eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، ص۴۲۱، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) دشمن ظالم، یاور مظلوم در راه امام حق علمداری کن ای پیرو مرتضی علی! کاری کن برخیز به عزمِ رزم با ظلم و ستم یعنی که ستم‌کشیده را یاری کن
💠 كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً با ستم‌كار در پيكار و ستم‌ديده را يار باشيد. 📗 نهج البلاغه، ص۴۲۱، نامه۴۷ (وصیت‌نامه حضرت) دشمن ظالم، یاور مظلوم🔹 در راه امام حق علمداری کن ای پیرو مرتضی علی! کاری کن برخیز به عزمِ رزم با ظلم و ستم یعنی که ستم‌کشیده را یاری کن
با همین عزم که شد سوره ی والتین آزاد می شود عاقبت امر فلسطین آزاد! تن به آوارگی و مرگ و اسارت دادیم تا که گردد حرم خواهر یاسین آزاد بارالها به حق گنبد خضرا بشود هرکجا هست در آن گنبد زرین آزاد سربلندیم اگر بی سر و بی دست شدیم خون ما باعث آن شد که شود دین آزاد زودتر رخ بنما، العجل ای حضرت عشق تا غزل گردد از اینگونه مضامین آزاد!
شعر من امشب مثنوی آباد درد است یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است بر سینه داغی آتشین دارم خدایا داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا آنجا که معراج محمد میر عشق است آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است آنجا که خاکش جلوه ی عرش الهی است امروز میبینم اسیر بی پناهی است می بینم اصغرها عطشناکند آنجا و از دشنه ی دشمن گلو چاکند آنجا آنجا صدای عشق را خاموش کردند از خون بسیط خاک را گلپوش کردند باز این دل سرگشته ام دریای خون شد اندیشه سرگردان صحرای جنون شد در باور اندیشه منزل کرد غربت تنها خدا داند چه با دل کرد غربت می سوزم و لبریز آهم آه ای اشک وا کن به چشم خسته ی من راه ای اشک غزه به جرم بی گناهی سوخت ، آری در شعله ی خشم و تباهی سوخت ، آری تازه شده غوغای صبرا و شتیلا تکرار عاشورای صبرا و شتیلا دود است و آتش ، ترکش خمپاره و تیر در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر یارب چه می بینم دلم باور ندارد خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل بر صحن و محراب تو رد پای جبریل پیغمبران را موعد دیدار با دوست معراج احمد بوده ای از خاک تا دوست ای شهر عشق و آرمان های مقدس قربانی راه تو جان های مقدس این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست در انتظار گامهای نسل فرداست "الدوره" ها اینک به خاک افتاده در تو گلهای پرپر ، چاک چاک افتاده در تو فریادهاشان شعله خیز جان خصم است حسن ختام آتشین جولان خصم است وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است کمیل کاشانی
