eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه زمینه - زمزمه شد سالروز ماتم و رحلت خمینی بنیانگذار مکتب و نهضت حسینی آن ولی خدا – وارث اولیا – رفته از پیش ما العجل یا حجت الله (2) *** بعد از غم روح خدا وارث بوتراب شد در کف سید علی پرچم انقلاب پیرو حیدر است – زاده ی کوثر است – بر همه رهبراست العجل یا حجت الله (2)
سال‌ها گریه به تو جُرم تَلقّی می‌شد گریه‌ی هر شب ما، برکت روح الله‌ است... 🏴حضرت ، بعد از پیروزی انقلاب، در جلسه‌ای خطاب به وعاظ و خطبای ایران، ضمن بیانات مفصلی به نقشِ نهضت سیدالشهدا (ع) در پیروزی و بقایِ انقلاب تأکید کردند که در ادامه، بخش‌هایی از بیاناتشان را به صورت گزینشی مشاهده می‌نمایید: من چند جمله راجع به تکالیف کلی روحانیون و اهل محراب و منبر باید عرض بکنم... سیدالشهدا به داد اسلام رسید؛ سیدالشهدا اسلام را نجات داد. روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. کسانی که می‌گویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمی‌فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده، و نمی‌دانند یعنی چه. نمی‌دانند این گریه‌ها و این روضه‌ها این مکتب را حفظ کرده. ‏ ‏‏الآن هزار و چهار صد سال است که با این منبرها، با این روضه‌ها و با این مصیبت‌ها و با این سینه‌زنی‌ها، ما را حفظ کرده‌اند و تا حالا اسلام را آورده‌اند...، همه منبرها محضر سیدالشهداست. همه محراب‌ها از سیدالشهداست... ‏امام حسین اسلام را نجات داد. ما برای آدمی که اسلام را نجات داده و رفته کشته شده، هی سکوت کنیم؟ ما هر روز باید گریه کنیم. ما هر روز باید برای حفظ این مکتب منبر برویم...این روضه‌خوانی‌ها این ملت را حفظ کرده، این روضه‌خوانی‌ها و مصیبت ‏‎خوانی و گریه است که کشور شما را حفظ کرده‏‎...شما هم که دارید نوحه‌خوانی می‌کنید، حرف می‌زنید، خطبه می‌خوانید، نوحه می‌خوانید، مردم هم گریه می‌کنند، همه روی این مقصد باشد که می‌خواهیم اسلام را با همین هیاهو حفظ کنیم. با این هیاهو، ‌با این گریه، با این نوحه‌خوانی، با این شعرخوانی، با این نثرخوانی می‌خواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ‏ شده است. 📚منبع: پرتال امام خمینی ~~~~~~~~~~~ به قول اهلِ دلی: ‏از هر قطره اشک که از چشم ایرانیان برای اهل بیت(ع) سرازیر می‌شود از هر آیه قرآنی که در حرم امامزادگان ایران اسلامی قرائت می‌گردد از هر "علی ولی الله" که بر مأذنه‌های این کشور به گوش می‌رسد تا قیامت ثوابی برای خمینی(ره) ذخیره خواهد شد؛ چون او بود که احیاگر دین جدش در این سرزمین بود. رضوان الله تعالی علیه...
فرمودند: محرّم‏ و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است‏. اسلام را محرم او زنده کرده است این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید ✍️ پیر ما می‌گفت اسلام از محرم زنده ماند اشک‌ها از دین پیغمبر حراست می‌کنند ✍️ با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس یادی از نطق امام پیر امت می‌کنم ✍️ پیر میخانه‌ی عشاق، خمینی فرمود: هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم ✍️ حرف ما حرف خمینی‌ست، سرآمد هستیم! عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم! ✍️ این انقلاب از برکت پیر خمین است در امتداد نهضت پاک حسین است ✍️ چنین درس را از خمینی بگیر "حسینی بمان و حسینی بمیر" ✍️ •┈┈••✾••┈┈• تک‌بیتی‌ها، دوبیتی‌ها و رباعیات
