حس#امام_حسین_ع_مناجات
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشته! باد جانِ دوعالم فدای تو
رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا
شد کعبهٔ حقیقی دل، کربلای تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
ای مروه و صفا به فدای صفای تو
تو هر چه داشتی به خدا دادی ای حسین!
فردا خداست جلَّ جلالُه جزای تو
با گفتن «رِضاً بِقضائِک» به قتلگاه
شد متحد، رضای خدا با رضای تو
دیوانهوار آمدهام تا به قتلگاه
وقتی به استغاثه شنیدم صدای تو
نقدینهای که داشتم از اشک و خون دل
تقدیم کرد دیده به گنبدنمای تو
در حیرتم چه شد که نشد آسمان خراب
وقتی شنید نالهٔ وا غُربتای تو
خورشید و ماه و جن و ملک خون گریستند
وقتی میان لجّهی خون بود جای تو
تا با نماز خوف تو گردد قبول حق
شد سجدهگاه اهل یقین خاک پای تو
اندر منا ذبیح یکی بود و زنده رفت
ای صد ذبیح کشته شده در منای تو
برخیز باز بر سر نی آیهای بخوان
ای من فدای آن سر از تن جدای تو
خون خداست خون تو و جز خدای نیست
ای کشتهی خدا به خدا خونبهای تو
ما را خشوع بندگی آموز، چون خداست
در مجلس عزای تو صاحبعزای تو
سائل چو دید کفِّ کریم تو گریه کرد
ای کائنات، بندهی خوان عطای تو
ما را هم ای حسین گدایی حساب کن
آخر کجا رود به جز این در گدای تو
دست دعا بر آر "ریاضی" که شد قبول
در بارگاه قدسِ حسینی دعای تو
✍ #ریاضی_یزدی
#امام_حسین_ع_مناجات
به رسم خوبی آیینهها محبت کن
تبم گرفت و دلم خوش! ز من عیادت کن
برای آنکه بگویی فراق یعنی چه
بیا وخامت حال مرا روایت کن
مریض دوریام و مبتلا به هجرانم
دوباره درد گدا را دوا به تربت کن
در آرزوی زیارت تمام شد عمرش
دعای مادرِ پیر مرا اجابت کن
نشستهام دم بازار تا مرا بخری
برای دل خوشیام لااقل تو قیمت کن
طبیب کرب و بلا، درد من فراق علیست
مرا نجف ببر و باز هم طبابت کن..
«کفن که دست مرا بست دست تو باز است»
هرآنکه رفت و چنین خوانده بود رحمت کن
«و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم»
به کشتگان غم خود بغل عنایت کن
در این زمانه که مردم هزار دسته شدند
به دستههای عزایت مرا هدایت کن
بهای رفتنت از خیمه اشک چشم همهست
از عاشقان غمت دعوی غرامت کن
میان خیمه رقیه هنوز منتظر است
برای دلخوشیاش آیهای تلاوت کن
عقیله هست حواسش به کودکان و زنان
میان گودی گودال خواب راحت کن
اسیر پنجهی گرگان غزالهای تو شد
ز اوج نیزه نگاهی به اوج غربت کن
مگر اثر کند اینبار و زجرشان ندهد
ز نیزه خطبه بخوان زجر را نصیحت کن
سروده گروه #یا_مظلوم
#امام_زمان_عج_مناجات
#محاوره #شب_جمعه
بگیر تُو دستت سر و سامونم و
رها نکن حال پریشونم و
فدات بشم فقط یه بار نگام کن
منم وسط میذارم این جونم و
من نمیخوام وصلهی ناجور بشم
با کارام از تو انقَدَر دور بشم
اگه قراره که روت و نبینم
بهتره از همین الان کور بشم
نذار که تا ابد خجل بمونم
با پای لنگم تویِ گِل بمونم
بذار سرم رو زیر پات بذارم
نذار که آرزو به دل بمونم
برام همینکه روضهخونم بسه
همینکه گریهکن بمونم بسه
همینکه یک بار تا میگم "حسین جان"
مادرت از عرش بگه "جونم" بسه
میگن که هر هفته #شب_جمعه ها
روضه به پا میکنه تو کربلا
تو قتلگاه میگه: غریب مادر
بمیره مادر که سرت شد جدا
✍ #محمدعلی_بیابانی
#امام_حسین_ع_مناجات
خویش را از آسمانِ ادّعا انداختم
تا دلم را روی خاکِ روضهها انداختم
آتشِ داغت غرورِ کوهِ یخ را آب کرد
تا به دریای غمت این قطره را انداختم
ریسمانِ فرشهای روضه دستم را گرفت
بوریای مَنمَنم را زیر پا انداختم
روزهای روضهدار و ماههای آهدار
روی دوشِ خانهام شالِ عزا انداختم
غصه خوردم اشک نوشیدم کنار سفرهات
خویش را با روضه از آب و غذا انداختم
هر تپش را با دخیلِ «یاحسینم» زندهام
قلبِ خود را در ضریحِ کربلا انداختم
✍ #رضا_قاسمی
#امام_حسین_ع_مناجات
کیست این خسرو مظلوم؟ که خونین بدن است
وز دم نیزه و شمشیر، دو صد پاره تن است
کیست این مظهر جانبازی و ایثار و وفا؟
که به آزادگی و عدل و شرف، ممتحن است
او بُوَد چشم و چراغ دل زهرای بتول
روشنیبخش جهان، نور رخ «ذوالمنن» است
