eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِی [خدایا] راهم را ‌‌‌‌‌د‌ر رسیدن به خشنودىات هموار نما! 📗 صحیفه سجادیه،‌ دعای مکارم الاخلاق خوشنودی یار🔹 آن سوی حصار را ببینیم ای کاش آن باغ بهار را ببینیم ای کاش وقتی که رسیدیم به پایان مسیر خوشنودی یار را ببینیم ای کاش
به وسیله عقل ناقص و نظریه‌های باطل، و قیاسهای فاسد و بی اساس نمی‌توان به دین خدا دست یافت؛ تنها وسیله رسیدن به دین واقعی، تسلیم محض می‌باشد؛ پس هركس تسلیم ما اهل بیت باشد (از هر انحرافی) در امان است و هر كه به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود. و شخصی كه با قیاس و نظریات شخصی خود بخواهد دین را دریابد، هلاك می‌گردد مستدرك الوسائل: ج۱۷، ص ۲۶۲، ح ۲۵
آخرین وصیت به ️ابوحمزه ثمالی نقل می‌کند که امام باقرعلیه السلام می‌فرماید: ♦️هنگام وفات پدرم زین‌العابدین علیه السلام که رسید، مرا به سینه خود چسباند، 🔹«وَ قَالَ يَا بُنَيَّ أُوصِيكَ بِمَا أَوْصَانِي بِهِ أَبِي حِينَ حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ» 🔹فرمود ای پسرم، به تویک سفارشی می‌کنم، همان سفارشی که پدرم حسین علیه السلام هنگام وفات به من کرد، 🔹«وَ بِمَا ذَكَرَ أَنَّ أَبَاهُ أَوْصَاهُ بِه»؛ معلوم می‌شود که حسین علیه السلام هم این وصیت را از علی علیه السلام نقل کرده است. 🔹یعنی همان سفارشی که علی علیه السلام به امام حسین علیه السلام فرموده است را امام حسین علیه السلام به زین‌العابدین علیه السلام فرمود؛ «يَا بُنَيَّ اصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ إِنْ كَانَ مُرّاً» ای فرزندم، از ظلم به کسی که در برابر تو ، هیچ یاری کننده‌ای به جز خداوند ندارد، بر حذر باش.
اگرچه شاهد پیکار بود خنجر را به آبِ ديده بپا داشت نخل باور را صحيفه‌ راست خرد برگي از صحيفه‌ء او به يادگار نوشت آن خجسته دفتر را نوشت تا كه زمانه به ذهن بسپارد فروغ دانش آن تابناك ،گوهر را دريغ و درد كه جمعي زجهل مي‌خوانند "عليل"و"خسته"و"بيمار" آن دلاور را دريغ و درد كه جز داغ و محنت و اندوه نبود مونس جان، آن حبيب داور را كدام داغ فراتر از اينكه مي‌بيند به جسم پاك پدر تيغ و تير و خنجر را كدام داغ فراتر از اينكه مي‌بينيد فتاده غرقه به خون پيكر برادر را كدام داغ فراتر زدست‌هاي جدا كنار علقمه عباس نام آور را كدام داغ فراتر كه روي دوش پدر شكافت تير سه شعبه گلوي اصغر را كدام داغ فراتر از اينكه مي‌بيند صداي العطش كودكان اطهر را كدام داغ فراتر از اينكه مي‌بينيد به روي نيزه چو خورشيد از پدر، سر را كدام داغ فراتر به بزم شويم يزيد ميان طشت زر آن چهرهء منور را كدام داغ فراتر كه خيزران مي‌زد به وقت خواندن قرآن سر مطهر را كدام داغ فراتر، كه زينب كبري طلب كند پيِ ياري خويش مادر را كدام داغ فراتر كه در غل و زنجير سلاله‌ های ستمديده‌ء پيمبر را كدام داغ فراتر كه كنج ويرانه سر منير پدر مي‌برند، دختر را به رغم داغ فراوان و محنت بسيار شكست پشت ستم را و هم ستمگر را زخطبه‌هاي ستم‌سوز آن سلاله‌ء نور بپاست قامت آزادگي صنوبر را بقيع شاهد مظلومي و غريبي اوست چه داغ‌هاست نهان، خاك دردپرور را
