🌾🌿🌾
#سر_سفره_افتتاح
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى يُجِيبُنِى حِينَ أُنادِيهِ، ... فَكَمْ مِنْ
مَوْهِبَةٍ هَنِيئَةٍ قَدْ أَعْطانِى، وَعَظِيمَةٍ مَخُوفَةٍ قَدْ كَفانِى
وَبَهْجَةٍ مُونِقَةٍ قَدْ أَرانِى....
✦ کفایت؛ بی نیازی از غیـر است و رسیدن به مُـــراد!
در روزگاری که حلقهی بلا هر لحظه تنگتر میشود
و دست بشر از همه جا کوتاه ...
و انگار دیگر هیچ روزنهی امیدی به حیات نیست...
✦ خــــدایی هست؛
که کاملترین جلوهی رحمتش
برای اجابت زمـــین، به شدت کافیست ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌾🌿🌾
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#سیدمهدی_میرداماد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دوباره باز سینه ها غم نصیبه
نوحه نوشته روی هر کتیبه
عقده قلب شیعه ها همینه
سرزمینه مادریمون غریبه
تو مدینه نمیبینم هیئتتو
بین دلم موج میزنه تلاطم غربت تو
روم نمیشه چطور باید نگاه کنم
به صحنی که نداری و به بقیع خلوت تو
امون امون از غریبی
****
تو مدینه کجا باید ببیارم
سر روی قبر کی باید بذارم
به یاد سجده های تو آقا جون
سر روی سنگ قبر تو میذارم
من بمیرم نداری یک سنگ مزار
صحن و سرای تو شده آقا پر از گرد و غبار
اون روزی که حرم تو ساخته میشه
یه گوشه ای پایین پا برای من کنار بذار
امون امون از غریبی
#آجرکاللهیاصاحبالزمان ..•🥀•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#روضه_پایانی
#امام_زمان_عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#برای_ظهور
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
همه زندگیو وجود ما ،"لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا"(۱)
"عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"،(۲) بخدا تویی همه هست ما
ملکوت غرقِ به زمزمه، بُوَد این نوا به لب همه
که بیا بیا گُل فاطمه، چه کنیم "وَانْکشَفَ الْغِطَا"(۳)
نَبُوَد اجابتِ در دعا، نه امید در دل شیعهها
نه کسی به جز تو به فکر ما، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا"(۴)
من اگر چه روسیه و بدم، مکنی ز درگه خود ردم
به تو گفتهام غم بیحدم، که تو "مُستَعانی و مُشتَکی"(۵)
تو بیا که دیده به راه توست، و مسیح بین سپاه توست
همه رزق ما به نگاه توست، وَ"بِیُمْنِکَ رُزِقَالْوَرىٰ"(۶)
شرف حرم به وجود توست، ز ازل قِدَم به وجود توست(۷)
به خدا قسم به وجود توست، "ثَبَتَتِ الاَرضِ وَالسّما"(۸)
"وَ مَن اِسمُهُ که دَوا" تویی، "وَ بِذِکرِه که شِفا" تویی(۹)
تو بیا بیا که دعا تویی، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ"(۱۰)
صلوات حق به جمال تو، "حَسُنَت جَمیعُ خِصالِ تو"(۱۱)
برسیم روز وصال تو، "بِکَمالِکَ بَلَغَ العُلی"(۱۲)
تو اگر کنی سوی ما نظر، ز غم و بلا چه غمی دگر
شب تیره با تو شود سحر، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ"(۱۳)
به فدای چشم ز خون ترت، تو بیا به نالهی مادرت
و قسم به جدّ مطهرت، "وَ هُوَالشّهیدُ بِکَربَلا"(۱۴)
به حسین و حزن غریب او، به حسین و "شَیبِ خَضیبِ" او(۱۵)
به حسین و "خَدّ تَریبِ" او،(۱۶) که تویی تویی مه دلربا
به حسین و خون جبین او، تو بیا ز قتلگهش بگو
سر شه جدا نشد از گلو،"ذُبِحَ الحُسَینُ مِنَ القَفا"(۱۷)
به حسین سورهی فجر و نور، که سرش بُوَد به دل تنور،
بدنش به زیر سُم ستور، که حسین گشته حسینها
بگو از حسین و مُخدرّات، و بخوان ز "نِسوَتِ بَارِزات"(۱۸)
بگو از "جُیُوبِ مُضَرّجَات"،(۱۹) بگو از "مُرَمّلُ بدّما"(۲۰)
به حسین و طفل شده شهید، که عدو گلوی پسر درید
"وَ مِنَ الوَریدِ اِلَی الوَرید"،(۲۱) سر طفل شد ز بدن جدا
چه بگویم از سر اصغرش، چه بگویم از تن بیسرش
که به پیش دیدهی مادرش، سر او زدن روی نی چرا؟
به فدای طرز هدایتت، همه عمر بوده حمایتت
نبُوَد به غیر عنایتت، که سروده شائق بینوا
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
پی نوشت:
۱)معنی: به فدای خاک قدومت
۲.۳.۴.۵)دعای فرج
۶.۸)«بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ» بحارالانوار ج۲۳ ص۳۸
۷) عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): الْحُجَّةُ قَبْلَ الْخَلْقِ وَ مَعَ الْخَلْقِ وَ بَعْدَ الْخَلْقِ.