؛ ؛ باز هم گر غمی به دل داریم سالگرد غروب خورشید است آفتابی که پرتو مهرش چل‌چراغی زنور توحید است باغبانی که در جماران بود باغبان تمامی گل‌ها برگ برگ بهشت باور او زد به سوی خدا بسی پل‌ها آن ابرمرد عرصۀ تاریخ باصلابت اگر قدم زد و رفت باحضور همیشه روشن خویش انقلابی دگر رقم زد و رفت آمد و با چراغ توحیدش رهنمای ره سعادت شد مثل جدش حسین، باایمان رهگشای ره شهادت شد بعد چندین بهار، از گلزار گرچه او رفته، عطر نابش هست یاد او زنده است در دل‌ها بهر این بوستان گلابش هست چه گلابی که این شمیم ناب عطر آزادی و شفابخش است نام او در بهار آزادی در فراسوی این جهان پخش است سیدی از تبار پاک علی پای در جای پای او دارد جان خود را به کف گرفته و باز روی دوشش لوای او دارد او همان سید خراسانی است عزت از ثامن الحجج دارد به‌خداوندی خدا عمریست چشم بر پرچم فرج دارد نفس پاک این مسیحا دم دیگران را به غیرت آورده بهر گلزار آرزومندان عطر پاک بصیرت آورده زور گویان عالم هستی هرچه قدرت فراهم آوردند باز دیدند روی این میدان پیش عزمش همه کم آوردند به علی و به فاطمه سوگند ماهمه رهرو همین مردیم راه او راه جد اطهر اوست مرگمان باد اگر که برگردیم گوش بر امر رهبری بیدار همه جا با امام باید بود عمرِ ما گر «وفائی» از کف رفت عمر او مستدام باید بود ✍️
؛ در آسمانِ نگاهش بهشت منزل داشت بهشت روشنی از آن همه فضائل داشت شکوه و هيبت و حسن و ملاحتش بي مثل عجب جمال و جلالي در آن شمايل داشت نگاه روشن او آيه‌هاي «والفجر» و لبش ترنّم «يا اَيُّها المُزَمّل» داشت رسيد صبح سپيد نزول «أَعْطَينا» رسيد و کوثري از روشنی حمايل داشت مسيح بود و دمش جان تازه می‌بخشيد که زنده از نفحاتش هزارها دل داشت دمي به ابروي پيوسته خم نمی‌آورد اگر که لشکر طاغوت در مقابل داشت اگر که سيل عداوت، چو کوه پا برجا اگر که موج ندامت، صفاي ساحل داشت نشد فداش گر اين نيمه‌جانِ ناقابل به راهش آن همه جان‌ْبرکفانِ قابل داشت چه کرد روح خدا در جهاد عشق و عقل حکيم عاشق و دلدادگان عاقل داشت گذاشت بر دل ما گرچه داغ هجرش را مسیر روشن او سالکان واصل داشت نهاد دست خدا در وجود «سيّد علي» شکوه و هيمنه‌ای که «امام راحل» داشت خدا کند که بفهمیم این سعادت را حیات طیبه را، نعمت ولایت را ✍️
با تو آن عهد که بستیم خدا می‌داند بي تو پيمان نشكستيم؛ خدا می‌داند با تو سرلوحه‌ی انصاف گشودیم به عدل بی تو دیباچه نبستیم؛ خدا می‌داند با تو هر بندِ گره‌گیر گشودیم زدست بی تو از پا نگسستيم؛ خدا می‌داند با تو بستیم به هم سلسله‌ی صبر و ثبات بی تو هرگز نگسستیم؛ خدا می‌داند با تو در میکده خوردیم می از جام ولا بی تو با ياد تو مستيم؛ خدا می‌داند با تو بودیم و نهادیم به فرمان تو سر بی تو در راه تو هستیم؛ خدا می‌داند با تو از دامگه حادثه جستیم و کنون بی تو سر بر سردستیم... خدا می‌داند ✍️ مرحوم (مشفق کاشانی)
مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهانِ تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاسِ مسیحاییِ روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گُل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود ✍️
از نخل بی سر آن‌ْقَدَر سرو و صنوبر ساخت تا عزت امروزه‌ی ما را مقدر ساخت آوازه‌اش در کوچه و پس کوچه پیچیده از خاک مرده، این مسیحا کوهی از زر ساخت دیروز دل‌ها تحت تأثیر کلامش بود با منبر خود مادَرانی "کاوه" پرور ساخت میراث‌دار او بسیج چند میلیونی‌ست با میثم و مقداد و حجر و حمزه لشگر ساخت چشمان او دنبال تقریب مذاهب بود از شیعه و سنی برای هم برادر ساخت پیر و جوان بر روی لب الله اکبر داشت این عارف بالله شهری حیرت‌آور ساخت دنیا مرید مکتب "طیب" سرشت اوست سربازهایی مثل حر، پاک و مطهر ساخت مشکل گشای خط شکن‌های دو کوهه شد با هر دعا راهی برای فتح خیبر ساخت دامان او مهد تمامیِ شهیدان بود صیاد و زین الدین و چمران و هنرور ساخت در روضه‌های آتشین کوثری هربار آهی کشید از دل، جماران را معطر ساخت ما نه، پدرهامان ولی با چشم خود دیدند اعجاز روح الله یک ایران دیگر ساخت ✍️
