eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتم تهی‌دست هستم؛ دیدم قنوتم طلا شد از خواهشِ کاه گفتم؛ یک کوه، از زر گرفتم   
گفتم تهی‌دست هستم؛ دیدم قنوتم طلا شد از خواهشِ کاه گفتم؛ یک کوه، از زر گرفتم   
39.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🌷سربند یا زهرا (س)🌷 تقدیم به دلسوخته‌ی حضرت مادر 🎙 باصدای: 🎤 اجرای: گروه سرود 🖋 شاعر: 🎼 آهنگساز: 🎛 تنظیم‌کننده: 🎬 تصویر و تدوین: 👤 مدیر تولید: تهیه شده در :
52.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️نماهنگ زیبای « من المتمسکین » ◽️به سه زبان عربی ، اردو و فارسی ◽️با صدای : کربلایی ابوالفضل هوشیارمقدم 🔹کاری از گروه رسانه هیئت فرهنگی مذهبی عشاق الزهرا سلام الله علیها شهرستان قاینات 👈 عضوشوید https://eitaa.com/joinchat/3559850251C7f8e1da1ee
؛ چاووش می‎خواند دوباره روضه‌ی غم را باز این چه شورش، چه عزا، چه نوحه، ماتم را چاووش می‎خواند که ای مردم! محرم شد داغ عزای اشرف اولاد آدم شد جن و ملک هم تکیه‌ی ماتم به پا کردند گریه برای غربت خون خدا کردند کوچه به کوچه شد سیه‌پوشِ عزای او از هر طرف آید به گوشِ دل صدای او هل من معینِ اوست در گوش زمان پیچید فریاد او در وسعت هفت آسمان پیچید امر به معروف است و نهی از منکر آئینش حق و عدالت، مکتب و آزادگی دینش آیا کسی اندیشه‎اش را یار خواهد شد؟ بر فرق ظلم و تیرگی آوار خواهد شد؟ آیا فقط باید برایش روضه‌خوانی کرد؟ یا اینکه از مشی و مرامش پاسبانی کرد؟ در کل ارض کربلا پیغام آگاهی‌ست هر روز عاشوراست یعنی روز حق خواهی‌ست او تشنه اما تشنه‌ی عشق و عدالت بود او دشمن ظلم و تباهی و جهالت بود یک روز داغ لاله و یاس و شقایق دید در موج خون افتاده هفتاد و دو عاشق دید زخم از ستاره بر تنش افزون، به خاک افتاد عصر شهادت غسل کرد از خون، به خاک افتاد افتاد تا اسلام و آزادی به پا باشد بر مأذنه گل‌نغمه‌ی «حَیَّ علی» باشد در آخرین فریاد خود فرمود راهش را هم گریه باید کرد، هم پیمود راهش را اینک شما و این مسیر سرخ و نورانی پیمودن این راه با چشمان بارانی ✍ کمیل کاشانی
بیا به روضه، دلت کوه طور خواهد شد بلا از اهل حسینیه دور خواهد شد مسیر بندگی و طاعت بدون حسین مسیر ظلمت و صعب العبور خواهد شد اگر که لوحِ دلت شد سیاه و آلوده بگو حسین، دلت غرق نور خواهد شد همین‌که چای عزا دم کشید در روضه شفای درد و شراب طهور خواهد شد خوشا به حال هر آن نوکری که زندگی‌اش فقط هزینه‌ی خیر الامور خواهد شد خودِ حسین پناه تمام نوکرها میان حیرتِ "یوم النشور" خواهد شد اگر حسین بخواهد، فقیر هم باشم برات کرب و بلا جفت و جور خواهد شد حرارت غم او در دل است و این گریه گواهِ گرمیِ "ما فِی الصدور" خواهد شد ** کنار جسم حسینش عقیله با گریه اسیر خنده‌ی قومی شرور خواهد شد سری که از نوک نیزه میان خرجین رفت شبی روانه به سوی تنور خواهد شد بدان که شام، بلند است و منتقم بیدار سحر می‌آید و عصر ظهور خواهد شد ✍
سفره‌ی ماه عزا، خوان اباعبدالله باز عالم شده مهمان اباعبدالله لک لبیک حسین از همه‌سو می‌شنوم فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد مادری بی سر‌و‌سامانِ اباعبدالله خیمه برپاست، عزادار چقدر آمده‌است ای بنازم به محبانِ اباعبدالله همگی سر به گریبانِ غم غربت او همگی سائل احسانِ اباعبدالله این جوانان که همه گریه‌کن و سینه‌زنند همه قربان جوانانِ اباعبدالله <بوی پیراهن خونین کسی می‌آید> عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله ** با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش می‌گفت به فدای لب عطشانِ اباعبدالله تن‌مسلم که زمین خورد، صدا کرد: «حسین» سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله ✍
گریه کند برای تو بی اختیار، چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار، چشم نذر نگاه سوی تو می‌شد تمام‌شان گر داشت نوکر تو هزاران هزار چشم کمتر شود از آتش دوزخ هراس او هر قدر بیشتر بشود آبدار، چشم لطفاً زمان مرگ قدم رنجه کن بیا چشمش به راه توست میانِ مزار، چشم گفتند به وضوح نظر می‌کنی به ما هرگاه می‌شود وسط روضه تار، چشم ** وقتی شنید زخم تنت بی شمار بود خون گریه کرد پای غمت بی شمار، چشم می دید ذره ذره تنت را به هر کجا در قتلگاه هر چه که می کرد کار، چشم زینب تمام راه نگاهش سوی تو بود او برنداشت از تویِ نیزه سوار، چشم ✍
نه شعار ما، شعار عالم است پرچمت بالاتر از هر پرچم است هرکسی دیوانه‌ات شد عاقل است عقل هر کس نیست مجنونت، کم است خستگی روضه شادابم کند هرچه شادی غیر ازین مارا غم است یک حسین‌ گفتم تبارم بیمه شد حاصل عمرم فقط این یک دم است من به سینه می‌زنم پاکم کنی آینه بی گردگیری مبهم است استکان روضه‌ات در دست ما... عزتش بالاتر از جامِ جَم است درد اگر از توست، دردت بر سرم زخم اگر از توست، بر جان مرهم است لات‌های کوچه و بازارهم قدّشان در پیش این پرچم خم است شیخ و جاهل بر سر یک سفره‌اند جنس دکان تو اصلاً درهم است کربلا می‌خواهم امشب از حسن وعده و قول کریمان محکم است ** آی لعنت بر سنان و شمر باد زخم نیزه، زخم خنجر توأم است آنقدر با اسب از تو رد شدند بند بند پیکرت باز از هم است ✍
؛ نزدیک‌تری از رگِ گردن به گدایت ماییم و طوافِ حرم کرب و بلایت هر جای جهان می‌نگرم نام تو آن‌جاست از هر نظر انگار شبیهی به خدایت گشتیم تمامی جهان را و ندیدیم شیرین‌تر و دلچسب‌تر از شور عزایت در روز قیامت که جهان دور تو جَمع‌ست بگذار که ما نیز بیفتیم به پایت بگذار که من نیز گرفتار تو باشم یک جرعه بنوشان به من از جام بلایت پَرسوخته چون فطرس و دل‌سوخته چون حُر من آمده‌ام باز به امید عطایت ای آن‌که جهان تکیه به دستان تو داده‌ست حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت؟ ** با خوود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدند ملائک همگی گوشه‌ی گودال آغوش گشوده‌ست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن، چه شکوهی... ای آنکه دل از فاطمه می‌بُرد صدایت ✍