تقدیم به #مادران_شهدا
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
سلام بر دل غمبار مادران شهید
به دیدههای گهربار مادران شهید
چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از
غم صبوری بسیار مادران شهید
به قطره قطرهی خونهای ریخته بر خاک
همیشهایم بدهکار مادران شهید
بگو که کوه زند تکیه وقت طغیانها
به شانههای سبکبار مادران شهید
بگو که سرو کند اقتدا به طوفانها
به قامت چو سپیدار مادران شهید
جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر
بنازم این همه ایثار مادران شهید
::
نشسته روبروی چار صورت قبرش
همان که هست علمدار مادران شهید
همان که مادر غمپرور ابوالفضل است
دعای امبنین یار مادران شهید…
✍️ #محمدحسین_مهدی_پناه
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرارِ درد به جانش کشد زبانه منم
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بیکرانه منم
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بُوَد نشانه منم
کسی که همسریِ با علی بُوَد فخرش
ولیک غم زده بر هستیاش زبانه منم
کسی که سیده امّالبنین بُوَد نامش
ولیک مانده از این نام بینشانه منم
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
شنیدهام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
شنیدهام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
غریبِ دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمعِ خانه منم
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم
✍️ مرحوم #سیدرضا_مؤید
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
ای امیرالمؤنین را یار، یا امّ البنین
ای سَراپا پاکی و ایثار، یا امّ البنین
مکتب تو مهربانی، اسوهی تو فاطمه
داری از او همچنان آثار، یا امّ البنین
دامنت عبّاسپرور، همسرت مولا علی
مرتضی خو، فاطمه رفتار، یا امّ البنین
بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری
از تو آید ای علی را یار، یا امّ البنین
از تو بُرد عبّاس میراث وفا و عشق را
تا که شد سقّا و پرچمدار، یا امّ البنین
بودهای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش
غربت قبرت کند اقرار، یا امّ البنین
چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا
چار شیر بیشۀ پیکار، یا امّ البنین
جعفر و عثمان و عونت اختر و، عبّاسْ ماه
بین آل احمد مختار، یا امّ البنین
خویش را پیوسته میخواندی کنیز فاطمه
در حضور عترت اطهار، یا امّ البنین
چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین
در زمین کربلا هر چار، یا امّ البنین
چار داغت بود بر دل، باز بود اشکت روان
بر حسین آن رهبر احرار، یا امّ البنین
بود نامت فاطمه! دردا که همچون فاطمه
گریه کردی روز و شب بسیار، یا امّ البنین
فاطمه از داغ پیغمبر، تو از داغ حسین
سینه پُر از نالههای زار، یا امّ البنین
میکشیدی با سرِ انگشت، نقشِ چار قبر
میزدی آتش به دل صد بار، یا امّ البنین
گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه
کز عدو پیوسته دید آزار، یا امّ البنین
تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانهات
تو ندیدی صَدْمه از مسمار، یا امّ البنین
دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست
پیش چشم حیدر کرّار، یا امّ البنین
گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه
ای روان اشک تو بر رخسار، یا امّ البنین
چشم «میثم» در غم تو در عزای فاطمه
گشته از خون جگر سرشار، یا امّ البنین
✍️ #غلامرضا_سازگار
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
جز او بقيع، زائر خلوتنشين نداشت
در کوچهباغ مرثيهها خوشهچين نداشت
نجواي غمگنانهی اين مادر صبور
تأثير، کمتر از نَفَس آتشين نداشت
جز چشم او که چشمهی احساس شد، کسی
يک آسمان ستاره به روی زمين نداشت
با آن که خفته بود به خونْ باغ لالهاش
از شِکوِه کمترين اثري بر جبين نداشت
بعد از به دل نشاندن داغ چهار سرو
دلبستگی به واژهی ام البنين نداشت
میگفت اي دلاور نستوه! اي رشيد!
خورشيد نيز صبر و رضا بيش از اين نداشت
عباس من! که لالهی عباسی مني
اي کاش دل به داغ فراقت يقين نداشت
عباس من! شنيدهام افتادهاي ز اسب
تاب تحمل تو مگر صدر زين نداشت؟
بر دست و بازوي تو علي بوسه داده بود
کس چون تو بازوان غرورآفرين نداشت
والله، بعد زمزمهی «اِن قطعتموا»
چشم تو اعتنا به يسار و يمين نداشت
تا موج نخلها ز حضورت به هم نخورد
درياي غيرت اين همه اوج و طنين نداشت
تو، ماه من نه! ماه بني هاشمي؛ ولي
پيشاني بلند تو اين قدر چين نداشت
وقتي حسين بر سرت آمد که يک نظر
چشم تو تاب ديدن آن نازنين نداشت
چشمان بستهی تو پُر از راز عشق بود
پایان زندگانیات آغاز عشق بود
✍️ #محمدجواد_غفورزاده
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
زن، رشک حور بود و تمنّای خود نداشت
چون آسمان، نظر به بلندای خود نداشت
اسمی عظیم بود، که چون رازِ سر به مُهر
در خانهی علی، سَرِ افشای خود نداشت
«امّالبنین»، کنایهای از شرمِ عاشقی است
کز حُجب، تابِ نامِ دل آرای خود نداشت
در پیش رویِ چار جگرگوشهی بتول
آیینه بود و، چشم تماشای خود نداشت
زن؟ نه، هُمای عرشنشینی، که آشیان
جز کربلا، به وسعت پرهای خود نداشت
در راه عشق، چار پسر داده بُودُ لیک
بعد از حسین، میل تسلاّی خود نداشت
عمری به سوگ زیست، که عباس وقت مرگ
دستی برایِ یاریِ مولای خود نداشت
✍️ #افشين_علاء
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
آسمان بودي و در دامان مهرت ماه بود
قلهی ايثار! هر كوهي كنارت كاه بود
همسر مولا شدي اما درون خانهاش
كودک زهرا به چشم تو ولی الله بود
نيستي زهرا ولي اينقدر میدانيم كه
مثل او تنها علی از رتبهات آگاه بود
زود از داغ پسرهاي رشيدت سوختي
آه، عمر نامت ای ام البنين كوتاه بود
در كنار چار نقش قبر، كارت روز و شب
آه بود و اشك بود و اشك بود و آه بود
با خجالت از رباب آخر وجودت آب شد
تا كه حرف مشك میشد اشك تو در راه بود
خواستم وصفی كنم از عشق عباس و حسين
مصرعي كوتاه شد، خورشيد محو ماه بود
✍️ #محمد_رسولی
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
جانشینِ به حق زهرایی
بینتان هیچ افتراقی نیست
اتفاقاً تو نیز فاطمهای
اتفاقی که اتفاقی نیست
خانهدار امیر خانهنشین!