گبر و ترسا و یهودش، چو مسلمان خواهد
یار و محبوب ملل، شمع همه انجمن است
چه غم ار حسرت دیدار وطن داشت به دل؟
وطنش در دل یاران، شه دور از وطن است
او شهید است و نیازش نبُوَد گر چه به غسل
آب غسلش همه از خون گلو و بدن است
«کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون
تا نگویند کسان، جسم حسین بیکفن است» (١)
«استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند
آن هم از ضرب سمّ اسب، شکن در شکن است»(٢)
با سرانگشتِ مبارک بنوشته بر خاک
این همان قبر شهیدیست که عطشان دهن است
این مکان قبلۀ عشّاق جهان خواهد شد
«خوشدل»! این تربتِ معشوقِ زمین و زمن است
✍ مرحوم #علی_اکبر_خوشدل_تهرانی
(١) و (٢):مرحوم جودی خراسانی
#امام_حسین_ع_مناجات
به این امید که تو میدهی جواب، حسین
سلام داده به تو هرکه خورده آب، حسین
به شوق گریه برای مصیبتت دارد
چهارفصل گل چشم من گلاب، حسین
به آبروی همین چندقطره، محترمم
بهروسیاهی من گریه زد نقاب، حسین
به پادشاهی عالم نمیکنم میلی
چرا که نوکر تو میشوم خطاب، حسین
بتاب بر من آلوده و بسوزانم
چرا که پاککنندهست آفتاب، حسین
اگر بَدم، اگر آلودهام، تو سرورمی
که من جوانم و تو سیدالشباب، حسین
✍ #مجتبی_خرسندی
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_سوم
شکر خدا که فیض فراوان به ما رسید
یعنی عزای شاه شهیدان به ما رسید
ما وارثان مکتب حفظ شعائریم
وقتی اقامهی غم جانان به ما رسید
روز الست، موقع تقسیم رزقها
منت گذاشت، دیدهی گریان به ما رسید
::
گریه برای ماتم تو اصل دین ماست
با اشک در عزای تو ایمان به ما رسید
دنبال وعدههای دروغین نمیرویم
تا زیر خیمههای تو عرفان به ما رسید
محتاج هیچ کسی به غیر از تو نیستیم
از سفرههای پاک شما نان به ما رسید
بر روی نیزه باد به زلفت که میوزید
از آن به بعد موی پریشان به ما رسید
::
با گریه گفت رقیه، به جای ناز
بابا ببین که خار مغیلان به ما رسید
حتی برای مرکبشان سایهبان زدند!
گرمای ظهر گوشهی ویران به ما رسید
✍ #مصطفی_هاشمی_نسب
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
ماهْرویان، از عطش در پیچ و تاب
کامها، خشکیده و دلها کباب
بر گل رخسارشان، جاری گلاب
ذکرشان با التهاب و اضطراب
آب آب و آب آب و آب آب
تشنگان از گریۀ سقّا، خجل
آب از سقّا، در آن صحرا خجل
آب و سقا هر دو از زهرا خجل
دور سقا ذکر آل بوتراب
آب آب و آب آب و آب آب
اشکها خشکیده دیگر از عطش
میمکد انگشت اصغر از عطش
میزند در خیمه پرپر، از عطش
گوئیا آهسته گوید با رباب
آب آب و آب آب و آب آب
چهرهها، بیرنگ، چون مهتاب بود
عکس اصغر، روی موج آب بود
بلکه سقّا هم دگر بیتاب بود
مشک با او داشت دائم این خطاب
آب آب و آب آب و آب آب
✍ #غلامرضا_سازگار
#اهل_بیت_ع_مدح #پنج_تن
#امام_حسین_ع_مناجات
از جهانی که پر از تیرگیِ ما و من است
میگریزم به هوایی که پُر از زیستن است
میگریزم به همانجا که همه میگویند
هرکه از آینهها دم بزند، خویشتن است
میگریزم به جهانی که پُر از یکرنگیست
به جهانی که پُر از گریهکن و سینهزن است
همه یکپارچه، یک دست سیه پوشانند
برتن مردم این طایفه، یک پیرهن است
به همانجا که نَفَس قیمت دیگر دارد
اشکها درّ نجف، سینه عقیق یمن است
به همانجا که در آن باد صبا بسته دخیل
به عبایی که پر از رایحهی پنج تن است
چه خراسان، چه مدینه، چه عراق و چه دمشق
هر کجا پرچم روضهست، همانجا وطن است
دم من زندگی و بازدمم زندگی است
تا که روی لب من ذكر حسین و حسن است
قلب، آن است که لبریزِ محبت باشد
تا ابد خانهی اولاد على، قلب من است
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
🌸امام علی سلاماللهعلیه: سهچیز را در زندگیتان اصلاح کنید تا خداوند سهچیز را برای شما اصلاح کند:
1⃣باطنت را اصلاح کن،خداوند ظاهرت را اصلاح میکند و خوبیات را سر زبان ها میاندازد
2⃣رابطه ات را با خدا اصلاح کن، خداوند رابطهات را با مردم اصلاح میکند و باعث احترام خلق به تو میشود
3⃣آخرتت را اصلاح کن، خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند.