«آن شب که در آغوش مصلّی بودی خَلقی به تو مجنون و تو لیلا بودی» بر گِرد تو گشتند و طوافت کردند چون کعبه‌ی عشق و آرزوها بودی از روح نمازِ شبِ تو پیدا بود کز بهر عروج خود مهیا بودی تنها نه همین داغ به دل امت شد داغ دل هر لاله به صحرا بودی مردم به جماران همه محو تو و لیک تو جای دگر محو تماشا بودی فرماندهی کل قوا، جزئی بود عبدالله و فرمانده‌ی دلها بودی ✍️
راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود اگر آن ديده‌ی بر ما نگران تو نبود كوه بيداد ز بنياد نمي‌شد ويران اگر از خشم، نهيب تو، تكان تو نبود ريشه آنچه نبايد، كه ز جا بر مي‌كند؟ اگر اميد، به بازوي توان تو نبود چه كسي راه، به دنياي كرامت مي‌جست اگر انوار دل فيض‌رسان تو نبود؟ جامه‌ی نو، كه بر اين ملك كهن مي‌پوشيد؟ آه... اي پير، اگر بخت جوان تو نبود پاي ترديد به دل‌هاي كسان وا مي‌شد نام محبوب، اگر وردِ زبان تو نبود مأمني يافت سخن‌هاي خوش اهل طريق كه در اظهار، به جز طرز بيان تو نبود آنچه گفتي و بر آن زد دل ما، مُهر قبول حرف حق بود، فقط حرف دهان تو نبود هستي‌ات بود برازنده‌ی سير ملكوت اين جهان گرچه جهان بود، جهان تو نبود ✍️مرحوم
تقدیم غمت خونِ جگر لالۀ ما بود بی مهر رخت سایۀ غم، هالۀ ما بود هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود هر لحظه فراغت غم صد سالۀ ما بود ای ماه که دادی همه را مهر خدائی چون شد که دمیدی به شبستان جدائی ای یاد جمال تو چراغ سحر ما ای داغ تو تا شام ابد بر جگر ما ای روی نهان از نظرت در نظر ما حیف است که باشیم و نباشی به بر ما هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود ایام غمت بر همه ایامِ بلا بود ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم یکبار برافروز و ببین ما به چه حالیم سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم عمر است پس از مرگ تو شرمندگی ما بی تو شده جان کندن ما زندگی ما ای همدم یاران خدا جوی جماران ای کعبۀ دل بیت تو در کوی جماران ای گرد عزایت به سر و روی جماران با یاد تو چشم همگان سوی جماران بازآ که خزان بی تو بهاران دل ماست بیت الحزن از غصه جماران دل ماست ای رفته به دیدار خدا با دل آرام آرامِ دلْ‌آرام که گیتی‌ست تو را، رام از نهضت تو مانده به جا نهضت اسلام با صبح قیامت، شب کفر است به اتمام دیگر به وطن دیو ستم باز نیاید از طبل ابر قدرتی آواز نیاید آرام کز اعدای تو آرام ربودند یاران همه از دور پیام تو شنودند از مرکز الحاد بدین راه گشودند در دامن کفر، آیت توحید سرودند خورشیدِ قیامِ تو گرفته همه جا را بخشنده پیامت به جهان نور خدا را آرام که پیمان تو هرگز نشکستیم آرام که پیوند وفا را نگسستیم با غیر تو ما عهد نبستیم، نبستیم آنیم که بودیم و همینیم که هستیم کوبیم بت اهرمن اهرمنی را داریم زتو چون تبر بت شکنی را آرام که همواره پیامت سخن ماست آرام که این جامه به پیکر کفن ماست آرام که در خط تو هر مرد و زن ماست آرام که بر بال ملائک وطن ماست آرام که ایمن زبلا کشور ما شد همسنگر تو خامنه‌ای رهبر ما شد در جنگ شرر بر سر ما ریخت چو باران گردید وطن آتش و خون هشت بهاران غلطید بخون از همه سو پیکر یاران سوگند به سوز دلت ای پیر جماران داغ تو که چون شعله‌ی آتش به درون بود بر ما شررش از شرر جنگ فزون بود ✍️
؛ طوفان، حریفِ ساحل این انقلاب نیست آئینه‌ای مقابل این انقلاب نیست از ابر، آفتاب، هراسان نمی‌شود یک ذرّه ترس در دل این انقلاب نیست با دشمنش بگو که درختی تناور است دیگر بگو اوائل این انقلاب نیست وادادگی و سازش و تسلیم مطلقا راه امام راحل این انقلاب نیست از آرمان خود هم اگر دور مانده‌است تقصیر ماست، مشکل این انقلاب نیست از حاج قاسم و حججی قلب‌ها پُر است جز انقلاب، حاصل این انقلاب نیست ✍️