سفرهدار بهشت! امّ بنین!
در دل خانههای نوکرها
خالی از نامتان اتاقی نیست
زندگی ساختی برای علی
سفره انداختی برای علی
عالم و آدم و ملائک را
غیر ازین سفره ارتزاقی نیست
گرچه گفتی کنیز زهرایی
مادر بچههای مولایی
ما همه تشنهایم مادرجان!
غیر عباس تو که ساقی نیست
سر ما هدیه محضر سقا
هرکسی گشته نوکر سقا
جز غلامی مادر سقا
در دلش هیچ اشتیاقی نیست
هرکجا که گره به کار افتاد
چند ذکر مقدس صلوات
نذر ام البنین شد و دیدیم
گره و درد و غُصه باقی نیست
دلم از روزگار بد شاکی است
مادر آب، مرقدش خاکی است
هرچه گشتم در آستان بقیع
خبر از گنبد و رواقی نیست...
✍️ #داود_رحیمی
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
گفتم امّالبنین دلم پا شد
گرههایی که داشتم وا شد
مادر آب را صدا زدم و
خشکسالم شبیه دریا شد
سورهی حمد نذر او کردیم
گمشده داشتیم و پیدا شد
با ادب بود و روی دامانش
تا گل نازدانهای جا شد
به مدینه نگفت مادر شد
گفت مولای شهر بابا شد
با کنیزی خانوادهی عشق
در دو عالَم عزیز زهرا شد
خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
همهی بچههاش عیسایند
گر چه عباس او مسیحا شد
آنقدر خرج گریه شد، افتاد
آنقدر خرج گریه شد، تا شد
تا قیامت به احترام حسین
ذکر لبهاش واحسینا شد
گفت: گفتند روز عاشورا
در غروبی که خیمه غوغا شد
بین تقسیم آبروی حرم
مشک بیآب، سهم سقا شد
کاش دست عمود نخلستان
سد راهش نمیشد اما شد
گفت: گفتند بعد از آنی که
علی اکبر ارباً اربا شد
قد سقا شبیه قاسم شد
قد قاسم شبیه سقا شد
گفت: گفتند بر سر نیزه
سر عباس من تماشا شد
بسته بودند اگر، نمیافتاد
بسته بودند اگر به نی جا شد
* *
خوب شد همره حسین نرفت
در مسیری که سر به نیها شد
خوب شد مجلس شراب نرفت
در همان جا که جشن برپا شد...
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
الا که دست خدایت در آستین باشد
بیا که مانده به در، دیدهی زمین باشد
گناه میکنم اما به خود نمیگویم
شرار قهر تو شاید که در کمین باشد
«فدای یار کن این جان نازنین ای دل
چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد»
خوشا به حال گدایی که دستِ چشمانش
فقط ز خرمن چشم تو خوشهچین باشد
چه میشود که دم مرگ پا نهی به سرم
خودت بخواه که تقدیرم اینچنین باشد
کنار اشک غم فاطمیهات باید
دوباره چشم تو با غُصّهای قرین باشد
بگو به آهِ دلِ درد آورت امشب
که روضهخوانِ غم اُمِّ بیبنین باشد
تو روضهخوان عمویی و روضهات باید
برای مادر عباس دلنشین باشد...
✍️ #محمدعلی_بيابانی
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#داوود_قاضی ✍️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ابالفضلی ام
به دعات مادر ابالفضل
به هوات مادر ابالفضل
به نکاه مادرونه به گدات ـ مادر ابالفضل
دسته منو چادر تو / مادرم ام البنین
میبینی که بی قرارم / حال و روزم رو ببین
مادرم ام البنین
تو ـ الگوی مادرها از ابتدا هستی
ام البنین و ام الشهدا هستی
خانم جان تو مادر سینه زنای کربلا هستی
صلی الله علیکِ - یا زوجه امیر المومنین
صلی الله و علیکِ ـ یا مولاتی یا ام البنین
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ابالفضلی ام
من سر سفرشم همیشه
بی ابالفضل اصلا نمیشه
عشق عباس توی زندگی من - دونده ریشه
روزی خوره شنبه ها تم / مادرم ام البنین
سینه زن بچه هاتم / مادرم ام البنین
مادرم ام البنین
ای ـ حجب و حیا پیشت زانو زده بانو
استواری از شخص تو گرفت الگو
خانم جان دست ِ منو ول نکنی تویِ این هیاهو
صلی الله و علیک ِ - یا زوجه امیرالمومنین
صلی الله و علیک ِ - یا مولاتی یا ام البنین