📚نهجالبلاغه، حکمت ۴۲۳
🗣رهبری در کلام دیگران(۴۴)
📍حجت الاسلام مرتضی آقا تهرانی؛
🔹بعد از رحلت حضرت امام(ره)، يادم است ما مشهد بوديم كه حاج آقا مصباح براي بيعت با آقا به تهران آمده بودند و از آنجا هم به مشهد آمدند. ما خدمتشان رسيديم و از وضع و اوضاع پرسيديم.
🔸حاج آقا فرمودند كه براي بيعت خدمت آقا رفته بودم ولي خدا را شكر دست خالي نرفتم، چون آيت الله بهجت يك نامه چهار صفحه اي براي حضرت آقا كه تازه رهبر شده بودند، نوشتند كه شروع نامه هم اين بود كه بنده انتصاب حضرتعالي را به سمت مقام ولايت و رهبري تبريك عرض ميكنم و بعد شروع كرده بودند كه حالا ديگر وظايف شما اين است.
🔸بعد آقا به آيت الله مصباح فرموده بودند كه تا حالا خيليها از مردم و مسئولين با من بيعت كردند ولي هيچ كدام دلم را آرام نكرد كه من در اين جايگاه بايد باشم يا نه الا اين نامه كه خيالم را راحت كرد. چون ميدانم كه ايشان اصلا بر مبنايي كه ديگران ممكن است بنويسند و حرف بزنند، نمي نويسند و صحبت نمي كنند.
📌انتشار به مناسبت سالروز ارتحال عارف بزرگ آیت الله بهجت(ره)
#رهبری_فرزانگی
#رهبری_بیانات_دیگران
http://eitaa.com/Rahbarifarzanegi
🌺🌺⚘️⚘️🌺🌺⚘️⚘️🌺🌺
پیر ما که میرود مشهد بهاران، بیشتر
گفت می چسبد زیارت زیر باران، بیشتر
گفت من تحقیق کردم در میان اهل بیت
می دهد حاجت به ما شاه خراسان، بیشتر
گفت من بهر مداوا گر چه هر جا سر زدم
بوده ام پیش ضریحش تحت درمان، بیشتر
رزق کشور ها به مهمان هایشان وابسته است
با قدوم سبز او شد رزق ایران، بیشتر
پایتخت کشور عشق است مشهد، سود کرد؛
هر که مشهد رفته در عمرش ز تهران، بیشتر
من نمی دانم چرا حس می نمایم این حرم
بوی جنت می دهد از باغ رضوان، بیشتر
این حرم باشد مصفاتر ز اوصاف بهشت
هست ما را جذبه اش از حور و غلمان، بیشتر
هر چه انسان تشنه تر قصد زیارت می کند
سوی سقاخانه افتد چشم انسان، بیشتر
هر که در دنیا نبوسد پنجره فولاد را
می شود روز قیامت او پشیمان، بیشتر
نیستم اهل قسم خوردن ولیکن از همه
دوستش دارم رضا را من به قرآن، بیشتر
سایه ی مِهرش که باشد بر سر من مستدام
دیده ام امداد او را وقت بحران، بیشتر
کرده ثابت هرچه باشد میزبان بخشنده تر
می کند دعوت به سوی خانه مهمان، بیشتر
هر که می آید به اینجا از در باب الجواد
می شود آری نصیبش لطف و احسان، بیشتر
اهل وردنجانم و جان می دهم بهر رضا
"زائرِ" مجنون ندارد حیف یک جان، بیشتر
#دهه_کرامت
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#زائر
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
۱۴۰۳/۲/۲۹