eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بار دیگر دل غمدیدهءما می سوزد باز از جهل، دل آل عبا می سوزد صورت یاس، شد از دست زمستان گلگون "رنگ رخساره خبر می دهد از سرّ درون" باب حاجات،شد ازسمت دری سوخته، باز فاطمیه ست همان مدرسهء زینب ساز فاطمیه ست شروع غم عاشورایی که به هر سو شده برپا عَلَمی زهرایی آسمان خم شده پشتش،غم ماسنگین‌ست قصهء روضهء مادر به خدا سنگین ست گریه‌کن‌های محرم! همه آماده شوید فاطمیه ست... بیایید... عزا سنگین ست بارِ این روضهء جان‌سوزِ جگر آتش‌زن بارِ شیشه ست که روی دل ماسنگین ست یک نفر گفت: علی! فاطمه جان داد... ولی گوش این شهرِ پر ازمکر وریا سنگین ست هیزم فتنه که آتش به درِ خانه کشید "آسمان بار امانت نتوانست کشید" آسمان سوخت ولی دید چگونه زهرا پشتِ در یک‌تنه تا لحظهء آخر جنگید در دل شعله فرو رفت چه حیدرگونه زنی از تار حریر و زنی از پود حدید از همین خانه چهل سال هدایت شده ایم که چهل سال فدایی شده ایم به من آموخته درشعله و خون مادر من جان دهم تا نرسد غم به دل رهبر من ما اگر جان خود ارزانی رهبر داریم عشق مولاست که ارثیه ز مادر داریم انقلاب آمد و دیدیم امامی داریم در دل ظلمت شب ماهِ تمامی داریم با امام ست چهل سال دوام آوردیم دست یاری خدا بود که کاری کردیم وحشت از و شماکی داریم؟ ما که در سینهء خود شور نُه دی داریم سند غیرت ما باغ پر از لالهء ماست ریشهء محکم این سرو چهل سالهءماست کرده امروز شما را همه جا آواره بانگ تکبیر همان لشگر در گهواره فاطمیه ست اگر شوق داریم تا علَم را به ولی‌نعمتمان بسپاریم یاد دادند به ما سر به کسی خم نکنیم لحظه ای فکر به این سختی وماتم نکنیم گرچه غم هست ولی خوف نکن حل شدنی‌ست صاحبی هست؛کسی هست؛که اوآمدنی‌ست ما چهل منزل از این راه اگر آمده ایم استوار از دل هر خوف و خطر آمده ایم ما چهل سال به هر تیرِ بلایی سپریم ما چهل سال علمدار حقوق بشریم ای که از غیرت زهرایی ما بی خبری! خوری سیلی سخت دگری
به مناسبت سوم خرداد سالروز قسم به صبح سعادت به روز عزت اسلام قسم به عبرت تاریخ به شام تیره برجام قسم به غیرت نسلی که سر زد از دهه شصت اراده های عجیبی که در مبارزه نشکست به کودکان رشیدی که زیر تانک شکفتند به دعوتی که شنیدند تمام شان بله گفتند قسم به سوم خرداد که روز نصرت ما بود به آن امام جهان بین که گفت کار خدا بود به شهر خون و رشادت به نخل های شکسته قسم به ماهی غواص به دست خسته ی بسته به باکری به حسینی به نام نامی مردان به همتّ حججی ها قسم به فاتح و دوران به آن زنان شجاعی که صبر، زینب شان کرد به مادر سه شهیدی که چین به چهره نیاورد قسم به عین عدالت به بی پناهی یاران به آرمان فلسطین قسم به غزه ولبنان قسم به روز نه دی به دادخواهی مردم به آن بصیرت خودجوش برای دفعه‌ی چندم قسم به غربت ملت که ماند در دل تحریم ولی نکرد شکایت نداد نامه‌ی تسلیم قسم به آن همه خونی که ریخت پای تو ایران همیشه پشت تو هستیم همیشه پای تو ایران مباد آنکه برنجیم به رغم تیغ تورم به رغم بار گرانی به روی شانه مردم مباد شانه‌ی توفان در این مصاف بلرزد بهای عشق تو جان است بخر خودت که بیرزد شاعر:
به مناسبت شب قدر است و دل آگاه بهتر شبی که از هزاران ماه بهتر برای توبه، رفتن زیر چترِ چه جایی از کلام الله بهتر اگر دل با جدایی می‌شود رام همان نالایق و گمراه بهتر گناهی که پشیمان می‌کند از نماز خشکِ بااکراه بهتر دل عاشق دو حالت دارد آری همیشه خوب هست و گاه بهتر تو را با آه می‌خواهم بخوانم دعای عاشقان کوتاه... شاعر:
به مناسبت سالروز کلید کرب و بلا در متانت حسن است قیام آنکه به نی شد قیامت حسن است سکوت مسئله سازش فراتر از درک است که حفظ وحدت امت سیاست حسن است نه با معاویه لبخند زد نه سازش کرد به زیر سلطه نرفتن ظرافت حسن است به رغم مدعیانی که در پی صلح اند زمان گواه شکوه و شجاعت حسن است فقط سکوت حسن را شنیده اند انگار وگرنه جنگ جمل هم علامت حسن است فقط نه اینکه به یادش دل من آشفته است زمین... زمان... همه جا حرف غربت حسن است
سکوتم را بیا بشکن کمک کن تا صدا باشم نمی‌خواهم که ساکت در میان روضه‌ها باشم نمی‌خواهم که ساکت در شلوغی ته گودال کنار پیکری بی سر تماشاگرنما باشم یکی در خون خود غرق و یکی بی سر به روی خاک چگونه می‌توانم من صدای این دو تا باشم خدایا روز عاشوراست خدایا آسمان تنهاست خدایا من در این توفان نمی‌دانم کجا باشم یکی می‌گوید از «فردا» یکی دیگر: «همین امروز»! کجایی عقل بیچاره که بی چون و چرا باشم خلاف عادت مردم که از غم‌ها گریزانند من از این غم نمی‌خواهم که یک لحظه جدا باشم اگر تنها در این دنیا صدا می‌ماند از ما پس چه بهتر که صدای حق صدای کربلا باشم ✍