ای که در زهد و ورع رتبه والا داری لقب سید سجاد ز یکتا داری چونکه در سجده به درگاه خدا روی کنی قدسیان را همه انگشت به لب واداری صاحب حلم رسول اللهی و علم علی حُسن روی حَسن و عفّت زهرا داری در شجاعت چو حسین بن علی بی بدلی آنچه اجداد تو دارند تو تنها داری موسی اَر جانب سینا به عبادت می‌رفت تو به محراب دعا سینه سَینا داری حکم تسلیم ترا کرد گرفتار خَسان ورنه هم قدرت و هم دست توانا داری روح عیسی به فلک از دم جان پرور تست ای که در هر نگهی معجز عیسی داری در شگفتم که چرا با دم روح القدسی خود تو تبداری و حاجت به مداوا داری ماه رخسار تو در هالۀ غم پنهان است ورنه چون ماه فلک چهره دل آرا داری ز شرار ستم و سوز تب و شعله‌ی غم داغ‌ها بر دل و آتش به سراپا داری مگر ای عابد تبدار خلیل اللهی که در این آتش افروخته مأوا داری ای‌که ازخاک رهت چشمه حیوان جاریست لب عطشان ز چه اندر لب دریا داری بسترت ناقۀ عریان شده سهل است چرا هم به گردن غل و هم سلسله برپا داری تا چو زینب به کنار تو پرستاری هست خود ز تبداری جانکاه چه پروا داری دل چسان می‌کَنی ازقاسم وعباس و علی حال چون عزم سفر همره اعدا داری گوشه خلوت واشک ست و"مؤید" دل تو وَه از این بزم عزائی که مهیا داری
مردم در زمان ما شش گروهند: شیر، گرگ، روباه، سگ، خوک و گوسفند. اما شیر، حاکمان و پادشاهانی هستند که دوست دارند بر هر کسی مسلط باشند و ظلم کنند، ولی احدی در برابر فسادشان ایستادگی نکند؛ و اما گرگ، تجاوز و کسبه ای هستند که در وقت خریدن جنس، آن را مذمت می کنند تا ارزان تر بخرند، ولی برای فروش، آن را می ستایند تا گران تر بفروشند، اما روباه، کسانی هستند که دین را وسیله ای برای دنیاشان قرار داده اند، و آنچه را به زبان می آورند، در دل قبول ندارند، اما خوک ها، مردانی که شبیه زن هستند که رفتار زنانه دارند و همچنین کسانی که ذلیل و اسیر شهوتند و به هر عمل زشتی که دعوت می شوند، پاسخ مثبت می دهند. اما سگ، انسان بد زبان و فحاش است، به طوری که مردم از ترس زبانش او را احترام می کنند. (در واقع کسی که جلوی زبانش را نمی گیرد و حرف های زشت از دهانش بیرون می آید و مردم از ترس این که مبادا به آنها فحش دهد یا بد زبانی کند او را احترام می کنند، و یا این که در منزل همیشه سر و صدا می کند و سر زن و بچه هایش داد و فریاد می کشد، این شخص گر چه در ظاهر شکل آدم است ولی در باطن سگ است و خوی و خصلت آن را دارد و در روز قیامت به صورت سگ وارد صف محشر می شود.) اما گوسفند، شخص با ایمانی است که مانند گوسفند افراد شرور موی او را می بُرند، گوشت او را می خورند و استخوانش را می شکنند خصال شیخ صدوق (ره)، ابواب ششگانه
در صبر تو روح استقامت دیدند آثار بزرگی و کرامت دیدند از منبر عشق چون که بالا رفتی در قامت خطبه ات قیامت دیدند 🏴شهادت مظلومانه وارث نهضت سیدالساجدین؛ امام_سجاد(علیه السلام) برعموم شیعیان و مسلمانان جهان اسلام تسلیت .