شعر من امشب مثنوی آباد درد است یاد فلسطین در دلم کاشانه کرده است بر سینه داغی آتشین دارم خدایا داغ فلسطین بر جبین دارم خدایا آنجا که معراج محمد میر عشق است آنجا که خاکش کو به کو تصویر عشق است آنجا که خاکش جلوه ی عرش الهی است امروز میبینم اسیر بی پناهی است می بینم اصغرها عطشناکند آنجا و از دشنه ی دشمن گلو چاکند آنجا آنجا صدای عشق را خاموش کردند از خون بسیط خاک را گلپوش کردند باز این دل سرگشته ام دریای خون شد اندیشه سرگردان صحرای جنون شد در باور اندیشه منزل کرد غربت تنها خدا داند چه با دل کرد غربت می سوزم و لبریز آهم آه ای اشک وا کن به چشم خسته ی من راه ای اشک غزه به جرم بی گناهی سوخت ، آری در شعله ی خشم و تباهی سوخت ، آری تازه شده غوغای صبرا و شتیلا تکرار عاشورای صبرا و شتیلا دود است و آتش ، ترکش خمپاره و تیر در خاک و خون افتاده از ششماهه تا پیر یارب چه می بینم دلم باور ندارد خوابیده در گهواره طفلی سر ندارد ای خاستگاه تین و زیتون ای فلسطین خاک تو شد تاراج صهیون ای فلسطین ای قدس پاکت مسجد الاقصای تهلیل بر صحن و محراب تو رد پای جبریل پیغمبران را موعد دیدار با دوست معراج احمد بوده ای از خاک تا دوست ای شهر عشق و آرمان های مقدس قربانی راه تو جان های مقدس این روزها خاک تو دلگیر و غم افزاست در انتظار گامهای نسل فرداست "الدوره" ها اینک به خاک افتاده در تو گلهای پرپر ، چاک چاک افتاده در تو فریادهاشان شعله خیز جان خصم است حسن ختام آتشین جولان خصم است وقتی مصاف سنگ با تیر و تفنگ است دیگر سکوت عالم اینجا عین ننگ است کمیل کاشانی
به‌مناسبت و رفته ماهی که خیر و برکت بود لحظه‌هایش دم عبادت بود خانه‌مان رنگ کبریایی داشت آجرش راوی روایت بود دستمان توی دست‌های خدا دست ابلیس در اسارت بود سحر و جرعه‌ای ابوحمزه دم افطار، روضه عادت بود لذت عاشقی به کام افتاد شکرِ حق قلبمان به دام افتاد درد داریم و التماس دعا یا انیس النفوس ادرکنا ای تمام شفا به دستانت لطف کن مرهمی عطا فرما کم کم انگار که کم آوردیم به محبت نظر نما بر ما گم شده خنده‌های ما، آن را چشم لطف تو می‌کند پیدا یا کریم و رحیم و یا منان رزق عشقت نصیبمان گردان عید بندگی آمد حس و حال پرندگی آمد رشد کن، جوانه باید زد انتهای فسردگی آمد شب قدر و شکوه توبه گذشت شادی سرسپردگی آمد سخت باشد اگر عذاب خدا گاه بخشش به سادگی آمد دلمان شد به عشقتان آباد با تو خیر است هرچه باداباد واژه در واژه باده نوش آمد در تن بیت‌ها خروش آمد صحبت از درد و رنج مظلوم است خون آزادگان به جوش آمد باید رها شود برخیز آیه ی قاتلوا به گوش آمد شیشه‌ی عمرشان رها شده است تازه آغاز ماجرا شده است دشمن اینک ذلیل و حیران است این همان ماجرای است عاقبت محو می‌شود غده وعده‌ی آیه‌های قرآن است تَبَّت آن دست‌های کودک‌کش خانه‌ی عنکبوت ویران است هرکه بی غیرت است از ما نیست این وطن خانه‌ی شهیدان است خون سردار داغ و توفنده است «حاج قاسم هنوز هم زنده است» عده ای غرب را پرستیدند کدخدا را خدایشان دیدند با آمدند و قفل شدند نانمان را ز سفره‌مان چیدند جای تولید داخلی تنها به در واردات کوبیدند درد مردم معیشت و دین است جای درمان به درد خندیدند گرچه رفته رئیسشان اما مانده رد خرابی‌اش هرجا مردم اما همیشه آماده‌اند پای این انقلاب جان دادند رستم و آرش کمان‌گیرند دشمن جور و ظلم و الحادند قلبشان با شه خرسان است ایستادند گر که آزادند در مسیر شکوه این نهضت زخم خوردند و غرق فریادند گرچه امواج بسیار