهرا
جون ناقابل دارم اونم، به فدای زهرا
می میرم تا زینب بم مادر، میگه جای زهر
آخه برای زینب، چجوری مادر باشم؟
من اومدم اینجا که، کنیز حیدر باشم
بم نگید فاطمه، تازه میشه غمای زینب
جونمو میگیره، بغضه توی صدای زینب
من بمیرم برای زینب
من بمیرم برای زینب
خودم و هر چارتا فرزندم، به فدای زینب
دسته گلهام باشن تو جمعِ، شهدای زینب
به ابالفضلم گفتم باشه، خاک پای زینب
به بچه هام گفتم که، حسینی مذهب باشن
پسر بزرگ کردم که، غلام زینب باشن
زندگیشون باید، بگذره توو هوای زینب
نذرشون میکنم، واسهی کربلای زینب
تا بمیرن برای زینب
من بمیرم برای زینب
شنیدم عاشورا توو صحرا، گذر غم افتاد
هجوم آوردن سمت خیمه، وقتی پرچم افتاد
دستای عباس از تن افتاد، که حسینم افتاد
آخه تا عباسم بود، کسی مگه جرأت داشت؟
حسین ابالفضلو داشت، تو زانوهاش قدرت داشت
دیگه باید فقط، اشک بریزم برای زینب
آخ که جای طناب، مونده رو دست و پای زینب
من بمیرم برای زینب
من بمیرم برای زینب
#داود_رحیمی ✍️