جعفر آقا مجتهدی : کسانی که نام حضرت را می شنوند و تغییر حالتی در خود نمی بینند ، جدا نگران ایمان خود باشند. نام آقا امام حسین (علیه السلام) محک ایمان است
پیرو معرفی سیرمطالعاتی جهت ارتقاءمعرفتی ذاکران اهل البیت علیهم السلام درموضوعات: عقاید اخلاق احکام علوم قرآنی علوم حدیثی دعا،مناجات وزیارت تاریخ ادبیات عرب ادبیات فارسی اخلاق وآداب ذاکری آداب تعلیم وتعلم عقایددرشعر آداب هیئت احکام عزاداری سلوک عزاداران روانشناسی ستایشگری راهنمای اماکن مقدسه وچاوشی خوانی ردیف های آوازی بهداشت حنجره فن بیان کتابی معرفی گردید لذابرای دور دوم ازهرموضوع کتاب جدید معرفی میگردد دراین بخش ۳جلدازبرترین مقاتل تحلیلی عاشورا بارویکردتبیین مطالب معتبر ازضعیف تقدیم میگردد ۱-مقتل تحقیقی حضرت سیدالشهداحسین انوری پورنشربین الملل ۲-پژوهشی نودربازشناسی مقتل سیدالشهدا(معرفی روایتهای معتبروضعیف درانقلاب عاشورا)ناصرزارعی نشرتربت ۳-گونه های نقدوروشهای حل تعارض دراخبارعاشوراعلی ملاکاظمی نشردانشگاه امام صادق 🔹 امیداست راهگشای ذاکران گرامی قراربگیرد
صبرت از پای درآورده شکیبایی را ای که سوزانده غمت لالهٔ صحرایی را دل به دریا بزند هر که دلش بی‌تاب است تو به صحرا زده‌ای آن دل صحرایی را داغت آن‌قدرزیادست که غم کرده علم در دل سوخته‌ات خیمهٔ تنهایی را دیده‌ای آن چه تماشا نشود با هر چشم و کسی چون توندیدآن همه زیبایی را دم به دم خطبهٔ غرّای توتیغ علوی‌ست بر سر انداخته‌ای چادر زهرایی را قلم ازلحن توسرمشق متانت برداشت ازتوآموخت سخن شیوهٔ شیوایی را آه ای سنگ صبور دل بی‌تاب رباب باز آرام بخوان نغمهٔ لالایی را
در این غروب غریبی ببین کواکب را به‌روی نی سر گلگون نجم ثاقب را بخوان به لحن حروف مقطعه امشب حدیث غربت زینب، بخوان مصائب را بخوان «وَلِیکُمُ الله» را پناه حرم بگو حکایت این مردمان غاصب را برای تسلیت خاطر «ذَوِی القُربَی» ز تازیانهٔ طعنه ببین مواهب را بخوان «لِیُذهِبَ عَنکُم» شکوه غیرت من! که دور سازی از این کاروان اجانب را مسیح خستهٔ من ندبهٔ أنا العطشان به خون نشانده دل بی‌قرار راهب را لب مقدس قرآن و خیزران؟ ای وای و«أم حَسِبتَ» بخوان این همه عجائب را! بیا شبی به خرابه بیاوری با خود برای دخترکت لیلةُ الرغائب را هنوز بر لب تو بغض «أیّ مُنقَلبٍ» به انتظار نشسته غریب غائب را
« بيچاره فرزند آدم! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختي ها و كار دنيا بر او آسان مى شد. مصيبت اول: هر روز از عمر او كم مى شود، در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود؛ درحالیکه مال جايگزين دارد، اما عمر از دست رفته جبران نمى شود. مصيبت دوم: روزيش را به طور كامل دريافت مى كند، كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند. مصيبت سوم از اينها بزرگتر است» پرسیدند: "آن چيست؟" فرمود: «هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش؟ الاختصاص، ص