است چشم مردم بصیر و بیدار است شعر وحدت نموده شیدامان روشن از حق مسیر فردامان با ولایت همیشه می‌مانیم حکم آنچه بگوید آقامان گام دوم، شکوه و آبادی‌ست یاعلی گفته‌اند دلهامان راهمان می‌رود به سوی می‌رسد راهمان به مولامان نور بی حد ناب ادرکنی صاحب انقلاب ادرکنی ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌طوفان الاقصی 🔸آقا ما دیگه از زبون موشک ها حرف نشنیده بودیم که شنیدیم 😝 عجب گنبد آهنین قشنگی هم داره 😂🤣 شما هم بیکارنشین، بفرست واسه دوستات که کِیفشو ببرن😉 👤 احمد رفیعی وردنجانی 👤امین شفیعی 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨 ‌🇵🇸‌ 🇮🇷 🇵🇸‌ 🇮🇷 🇵🇸 🇮🇷 ‌🇵🇸 ‌🇮🇷 🇵🇸 ‌🇮🇷 🇵🇸 @asharahmadrafiei
ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽヽ、ヽ、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ ヽ、ヽ``、ヽ、ヽ、ヽ.`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ`、ヽ 、ヽ`、ヽヽ、ヽ``、 ╱◥████◣ ヽ、ヽ``、ヽ │田│▓ ∩ │ヽ、ヽ``、ヽ ◥███◣ ╱◥◣ ◥████◣ │╱◥█◣║∩∩∩ ║◥███◣ ││∩│ ▓ ║∩田│║▓田▓∩║ `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、``、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ باران باز باران، باگلوله، با ستم‌های فراوان می‌خورد بربام غزه یادم آید روز باران نعره آن دیو صهیون در میان آتش و خون در کنار دشت گلگون بین اجساد فراوان کودکی ده ساله بودم زارو نالان، جسم لرزان، روح خسته، با دو چشم خونفشانم زیرآوار و خرابه مادرم را غرق درخون دیدم و آن‌سوی دیگر خواهر شش ماهه‌ام را داخل گهواره بی‌جان می‌دویدم من به‌هرسو پربهانه، باصدای عاجزانه، غرق وحشت، در میان دود و آتش دربه‌در بودم به‌دنبال پدر تا بازگویم غُصه‌هایی کودکانه می‌شنیدم از پرنده داستان‌های غم‌‌آلود از لب باد وزنده قصه‌های آتش و دود آه غمناک است باران وه چه دردناک است باران در میان این همه غوغا و آشوب می‌شنیدم از ره دور از نداهای رهایی گام‌های استواری آید آن خورشید تابان بانوای آسمانی با پیام شادمانی پرتوان ای کودک من با شعار استقامت، پایداری استقامت پایداری استقامت. ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ、ヽ ヽ`ヽ`、ヽ、ヽヽ、ヽ、ヽ、ヽ ヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ ヽ、ヽ``、ヽ、ヽ、ヽ.`、ヽ、ヽ``、、`、、ヽ`、ヽ 、ヽ`、ヽヽ、ヽ`` ╱◥████◣ ヽ、ヽ``、 │田│▓ ∩ │ヽ、ヽ``、ヽ ◥███◣ ╱◥◣ ◥████◣ │╱◥█◣║∩∩∩ ║◥███◣ ││∩│ ▓ ║∩田│║▓田▓∩║ `、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ、ヽ``、、`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽヽ`、ヽ、ヽ、ヽ`、ヽ اللهم عجل لولیک الفرج🤲
گفته بودیم که ما ریشه ز کوثر داریم ذوالفقاریم و سر یاری حیدر داریم گفته بودیم که ما پای علی می مانیم لشکری جان به کف از مالک اشتر داریم گفته بودیم اگر عرصه به ما تنگ شود کربلا مکتب عشقی است که باور داریم می درخشد به صف آینه ها غیرت ما برقی از صاعقه و غرش تندر داریم گفته بودیم پشیمانی تان نزدیک است چون شما خاطره ها از در خیبر داریم وعده صادق ما زود محقق گردد رسد آن روز که در قدس قدم برداریم سیدعلی مختاری حسن آباد