الکافی ج۱ ص۱۷۷
۹)دعای کمیل
۱۰.۱۱.۱۲)قطعه ای از شعر سعدی
بلغ العلی بکماله
کشف الدجی بجماله
حسنت جمیع خصاله
صلوا علیه و آله
به سبب کمالش به بلندی رسید،
با روی نکوی خود تیرگیها را برطرف ساخت،
همهی روشهایش نکوست،
بر او و خویشانش درود باد.
۱۳)این عبارت در دو جا آمده است:
۱/دعای کمیل
۲/فاضل متبحر سيد عليخان مدني در «کلم الطيب» از جد خود نقل کرده که اين دعاي فرج است:
«اللهم يا ودود يا ودود يا ودود يا ذالعرش المجيد يا فعالا لما يريد اسئلک بنور وجهک الذي ملا ارکان عرشک و بقدرتک التي قدرت بها علي جميع خلقک و برحمتک التي وسعت کل شيء لا اله الا انت يا مبديء يا معيد لا اله الا انت يا اله البشر يا عظيم الخطر منک الطلب و اليک الهرب وقع بالفرج يا مغيث اغثني»
۱۴)و او شهید در کربلاست اشاره به حضرت حسین صلوات الله علیه.
۱۵.۱۶)زیارت ناحیه مقدسه
۱۷)ادر خطبه امام سجاد علیه السلام در شام که فرمودند: أنا ابن المذبوح من القفا،
در بعضی کتب: أنا بن مجزوز الراس من القفا آمده است
۱۸.۱۹.۲۰)زیارت ناحیه مقدسه
۲۱)«فَذُبِحَ الطِّفْلُ مِنَ الْوَریدِ اِلَی الْوَریدِ اَوْ مِنَ الْاُذُنِ اِلَی الْاُذُن»
پس ذبح شد طفل، از رگ تا رگ يا از گوش تا گوش (معالی السبطین فی احوال الحسن و الحسین (عَلَيهِماالسَّلام)
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️
✍شاعر محمود اسدی
🌼 السلام علیک یا بقیه الله
❤ مـــهــدی جان(عج) مولا
بیا که لحظه لحظه ام
انتظار می شود
دلم برای دیدنت
بیقرار می شود
تمام هستی ام شده
اسیر عشق پاک تو..
بی تو هر لحظه دلم
جریحه دار می شود.
❤️ کاش این جمعه
روز ظهور شما باشد مولای ما
🌼 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Maddahionlin4_5773829281675221933.mp3
زمان:
حجم:
5.81M
دنیا چقدر منو عوضم کرد، یا اباصالح
من برنگشتم اما تو برگرد، یا اباصالح
هیچی منو نمیکنه دلسرد، یا اباصالح
ای مردِ این زمونهیِ نامرد، یا اباصالح
#جدید🆕
#استودیویی🔊
#غروب_جمعه 💔
#محمدحسین_پویانفر🎙
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅
•دامنچشم من ...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده
عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ...
امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم...
عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره...
ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....*
«مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر
مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر
مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد
یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم
به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
#شاعر حسن لطفی
* امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟ برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن...
يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
..__دلتنگ کربلا
یا اَرحَمَ الرّاحِمین
👇🌾
از اشک مسیر گونه ها فرسوده ست
انـگـار دعـاهـای هـمــه بـیـهـوده ست
یکـبـار تـو را نـدیـده ایـم از بـس کـه
در شـهــر تمـام چشـم هـا آلـوده ست
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
انگشت به لب ماندهام از قاعده عشق …!
ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم …
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
♻️اینحسینکیست...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام
این حسین کیست که در قلب همه جا دارد
این همه عاشق و دیوانه و شیدا دارد
این حسین کیست که نام کرمش در دوسرا
اینچنین پیش خدا رتبه ی اعلا دارد
این حسین کیست که با مشعل فرزانه ی خویش
عالمی سر به سر از نور و تولا دارد
این حسین کیست حریمش شده خلوتگه دل
حرم دیگری در عرش معلی دارد
این حسین کیست که شد زینت دامان نبی
از لب پاک نبی بوسه ی زیبا دارد
این حسین کیست که از کشتنِ او چشم خدا
اشکِ خون از حرم عالم بالا دارد
این حسین کیست که در قتلگه کرب و بلا
رقص او در بر شمشیر تماشا دارد
این حسین کیست که خونش ثمر کرب و بلاست
در دل تیر و سنان باغ مصلی دارد
این حسین کیست که در سلسله ی عرش خدا
این همه از غم این داغ مُعزّا دارد
این حسین کیست دو عالم همه در حلقه ی اوست
این چه شوریست در این دایره برپا دارد
این حسین کیست که نامش شده آرامش دل
نفسی پاک تر از جان مسیحا دارد
این حسین است دل فاطمه و جانِ علی
ریشه در باغ خداوند تعالی دارد
این حسین است و همان صاحب کشتی نجات
نام او چون پدرش حُرمت بالا دارد
مادری فاطمه چون حضرت زهرا دارد
این حسین است که در عشق خدا غوطه ور است
کربلایش ثمر از آن شب احیا دارد
این حسین است و فروغ ازلی و ابدی
قطره از برکت او وسعت دریا دارد
این حسین است و به حق شافی فردای جزا
بر محبان خودش صورت امضا دارد
#شاعر: هستی محراب
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_نریمان_پناهی
♻️بهشت رو زمین حرم ...
#سینه_زنی(نماهنگ) وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ اربعین
پیچیده تو گوش زمان
پیچیده تو ارض و سماء
میخونن تمومی زُوّار اربعین یه صدا
أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ
لشکر پیاده نظام حسین
راهیه به یاد قیام حسین
با امید صبح انتقامِ حسین
بهشت رو زمین حرم
چه خوبه اربعین حرم
قراره ما سینه زنا
غروبِ اربعین حرم
«أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ»
جز دم حرم قد من خم نمی شه
تا که نرسم خیالم جمع نمی شه
تو شلوغیِ حرمم راحتم چون
جایی خونه ی خود آدم نمی شه
قدم به قدم تو طریق حسین
میشه نوکر رفیق حسین
بیا که راه گریز حسین
آخه خاطرش عزیزِ حسین
هر کسی اربعین بشه زائر شاهِ بی کفن
بدون شک زیارتو گرفته از دست حسن
زائر العجل میگه تو راه سیدالشهداء
نیت هم زیارته هم خونخواهی خون خدا
«أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْب و بلاءَ»
هر جوری شده می رسم به حرم
زندگی من میره سمت حرم
آرزومه تو هر نفسم یه حرم
شور و حَماسه کربلا
میمیرم واسه کربلا
بین مسیرش رو ببین
تو انعکاس کربلا
بهشت رو زمین حرم
چه خوبه اربعین حرم
قراره ما سینه زنا
غروبِ اربعین حرم
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#اربعین
#روح_الله_رحیمیان
👇🌾
♻️•بالای نیزه ماه من...
#روضه و توسل ویژه اربعین حسینی
السلام علیک یا ابا عبدالله
زیارت اربعین گره خورده به نام زینب اولین زائر ابی عبدالله زینبه ..با چه حالی آمد کربلا دلها رو روانه کنیم، کنار قبر مقدس ابی عبدالله گذشتگانمون فیض ببرن..
حسین جانم!
از راه آمد خواهرت ای سر بریده
اما بدون دخترت ای سر بریده
حسین جانم!
دارد رباب از راه می آید برادر
اما بدون اصغرت ای سر بریده
از گوشهٔ مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت ای سر بریده
*صدای زهرا بلنده.. "بنی قتلوک و من الماء منعوک" پسرم! حسینم! کشتن تو رو ولی بهت آب ندادن..اما داداش...*
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت ای سر بریده
*یا صاحب الزمان ببخشید آقا..*
من که نفهمیدم خودت میگفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت ای سر بریده
بالای نیزه ماه من بودی برادر
در کوچه ها همراه من ای سر بریده
*آمد کنار قبر برادر نشست این جمله زبان حاله...داداش ! یادته وقتی بچه هامو از میدان آوردی هر چه نگاه کردی زینبو ندیدی
نیامدم برا اینکه خجالت نکشی برادر...
امروز تو هم بیا تلافی کن همهٔ بچه هاتو سالم آوردم اما سراغ سه سالتو از زینب نگیر...کنار خرابه شام گذاشتمو آمدم..*
زائران قبر من این شام عبرت خانه است
مدفنم آباد و قبر دشمنم ویرانه است
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
..__دلتنگ کربلا
یا اَرحَمَ الرّاحِمین
#سلام_مولا_جانم❤️
🌼اے مهربان من
تو ڪجایی ڪہ این دلم
🌼مجنون روے توسٺ
ڪہ پیدا ڪند تو را
🌼اے یوسف عزیز
چو یعقوب صبح و شام
🌼چشمم بہ ڪوے توسٺ
ڪہ پیدا ڪند تو را
#السلام_علیک_یابقیه_الله
#اللهــم_عجــل_لولیــک_الفــرج🌼
♡••♡••♡••♡••♡